❤ |
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
موضوعات تصادفی این انجمن:
- ویژه نامه روز بیست و پنجم ماه مبارک رمضان *...
- ویژه نامه روز بیست و هفتم ماه مبارک رمضان ❀...
- ویژه نامه روز اول ماه مبارک رمضان ❀ یک جرعه...
- راز مخفی بودن شب قدر
- تفسیر ادبی و عرفانی سوره قدر
- گالری تصاویر گرافیکی ویژه شب های نورانی قدر
- 5عامل ارتقاى ارزش روزه
- ویژه نامه روز دهم ماه مبارک رمضان❀عطش بندگی❀
- لحظه های ناب عشق و نیایش* ویژه نامه روز بیست...
- تصاویر زیبا و گرافیکی ویژه ی دعای روز چهارم...
❤ |
ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 22-03-2024 در ساعت 16:46
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
ای روزه دار ، افطار محتاج یک دعایم
ای روزه دار ، افطار محتاج یک دعایم
با نامه ی سیاهم ، قلب تو را شکستم
آلوده و گنهکار ، محتاج یک دعایم
خیلی دلم گرفته ، از تو خبر ندارم
با این وجود دلدار ، محتاج یک دعایم
تا خواستم بیفتم ، دست مرا گرفتی
این بار هم چو هر بار ، محتاج یک دعایم
شرمنده ام کجاها ، دیدی گناه کردم
خیلی شدم گرفتار ، محتاج یک دعایم
نگذاشتی بریزد یک لحظه آبرویم
هستم به تو بدهکار ، محتاج یک دعایم
ای کاش یک سحر هم ، راهت بیافتد اینجا
در انتظار دیدار ، محتاج یک دعایم
خیمه نشین صحرا ، آرام جان زهرا
هر جایی هستی ای یار ، محتاج یک دعایم
وقت اذان مغرب ، دلتنگ کربلایم
ای روزه دار ، افطار محتاج یک دعایم
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
روز دهم: سعادت
بسم الله الرحمن الرحیم
خدایا قرار بده مرا در این روز از متوکلان بدرگاهت
ومقرر کن در آن از کامروایان حضرتت
ومقرر فرما در آن از مقربان درگاهت
به احسانت اى نهایت همت جویندگان.
تعریف سعادت
امام صادق علیه السلام:
«سعادت وسیله خیری است که سعادتمند به کمک آن
به رستگاری رهنمون میشود.» (1)
سعادتمند کیست؟
1 - مخلص:
علی علیه السلام: «السعید من اخلص الطاعة;
سعادتمند کسی است که طاعتش را برای خداوند خالص گرداند» (2)
2 - پیروان علی علیه السلام:
رسول خدا صلی الله علیه و آله: «یا علی! سعادتمند کامل و حقیقی کسی است
که بعد از من، از تو اطاعت کند و پس از من ولایت تو را بپذیرد.» (3)
3 - اهل محاسبه:
علی علیه السلام: «من حاسب نفسه سعد; کسی که به
محاسبه نفس بپردازد، سعادتمند میشود.» (4)
4 - همنشین علما:
علی علیه السلام: «جالس العلماء تسعد; با دانشمندان
همنشین باش تا سعادتمند شوی» (5)
5 - فرزند صالح داشتن:
رسول خدا صلی الله علیه و آله: «من سعادة الرجل الولد الصالح ؛
فرزند صالح از سعادت انسان است» (6)
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
الهی! همه این و آن را تماشا کنند
و حسن خود را، که عجیب تر از خود نیافت.
الهی! دل بی حضور چشم بی نور است،
این دنیا را نمی بیند و آن، عقبی را.
الهی! همه حیوانات را در کوه و جنگل می بینند
و حسن در شهر و ده.
الهی! هر که شادی خواهد بخواهد،
حسن را اندوه پیوسته و دل شکسته ده.
الهی! آن که خوب را حباله اصطیاد مبشرات نکرده است،
کفران نعمت گرانبهائی کرده است.
الهی! مراجعات از مهاجرت به سویت تعرب بعد
از هجرت است و تویی که نگهدار دل هایی.
الهی! آن که در نماز جواب سلام نمی شنود،
هنوز نمازگزار نشده، ما را با نمازگزاران بدار.
