❤ |
ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 02-04-2024 در ساعت 15:09
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
موضوعات تصادفی این انجمن:
- ماه مبارک رمضان در اندونزی
- عطر خوشبوی رمضان * پیامک های ماه رمضان 95 *
- فلش های دعای روز بیست و ششم ماه مبارک رمضان
- ویژه نامه روز سیزدهم ماه مبارک رمضان❀آبشار...
- تصاویر متحرک ویژه دعای روزسیزدهم ماه مبارک...
- رشته خشکار، شيريني ويژه ماه رمضان در گيلان
- ویژه نامه روز هشتم ماه مبارک رمضان* بهار...
- : ▐★*★ ▐دریچه ای به سوی ملکوت {روز بیست...
- ویژه نامه روز هجدهم ماه مبارک رمضان*عطر...
- سخنان پیامبر(ص) درباره ماه مبارک رمضان در...
❤ |
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
حدیث رمضان
قال الامام علی بن موسی الرضاعلیه السلام :
انما امروا بالصوم لكى يعرفوا الم الجوع
و العطش فيستدلوا على فقر الاخر.
امام رضا علیه السلام می فرمایند:
مردم به انجام روزه امر شده اند تا درد گرسنگى و تشنگى
را بفهمند و به واسطه آن فقر و بيچارگى آخرت را بيابند
وسائل الشيعه، ج 4 ص 4 ح 5 علل الشرايع، ص10
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
دعا براى وجود مبارک امام زمان (علیه السلام)
و فرج آن حضرت یکى از اعمال شبهای قدر است.
♥اَلـــلّـــ♥ـهـُـــ♥ـمَّ عَـــ♥ـجِـّــ♥ـلْ لِــ♥ـوَلــ♥ـیـــِّکَ ♥الــــْفــ♥ــَرَجْ♥
در روایتى که »سیّد بن طاووس» از حمّاد بن عثمان نقل کرده مى خوانیم:
در شب بیست و یکم ماه مبارک رمضان به محضر امام صادق(ع) شرفیاب شدم
امام(ع) از من پرسید که آیا غسل کرده اى؟ گفتم: آرى
امام(ع) حصیرى طلبید و مرا نیز به کنارش فراخواند.
آن حضرت مشغول نماز شد و من نیز نزدیک آن حضرت نماز مى خواندم.
وقتى که از نمازها فارغ شدیم، آن حضرت دعا کرد و من آمین گفتم
و این کار ادامه داشت تا صبح طلوع کرد.
امام(ع) اذان و اقامه گفتند و برخى از خدمتکاران را فراخواند
و نماز صبح را به امامت آن حضرت بجا آوردیم.
امام صادق(ع) بعد از نماز، به تسبیح و تقدیس پروردگار پرداخت
و بر پیامبر(ص) درود فرستاد و براى مؤمنان دعا کرد؛
آنگاه به سجده رفت و ساعتى در سجده بود، و در آن مدّت جز صداى نَفَس
حضرت چیزى را نمى شنیدم، سپس دعایى خواند از جمله در دعایش عرض کرد:
وَ أسْألُکَ بِجَمیعِ ما سَأَلْتُکَ وَ ما لَمْ أَسْأَلْکَ مِنْ عَظیمِ جَلالِکَ
ما لَوْ عَلِمْتُهُ لَسَأَلْتُکَ بِهِ، أَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّد وَ أَهْلِ بَیْتِهِ
وَ أَنْ تَأْذَنَ لِفَرَجِ مَنْ بِفَرَجِهِ فَرَجُ أَوْلِیائِکَ وَ أَصْفِیائِکَ مِنْ خَلْقِکَ
وَ بِهِ تُبیدُ الظّالِمینَ وَتُهْلِکُهُمْ، عَجِّلْ ذلِکَ یا رَبَّ الْعالَمینَ.
از تو تقاضا مى کنم به جمیع آنچه که تو را با آن خواندم و آنچه
را نخواندم، از عظیم جلال تو که اگر مى دانستم تو را با آن خواندم.
از تو مى خواهم بر محمد و اهل بیتش درود بفرستى و اجازه فرج
و ظهور کسى را بدهى که با ظهوراو گشایشى در کار اولیاى تو
و برگزیدگان از خلقت ظاهر مى شودو به وسیله او
ظالمان را نابود و هلاک مى سازى.
