دختران حضرت شعیب را بیان فرموده كه از موارد مهریه سنگین و در واقع تشویق به این مسئله است.(مهریه دختران شعیب 8 تا 10 سال كار كردن حضرت موسی علیه السلام برای حضرت شعیب بوده است)
در سرگذشت حضرت موسی علیه السلام و حضرت شعیب علیه السلام، در قرآن آمده: هنگامی كه موسی علیه السلام به خاطر حفظ جان خود از خطر فرعونیان از مصر بیرون آمد و به سوی مدین حركت كرد، در بیرون شهر مدین دید چوپانان كنار چاهی توقف كرده اند و به نوبت، از چاه برای گوسفندان خود آب بیرون می كشند، دید در كنار آنها دو بانوی با حجاب ایستاده اند و آنها نیز منتظر نوبت خود هستند تا به چاه نزدیك شوند و آب برای گوسفندان خود از چاه بكشند.
موسی علیه السلام نزد آنها رفت و آنان را كمك كرد و آب از چاه كشید و گوسفندان آنها را آب داد...
آن دو دختر، دختران شعیب پیغمبر علیه السلام بودند، چون شعیب پسر نداشت، دخترانش عهده دار چوپانی گوسفندان شده بودند.
سپس دختران شعیب علیه السلام نزد پدر رفتند وجریان را گفتند، شعیب علیه السلام یكی از آن دخترها را برای دعوت موسی علیه السلام به خانه اش فرستاد، موسی علیه السلام آن دعوت را پذیرفت و به خانه شعیب علیه السلام آمد.
شعیب علیه السلام به شخصیت معنوی موسی علیه السلام پی برد و علاقمند شد كه او را داماد خود نماید، از این رو به موسی علیه السلام گفت: "انی ارید ان انكحك احدی ابنتی هاتین علی ان تأجرنی ثمانی حجج فان اتممت عشرا فمن عندك و ما ارید ان اشق علیك ستجدنی ان شاءالله من الصالحین"من می خواهم یكی از این دو دخترم (صفورا و لعیا) را به همسری تو درآورم، به این شرط كه هشت سال برای من كار كنی و اگر ده سال كار كنی، محبتی از ناحیه تو است من نمی خواهم كار سنگینی بر دوشت بگذارم و انشاءالله مرا از افراد صالح خواهی یافت (قصص، آیه 27)
موسی علیه السلام پیشنهاد شعیب علیه السلام را پذیرفت.
از این آیه چند مطلب استفاده می شود:
1. مهریه در قرن های قبل از اسلام نیز بوده است.
2. خواستگاری از ناحیه دختر نیز بوده چنان كه شعیب علیه السلام از جانب دخترش از موسی علیه السلام خواستگاری كرد، بنابراین پیشنهاد خواستگاری از جانب دختر و كسان او، عیب نیست.
3. رواست كه مهریه به صورت كار درآید نه پول
4. لازم نیست كه مهریه یكجا پرداخته شود، بلكه با رضایت زن، در ذمه شوهر باشد كافی است