❤ |
ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 13-03-2024 در ساعت 19:14
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
موضوعات تصادفی این انجمن:
- تصاویر زیبا و گرافیکی ویژه ی دعای روز ششم...
- انس با کلام الهی دربهار قرآن **طرح ختم قرآن...
- ویژه نامه روز بیست و چهارم ماه مبارک...
- ویژه نامه روز بیست و نهم ماه مبارک رمضان *...
- لحظه های ناب عشق و نیایش* ویژه نامه روز...
- پیامک و اشعار زیبای وداع با ماه مبارک رمضان
- ویژه نامه روز اول ماه مبارک رمضان ❀ یک جرعه...
- لحظه های ناب عشق و نیایش* ویژه نامه روز اول...
- ویژه نامه روز سیزدهم ماه مبارک رمضان*بهار...
- لحظه های ناب عشق و نیایش* ویژه نامه روز بیست...
❤ |
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
رمضان شهر عشق و عرفان است
رمضان بحر فیض و احسان است
رمــضــــان، مــاه عــتــرت و قــرآن
گــــاه تــــجدید عهد و پیمان است
رمــضــان امــتــــداد جــــاده نــــور
در گذرگاه هــر مــــسلمــان است
رمـضـان چـلچــراغ نــور افـشان
در شبــستان قلــب انـسان است
مـــاه تــحکــیــم آشنـــایــــى هـــا
مــاه تعــطیل قــهر و حرمان است
مـــاه شـــب زنــده دارى عـشــاق
مــاه بــیــدار بــاش وجــدان است
مـــاه اشــک و خـروش و ناله و آه
راه برگــشت هــر پــشیمان است
مــــاه آســـایــش قــلــوب بــشــر
مــاه پــالایــش تـــن و جــان است
مــــاه تــسلیــم در بــــر خـــالـــق
مــاه تــمریــن کــار نــیـکــان است
رمضــان چــشمــه عـطــاى خـــدا
ماه عفو و گذشت و غفــران است
رمــضــان رهــنـــمــا و راه گــشــا
بهــر گــم گـشتگان حـیــران است
رمــضــان شــاخسارى از طــوبـى
غرفه اى از بــهشـت رضوان است
رمــضــان بــارگــــاه (بــســم ا…)
جلــوگاه (رحیـم) و (رحمان) است
مــاه تـــحصیــل دانــش و تــقــوى
گــاه تــطهـیــر و راه ایــمـان است
مــــاه اکـــرام عـــتــرت و قـــــرآن
مــــاه اطفــــاء نــــار نــیــران است
عیــــد مســعــود زاد روز حــســن
روز پــر فــیــض نــیــمــه آن است
شــب قــدرش ســلام بــر مــهدى
تــا بــه فـجرش که نور باران است
مـــغــرب آفــتــاب عــمــر عــلـــى
مشــرق مــــاهتــــاب قــرآن است
در چــنین مه که انس و جان یارب
بر سر سفــره تــو مــهــمـان است
نظـــرى ســوى دردمنــدان کــــن
اى کــه نــامـت شفا و درمان است
بــــارالــها بــــه درگــه کــــرمـــت
سائــل خــستــه دل فـراوان است
کشــــور مــــا بــهشت زهــرا شد
بس کــه پــر لاله خــاک ایران است
اى خــــــدا آرزوى ایــــــن امـــــت
جشــن پــیــروزى شــهیــدان است
واى بــر حـال آن کسى که حسان
خــصــم قــرآن و یـار شیطان است
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
معارفی از جزء سوم قرآن کریم
توانستن غیر از مجاز بودن است
فراز اول: لَا إِکْرَاهَ فیِ الدِّینِ قَد تَّبَینََ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ (256- بقره)
در دین، هیچ اجباری نیست. همانا راه هدایت از گمراهی، کاملاً مشخص و آشکار شده است.