اى پروردگار عالمیان، در ظهورش تعجیل فرما. پس از آن که امام(ع)
سر از سجده برداشت، عرض کردم:
جانم به فدایت! شما براى فرج کسى دعا کردید که با فرج او گشایشى
در کار دوستان و اولیاى الهى حاصل خواهد شد;
مگر آن کس شما نیستید؟ امام(ع) فرمود: نه!
او قائم آل محمّد است!
آنگاه امام صادق(ع) نشانه هاى ظهورش را بیان کرد
و در ادامه فرمود:
«شب و روز، منتظر ظهور مولایت باش!
زیرا خداوند هر روز در شأن و کارى است و انجام
کارى او را از کار دیگر باز نمى دارد.»
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
معارفی از جزء بیست و دوم قرآن کریم
با ناز و عشوه حرف نزنید!
تاثیر شخصیت در تشدید عذاب و افزایش ثواب
یَانِسَاءَ النَّبىِِّ مَن یَأْتِ مِنكُنَّ بِفَاحِشَةٍ مُّبَیِّنَةٍ یُضَاعَفْ لَهَا الْعَذَابُ ضِعْفَینِْ وَ كاَنَ ذَالِكَ عَلىَ اللَّهِ یَسِیرًا(30) وَ مَن یَقْنُتْ مِنكُنَّ لِلَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تَعْمَلْ صَلِحًا نُّؤْتِهَا أَجْرَهَا مَرَّتَینِْ وَ أَعْتَدْنَا لهََا رِزْقًا كَرِیمًا(31- احزاب)
اى همسران پیامبر! اگر یكى از شما مرتكب گناه آشكار مىشود، عذابش دو برابر است و این براى خدا آسان مىباشد و هر كه از شما مطیع دستورات خدا و رسول او باشد و كار پسندیده كند، به او دو برابر پاداش عطا مىكنیم و روزى پرارزشى برایش آماده مى سازیم.
این افراد دو برابر دیگران عذاب می شوند و یا پاداش می گیرند زیرا کاری که آنها می کنند در واقع دو کار است یکی در حوزه فردی و یکی در حوزه اجتماعی؛ اگر همسر پیامبر صلی الله علیه و آله مرتکب معصیت شود در واقع دو گناه کرده است؛ یکی آن فعل حرامی که مرتکب شده و دیگری تخریب چهره اسلام. در بخش طاعات و عبادات هم وضع به همین منوال است عمل صالحی که او انجام می دهد هم در حقیقت دو کار خیر است یکی همان کار و دیگری تقویت و تبلیغ اسلام است.
هر چند آیات فوق در مورد همسران پیامبر صلی الله علیه و آله است؛ ولى از آنجا كه ملاك و معیار اصلى؛ همان داشتن مقام و شخصیت و موقعیت اجتماعى است؛ این حكم در باره افراد دیگر كه موقعیتى در جامعه دارند نیز صادق است.(1) بنابراین اگر فردی گناه و طاعتش تاثیری در اقبال و ادبار مردم به دین داشته باشد مشمول این حکم خواهد شد.
با ناز و عشوه حرف نزنید!
فَلَا تخَْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِى فىِ قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلًا مَّعْرُوفًا(32- احزاب)
هنگام سخن گفتن صداى خود را نازك نكنید كه بیمار دلان در شما طمع خواهند كرد؛ بنابراین درست سخن بگویید.
این آیه هم به مانند آیه قبل هر چند خطاب به همسران رسول خدا صلی الله علیه و آله است اما اختصاصی به آنها ندارد. این آیه به زنان دستور می دهد که در گفتگوی با نامحرم یا جایی که نامحرم بیمار دل، صدای آنها را می شنود به شکل جدی و معمولی سخن بگویند و از طنازی و نازک کردن صدا و برخی حالات که باعث می شود شنونده شهوتران به فکر گناه بیفتد جدا پرهیز کنند.
