سپس عصر فرداى آن روز، فرشته اى ديگر، به نام ((منزله )) از بهشت به زمين فرستاد و به آدم عليه السّلام فرمان داد او را به تزويج يافث درآورد و آدم اطاعت نمود.
از ازدواج شيث با حوريه ، پسرى و از تزويج يافث با فرشته ، دخترى متولد شد و پس از به بلوغ رسيدن اين پسر و دختر، خداوند تبارك و تعالى دستور داد دختر يافث با پسر شيث ازدواج كند و پس از اين ازدواج ، انبياء و سفرا از نسل اين دو به عرصه وجود آمدند....(43)
آدم عليه السّلام كه پيامبر زمان خود بوده ، بدون ترديد از شيوه ازدواج فرزندان خود آگاهى داشته است ؛ زيرا چنين دستورى از جانب خداوند متعال بر وى وحى مى شده است . بنابراين دور از حقيقت است كه خداوند متعال دستور نامعقولى در زمينه فرزندان آدم عليه السّلام صادر فرموده باشد.
از ديدگاه علم وراثت نيز اين موضوع قابل تحليل است ؛ زيرا ازدواج افراد فاميل نزديك ، داراى مخاطراتى است و موجب اختلال در فرزندان خواهد شد.
بر همين استدلال مى توان دريافت كه فرزندان آدم عليه السّلام به شيوه اى كه در روايت دوم بيان گرديده ، اتفاق افتاده است .