❤ |
ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 24-06-2010 در ساعت 02:49
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
Naser (25-06-2010), parsa (26-06-2010), لحظه هاي سبز (25-06-2010), ناصر (24-06-2010), نرگس منتظر (24-06-2010), خادمه زینب کبری(س) (24-06-2010), صافات (25-06-2010), عاشورا* خادمه چشم براه گل نرگس* (25-06-2010)
موضوعات تصادفی این انجمن:
- ویژه نامه ولادت با سعادت پیامبراکرم محمد...
- ویژه نامه میلاد با سعادت امام حسن مجتبی علیه...
- لاله سرخ کربلا {ویژه نامه ولادت با سعادت...
- شبیه ترین گل به بهار *ویژه نامه ولادت فرخنده...
- زیباترین طلوع عشق * ویژه نامه ولادت قمر بنی...
- ویژه نامه ولادت حضرت زینب سلام الله علیها و...
- (¯*|♥|♥|*¯) ويژه نامه ولادت با سعادت امام...
- ویژه نامه ولادت فرخنده امام محمد باقر علیه...
- ╬♥╬♥╬♥╬ ويژه نامه ولادت باسعادت علي النقي...
- ╫►*♥*◄╫ويژه نامه ميلاد فرخنده پيامبراعظم و...
❤ |
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
Naser (25-06-2010), parsa (26-06-2010), لحظه هاي سبز (25-06-2010), نوای عشق (25-06-2010), نرگس منتظر (24-06-2010), خادمه زینب کبری(س) (24-06-2010), صافات (25-06-2010), عاشورا* خادمه چشم براه گل نرگس* (25-06-2010)
❤ |
يارب این ماه کدامین مه و امشب چه شب استکه فلک غرق نشاط است، زمین در طربست
شد مگر چشم مه امشب به جمالی روشنکاین چنین خرم و تابنده و پر خنده لبست
آری از منظره ماه و کواکب پیداستکه شب سیزده ماه شریف رجب است
گوش دل باز کن ای بیخبر از عالم غیبتا منادی دهدت مژده که امشب چه شبست
مژده جبریل امین از عرش برینکه مبارک شب میلاد امیر عرب است
ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 24-06-2010 در ساعت 01:22
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
Naser (25-06-2010), parsa (26-06-2010), لحظه هاي سبز (25-06-2010), نرگس منتظر (24-06-2010), خادمه زینب کبری(س) (24-06-2010), صافات (25-06-2010), عاشورا* خادمه چشم براه گل نرگس* (25-06-2010)
❤ |
ولادت
فاطمه بنت اسد، وظیفهای بزرگ بر عهده داشت. او صاحب فرزندی شد، که محل تولدش کعبه بود. آیا خداوند چنین وظیفهای را به یک زن عادی محول کرد؟
مریم برگزیده خدا بود و عیسی روح الله ...
زمان وضع حمل عیسی فرا رسید. خداوند به حضرت مریم امر کرد که از معبد و عبادتگاه بیرون رود و فرزند خود را در صحرا - زیر درخت خرمایی- به دنیا آورد. نخل خرما به امر خدا بارور شد و میوه خود را ارزانی مادر عیسی کرد. (1)
اما، فاطمه بنت اسد ...
هنگام وضع حمل علی بن ابیطالب به درون کعبه فرا خوانده شد. سه روز مهمان خدا بود. همان جا فرزندش را به دنیا آورد. در این سه روز فرشتگان از آسمان برای او غذاهای بهشتی آوردند.
بانوی مکه قبل از این که وارد کعبه شود سرودی بس زیبا بر لب داشت، ترنمی برخاسته از باغ سبز مکتب انبیاء، نوایی که جز از قلبی سرشار از ایمان ،به گوش نمیرسد. او میخواند:
«پروردگارا! من زنی هستم که به تو و به پیامبران و کتب آسمانی ایمان دارم، سخن نیای بزرگم خلیل را تصدیق میکنم ...