تعبیر به «الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ؛ كسى كه در دل او بیمارى است» تعبیر بسیار گویا از این حقیقت است كه غریزه جنسى در حد تعادل و مشروع عین سلامت است؛ اما هنگامى كه از این حد گذشت، تبدیل به نوعی بیمارى می شود تا آنجا كه گاه به سر حد جنون مىرسد كه از آن تعبیر به «جنون جنسى» مىكنند.(2)
این دستور یکی از اصول تربیت اسلامی و رعایت عفاف است که باید در مجالس میهمانی، برخوردهای کاری و اداری، کوچه و بازار و ... به شدت و دقت رعایت شود که غفلت از این توصیه قرآنی جز به سود شیطان صفتان نخواهد بود.
اظهار نظر در حکم خدا ممنوع!
وَ مَا كاَنَ لِمُؤْمِنٍ وَ لَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضىَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَمْرًا أَن یَكُونَ لهَُمُ الخِْیرََةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَ مَن یَعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا مُّبِینًا(36- احزاب)
هنگامى كه از جانب خدا و پیامبرش حکمی صادر شد همه باید به آن گردن نهند و مردان و زنان با ایمان مختار نیستند که آن را بپذیرند و یا به گونه ای دیگر عمل کنند و هركس خدا و پیامبرش را نافرمانى كند یقیناً به صورتى آشكار گمراه شده است.
مراد از قضاى خدا، حكم شرعى اوست كه آن را به وسیله یكى از فرستادگان خود برای بندگان بیان مىكند و منظور از قضاى رسول، احکام و دستورات ولایی(حکومتی) اوست و آن عبارت است از اینكه رسول خدا صلی الله علیه و آله به دلیل ولایتى كه خدا برایش قرار داده(3)، در شأنى از شؤون بندگان، دخل و تصرف كند؛ مانند حکم به اینکه چه کسی فرمانده لشگر باشد. باید توجه داشت که این احکام ولایی رسول خدا صلی الله علیه و آله، جعل حكم شرعى نیست؛ زیرا كه آن مختص به خداى تعالى است و او در این زمینه، تنها بیان كننده وحى است.
در ادامه می فرماید: در چنین مواردی كه خدا و رسولش در آن، امر و دستورى دارند؛ مومنین حق ندارند به اختیار، استناد کرده و هر گونه که خواستند عمل کنند؛ بلکه باید دقیقا مطابق دستور صادره عمل نمایند.(4) این درست مانند آن است كه یك طبیب ماهر به بیمار بگوید: در صورتى به درمان تو مىپردازم كه در برابر دستوراتم تسلیم محض باشی و دخالتی در دستورات من نکنی! که اگر دخالت کردی بیماری تو شدت می یابد. از این رو در پایان آیه مىفرماید: كسى كه از دستور خدا و پیامبرش نافرمانى كند گرفتار گمراهى آشكارى شده است؛ چرا كه فرمان خداوند متعال و فرستاده او را كه ضامن خیر و سعادت اوست نادیده گرفته و چه ضلالتى از این آشكارتر؟!(5)
بدیهى است كه نه خدا نیازى به اطاعت و تسلیم مردم دارد و نه پیامبر چشمداشتى به فرمانبرداری. این اطاعت بی چون و چرا در حقیقت گامی است برای رسیدن به مصالح واقعی كه گاهى بر اثر محدود بودن آگاهی، آدمی از آن با خبر نمىشود ولى خدا که مىداند آن را از طریق پیامبرش به اطلاع مردم طالب سعادت می رساند.(6)
چند توصیه برای مهمانی
یَأَیهَُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا تَدْخُلُواْ بُیُوتَ النَّبىِِّ إِلَّا أَن یُؤْذَنَ لَكُمْ إِلىَ طَعَامٍ غَیرَْ نَظِرِینَ إِنَاهُ وَ لَكِنْ إِذَا دُعِیتُمْ فَادْخُلُواْ فَإِذَا طَعِمْتُمْ فَانتَشِرُواْ وَ لَا مُسْتَئنِسِینَ لحَِدِیثٍ إِنَّ ذَالِكُمْ كَانَ یُؤْذِى النَّبىََّّ فَیَسْتَحْیى مِنكُمْ وَ اللَّهُ لَا یَسْتَحْیی مِنَ الْحَق (53- احزاب)
اى اهل ایمان! بدون اجازه وارد خانههاى پیامبر نشوید؛ مگر آن كه براى صرف غذا به شما اجازه داده شود. زودتر از وقت هم حاضر نشوید ولى وقتى شما را دعوت كردند، وارد شوید و هنگامى كه غذا خوردید، پراكنده گردید و جلسه گفتگو و انس تشكیل ندهید كه این كار باعث آزار رسول خدا مىشود. این [كار كه بنشینید و سرگرم سخن گردید] پیامبر را آزار مىدهد و از شما حیا مىكند [كه بیرونتان كند] ولى خدا از حق حیا نمى كند.