الهی! خوشا آن که بر عهدش استوار است
و همواره محو دیدار است.
الهی! آن کس تاج عزت بر سر دارد که حلقه ارادتت
را در گوش دارد و طوق عبودیت را در گردن
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
ای میهمانان ملکوت! التماس دعا
پيامبر اكرم(ص)مي فرمايند :
إنَّ مَن تَمَسَّكَ في شَهرِ رَمَضانَ بِسِتِّ خِصالٍ غَفَرَ اللّه ُ لَهُ ذُنوبَهُ :
أن يَحفَظَ دينَهُ ، ويَصونَ نَفسَهُ ، ويَصِلَ رَحِمَهُ ، ولا يُؤذِيَ جارَهُ ،
ويَرعى إخوانَهُ ، ويَخزُنَ لِسانَهُ . أمَّا الصِّيامُ فَلا يَعلَمُ ثَوابَ عامِلِهِ إلاَّ اللّه ُ .
همانا هر كس در ماه رمضان ، شش كار را با قوّت انجام دهد ،
خداوندْ گناهانش را مى آمرزد: دين خود را حفظ كند، خويشتن را نگه دارد،
به خويشاوندانش نيكى كند، همسايه اش را نيازارد، حال برادرانش را
مراعات كند و زبان خويش را در كام نگه دارد.
امّا روزه ! پس پاداش روزه دار را جز خداوند نمى داند.
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
معارفی از جزء دهم قرآن کریم
آیهای که خمس را واجب کرد
وَ اعْلَمُواْ أَنَّمَا غَنِمْتُم مِّن شیَْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِی الْقُرْبیَ وَ الْیَتَامَی وَ الْمَسَاکِینِ وَ ابْنِ السَّبِیل (41- انفال)
اولین آیه جزء دهم آیهای است که وجوب پرداخت خمس را اینگونه اعلام میکند: بدانید هر غنیمتی که نصیب شما میشود یک پنجم آن، از آن خدا و پیامبر صلی الله علیه و آله و ذی القربی (امامان اهل بیت علیهم السلام) و یتیمان و مسکینان و واماندگان در راه (از خاندان پیامبر خدا پیامبر صلی الله علیه و آله) میباشد.
اینکه مفسران شیعه ذی القربی را منحصر در امامان معصوم علیهم السلام و سه گروه آخر را مختص بنی هاشم و سادات میدانند بر اساس روایات معتبری است که اهل بیت علیهم السلام به ما رسیده است.(1) چرا که بر اساس حدیث ثقلین که منبع اسلام را قرآن و اهل بیت علیهم السلام معرفی میکند؛ اسلام منحصر در قرآن نیست بلکه حکم و سخنی را میتوان به اسلام استناد داد که برآیند قرآن و عترت باشد.
لازم به ذکر است که اهل سنت برخلاف ظاهر آیه(2) که غنیمت را به صورت مطلق آورده است، خمس را مختص به غنائم جنگی میدانند که برای اطلاع بیشتر از این بحث میتوان به بحثهای مطرح شده ذیل این آیه و نیز کتابهای فقهی مراجعه کرد.
سرنوشت انسان به دست و اختیار خودش رقم میخورد
أَنَّ اللَّهَ لَمْ یَکُ مُغَیرًِّا نِّعْمَةً أَنْعَمَهَا عَلیَ قَوْمٍ حَتیَ یُغَیرُِّواْ مَا بِأَنفُسِهِمْ وَ أَنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ(53- انفال)
نعمتی را که خداوند به جامعه و ملتی عطا میکند کم یا نابود نمیکند مگر آنکه خود قدرش ندانند و آن را از دست بدهند.
