عده أي معتقدند كه تلاش بي ثمر اعراب در بر گردانيدن سرچشمه هاي رود اردن، كه بقاي اسرائيل وابسته به آن است، مهمترين عامل آغاز جنگ 1967 بين اسرائيل و سوريه و مصر بوده است. در اين درگيري، رود بني ياس، يكي از شاخه هاي رود اردن به اشغال اسرائيل درآمد و به اين ترتيب تسلط اين قوم غاصب بر رود اردن يا شريان حياتي منطقه كامل گرديد.
تصرف عدواني ارتفاعات جولان و ساحل غربي رود اردن هم مهار آبهاي سطحي و زيرزميني آن نواحي را در يد صهيونيستها قرار دارد. با تمام اين احوال، از آنجا كه منابع موجود، مصرف آب اسرائيل را در دهه 1990 تكافو نمي كند، به فكر دست درازي به آبهاي سطحي و زيرزميني لبنان افتاده اند.
كاهش سريع آبهاي زيرزميني اسرائيل، به دليل بارش كم و استفاده بيش از اندازه، امكان درگيري صهيونيستها و همسايگانش را افزود و اسحاق شامير، نخست وزير رژيم صهيونيستي، بحران آب را فتيله جنگ آينده يهوديان و اعراب مي داند.
و اكنون بايد وضعيت موجود خود را كه مخصوصاً استكبار جهاني و صهيونيزم بين الملل در كمين هستند تا به اقتدار با عظمت اين ايران إسلامي خدشه وارد كنند دريابيم صرف نظر از مسائل سياسي، در اين مقاله صرفاُ صحبت ما در مورد منابع طبيعي است. منابعي كه بايستي بيش از پيش به آن بها داده و در رفع معضلات آن بكوشيم. در پيشگفتار چاپ اول اين كتاب يادآور شديم كه با جمعيت 96 ميليون نفري سال 1390 مايحتاج مواد غذايي را بايد به طور حتم از خارج و با فروش نفت كه هيچ آينده مطمئني براي تداوم استخراج و بازار فروش آن وجود ندارد تامين كرد كه اتفاقاً اين وضعيت خيلي زودتر و در سال گذشته براي ما بوجود آمد بنابراين بايد يكبار ديگر پيام رهبر كبير انقلاب إسلامي حضرت امام خميني (ره) را تكرار كنيم كه فرمودند (زماني به استقلال واقعي خواهيم رسيد كه از لحاظ مواد غذايي خودكفا باشيم.) خودكفايي مواد غذايي در گرو حفظ منابع طبيعي است كه به عنوان بستر كشاورزي به حساب مي آيد كه اگر اين بستر حفظ و احياء نشود نتيجه همان مي شود كه در يك سيلاب، ميلياردها ريال به اراضي كشاورزي چاههاي عميق، راهها و مناطق مسكوني و … خسارت وارد مي شود.
و يا در طوفانهاي شن گذشته از لطماتي كه به مزارع و جاده ها و ابنيه وارد مي شود چه بسا عبور و مرور وسائط نقليه زميني و هوايي دچار اختلال شده و زندگي صعب و دشواري را براي مردم حاشيه بيابان بوجود مي آورد در حالي كه باد، يكي از منابع طبيعي و ارزاني است كه در كشور ما نيز به فراواني وجود دارد، با شناخت مكانهاي مناسب اين منبع و بكارگيري ابزار مناسب براي تبديل اين انرژي به نيروهاي ديگر مي توان از اين منبع غني به عنوان يك نيروي تكميل كننده و ياري رسان بهره مند شد. و لذا ما هم بايد به فكر استفاده از انرژي هاي نو باشيم و مطالعات جامع و كامل خود را در اين زمينه شروع كنيم. مبادا روزي كه براي جبران كمبود انرژي دست نياز به دامان كشورهاي پيشرفته دراز كنيم.
محمد خسرو شاهي – شهاب الدين قوامي