در این آیه توصیه هایی برای رفتن به میهمانی وجود دارد که قابل توجه است:
1. بی اجازه و دعوت به خانه کسی نرویم.
2. اگر برای صرف غذایی دعوت شده ایم؛ زودتر نرفته و در آنجا منتظر غذا ننشینیم.
3. پس از صرف غذا سریعتر بلند شده و آنجا را ترک کنیم.
4. پس از جمع شدن سفره از نشستن بیهوده و سرگرم شدن به گفت و گو پرهیز کنیم.
5. این زودتر رفتن ها و دیرتر بلند شدن ها، صاحبخانه را که برای خود کار و برنامه دارد آزار می دهد و طبیعت کار این است که او از اعتراض و بیرون کردن شما شرم دارد؛ اما شما این وظیفه ای را که خدا بیان کرد بدانید و به آن عمل کنید
آیه ای که بر رعایت حجاب تاکید کرد
یَأَیهَُّا النَّبىُِّ قُل لّأَِزْوَاجِكَ وَ بَنَاتِكَ وَ نِسَاءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیهِْنَّ مِن جَلَابِیبِهِنَّ ذَالِكَ أَدْنى أَن یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ وَ كاَنَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِیمًا (59- احزاب)
اى پیامبر! به همسرانت و دخترانت و همسران كسانى كه مؤمن هستند بگو: روسرىهاى بلند خود را بر خویش فرو افكنند [تا بدن و آرایش و زیورهایشان در برابر دید نامحرمان قرار نگیرد.] این [پوشش] به اینكه [به عفت و پاكدامنى] شناخته شوند نزدیكتر است، و در نتیجه [از سوى اهل فسق و فجور] مورد آزار قرار نخواهند گرفت و خدا همواره بسیار آمرزنده و مهربان است.
كلمه «جلابیب» جمع جلباب است و آن پوششی است سرتاسرى كه تمامى بدن را مىپوشاند و یا حداقل پوششی است بزرگتر از روسری و مقنعه که سر و سینه را کاملا در برگرفته و می پوشاند. (7)
منظور از این جمله که فرمود: «یُدْنِینَ عَلَیهِْنَّ مِن جَلَابِیبِهِنَّ» این است كه آن را طورى بپوشند كه زیر گلو و سینههایشان در انظار ناظرین پیدا نباشد. بعد فرمود این «پوشاندن تمام بدن» در برابر نامحرم، معرف عفت و پاکدامنی آنهاست و همین امر سبب می شود تا اهل گناه و شهوت متعرض آنها نشوند.(8)
از این آیه استفاده مىشود كه حكم «حجاب و پوشش» براى زنان قبل از این نازل شده بود(9)؛ ولى بعضى از آنها روى سادهاندیشى به خوبی آن را رعایت نمی کردند که آیه فوق نازل شد و بر رعایت دقیق آن سفارش و تاکید کرد.
با توجه به این آیه دیگر مجالی برای توجیه برخی پوششهای امروزی باقی نمی ماند. آنچه که امروز بر سر و اندام برخی زنان مسلمان به چشم می خورد نه تنها آن پوشش کاملی که قرآن می گوید ندارد بلکه بر خلاف فلسفه بازدارندگی حجاب که در آیه هم آمده است به شدت جلب توجه کرده و دلهای مریض و چشمان هوس باز را به سوی خود جلب می کند.
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
روز بیست و دوم: توفیق
«اللهمّ افْتَحْ لی فیهِ أبوابَ فَضْلَكَ و أنـْزِل علیّ فیهِ بَرَكاتِكَ وَ وَفّقْنی فیهِ
لِموجِباتِ مَرْضاتِكَ و اسْكِنّی فیهِ بُحْبوحاتِ جَنّاتِكَ یا مُجیبَ دَعْوَةِ المُضْطَرّین»
خداوندا در این روز درهای کرمت را به روی من بگشا و برمن برکاتت
را نازل فرما و بر موجبات خشنودیت موفقم بدار و در بهشتهایت مرا
مسکن ده, ای پذیرنده دعای پریشانان.
