صفحه 1 از 13 1234511 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 129

موضوع: *^*شهاب الحکمة*^*

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    مدیر افتخاری
    تاریخ عضویت
    May 2010
    شماره عضویت
    378
    نوشته
    9,715
    تشکر
    5,211
    مورد تشکر
    11,680 در 5,265
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    *^*شهاب الحکمة*^*




    شهابُ الحكمة


    مؤلف : شيخ شرف الدين يحيى المفتى البحرانى



    طليعه




    مقدمه مترجم

    نسخه كتاب :
    يادآورى لازم
    نسخه ها





    قبل از مطالعه كتاب مطالب زير را حتما بخوانيد





    مقدمه مولف





    ترجمه مقدمه مولف





    (ا): باب الف : باب الف موصول و مقطوع

    تاثير اراده و نيت انسان در سرنوشت او
    لطيفه ظريفه ، يا مليحه :
    توجه !
    كلام خدا:
    نيت بايد خالص براى خدا باشد





    ب : باب ب : باب البآء





    ت : باب ت : باب التآء





    ث : باب ث : باب الثآء المثلّثة





    ج : باب ج : باب الجيم





    ح : باب ح : باب الحآء





    خ : باب خ : باب الخآء





    د: باب د: باب الدال





    ذ: باب ذ : باب الذال





    ر: باب ر : باب الرآء





    ز: باب ز : باب الزاء





    س : باب س : باب السّين





    ش : باب ش : باب الشّين





    ص : باب ص : باب الصاد





    ض : باب ض : باب الضّاد





    ط: باب ط : باب الطّاء





    ع : باب ع : باب العين





    غ : باب غ : باب الغين





    ف : باب ف : باب الفاء





    ق : باب ق : باب القاف





    ك : باب ك : باب الكاف




    ل : باب ل : باب اللاّم



    م : باب م : باب الميم




    ن : باب ن : باب النون





    و: باب و : باب الواو




    ه‍: باب ه‍: باب الهاء




    لا: باب لا : باب اللا





    ى : باب ى : باب الياء




    فهرست تفصيلى تاءليفات مؤ لف از مجلدات الذريعه




    اجازات

    نام كتاب : تذكرة المجتهدين فى تراجم مشايخ الشيعه




    مقدمه مصحح




    هذا رسالة فى احوال مشايخ اصحابنا




    امضاء



    جهان در حسرت آيينه مانده ست

    گرفتار غمي ديرينه مانده ست

    شب سردي ست بي تو بودن ما

    بگو تا صبح چند آدينه مانده ست؟


  2.  

  3. Top | #2

    عنوان کاربر
    مدیر افتخاری
    تاریخ عضویت
    May 2010
    شماره عضویت
    378
    نوشته
    9,715
    تشکر
    5,211
    مورد تشکر
    11,680 در 5,265
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پاسخ : *^*شهاب الحکمة*^*


    نام كتاب : شهابُ الحكمة
    در آداب و اخلاق و حكمت عملى
    نام نويسنده : شيخ شرف الدين يحيى المفتى البحرانى
    طليعه
    ميرزا محمد كاظمينى