به تعبیر دیگر فیض خدا بیکران و همگانی است ولی به تناسب شایستگیها و لیاقتها به مردم میرسد. در ابتدا خدا نعمتهای مادی و معنوی خویش را به تمام ملتها عطا میکند؛ چنانچه آنها نعمتهای الهی را وسیلهای برای تکامل خویش ساختند و از آن در مسیر حق مدد گرفتند و شکر آن را که همان استفاده صحیح است بجا آوردند؛ نعمتش را پایدار بلکه افزون میسازد؛ اما هنگامی که این مواهب وسیلهای برای طغیان و سرکشی و ظلم و تبعیض و ناسپاسی و غرور و آلودگی گردد در این هنگام نعمتها را میگیرد و یا آن را تبدیل به بلا و مصیبت میکند؛ بنابراین دگرگونی نعمتها همواره از ناحیه ماست و گرنه مواهب الهی از بین رفتنی نیستند.(3)
در برابر کسانی که به هیچ قراردادی پایبند نیستند محکم بایستید
وَ إِن نَّکَثُواْ أَیْمَانَهُم مِّن بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَ طَعَنُواْ فیِ دِینِکُمْ فَقَاتِلُواْ أَئمَّةَ الْکُفْرِ إِنَّهُمْ لَا أَیْمَانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ یَنتَهُونَ(12- توبه)
زندگی مسلمت آمیز در کنار تمام انسانها از قوانین بینالمللی قرآن است(4) اما اگر عدهای که معمولاً سران یک کشور و ملتند به هیچ یک از قراردادهایی که با حکومت اسلامی بستهاند پایبند نبودند آنگاه قرآن که مدافع عزت و شرف انسانهای با خداست دستور مقابله جدی با آنها را میدهد.
دستور اول: تا زمانی که آنها به قراردادهایی که با شما بستهاند پایبند بودند شما هم پایبند باشید؛ « فَمَا اسْتَقَمُواْ لَکُمْ فَاسْتَقِیمُواْ لهَُمْ»(5)
دستور دوم: اگر آنها هم چنان به پیمان شکنی خود ادامه دادند و عهد خود را زیر پا گذاشتند و آئین شما را مورد مذمت قرار داده و به تبلیغات سوء خود ادامه دادند؛ شما با رهبران این گروه کافر پیکار کنید؛ زیرا آنها ارزشی برای قرارداد قائل نیستند. تا شاید به این شدت عملی که شما به خرج میدهید از کار خود پشیمان شوند و دست بردارند.
کاری که خدا با سرمایه داران بی درد خواهد کرد
الَّذِینَ یَکْنزُِونَ الذَّهَبَ وَ الْفِضَّةَ وَ لَا یُنفِقُونهََا فیِ سَبِیلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُم بِعَذَابٍ أَلِیمٍ(34) یَوْمَ یحُْمَی عَلَیْهَا فیِ نَارِ جَهَنَّمَ فَتُکْوَی بِهَا جِبَاهُهُمْ وَ جُنُوبهُُمْ وَ ظُهُورُهُمْ هَذَا مَا کَنزَْتُمْ لِأَنفُسِکمُْ فَذُوقُواْ مَا کُنتُمْ تَکْنزُِونَ(35- توبه)
کسانی که زر اندوزی میکنند و از انفاق اموال خود به نیازمندان واقعی امتناع میورزند در این آیات به عذابی سخت تهدید شدهاند. عذابی که در آن این سکههل را در آتش سوزان دوزخ، داغ و گداخته میکنند و پیشانی و پهلو و پشتشان را با آن داغ خواهند کرد و در همین حال فرشتگان عذاب به آنها میگویند: این همان چیزی است که برای خود جمع کردید و به صورت اندوخته در آوردید و آن را در راه خدا به محرومان انفاق نکردید اکنون بچشید آنچه را برای خود اندوختید و عواقب شوم آن را دریابید.
اما چرا از میان تمام اعضاء بدن تنها پیشانی و پشت و پهلو را میسوزانند برای این است که آنها با این سه عضو در مقابل محرومان عکسالعمل نشان میدادند: گاهی صورت را در هم میکشیدند و زمانی به علامت بی اعتنایی از روبرو شدن با آنها خود داری میکردند و منحرف میشدند و گاهی به آنان پشت مینمودند؛ لذا این سه نقطه از بدن آنها را با اندوختههایشان داغ میکنند.(6)
آیهای که مصرف زکات را بیان میکند
إِنَّمَا الصَّدَقَتُ لِلْفُقَرَاءِ وَ الْمَسَاکِینِ وَ الْعَمِلِینَ عَلَیهَْا وَ الْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبهُُمْ وَ فیِ الرِّقَابِ وَ الْغَرِمِینَ وَ فیِ سَبِیلِ اللَّهِ وَ ابْنِ السَّبِیلِ فَرِیضَةً مِّنَ اللَّهِ وَ اللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ(60- توبه)
این آیه همان آیهای است که فقها بعد اثبات اصل وجوب زکات(7) با استناد به آن موارد وجوب پرداخت صدقات واجب (زکات مال و زکات فطر) را بیان میکنند.