توفیق از نظر علی علیه السلام
1 - راهنما:
«لا قائد کالتوفیق؛
راهنما و جلوداری چون توفیق نیست.» (1)
2 - عنایت خداوند:
«التوفیق عنایته؛
توفیق عنایت الهی است.» (2)
3 - رحمت الهی:
«التوفیق رحمته;
توفیق رحمت خداوند است.»
4 - جذبه خداوند:
«التوفیق من جذبات الرب;
توفیق از جاذبه های پروردگار است.»
5 - قله رستگاری:
«التوفیق راس النجاح;
توفیق اوج موفقیت و رستگاری است.»
6 - برترین نعمت:
«لا نعمة اجل من التوفیق;
نعمتی بالاتر از توفیق نیست.»
موجبات توفیق از دیدگاه علی علیه السلام
1 - طلب از خداوند:
«من استنصح الله وفق؛
آنکه از خدا طلب خیر کند توفیق یافته است.» (3)
2 - دینداری:
«کما ان الجسم و الظل لایفترقان کذلک التوفیق والدین لایفترقان؛
همان گونه که جسم و سایه جدایی ناپذیرند، توفیق و دین نیز جدایی پذیر نیستند.» (4)
چو توفیق الهی شد رفیقت هدایت میکند در هر طریقت
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
شرح دعای روز بیست و دوم توسط آیت الله مجتهدی
دعای روز بیست و دو ماه مبارک رمضان
«اَللّهمَّ افتَح لی فیه ابوابَ فَضلکَ وَ اَنزل عَلَیّ فیه بَرَکاتکَ وَوَفّقنی فیه لموجبات مَرضاتک واسکنّی فیه بحبوحات جَنّاتکَ یا مجیبَ دَعوَه المضطَرّینَ»
«خداوندا! در این روز بر من درهای فضل و کرمت را بگشا و بر من برکاتت را نازل فرما و بر موجبات رضا و خشنودیت موفقم بدار و در وسط بهشتهایت مرا مسکن ده، ای پذیرنده دعای پریشانان و درماندگان!»
* شرح فرازهای دعا
آیتالله مجتهدی تهرانی در شرح فراز «اَللّهمَّ افتَح لی فیه ابوابَ فَضلکَ» میگوید: خدایا، دربهای فضل خودت را به روی من باز کن! خدا به فضل خودش معامله میکند و اگر بخواهد به عدل خودش معامله کند، کار ما خراب میشود. برخی در دعای قنوت میخوانند «اللهم عاملنا بفضلک و لا تعاملنا بعدلک» کسی گفت که خدایا، من این همه دعا و نماز میخوانم؛ تازه منت سرم میگذاری، با من به عدلت معامله کن. تا اینکه محکوم به اعدام شد. از طرف پیامبر زمان به او گفتند که خودت گفتی خدا به عدلش با تو معامله کن. روزی یک مگس را اعدام کردی و خدا به عدل خودش معامله کرد؛ تو مگسی را معدوم کردی و خدا تو را اعدام میکند!
وی ادامه میدهد: در قرآن آیهای است که هر پیشآمدی که برای شما اتفاق میافتد، محصول اعمال زشت خودتان است. با این حال خداوند خیلی از اعمال بندگان را ندید میگیرد. ندید گرفتن خیلی از کارهای ما توسط خدا، فضل است و اگر بخواهد همه کارهای ما را حساب کند، عدل است. یادتان باشد اگر خدا بخواهد به عدل با ما معامله کند، کار ما زار میشود.
آیتالله مجتهدی تهرانی در شرح فراز «وَ اَنزل عَلَیّ فیه بَرَکاتکَ» اظهار میکند: اینجا میخوانیم که خدایا برکات خودت را نیز بر ما نازل کن! برکات چیست؟ برخی عمر با برکت دارند، چه اهل علم چه غیر اهل علم. دستگیری و انجام کار خیر را برکت مینامند. معنی این فراز این است که عمر با برکت داشته باشیم. اگر پولداریم، کار خیر انجام دهیم و اگر عالمیم شاگرد تربیت کنیم و کتاب دینی بنویسیم.