به حق کسی که این خانه را بنا کرد و به حق فرزندی که در شکم دارم، ولادت او را بر من آسان فرما. (2)
سه روز درون کعبه بود. هنگامی که از کعبه بیرون آمد، فضیلت خود را بر مریم - مادر عیسی - و آسیه - همسر فرعون - به صراحت اظهار کرد. همان آسیه که در خانه فرعون به موسی ایمان آورد و تا پای جان از ایمان خود دفاع کرد. او با زمزمهای دلنشین، ایمان خود را به خدای موسی و وعدههای آسمانی به جهانیان نشان داد.
آسیه، بانوی مومنه، غرق در خون خود در حالی که میخهای آهنین فرعون، بدنش را به زمین دوخته بود، با متانت لب به مناجات باز میکند. قرآن، سخن او را از لا به لای قرنهای گذشته برای ما نقل میکند.
«پروردگارا! برای من نزد خود در بهشت، جایگاهی بنا کن و مرا از فرعون و عمل او نجات بده.» (3)
فاطمه بنت اسد هم از مریم - برگزیده زنان زمان خویش - و هم از آسیه - قهرمان توحید - برتر است. آری! او شایسته مقام مادری علی بن ابیطالب است که او، هم از عیسی و هم از موسی بلند مرتبهتر است
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
Naser (25-06-2010), parsa (26-06-2010), لحظه هاي سبز (25-06-2010), نرگس منتظر (24-06-2010), خادمه زینب کبری(س) (24-06-2010), صافات (25-06-2010), عاشورا* خادمه چشم براه گل نرگس* (25-06-2010)
❤ |
علی علیه السلام، انسانی كامل
علی علیه السلام امام عادلی است كه به حاكم بصره به واسطه شركت در یك مهمانی اعتراض میكند و میگوید:
الا و ان امامكم قد اكتفی من دنیاه بطمریه ... و لو شئت لاهتدید الطریق الی مصفی هذا العسل...؛
بدان كه پیشوای شما از دنیای خود به دو كهنه جامه بسنده كرده است... و اگر بخواهم، به صافی و پاكیزگی این عسل راه میبرم. در عین حال شب را به دعا و نماز میگذرانید.
گوش این آسمان راز و نیاز و مناجاتهایش را میشنید و چشم ستارگان اشكهای عاشقانهاش را همیشه میدید. زمامداری بود كه در دل شب، تنها در محراب میایستاد و محاسنش را به دست میگرفت و مانند مارگزیده به خود میپیچید و «یا دنیا غری غیری»؛ - ای دنیا کسی غیر از من را فریب بده- میگفت.
شبها از خوف خدا بیهوش میافتاد. قسمتی از شب را به سر زدن به فقرا و ضعفا بسر میبرد.
خودش اذان میگفت و خودش امامت جماعت میكرد. خودش احیاناً در دكة القضاء مینشست و به رتق و فتق امور میپرداخت، خودش قاضی بود.
قضاوتهای محیرالعقول داشت از لحاظ كشف جرم و از لحاظ رعایت تساوی در مقابل محاكم.
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
Naser (25-06-2010), parsa (26-06-2010), لحظه هاي سبز (25-06-2010), نرگس منتظر (24-06-2010), خادمه زینب کبری(س) (24-06-2010), صافات (25-06-2010), عاشورا* خادمه چشم براه گل نرگس* (25-06-2010)
❤ |
اوصاف حضرت علي عليه السلام
او خود خطیبی بلیغ بود كه شنوندگان را میگریاند، مانند خطبة الغراء و شاید آخرین خطبهاش نیز، و بلكه احیاناً شنونده قالب تهی میكرد. سخن او سخن جانسوز بود و مصداق «تا دلی آتش نگیرد حرف جانسوزی نگوید». هنوز هم این اثر در نهج البلاغه هست كه اشكها را جاری میسازد.
من خودم برخی از آشنایان به این كتاب را دیدهام كه این چنین بودهاند. همین پیشوای عادل و عابد شب زندهدار و پدر یتیمان و بیچارگان و همین پیشنماز با تقوا و قاضی دقیق زیرك عادل دادگستر و همین خطیب و واعظ چیره دست ماهر و عالم با عمل، سرفرمانده قشون و سرباز دلیر و دلاور است، در میدانهای جنگ صفها را میشكند و خود و زره بر سر و تن دلاوران میشكافد، گاه از قد و گاه از كمر دو نیم میكند و زهره شیر از هیبتش آب میشود.
