حالتی ده تا كه با میل فواد
من كنم خوبی، برم احسان به كار
شوق احسان در دلم پیدا شود
متصل خوبی كنم در هر دیار
نی به مخصوصین و با خویشان خود
بلكه بر مردم صغار و هم كبار
ای خدا مبغوض كن در نزد من
فسق و عصیان را كز او سازم فرار
آن چنان بی میل گردم از گناه
كو فزون آید ز تعداد و شمار
كن حرام این دم بر این عبد ذلیل
سخط و قهر و دوزخ و زنجیر و نار
نیست ما را طاقت ذوق عذاب
از كرم ما را به راحت وا گذار
حق عون و یاری و لطفت قسم
بر تمام خلق در لیل و نهار