4- 3. تحصیل
بسیاری از دختران و بعضی از پسران، تحصیلات عالی را مانعی برای ازدواج خود میدانند.
پیشنهاد: دختران هنگامی که به سن ازدواج میرسند و خواستگاری مقبول و موجه دارند، نباید او را رد کنند؛ چرا که اولویت برای هر زن، همسرداری و مادری است و او اگر توانست این وظیفه را کامل انجام دهد و در کنار آن آمادگی و توان خدمتی افزونتر را هم به جامعه داشت، آنگاه به کار دیگر بپردازد. پس شایسته است اول ازدواج کند و سپس با مشورت و نظرخواهی از همسرش و افراد آگاه و دلسوز، بررسی کند آیا ادامهی تحصیل به نفع زندگی او و جامعه هست یا نه؟ بدیهی است تحصیل در همهی رشتهها و همهی محیطها مفید نیست و ادامهی تحصیل برای بانوان، با چند شرط میتواند مفید باشد:
ص:27
1. همسر راضی باشد و به اولویت نخست یعنی ایفای وظایف همسری و مادری آسیب نرساند؛
2. آن رشته، برای جامعه مفید و لازم باشد؛
3. دانشآموختگان شایسته در آن رشته به اندازه کافی نباشند؛
4. این خانم استعداد تحصیل توأم با موفقیت را در آن رشته داشته باشد و این نکته را استادان متعهد و متخصص تأیید کنند؛
5. از سلامت محیط و تأثیرناپذیری خودش از موارد منفی مطمئن باشد، در این نکته باید دقت بیشتری به خرج داد، زیرا افرادی را سراغ داریم که با انگیزههای خوبی وارد دانشگاه شدند، ولی به علت نامناسب بودن محیط آن دانشکده، نه تنها از فکر خدمت به دیگران منصرف گشتند، بلکه گوهر ایمان و ارزشهای اخلاقی خود را هم از دست دادهاند.
بنابراین، اگر شرایط پیش گفته پس از ازدواج محرز شد، خانم میتواند با اطمینان خاطر و امنیت بیشتر به تحصیل ادامه دهد، و گرنه صلاح در این است که به زندگی خود برسد و از هدف والای زندگی باز نماند.