بسیاری با استناد به همین آیه، خود را مجاز به پذیرش و یا عدم پذیرش اصل دین و فروعات آن میدانند به این معنا که گمان میکنند اجازه دارند اصل دین را بپذیرند یا نپذیرند و یا هر کدام از فروعات دین که مایل به انجامش نبودند را به راحتی کنار گذاشته و از آن بگذرند و جالبتر اینکه خیال میکنند دیگران هم حق اعتراض به آنها را ندارند؛ نه حق دارند آنها را امر کنند و نه مجازند ایشان را نهی کنند.
به راستی اگر چنین تفسیر و برداشتی از آیه صحیح بود دیگر چه دلیلی داشت خداوند کسانی که دین را نپذیرفتند و یا به آن عمل نکردند را با آیات عذاب، تهدید کند؟
نکتهای که این عده از آن غفلت کردهاند این است که پیام آیه نفی جبر و اشاره به اصل اراده در خلقت انسان است. خداوند متعال انسانها را به گونهای خلق کرده است که در مقام عمل، توان انتخاب گزینههای مختلف و گاه مخالف را داراست. او هم میتواند عدالت بورزد و هم ظلم کند؛ هم عبادت کند و هم عصیان نماید؛ اما اینکه کدام گزینه برای او مجاز است و کدام برای او ممنوع، بحث دیگری است. یقیناً انسان اجازه ندارد گزینهای را برگزیند که به ضرر دنیا و آخرت اوست.
اگر انسان مختار آفریده شده؛ نه برای آن است که هر کاری که دلش خواست بکند؛ بلکه او آزاد آفریده شد تا آزادانه بین درست و نادرست یکی را انتخاب کند؛(1) درست و نادرستی را که خدا از طریق دین (عقل سالم و نقل معتبر) بیان کرده است. اگر درست را انتخاب کرد کمال است و بهشت و اگر نادرست را برگزید سقوط است و عذاب.
دو آفتی که اجر صدقه را نابود میکنند
فراز دوم: یَأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا تُبْطِلُواْ صَدَقَاتِکُم بِالْمَنِّ وَ الْأَذَی (264- بقره)
منت گذاشتن و اذیت کردن، دو خطر مهمی است که اجر صدقات را تهدید میکند. خداوند متعال در این آیه، مردم را از نابود کردن اجر صدقاتشان با منت و اذیت نهی میکند.
از این آیه به خوبی استفاده میشود که انفاق در راه خدا در صورتی در پیشگاه پروردگار مورد قبول واقع میشود که به دنبال آن منت و چیزی که موجب آزار و رنجش نیازمندان است نباشد. بنا بر این کسانی که در راه خداوند بذل مال میکنند ولی به دنبال آن منت میگذارند یا کاری که موجب آزار و رنجش اوست انجام میدهند در حقیقت با این عمل ناپسند، اجر و پاداش خود را از بین میبرند.(2) در این بین کسی اجر میبرد که بتواند کار ارزشمند خود را از این دو آفت نابودگر حفظ کند.(3)
شرط مالی که انفاق میکنید
فراز سوم: یَأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ أَنفِقُواْ مِن طَیِّبَاتِ مَا کَسَبْتُمْ وَ مِمَّا أَخْرَجْنَا لَکُم مِّنَ الْأَرْضِ وَ لَا تَیَمَّمُواْ الْخَبِیثَ مِنْهُ تُنفِقُونَ وَ لَسْتُم بَِاخِذِیهِ إِلَّا أَن تُغْمِضُواْ فِیهِ وَ اعْلَمُواْ أَنَّ اللَّهَ غَنیٌِّ حَمِیدٌ(267- بقره)
در این آیه برای اموالی که انفاق میشوند دو شرط عمده را بیان میکند. ابتدا میفرماید: ای کسانی که ایمان آوردهاید! از اموال پاکیزهای که از طریق تجارت به دست آوردهاید و از آنچه از زمین برای شما خارج کردهایم از منابع و معادن زیر زمینی و از کشاورزی و زراعت و باغ، انفاق کنید.