آیه فوق به روشنی مصارف واقعی زکات را در هشت مصرف خلاصه میکند:
1. فقرا 2. مساکین 3. جمعآوری کنندگان زکات 4. کسانی که انگیزه معنوی نیرومندی برای پیشبرد اهداف اسلامی ندارند و با تشویق مالی میتوان محبت آنان را جلب نمود. 5. آزاد ساختن بردگان 6. اداء دین بدهکاران و آنها که بدون جرم و تقصیر زیر بار بدهکاری مانده و از ادای آن عاجز شدهاند 7. در راه خدا که منظور از آن تمام راههایی است که به گسترش و تقویت آئین الهی منتهی شود؛ اعم از مسأله جهاد و تبلیغ و مانند آن 8. مسافرانی که بر اثر علتی در راه ماندهاند و پول یا وسیله کافی برای رسیدن به مقصد را ندارند. (8)
بالاتر از بهشت
وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تجَْرِی مِن تحَْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا وَ مَسَاکِنَ طَیِّبَةً فیِ جَنَّاتِ عَدْنٍ وَ رِضْوَانٌ مِّنَ اللَّهِ أَکْبرَُ ذَالِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ(72- توبه)
در این آیه پس از آنکه خداوند متعال مؤمنین را به بهشت و نعمتهای فوقالعاده آن وعده میدهد اشارهای هم به پاداشی فراتر از بهشت میکند و آن را فوز عظیم میخواند.
علامه طباطبایی با استفاده از سیاق آیه، جمله « وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ أَکْبَرُ » را اینگونه معنا میکند: خشنودی خدا از ایشان از همه این حرفها بزرگتر و ارزندهتر است.(9)
هیچکس نمیتواند آن لذت معنوی و احساس روحانی را که به خاطر توجه رضایت و خشنودی خدا به یک انسان دست میدهد را توصیف کند و به گفته بعضی از مفسران حتی گوشهای از این لذت روحانی از تمام بهشت و نعمتهای گوناگون و بیپایانش، برتر و بالاتر است؛ البته ما هیچ یک از نعمتهای جهان دیگر را نمیتوانیم در این قفس دنیا و زندگانی محدودش، در فکر خود ترسیم کنیم، تا چه رسد به این نعمت بزرگ روحانی و معنوی.(10)
وقتی که دعای پیامبر صلی الله علیه و آ له هم اثر ندارد
اسْتَغْفِرْ لهَُمْ أَوْ لَا تَسْتَغْفِرْ لهَُمْ إِن تَسْتَغْفِرْ لهَُمْ سَبْعِینَ مَرَّةً فَلَن یَغْفِرَ اللَّهُ لهَُمْ ذَالِکَ بِأَنهَُّمْ کَفَرُواْ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ اللَّهُ لَا یهَْدِی الْقَوْمَ الْفَاسِقِینَ(80- توبه)
بر اساس این آیه کسانی که منکر خدا ورسولش شدند و نسبت به احکام دین کفر ورزیدند؛ چه به صورت کفر علنی و چه به صورت نفاق و کفر پنهانی فاسقند و چون خدا فاسقان را هدایت نمیکند پس مغفرت که نوعی هدایت به بهشت است به هیچ عنوان شامل حال اینها نمیشود حتی اگر پیامبر خدا صلی الله علیه و آله بارها و بارها برای آنها طلب مغفرت کند باز هم تأثیری به حال آنها نخواهد داشت.(11)
در چهار آیه بعد پیامبرش را نهی میکند از اینکه بر منافقی نماز میت بخواند یا کنار قبرش ایستاده و برای او طلب آمرزش نماید. و این هم باز برای همان دلیل است که در این آیه هم آمده است که چون اینها فاسقند و فیض هدایت به هیچ عنوان شامل حال آنها نمیشود. در حقیقت این نهیها، منع از کاری لغو و بی نتیجه است.(12)
بعضی داشتنها برای عذاب است
وَ لَا تُعْجِبْکَ أَمْوَالهُُمْ وَ أَوْلَادُهُمْ إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ أَن یُعَذِّبهَُم بهَِا فیِ الدُّنْیَا وَ تَزْهَقَ أَنفُسُهُمْ وَ هُمْ کَافِرُونَ(85- توبه)
یک تصور فراگیر و همیشگی و البته نادرست وجود دارد که چنین میپندارد: هر کس که بیش از دیگران دارد مورد عنایت ویژه پروردگارست به خصوص اگر ثروت و برو و بیای او خیره کننده باشد.
