ب) خداوند كلید محبت را در اختیار مرد قرار داده، او است كه اگر زن را دوست بدارد و نسبت به او وفادار بماند، زن نیز او را دوست میدارد و نسبت به او وفادار میماند. چون وفاداری زن بیشتر از مرد است، بی وفایی زن عكسالعمل بی وفایی مرد است. لذا خداوند كلید فسخ ازدواج را به دست مرد داده، یعنی مرد با بیعلاقگی و بیوفایی نسبت به زن، او را سرد و بی علاقه میكند، برخلاف زن كه بیعلاقگی اگر از او شروع شود، معمولاً تأثیری چندانی در علاقه مرد ندارد. از این رو معمولاً بیعلاقگی مرد منجر به بی علاقگی طرفین میشود، ولی بی علاقگی زن لوزماً منجر به بیعلاقگی طرفین نمیشود. سردی و خاموشی علاقه مرد مساوی است با مرگ ازدواج و پایان حیات خانوادگی. اما سردی و خاموشی زن به مرد، آن را به صورت بیماری نیمه جان در میآورد كه امید بهبود و شفا دارد. حال اگر بی علاقگی از طرف زن شروع شود، برای مرد اهانت نیست كه زن محبوب خود را به زور قانون نگه دارد، تا تدریجاً او را علاقه مند كند، ولی برای زن اهانت و غیر قابل تحمل است كه برای حفظ حامی خود به زور و اجبار قانون متوسل شود، یعنی به زور شوهر خود را نگه دارد.
این مطلب در صورتی است كه علت بیعلاقگی زن، فساد اخلاق و ستمگری مرد نباشد، ولی اگر مرد، ستمگری را آغاز كند، در نتیجه زن به مردش بی علاقه میشود، مطلب دیگری است.
به هر حال تفاوت زن و مرد در این است كه مرد به زن نیازمند است و زن به قلب مرد.
هم چنین از جهت رنجش و ناراحتی، زنان زودتر از مردان رنجور و ناراحت میشوند و صبر و تحمل آنان كمتر از مردان است اما پس از مدتی رنجوری برطرف میشود. حال اگر حق طلاق به زنان داده میشد، چه بسا فوراً به طلاق رو میآورند.
ج) چون ازدواج، حقوق و وظایف مالی و اقتصادی را بر شوهر لازم میكند، جدا شدن و طلاق برای او سخت تر از زنان است، زیرا مهریه را باید پرداخت كند، در حالی كه زن در اینجا گیرنده است و در طلاق هیچ بار مالی بر او تحمیل نشده، بله استفاده مالی دارد، بنابراین شرایط طلاق (كه در اسلام مبغوضترین حلال دانسته شده) برای مرد سخت و سنگین است و برای زن از نظر مالی و اقتصادی نه تنها سخت نیست، بلكه میتواند مطلوب باشد.
د) از جهت قانون طبیعت نیز چنین است كه از ابتدای خلقت همیشه بر اساس فطرت خدادادی، مردان به دنبال ازدواج با زنان و به خواستگاری آنان میرفتند. به تعبیر دیگر: مردان طالب و زنان مطلوب بودند، از این رو حق طلاق به كسی داده میشود كه به دنبال عقد ازدواج رفته است.