    به نام خداوند جان آفرين

    حكيم سخن در زبان آفرين
    حمد و ستايش آفريدگارى را كه كسوت وجود در تن عالم از آثار قدرت اوست و شكر و سپاس پروردگارى را كه خرد بنى آدم از انوار اسرار حكمت اوست . آن بخشاينده اى كه بر سر هر موجودى از دامن رحمت خود نثارى ريخته و آن راه نماينده اى كه از پى هر مقصودى اهل نظر را اعتبارى انگيخته . آن لطيفى كه هواجس افكار در مدارج اعتبار، تصور كيفيتى وى را نتواند. آن عظيمى كه خواطر افهام در معارج اوهام تقدير ماهيتى وى را نيارد. آن پادشاهى كه دشمنان را به صاعقه تبعيد از در خود دور كرده و دوستان را به جاذبه تقريب چون موسى بر طور كرده ، وجود وى مقارن زمان نيست و ذات وى مقابل مكان نيست . از عالم ، آدم را برگزيده و از بنى آدم ، انبيا - صلوات الله عليهم اجمعين - را. او كه محمد مصطفى - صلوات الله عليه - را رفعت نبوت و درجه رسالت داد و از انبيا به مزيد منزلت و كرامت مخصوص گردانيد، ختم نبوت به وى كرد و رتبت دعوت كافّه مردم را خاص وى داد، صلاح عالميان در متابعت وى نهاد و فلاح جهانيان در شريعت وى مدّخِر كرد، اقوال وى سبب هدايت ما گردانيد و افعال وى مفتاح سعادت ما ساخت . درجه كمال آن كس را داد كه به شيوه وى اقتدا كرد و عزّ و اقبال آن كس را ارزانى داشت كه به سيرت وى اهتدا يافت . صدهزار صلوات و تحيت طيبه بر روضه مطهر و تربت مقدس وى باد.
    صلوات خاصه تقديم به عصاره عالم وجود، دُرّ مكنون خزانه عرش الهى ، شاهكار بديع آفرينش ، لؤ لؤ نورانى نبوت و ملكه ارجمند اسلام ، ريحانة الرسول (عليها السلام )حضرت فاطمه زهرا عليها السلام ، كه طاعتش بر همه خلايق ، حتى پيامبران و فرشتگان آسمان واجب است و فرزندان او، ائمه هدى عليهم السلام باد.
    نسخه نويسان پيش از پيدايش صنعت چاپ نقش مهم و ارزشمندى در گسترش فرهنگ هاى بشرى و انتقال ميراث نسل هاى پيشين در سراسر جهان داشته اند و اسباب پيوند ما با تاريخ هستند. هر نسخه خطى از آغاز كتابت تا زمان رسيدن به دست فهرست نگار و مصحح سرگذشتى دارد و در گذر ايام بارها؛ دست به دست مى شود؛ و از شهرى به شهرهاى ديگر مى رود. حافظان نسخ خطى ، پاسداران فرهنگ و رابط فرهنگ و آداب و سنن ديروز و امروز هستند و حق بزرگى بر انسان ها دارند.
    در بلاد اسلامى ، كاتبان براى امتى كه در كتابش علم از ضروريات حيات بر شمرده شده است ، گام هاى بلندى برداشته اند.
    جمع آورى و ترجمه روايات از صدر اسلام تا كنون مورد علاقه گروهى از اسلام دوستان بوده و هست ؛ چرا كه حديث پس از آيات قرآنى افزون بر جايگاه ويژه آن در فرهنگ دينى از منظر مستندسازى ، راهگشاى روشن ابعاد و زواياى مورد نياز بشرى است . استفاده صحيح از اين متون در زمينه هاى تاريخى ، كلامى ، معارفى ، فقهى ، اخلاقى ، عرفانى و حتى فلسفى و ادبى به انسان ها در هر عصر و مكانى مدد مى رساند.
    نكته اى كه بايد بيشتر تاكيد نمايم اين است كه : تاريخ علم ايرانيان و بالاخص مسلمانان شيعه حلقه هاى مفقوده فراوان ، چون : مولفين مجهول التصانيف ، مولفان فن پوشيده نيست و راه حل اساسى جبران اين نقيصه بازنگرى نسخه هاى خطى اسلامى است ، اگر ديگر فهارس با دقت بيشترى به دست دانشمندان پرمايه بررسى و تاءليف شود، يقينا بناى تاريخ علم اسلام مستحكم تر خواهد شد.
    پيروان كلام وحى با همه فراز و نشيب هاى تاريخ ، همت خود را در گردآورى و تدوين متون حديثى به كار بسته و با سليقه ها و روش هاى مورد علاقه خود، توجه به نيازمندى هاى هر زمان و امكان موجود در آن عصر، به فعاليت پرداخته اند.
    تاريخ هرگز فشارهاى جسمى و روحى سران حزب مخالف اهل بيت عليهم السلام ، پس از رحلت رسول مكرم اسلام (صلى الله عليه و آله ) تا اواسط نيمه اول سده دوم اسلامى را به فراموشى نمى سپارد؛ چرا كه به تعبيرى مى توان گفت اين دوره ، دوران فترت حديث در فرهنگ اهل سنت است و در آن روزگار ضربه اى سهمگين به پيكره فرهنگ روايى وارد آمد.
    خوشبختانه با تيزبينى پيروان مكتب مكتب اهل بيت عليهم و تبيين راه صحيح توسط پيشوايان معصوم شيعه عليهم السلام اين فترت فرهنگى هرگز در شيعيان رخ ننمود و از زمان نزول وحى تا حال با جمع آورى و نقد و بررسى اخبار و آثار نبوى روز به روز بر اعتلا و نشر فرهنگ روايى در كنار ترويج آموخته هاى قرآنى افزوده شده است . در اين ميان گروهى از حديث دوستان توجه ويژه اى به ((فقه الحديث )) نمودند و از اين دانش كه به بررسى متن حديث مى پردازد و ما را با مبانى و سير منطقى فهم حديث نزديك مى گرداند استفاده هاى شايانى نموده اند. اين دانش به گونه اى مستقيم ، با فهم مقصود اصلى حديث و بهره گيرى از آن در تطبيق عملى حديث با زندگى انسان موجب مى شود تا وظيفه انسان ها روشن گردد.
    نمونه اى از اين جوامع حديثى كه حاكى از عشق و علاقه مسلمانان و پيروان اهل بيت (عليه السلام ) به سنت نبوى و ولدى است كتاب شريف الشهاب فى الحكم و الاداب ، تاءليف محدث بزرگوار و عالم زبردست شيخ شرف الدين يحيى المفتى البحرانى ، متوفاى سده دهم هجرى ، است كه با همت بلندمردى از شيعيان به گونه اى روان به زيور ترجمه آراسته شده و در اختيار شما علاقه مندان قرار گرفته است .
    كتاب الشهاب فى الحكم و الاداب كه مترجم محترم آن را به نام شهاب الحكمه ناميده است ، تاليفى است از تاليفات 27 گانه فقيه بزرگ و نويسنده پرتلاش ، شيخ شرف الدين يحيى بن حسين بحرانى يزدى شيعى ، از دانشمندان سده دهم كه در ((سلماباد))، يكى از روستاهاى بحرين ، پا به عرصه وجود گذاشت و از شاگردان برجسته علمى على بن حسين بن عبدالعالى ، معروف به ((محقق كركى )) (م : 940 ق ) بود.
    (1) اين كتاب توسط محقق نيكو ضمير جناب آقاى عبدالله روشن بين ، معروف به ((حكمت )) تصحيح و تشريح گرديده است .