در عین حال و با این همه كارهای بزرگ، مانند سایر دلاوران رژیم غذایی ندارد بلكه شكمش از نان جو[حتی] سیر نمیشود، جامه كرباسش را به قدری وصله میزند كه از وصله زنندهاش خجالت میكشد. علی معجزه انسانیت است. مانند علی وقتی كه پیدا میشود میتوان گفت انسان موجود ناشناخته و بلكه عالم ناشناخته است.
یكی از جهاتی كه ثابت میكند علی علیه السلام انسان كامل است، جنبه همه جانبه وجود علی است كه در بالا شرح داده شد. یكی دیگر كیفیت مواجهه او با مرگ است.
انسان وقتی انسان كامل است كه بر چهره مرگ بخندند، نه به علت تهور و عدم احساس كه در بعضی احمقها دیده میشود كه به خاطر شهرت و این كه اسم و عكسشان در روزنامهها بیاید از مرگ استقبال میكنند، بلكه به خاطر احساس شدید و بینش این كه مرگ دروازه ورود است كه كم و بیش در زندگی سقراط دیده شد.
ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 24-06-2010 در ساعت 00:41
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
parsa (26-06-2010), لحظه هاي سبز (25-06-2010), نرگس منتظر (24-06-2010), خادمه زینب کبری(س) (24-06-2010), صافات (25-06-2010), عاشورا* خادمه چشم براه گل نرگس* (25-06-2010)
❤ |
حضرت علي عليه السلام مظهر عدالت
یكی دیگر از جهات، شخصیت ثابت و محكم اوست كه در شرایط و اوضاع مختلف اقتصادی و اجتماعی یك جور فكر كرد و یك جور احساس كرد و یك جور عمل كرد، آن هم نه به خاطر لختی و عدم احساس بلكه به خاطر استحكام.
علی آن فرد استثنایی است كه در كاخ و ویرانه یك جور فكر كرد، طبقهاش سازنده فكرش و مشخص فكرش نبود.
یك روز یك كارگر ساده و عمله یك یهودی بود و روز دیگر امپراطور جهان. در هر دو حال احساسش نسبت به فقیر و ضعیف و زیر دست و نسبت به ثروتمند و نیرومند و بالادست یك جور بود.
یكی از مظاهر اثباتی كمال آن حضرت این است كه در زندگی با حوادث متنوع و ناهمانندی مواجه شد و با همه آن چنان عمل كرد كه باید.
او هم با منافق مواجه شد، هم با كافر، هم با خشكِ مقدس خارجی. آنجا كه باید وحدت اسلامی را حفظ كند مثل جریان بعد از وفات رسول اكرم، حفظ میكند.
آنجا كه به نام وحدت عدالت پایمال میشود، به خاطر عدالت بعد از عثمان قیام میكند.
علی، هم مظهر عشق است و هم مظهر عقل. پس علی هم مظهر عبادت است و هم مظهر علم، هم مظهر وحدت است و هم مظهر عدالت، هم مظهر عشق است و هم مظهر عقل.
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
parsa (26-06-2010), لحظه هاي سبز (25-06-2010), نرگس منتظر (24-06-2010), خادمه زینب کبری(س) (24-06-2010), صافات (25-06-2010), عاشورا* خادمه چشم براه گل نرگس* (25-06-2010)
❤ |
عدالت در رفتار اجتماعي حضرت علي عليه السلام
در روزگار خلافت خليفه دوم، شخصي ادعايي نسبت به حضرت اميرالمومنين علي عليهالسلام داشت و بنا شد در حضور خليفه رسيدگي شود.
مدعي حاضر شد و خليفه خطاب به امام علي عليهالسلام گفت:
اي اباالحسن در کنار مدعي قرار گير تا حل دعوا کنم.