سپس برای تاکید هر چه بیشتر میافزاید: به سراغ قسمتهای ناپاک نروید تا از آن انفاق کنید در حالی که خود شما حاضر نیستید آن را بپذیرید، مگر از روی اغماض و کراهت.(4)
پس مالی که انفاق میشود هم باید از مال حلال باشد و از طریقی شرعی به دست آمده باشد و هم از نظر کیفیت باید حداقل به گونهای باشد که اگر به خود دهنده آن را بدهند با خوشحالی آن را بگیرد.
رباخوار دیوانه است
فراز چهارم: الَّذِینَ یَأْکُلُونَ الرِّبَواْ لَا یَقُومُونَ إِلَّا کَمَا یَقُومُ الَّذِی یَتَخَبَّطُهُ الشَّیْطَانُ مِنَ الْمَسِّ (275)
این آیه، پرده از حقیقت رباخواری برداشته و باطن آن را نمایان میکند. بر اساس این آیه، ربا، جنون آور است و ربا خوار فردیست دیوانه.
تخبیط از مس شیطان همان جن زدگی است که در گویش عامیانه به کسی گفته میشود که دیوانه شده باشد. خداوند متعال در این فراز، ربا خوار را دیوانه میخواند. باید دانست که این طرز تعبیر برای اهانت نیست؛ زیرا کلام خدا منزه از عبارتهای سخیف و غیر واقع است(5) بلکه این تعبیر، بیان حقیقت افرادیست که ربا میگیرند؛ چون این عده فاقد تفکر صحیح اجتماعی هستند و مسائلی مانند تعاون، همدردی، عواطف انسانی، نوع دوستی برای آنها، مفهومی ندارد؛ بنابراین مشی او مشی دیوانگان است.(6)
فرق ما با آن کشیش مسیحی
فراز پنجم: ءَامَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنزِلَ إِلَیْهِ مِن رَّبِّهِ وَ الْمُؤْمِنُونَ کلٌُّ ءَامَنَ بِاللَّهِ وَ مَلَئکَتِهِ وَ کُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ لَا نُفَرِّقُ بَینَْ أَحَدٍ مِّن رُّسُلِهِ (285- بقره)
پیامبر به آنچه از پروردگارش به او نازل شده ایمان آورده و مؤمنان همگی به خدا و فرشتگان و کتابها و پیامبرانش ایمان آوردهاند [و بر اساس ایمان استوارشان گفتند:] ما میان هیچ یک از پیامبران او فرق نمیگذاریم.
از فرقهای یک مسلمان با کسانی که دم از خدا و انبیاء پیشین و کتاب مقدس میزنند و به قرآن این آخرین کتاب آسمانی اهانت میکنند در این است که ما مسلمانان بنا به رهنمود قرآن کریم در این آیه، تمام انبیاء گذشته را که همگی فرستاده خدایند قبول داریم و به کتابهای آنها که از جانب او هستند ایمان داریم و احترام میگذاریم؛ البته کتب یا بخشهای تحریف شدهای که تولید خود بشرند از این دایره بیرونند و خارج از بحثند.
آری مؤمنان بر خلاف کسانی که میخواهند بین خدا و پیامبرانش جدایی بیفکنند و به بعضی ایمان بیاورند و بعضی را انکار کنند(7) هیچ گونه تفاوتی میان رسولان الهی و کتابهای آنها نمیگذارند و همه را از سوی خدا میدانند و همگی را محترم میشمرند.(8)
در قیامت عمل را حاضر میکنند نه گزارش آن را
فراز ششم: یَوْمَ تَجِدُ کُلُّ نَفْسٍ مَّا عَمِلَتْ مِنْ خَیرٍْ محُّْضَرًا وَ مَا عَمِلَتْ مِن سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَیْنَهَا وَ بَیْنَهُ أَمَدَا بَعِیدًا (30- آل عمران)
روزی که هر کس آنچه را از کار نیک انجام داده و آنچه را از کار زشت مرتکب شده حاضر شده مییابد، و آرزو میکند کهای کاش میان او و کارهای زشتش زمان دور و درازی فاصله بود.
این آیه به صراحت بیان میدارد که در دادگاه قیامت به سبک دادگاههای دنیا که گزارش کار را میخوانند و قاضی بر اساس آن نظر میدهد عمل نمیشود بلکه در آن محکمه، خود عمل را حاضر میکنند نه گزارش آن را.
