عدم منافات بین تحقیق در دین با ارتداد
از آنچه گفته شد روشن میشود كه لزوم تحقیق در مورد دین هیچ منافاتی با این حكم ندارد. زیرا اسلام افراد بشر را به پذیرفتن دین مجبور نمیكند، هرچند همه را به سوی خود و پذیرش آن دعوت میكند. اصولاً ایمان و اعتقاد چیزی نیست كه بتوان به زور آن را در دل افراد پدید آورد. از این جهت قرآن از روز نخست شعار خود را «لا اكراه فی الدین»؛قرار داده است. البته معنای عدم اكراه این نیست كه هر كس هر بلایی میخواهد سر دین بیاورد و دین را هر طور میخواهد توجیه و تفسیر نماید و بازیچه قرار بدهد، بلكه معنای عدم اكراه این است كه كسانی را كه مسلمان نیستند با زور و جبر نمیتوان مسلمان كرد. در واقع اكراه هدفی را كه اسلام دنبال میكند، تأمین نمیكند. ایمان به حقانیت مكتبی كه از جانب خدا آمده، حالتی است كه با مرور زمان و با مطالعه در خصوصیات و ریشههای دین و دلایل و براهین آن در اعماق دل پدید میآید و غرض از تحقیق در اصول دین، پذیرش محققانه اسلام است و مسلمان باید تحقیق كند و بر معرفت خود بیافزاید تا اینكه بعد از تحقیق از دین خارج نشود.
فرق بین اعتقاد درونی و بیرونی
آنهایی كه به احكام اسلام، آشنایی ندارند، گمان میكنند حكم مرتد یك نوع خشونت و تحمیل عقیده و سلب آزادی اندیشه است، در حالی كه چنین نیست و این احكام مربوط به كسی نیست كه اعتقادی در درون دارد و در مقام اظهار آن برنیامده و قصد تبلیغ برضد دین و قیام علیه حكومت را ندارد. بلكه مربوط به كسی است، كه عدول و بازگشت او به قصد توطئه و خیانت است و چنین كسی استحقاق چنان مجازاتی را دارد و باید دانست كه احكام الهی هرگز تابع یك فرد و دو فرد نیست، بلكه مجموع را به طور كلی باید در نظر گرفت.
شرایط اثبات ارتداد
1- اجرای حدود الهیبعد از اثبات در دادگاه صالحه صورت می گیرد. بدیهی است اگر دادگاه صالحه نباشد یا قاضی آن مجتهد و عادل نباشد یا از طریق صحیح اثبات نشود مثلاً دو نفر عادل به ارتداد او نزد قاضی شهادت ندهند یا خودش نزد قاضی اقرار نكند، حد الهی بر او جاری نمی شود.
2- اجرای حدود الهی در نظام اسلامی اجرا می شود، یعنی در یك نظام ولایی كه تمام احكام و اجرائیات آن زیر نظر امام یا فقیه عادل جامع الشرائط انجام شود. به تعبیر دیگر فقیه كه حاكم اسلامی است مبسوط الید باشد، یعنی بتواند حدود الهی را اجرا كند و طاغوت و ظالمی مزاحم او نباشد.
3- بر اساس آیة شریفة "لا اكراه فی الدین" و بر اساس حكم عقل و عقیده، مطلبی را نمی شود با زور به كسی تزریق كنند تمامی مراجع تقلید در ابتدای توضیح المسائل خود فرموده اند: در اصول اعتقادی نمی تان تقلید كرد بلكه از مبادی صحیح باید به عقیدة خود یقین داشته باشد.
پس آزادی عقیده به این معنا كه هر انسانی آزاد است عقیدة صحیحی را انتخاب كند امّا هر كس هر چه دلش خواست و از راه مقدمات غیر عقلی و غیر معتبر برای خود عقیده ای انتخاب كند، آزاد نیست و نزد عقل و وجدان معذور نمی باشد. اگر خداوند در روز قیامت از او سؤال كند چرا این عقیده را انتخاب كردی، حجّت و دلیلی ندارد. انسان از نظر عقلی آزاد نیست كه هر عقیده ای برای خود انتخاب نماید، همان طور كه آزاد نیست هر غذایی را بخورد. چه بسا غذا مسموم باشد و یا آزاد نیست هر دارویی را مصرف كند یا هر صدایی را بشنود. امام موسی بن جعفر(ع) به كنیر "بُشر حافی" فرمود: "مولای تو ازاد نیست كه به هر گناهی خود را آلوده كند. و ساز و آواز در خانه اش راه می اندازد".1
ما انسان ها آزاد مطلق نیستیم و باید عبد و مطیع خدا باشیم. گرچه ثمرات اطاعت و بندگی به خود ما بر می گردد.
در هر صورت ازادی عقیده به معنایی كه گفته شد صحیح است، و اسلام مخالف آن نیست.
4- اگر آزادی عقیده را بپذیریم (به دلیل این كه عقیدة مطلبی است درونی و قلبی و اگر آن را بیان یا ابراز نكند چندان برای دیگران خطری ایجاد نمی كند و باعث انحراف و فساد نمی شود) امّا آزادی بیان و قلم همچون ازادی عقیده نیست زیرا اگر بیان و سخنی یا نوشته ای مطابق حقّ نباشد، چه بسا جامعه ای را به انحراف و فساد بكشاند یا چهره هایی را مشوّه كند یا باعث جنگ و نزاع شود. سخنرانی ها و نوشته ها اگر درست و مطابق حق و واقعیت نباشد باید از آن جلوگیری كرد. بنابراین ما موافق آزادی عقیده و آزادی قلم به طور مطلق نیستیم بلكه در چارچوب قانون و مقدسات جامعه باید قلم زد.
اگر مرتد بخواهد در جامعة اسلامی، عقیدة خود را ابراز كند و عقاید خود را به این و آن بگوید و علیه دین تبلیغ بكند، جامعة اسلامی به او این اجازه را نمی دهد. گرچه پندار می كند كه به حق رسیده است.
وی باید با عالمان دینی به مباحثه و مناظره بپردازد تا دیدگاه های اسلام برایش روشن شود اگر قانع نشد، بر مسلك خود باقی می ماند و اگر قانع شد به اسلام بر می گردد و توبه می كند. دراین صورت او تا وقتی كه در جامعة اسلامی زندگی می كند حق ندارد عقاید خود را ابراز كند چون عقاید مسلمانان تضعیف می شود. اگر می خواهد ابراز عقیده كند باید به میان همكیشان خود (كفار) برود و در آن جا ابراز عقیده كند