قرآن کریم در آیاتی مانند این آیه پندار فوق را هدف قرار داده و با خبر دادن از پشت پرده ماجرا از چنین تعجب کردنها و شاید هم حسرت خوردنها نهی میکند.
قرآن میفرماید: اموال و فرزندانشان هیچگاه نباید مایه اعجاب تو شود؛ چرا که به عکس آنچه مردم ظاهر بین خیال میکنند، این اموال و فرزندان نه تنها باعث خوشوقتی آنها نیست، بلکه خداوند میخواهد آنان را به وسیله اینها در دنیا مجازات کند، و با حال کفر جان بدهند.(13)
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
شرح دعای روز دهم توسط آیت الله مجتهدی
دعای روز دهم:
اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنَ الْمُتَوَکِّلِینَ عَلَیْکَ وَ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنَ الْفَائِزِینَ لَدَیْکَ وَ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنَ الْمُقَرَّبِینَ إِلَیْکَ بِإِحْسَانِکَ یَا غَایَةَ الطَّالِبِین
ای خدا مرا در این روز از آنان که بر تو توکل کنند و نزد تو فوز و سعادت یابند قرار ده و مرا از آنان که مقربان درگاه تو باشند قرار ده به حق احسانت ای منتهای آرزوی طالبان.
درخواست توکل از خدا
اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنَ الْمُتَوَکِّلِینَ عَلَیْکَ
خدایا من را در ماه رمضان از کسانی قرار ده که اهل توکل به تو هستند، چشمم به دست این و آن نباشد؛ چقدر خوب است که انسان توکل داشته باشد و اهل توکل باشد.
بخشش امام حسین(ع)
شخص عربی بود که خیلی گرفتاری داشت، خدمت امام حسین (علیه السلام) رسید؛ و عرض کرد من بدهکاری دارم و می خواستم به انسان کریمی مراجعه کنم و اینک خدمت شما رسیده ام.
حضرت فرمودند: سه مسئله از تو می پرسم اگر یکی ازآن ها را جواب دادی، یک سوم قرض تو را می دهم و اگر دو سوال مرا جواب بدهی دو سوم قرض تو را می دهم و اگر هر سه مسئله را جواب دادی؛ کل قرض تو را ادا می کنم.
عرب گفت: مثل شما با این عظمت از من بی سواد سوال می کنید؟
معلوم می شود، این شخص عرب آدم متواضعی بوده است.
حضرت فرمود: از جدم رسول الله شنیده ام «الْمَعْرُوفُ بِقَدْرِ الْمَعْرِفَةِ» اگر خواستید به کسی احسان بکنید باید به قدر معرفتش احسان کنید؛ شما وقتی که می خواهید دستمزد بدهید متفاوت است پولی که به یک عمله می دهید غیر پولی هست که به یک معمار و مهندس می دهید؛ اگر یک مبلغ بالایی به یک مهندس می دهید بخاطر علم اوست؛ اگر جواب سوالاتم را بدهی قرضت را می دهم؟
حضرت فرمودند: بهترین چیزها در عالم چیست؟
عرب گفت: بهترین چیزها ایمان به خدا و ایمان به رسول (ص) و ایمان به اهل بیت (ع) می باشد.
حضرت از جواب عرب خوشش آمد و اورا تشویق فرمودند.
حضرت سوال کرد: زینت انسان به چیست؟
عرب پاسخ داد: زینت ها مختلف است؛ زینت عالم به یک امر است؛ زینت ثروتمند به امر دیگری است و زینت شخص فقیر نیز فرق می کند.