از این آیه و آیات دیگر(9) به دست میآید که عمل نیز به مانند عامل، دارای روح و بدن است. آن چهرهای که در این دنیا از آن مشاهده میشود به منزله بدن است و آن چهرهای که در قیامت حاضر میشود روح و باطن اوست. بر اساس این آیه در صحنه قیامت عمل در کنار عامل حاضر میشود و چون چنین است کسی را یارای انکار و تکدیب نیست و تنها کاری که از مجرم ساخته است این است که آرزوی جدایی بین خود و عملش را داشته باشد.
اسلام، تنها دینی که خدا میپذیرد
فراز هفتم: وَ مَن یَبْتَغِ غَیرَْ الْاسْلَمِ دِینًا فَلَن یُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فیِ الاَْخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِینَ(85- آل عمران)
منظور از اسلام در این آیه، دینی است الهی که احکام و معارف آن بر سه پایه توحید، معاد و نبوت استوار است. این آیین در هر زمانی با توجه مقتضیات موجود، دستورات خاصی دارد که به مجموع آن اصول و این فروع اسلام گفته میشود؛ بر این اساس تمام ادیان آسمانی در زمان پیامبر همان عصر، مصداق اسلام است و تبعیت کنندگان آن نیز مسلمان و رستگار خواهند بود.
این آیه خط بطلانی است بر ادیانی که یا الهی نیستند یا اگر در دسته ادیان الهی هستند با آمدن آخرین فرستاده الهی، دیگر منسوخ شدهاند.
چون در این فراز، سخن از عدم پذیرش خداوند است و اگر روش زندگی و آیین کسی را خدا قبول نکرد به معنای نگونبختی و هلاکت اوست همان گونه که در آخر آیه هشدار داد؛ این نتیجه حاصل میشود که راههای رسیدن به سعادت یکی بیشتر نیست و آن، پذیرش اسلام و حرکت بر اساس دستورات آن است و بس.
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
روز سوم: جهل و نادانی
بسم الله الرحمن الرحیم
خدایا روزى كن مرا در آنروز هوش و خودآگاهى را
و دور بدار در آن روز از نادانى و گمراهى
و قرار بده مرا بهره و فایده از هر چیزى كه
فرود آوردى در آن به بخشش خودت
اى بخشندهترین بخشندگان
1 - خودبزرگ بینی
2 - خود محوری
3 - تخطئه دیگران
4 - گمراه دانستن دیگران
5 - انکار و تکذیب
6 - لجاجت
7 - خودپسندی
حضرت علی علیه السلام فرمود:
«نادان کسی است که خود را نسبت به نادانسته هایش دانا شمارد و نظر خود
را کافی بداند، هر کس با وی مخالفت کند او را در اشتباه پندارد و ناآگاهان را گمراه کند
، هرچه را نداند انکار و تکذیب کند، حقیقت را انکار نموده و در لجاجت جری
و اصرار کننده باشد و در طلب دانش، خودپسندی کند.»
(بحارالانوار، ج 77، ص 203)
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
تا طلوع صبح بیداریم
خداوندا! خواب نمانده ام و چِکه چِکه آب وضویم
در سحرگاهان رمضان، جانی تازه به کالبد خسته ام می بخشد.
این ماه پر از فیض و رحمت، حلول می کند و من مسرورم؛
چرا که بشارتم داده اند، به سوزاندن ناپاکی هایم، عبادت
شمردن خواب هایم و رَد نشدن دعاهایم در این ماه.
دیگر باید برخیزم و در عطر حضور
خدا رها شوم و بالا و بالاتر روم.
دیری است که از گل دسته های آسمان
«اَلّلهُمَّ لَکَ صُمْنا...» را سر داده اند.
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
رمضان؛ یعنی بی کرانگی روح. رمضان؛ یعنی بالاتر از جبرئیل رفتن
و در ضیافت و در خانه دوست، بی پرده و بی حضور نامحرم قدم نهادن.
رمضان؛ یعنی غرق شدن در زلال لاهوت. رمضان امسال چه حال و هوایی دارد!