که آثار ناراحتي را در سيماي حضرت اميرالمومنين علي عليهالسلام نگريست گفت:
اي علي! از اين که تو را در کنار دشمن قرار دادم ناراحتي؟
امام علي عليهالسلام فرمود:
نه بلکه از آن جهت که در رفتارت نسبت به ما دو نفر عدالت را رعايت نکردي نگران شدم، زيرا او را با نام صدا کردي و مرا با کينه و لقب «ابوالحسن» خواندي (1)، ممکن است طرف دعوا نگران شود.
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
parsa (26-06-2010), لحظه هاي سبز (25-06-2010), نرگس منتظر (24-06-2010), خادمه زینب کبری(س) (24-06-2010), صافات (25-06-2010), عاشورا* خادمه چشم براه گل نرگس* (25-06-2010)
❤ |
احترام به شخصيت انسانها
الف- عذر خواستن از پيادگان
حضرت اميرالمومنين علي عليهالسلام سواره به راهي ميرفت و جمعي از مردم کوفه براي پاس داشتن حرمت امام علي عليهالسلام پياده به دنبالش روان بودند.
امام رو به آنان کرد و پرسيد:
آيا کاري داريد؟
پاسخ دادند: نه، دوست داريم به دنبال شما بياييم.
حضرت اميرالمومنين علي عليهالسلام فرمود:
برگرديد، زيرا همراهي پياده با سواره مايه ذلّت و خواري پيادگان و غرور و تباهي سواره خواهد شد. (2)
امام علي عليهالسلام به بزرگ قبيله شباميان فرمود:
«ارجع، فان مشي مثلک مع مثلي فتنة للوالي، و مذلة للمومن؛ بازگرد، که پياده رفتن رئيس قبيلهاي چون تو پشت سر من، موجب انحراف زمامدار و زبوني مومن است. (3)
ب- نکوهش از آداب جاهلي ذلّتبار
بسياري از پادشاهان و قدرتمندان در طول تاريخ مردم را وادار ميکردند که در برابرشان به خاک بيافتند، کرنش کنند، خم شوند، و انواع ذلتپذيريها را بر خود هموار کنند.
وقتي حضرت علي عليهالسلام براي رفتن به صفّين به شهر انبار رسيد ديد که مردم شهر تا امام علي عليهالسلام را ديدند از اسبها پياده شده، و در پيش روي آن حضرت شروع به دويدن کردند.
حضرت علي عليهالسلام علّت را پرسيد.
گفتند: يک رسم محلّي است که پادشاهان خود را اينگونه احترام ميکرديم.
امام علي عليهالسلام ناراحت شد و فرمود:
«فقال: و الله ما ينتفع بهذا امراوکم!
و انّکم لتشقّون علي انفسکم في دنياکم، و تشقون به في آخرتکم. و ما اخسر المشقّة وراءها العقاب، و اربح الدّعة معها الامان من النّار!
به خدا سوگند! که اميران شما از اين کار سودي نبردند، و شما در دنيا با آن خود را به زحمت ميافکنيد، و در آخرت دچار رنج و زحمت ميگرديد، و چه زيانبار است رنجي که عذاب در پي آن باشد، و چه سودمند است آسايشي که با آن امان از آتش جهنّم باشد.» (4)
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
parsa (26-06-2010), لحظه هاي سبز (25-06-2010), نرگس منتظر (24-06-2010), خادمه زینب کبری(س) (24-06-2010), صافات (25-06-2010), عاشورا* خادمه چشم براه گل نرگس* (25-06-2010)
❤ |
راز اشک ها و تنهايي مولاي متقيان
علی علیه السلام تنهاست!
چه كسی تنها نیست؟
كسی كه با همه و در سطح همه است.
كسی كه رنگ زمان به خود میگیرد.
احساس خلأ مربوط به روحی است كه آنچه در این جامعه و زمان و در این ابتذال روزمرگی وجود دارد نمیتواند سیرش كند.
و لذا آن همه یاران، آن همه همرزمان، آن همه نشست و برخاست با اصحاب پیامبر، هیچ كدام برای علی علیهالسلام تفاهمی به وجود نیاورده است.