زینت عالم به حلم اوست
اگر به من عالم کسی دشنام داد، نباید من هم به او دشنام بدهم و با او گلاویز بشوم.
شیخ محمد تقی بافقی و سرهنگ
در یک حمام عمومی؛ سرهنگی مشغول تراشیدن ریش خود بود؛ مرحوم شیخ محمد تقی بافقی (ره) در آن حمام مشغول استحمام بود، ایشان واقعه را می بیند و به سرهنگ تذکر می دهد و می گوید: تراشیدن ریش حرام است و این کار را نکنید؛ مرحوم بافقی از اولیاء الهی بود و خدمت امام زمان می رسیدند؛ کتابی هم در شرح حال ایشان نوشته اند به نام؛ «التقوی و ما ادراک ما التقوی» و این کتاب را پیدا کنید و بخوانید. سرهنگ نمی دانست که ایشان از علماست. و کشیده ای بر صورت شیخ محمد تقی زد و گفت: مشتی به تو چه؟!
مرحوم شیخ محمد تقی طرف دیگر صورتش را گرفت و گفت: یک کشیده دیگر هم بزنید، ولی ریشتان را نتراشید!
سرهنگ با خودش گفت حتما این شخص برای خودش شخصیتی است؛ از علماست؟
وقتی از حمام بیرون می رود، تازه متوجه شد که ایشان آیت الله شیخ محمد تقی بافقی است و بعد از این داستان از مریدان درجه یک شیخ محمد بافقی می شود و محاسن می گذارد و تا آخر عمر حتی در آن ایامی که مرحوم بافقی توسط رضا خان به شاه عبد العظیم تبعید شده بود در خدمت ایشان بود.
این ها همه به برکت حلم و بردباری ایشان بود . اگر شیخ محمد تقی عصبانی می شد و مریدان ایشان با سرهنگ بر خورد نا مناسبی داشتند، آیا این مسائل اتفاق می افتاد. صفت حلم و برد باری این مرد صالح سبب توبه آن سرهنگ کذایی شد.
ادامه روایت:
حضرت پرسید: زینت ثروتمند به چیست؟
عرب جواب داد: زینت ثروتمند به بذل و بخشش است.
بعضی افراد متمکن و ثروتمند چقدر وجوهات می دهند؛ مسجد می سازند؛ به آموزش و پرورش کمک می کنند؛ خیرات می کنند؛ بعضی از ایشان هم خسیس هستند و به قول معروف نم پس نمی دهند؛ خواهرش می رود رختشویی می کند و او در فکر جمع مال است؟! این ها زینت ندارند؛ اگر بمیرد، کسی به تشییع جنازه او حاضر نمی شود.
بعد حضرت پرسیدند زینت فقیر به چیست؟
عرب جواب داد: زینت فقیر به صبر است.
نان خالی می خورد؛ ولی به انقلاب چیزی نمی گوید ! نه اینکه یک مقدار فشار روی او آمد و قیمت ارزاق زیاد شد بگوید : رضا شاه خوب بود ؟! کجای رضا شاه خوب بود؟! تویی که این حرف را می زنی با این کلمه جهنمی می شوی؟ مگر انقلاب ما بخاطر شکم بوده است؟ اینکه می گویی خدا رضا شاه را بیامرزد این شما را جهنمی می کند ؟! هر چند نماز خوان باشی!
حضرت سوال کردند: اگر این صفات در کسی نباشد حال او چگونه است؟
عرب گفت: باید آتشی از آسمان فرود بیاید و او را ازبین ببرد . یعنی عالمی که حلم ندارد و ثروتمندی که بذل و بخشش ندارد؛ و فقیری که صبر ندارد باید از بین برود.
بعد حضرت سوال کردند: نجات از مهالک به چیست؟
عرب گفت: توکل بر خدا.
همه این حدیث را برای قسمت آخر آن یعنی «توکل» خواندم؛ چون موضوع بخشی از دعای امروز در مورد توکل بود و از خداوند متعال در خواست کردیم که خدایا من را از متوکلین قرار بده.