ماه نو که به دنبالش می گردیم، چه سرمست و از خود رهیده داس نو اش را از چشم ها پنهان می دارد.
با این حال، ستارگان امشب با شادی، در هرم بیابان ها سوسو می زنند
و چشمک زنان، نوید آغاز ماهی نو را می دهند.
امشب فرشتگان ازدحام کرده اند و بر در و دیار عالم گلاب می پاشند.
امشب شادی فرشتگان در وصف نمی گنجد و طراوت شکفتن این ماه نو
و شهر رحمت، از فهم خورشید نیز بالاتر است.
شب نیاز است و شب عروج، شب فرود رحمت و شب فراز و به معراج رسیدن،
شب آرامش و یک رنگی با فرشتگان. شبی که می توان دریای طوفانی را
به ساحل نجات بخش خداوند رساند و در حرم امن الهی مهمان شد.
شبی که هزار هزار فرشته، بال گشوده اند تا قطر ه های بارانِ بخشش و مغفرت را
بر روی زمینیان ببارانند. آری، فرشتگان رمضان، از هفت آسمان عشق به
سوی زمین می آیند، به پای بوس ماه نویی که می آید.
رمضان؛ یعنی مرحم دل های توبه کنندگان؛ دل هایی که سوخته از گناه
و گداخته از بی معرفتی هاست؛ ماهی که در آن، فریادگرایی
عاشقان اوج می گیرد و کاسه های تهی دستان، رو به میزبان آن بلند است.
رمضان، ماهی است که در سحرهایش، چشمان دل سوختگان،
قطره قطره از فراق یار، گریان و پریشان می بارند.
رمضان، ماهی است که بندگان خدا، در شب های قدرش فریاد می زنند
رسوایی و اندوه پریشانی شان را و سرشار از اندوه گناه، با بندبند جوشن کبیر،
رنگ خدا می گیرند. رمضان، ماهی است که قدر پرقدرش را در خود جای داده است.
قانون بی مانند آفرینش، بر قاموس قلب محمد، در قدر پرقدر رمضان حک می شود.
ماهی آمده است که شکسته دلان، انتظار آمدنش را می کشیدند تا با بال توبه پرواز کنند.
الهی! من آمده ام تا سرود دل نشین محبوبیت و بندگی را هم نوا
با شب زنده داران سر دهم. الها! من آمده ام
تا تسبیح توبه و پشیمانی را دانه دانه بشمارم.
پناه من! در این ماه نو آمده ام تا از وجود تو عطر اجابت بگیرم.
آمده ام ای کریم ترین! تا در شب غریبی خویش،
از سفره های گسترده آسمانی، طعام معنویت برگیرم.
آمده ام تا در دروازه های گشوده اجابت، استغاثه ام را دوچندان کنم.
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
رمضان؛ یعنی مرحم دل های توبه کنندگان؛ دل هایی که سوخته از گناه
و گداخته از بی معرفتی هاست؛ ماهی که در آن، فریادگرایی
عاشقان اوج می گیرد و کاسه های تهی دستان، رو به میزبان آن بلند است.
رمضان، ماهی است که در سحرهایش، چشمان دل سوختگان،
قطره قطره از فراق یار، گریان و پریشان می بارند.
رمضان، ماهی است که بندگان خدا، در شب های قدرش فریاد می زنند
رسوایی و اندوه پریشانی شان را و سرشار از اندوه گناه، با بندبند جوشن کبیر،
رنگ خدا می گیرند. رمضان، ماهی است که قدر پرقدرش را در خود جای داده است.
قانون بی مانند آفرینش، بر قاموس قلب محمد، در قدر پرقدر رمضان حک می شود.
ماهی آمده است که شکسته دلان، انتظار آمدنش را می کشیدند تا با بال توبه پرواز کنند.
الهی! من آمده ام تا سرود دل نشین محبوبیت و بندگی را هم نوا
با شب زنده داران سر دهم. الها! من آمده ام
تا تسبیح توبه و پشیمانی را دانه دانه بشمارم.
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)