این استاد اخلاق ادامه میدهد: هر عالمی و آخوندی باید کار و تدریسی داشته باشد و نگوید که پیشنمازی مسجد، کار و شغل من است. عالم اگر تدریس، تألیف و تربیت شاگرد داشت، عمرش با برکت است.
این استاد برجسته اخلاق در ادامه بیان میکند: علامه مجلسی از جمله کسانی بود که عمر با برکت کرد و کتاب ارزشمند «بحار» ایشان 110 جلد است. از آنهایی که تازه به حوزههای علمیه میآیند تا تحصیل کنند، میخواهم که فقط پیشنماز نشوند و با کار و تلاش خودشان را به درجه حضرات جوادی آملی و حسنزاده آملی برسد.
آیتالله مجتهدی تهرانی همچنین در خصوص فراز «وَوَفّقنی فیه لموجبات مَرضاتک» تشریح میکند: خدایا، در کارهایی که سبب رضایت توست، من را موفق گردان! یادتان باشد که کارهای نیک، موجبات رضایت پروردگار را فراهم میکند. اگر بتوانیم به مستحقان کمک کنیم، برای دختران دم بخت بیبضاعت جهیزیه تهیه کنیم، مسبب رضایتمندی خداوند میشوم.
وی تأکید میکند: اگر من این دعا را بخوانم ولی کاری نکنم که خدا از من راضی شود، فایده ندارد.
این استاد اخلاق در شرح «واسکنّی فیه بحبوحات جَنّاتکَ» میگوید: خدایا من را واسط بهشت ساکن کن! فلسفه وسط بهشت را نمیدانم و شاید اولیاء و انبیاء در آنجا ساکن هستند. به هر حال بهترین جای بهشت در وسط آن است که در دعای روز بیستودوم ماه رمضان از خدا میخواهیم آن را نصیب ما گرداند.
وی در توضیح بخش پایانی دعا میگوید: در پایان دعا میخوانیم «یا مجیبَ دَعوَه المضطَرّینَ» یعنی ای خدایی که دعای بیچارهها را اجابت میکند، این چند دعا را درباره من استجابت کن!
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
روزه بى ارزش
قال امیرالمومنین علیه السلام
«کم من صائم لیس له من صیامه الا الجوع و الظما
و کم من قائم لیس له من قیامه الا السهر و العناء.»
امام على علیه السلام فرمود:
چه بسا روزهدارى که از روزهاش جز گرسنگى و تشنگى بهرهاى ندارد
و چه بسا شب زندهدارى که از نمازش جز بیخوابى و سختى سودى نمىبرد.
(نهج البلاغه، حکمت 145)
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
از عطا و رحمت بی حدّ تو آکنده ام
ای خدای مهربان ، از لطف تو شرمنده ام
گشته آلوده ز عُصیان ، یا رب از پا تا سرم
از من ِ عاصی خطا و از تو خوبی و کرم
گرچه من خیلی بدم امّا تو خوبی ای خدا
واقعاً شرمنده ام ، اغفر ذنوبی ای خدا
یا جمیل و یا جلیل و یا ودود و یا حلیم
یا رئوف و یا رحیم و یا غفور و یا کریم
یا وکیل و یا کفیل و یا دلیل و یا قبیل
یا مُدیل و یا مُنیل و یا مُقیل و یا مُحیل
ای تو علامُ الغُیوب و ای تو غفّارُ الذّنوب
ای تو صانع ، ای تو شافع ، ای تو ستّارُ العُیوب
یا علی و یا وَفی و یا غنی و یا مَلی
یا حَفی و یا رضی و یا زکی و یا ولی
فارجُ الهَم ، کاشف َ الغم ، صادقُ الوَعد ، ای خُدا
عالمُ السّر ، فالقُ الحَب ، موفیَ العَهد ، ای خدا
ربّ حلّ ِ وَالحرام و ربّ ِ نور ِ والظُلام
ربّ مشعر ، ربّ کعبه ، زمزم و رکن و مقام
سایه ی تو بر سر خلق دو عالم مستدام
یا عزیزاً لا یُضام و یا لطیفاً لا یُرام
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)