هیچ كدام از آنها در سطح او نیستند.
میخواهد دردش را بگوید،
حرفش را بزند،
گوش نیست، دلی نیست، و فهمی نیست تا بفهمد.
رنج بزرگ یك انسان این است كه عظمت او و شخصیت او در قالب فكرهای كوتاه، در برابر نگاههای پست و پلید، و احساس او در روحهای بسیار آلوده و اندك و تنگ قرار گیرد.
نیمه شب به طرف نخلستان میرود، آنجا هیچ كس نیست، مردم راحت آرمیدهاند، هیچ دردی آنها را در دل شب بیدار نگاه نداشته است، و این مرد تنها، كه روی زمین خودش را تنها مییابد، با این زمین و این آسمان بیگانه است، و فقط رسالت و وظیفهاش، او را با جامعه و این شهر پیوند داده است. ولی وقتی به خودش برمیگردد میبیند كه تنهاست.
شبانه به نخلستان میرود، و باز برای این كه ناله او به گوش هیچ فهم پلیدی و هیچ نگاه آلودهای نرسد، سر در حلقوم چاه فرو میكند و میگرید.
این گریه از چیست؟؟!
افسوس كه گریه او یك معما برای همه است، زیرا حتی شیعیان او نمیدانند علی چرا میگرید.
از این كه خلافتش غصب شده؟!
از این كه فدك از دست رفته؟!
از این كه فلانی روی كار آمده؟!
از این كه او از مقامش ... ؟!
از این كه همسرش را...؟، از این كه...؟، از...؟!
علی علیه السلام در طول تاریخ تنها انسانی است كه در ابعاد مختلف و حتی متناقض كه در یك انسان جمع نمیشود قهرمان است. چنین انسانی و در چنین سطحی معلوم است كه در دنیا تنهاست. چنین انسانی در جامعهاش و در برابر یاران همرزمش كه عمری را در راه عقیده كار كردهاند، با پیامبر صادقانه شمشیر زدهاند، اما در اوج اعتقاد و ایمان و اخلاصشان به پیامبر و اسلام، قبیله و تعصبات قومی را فراموش نكردهاند، مقام را آگاهانه و یا ناخودآگاهانه نتوانستهاند از یاد برند و نماد اخلاص مطلق و یك دست- همچون علی علیه السلام - شوند، تنهاست.
از این دردناكتر این كه علی علیه السلام در میان پیروان عاشقش نیز تنهاست!!
در میان امتش كه همه عشق و احساس و همه فرهنگ و تاریخشان را به علی علیه السلام سپردهاند تنهاست.
او را همچون یك قهرمان بزرگ، یك معبود و یك اله میستایند اما نمیشناسندش و نمیدانند كه كیست؟ دردش چیست؟ حرفش چیست؟ رنجش چیست؟ و سكوتش چراست؟!
این است كه علی علیه السلام در میان پیروانش هم تنهاست.
این است كه علی علیه السلام در اوج ستایشهایی كه از او میشود، مجهول مانده است.
درد علی علیه السلام دو گونه است:
یك درد، دردیست كه از زخم شمشیر ابن ملجم در فرق سرش احساس میكند و درد دیگر، دردی است كه او را تنها در نیمه شبهای خاموش به دل نخلستانهای اطراف مدینه كشانده و به ناله درآورده است.
ما تنها بر دردی میگرییم كه از شمشیر ابن ملجم در فرقش احساس میكند، اما این درد علی علیه السلام نیست، دردی كه چنان روح بزرگی را به ناله آورده است تنهایی است، كه ما آن را نمیشناسیم!!
باید این درد را بشناسیم، چرا كه علی علیه السلام درد شمشیر را احساس نمیكند و ما درد علی را احساس نمیكنیم.
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
parsa (26-06-2010), لحظه هاي سبز (25-06-2010), نوای عشق (25-06-2010), نرگس منتظر (24-06-2010), خادمه زینب کبری(س) (24-06-2010), صافات (25-06-2010), عاشورا* خادمه چشم براه گل نرگس* (25-06-2010)
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)