نصیحتی به طلاب علوم دینیه
طلبه نباید با خود بگوید؛ اگر من الان درس بخوانم چکاره می شوم و چکاره بشوم ؛ مگه خود من وقتی طلبه شدم می دانستم چکاره می شوم؟! در آن ایام که ما درس می خواندیم « حدود 63 سال قبل » ماهی « 10 تومان » به ما شهریه می دادند؛ بعد که به شهر قم رفتم ماهی « 15 تومان » شهریه می گرفتم؛ « 5 تومان » آیت الله صدر « 5 تومان » آیت الله حجت « 5 تومان » آیت الله سید محمد تقی خوانساری؛ ما روزی « 5 ریال » می گرفتیم و با نان خالی ارتزاق می کردیم و درس و بحث را رها نکردیم؛ با اینکه در همان ایام برای ماشین نویسی مدرک و تصدیق داشتم و میرزایی کرده بودم؛ سیاقه نویسی بلد بودم؛ چرتکه بلد بودم؛ الان هم که می خواهم برای مراجع وجوهات شرعیه بفرستم با چرتکه حساب می کنم؛ با فوت و فن بازار آشنا بودم ؛ با وجود این فقط مشغول درس و بحث بودم و به فکر این مسائل نبودم که خوب اگر من درس بخوانم؛ در آینده چکاره می شوم ... ولی متاسفانه بعضی از طلبه ها با خود می گویند آخرکار من چه می شود؟ و درس را رها می کند و دنبال کار و بار می رود ! طلبه باید درسش را بخواند و مرتب نگوید؛ آخرعاقبت درس خواندن من چه می شود؟!
به خدا توکل داشته باشید؛ من با توکل به اینجا رسید ه ام؛ با توکل از صفر شروع کرده ام؛ « 51 سال پیش » که من به اینجا آمدم [2] انبار خاک زغال بود و با توکل آن را به اینجا رسانده ام.
ادامه حدیث
حضرت از کلام و جواب های شخص عرب خشنود شدند و تمامی قرض او را پرداختند و سپس حضرت انگشتر دست مبارکشان را به این عرب دادند. [3]
گریز به روضه:
حضرت سید الشهداء به این عرب انگشتر داد؛ حاج آقا جعفر خندق آبادی نقل می کردند: تمامی ائمه علیهم السلام یک انگشتر در راه خدا داده اند، ولی امام حسین دو انگشتر داده است؛ یکی انگشتری بود که به این شخص عرب دادند و یکی هم انگشتری بود که در عصر عاشوراء دادند. در عصر عاشوراء با چه وضعی انگشتر را از دست امام حسین علیه السلام در آوردند. انگشتر به دست حضرت چسبیده بود و جدا نمی شد و با چه حالتی از دست مبارک ایشان خارج کردند!
وَ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنَ الْفَائِزِینَ لَدَیْکَ
خدایا من را از رستگاران قرار بده ؛ نه از اهل شقاوت
وَ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنَ الْمُقَرَّبِینَ إِلَیْکَ
خدایا من را از مقربین در گاهت قرار بده؛
خدا نکند طوری زندگی کنیم که خدا به ما بگوید تو بنده من نیستی و ما را از درگاه ربوبی خودش دور کند و بگوید برو ؛ گاهی پدر به فرزند نا صالح خود می گوید ؛ برو تو دیگر فرزند من نیستی خدا هم گاهی به بنده خودش که غرق در معاصی شده است می گوید : از درگاه من دور شو که دیگر تو بنده من نیستی ! خدا کند که خدا به ما بگوید، تو بنده من هستی.
بِإِحْسَانِکَ یَا غَایَةَ الطَّالِبِین
به حق احسانت خواسته های من را اجابت کن؛ ای کسی که غایت طالبین تویی! انسان وقتی از همه جا نا امید می شود، آخر کار در خانه خدا می رود و آن وقت دعا مستجاب می شود.
راه شناخت استجابت دعا
اگر می خواهی بدانی دعایت مستجاب می شود یا نه !؟ به دلت مراجعه کن اگر دیدی در گوشه دلت به کسی غیر از خدا هم امیدواری بدان که دعایت مستجاب نمی شود ولی اگر از همه نا امیدی و چشم دلت دست به دامن الهی است بدان که دعای تو مستجاب شده است . در حدیث آمده است که به عزت و جلالم قسم من قطع می کنم امید کسی را که به غیر من امید دارد. [4]
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)