    امضاء



    جهان در حسرت آيينه مانده ست

    گرفتار غمي ديرينه مانده ست

    شب سردي ست بي تو بودن ما

    بگو تا صبح چند آدينه مانده ست؟


  4. Top | #3

    عنوان کاربر
    مدیر افتخاری
    تاریخ عضویت
    May 2010
    شماره عضویت
    378
    نوشته
    9,715
    تشکر
    5,211
    مورد تشکر
    11,680 در 5,265
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پاسخ : *^*شهاب الحکمة*^*


    آقاى روشن بين در 1302 ش در تبريز متولد شد. ايشان قرآن مجيد و برخى از متون فارسى و عربى كه آموختن آن براى كودكان متداول بود و كتبى را كه خواندن و دانستن آنها در راه تفقد و تحصيل معرف مقرر است از پدرش ، مرحوم حاج حسين ليل نهارى ، و نزد مرحوم ميرزا فرج الله مكتب دار، در مدرسه طالبيه تبريز، آموخت و در 15 سالگى در تجارتخانه پدرشان كه يكى از بازرگانان تبريز بود و در آن زمان در ضعف مزاج و بيمارى به سر مى برد به كار مشغول شد. پدر ايشان در 20 دى ماه 1320 وفات يافت و در 19 سالگى قيّوميّت و سرپرستى خواهران و برادران به عهده ايشان قرار گرفت و با معيّت برادرشان كه دو سال كوچكتر بود، در تجارتخانه پدر براى تامين معاش خانواده به فعاليت پرداختند و در 1325 ش در تبريز بنگاه مطبوعاتى دين و دانش را تاسيس كرد و در 1326 ش شرح حال سيد جمال الدين اسد آبادى را كه پيش از آن به سعى و اهتمام كاظم زاده ايرانشهر در برلين انتشار يافته بود، با اضافات و ملحقات تجديد چاپ و منتشر نمود.
    در 1327 و 1328 كتاب نيچريه يا ناتوراليسم ، به قلم سيد جمال الدين و در ردّ مادى گرى و طبيعى گرى ، را كه در هندوستان چاپ شده بود، به اضافه خلاصه شرح زندگانى و كلمات قصار و اندرزهاى حكمت آميز آن فيلسوف جهان اسلام دو بار چاپ و منتشر كرد و در آخر 1328 ش به تهران رفت و در 1329 ش چاپخانه حكمت را تاسيس نمود.
    كتاب از حجله عروسى تا بستر شهادت ، داستان حنظله و از فداكاران صدر اسلام ، دو بار منتشر شد و در دى ماه 1340 ش كتاب شهادت علم و فلسفه به اهميت و خوبى روزه ، تاءليف مرحوم دكتر عطاء الله شهاب پور، را تجديد چاپ كرد.
    ايشان تا 1370 ش علاوه بر فعاليت هاى انتشاراتى به پخش و فروش كتب و مجلات علمى و اسلامى پرداختند و در حدود همان سال اداره چاپخانه را با نظارت خود به عهده فرزندان شايسته خويش واگذار نمودند و از آن تاريخ به بعد بيشترين اوقات خود را به مطالعه گذراندند و در زمينه تصحيح الشهاب فى الحكم و الاداب تلاش كردند.
    هنگامى كه از علت انتخاب نام روشن بين جويا شدم فرمودند: ((حقير گاهى اشعارى مى سرودم و تخلص خود را ((حكمت )) قرار داده بودم و چاپخانه را نيز حكمت نامگذارى كردم . نام خانوادگى من قبلا ((ليل نهارى )) بود، از اداره سجل احوال تقاضاى تعويض آن به ((حكمت )) نمودم ، چون حكمت را كسان ديگر گرفته بودند موافقت نشد تا اينكه با تفاءّل به قرآن كريم اين آيه آمد:

    و جعلنا اليل و النهار آيتين و محونا آية الليل و جعلنا آية النهار مبصرة لتبتغوا فضلا من ربكم ...(2)
    ولى با كلمه مبصر و كلمات هم معنى آن نيز موافقت نشد، فلذا به كلمه فارسى روشن بين تبديل و در تاريخ 8/3/1329 ش شناسنامه جديد صادر شد، ولى هنوز بسيارى از آشنايان بنده را به نام ((حكمت )) مى شناسند.))
    در پايان اين كتاب مجموعه اى با عنوان تذكرة المجتهدين آمده كه تاءليف الشيخ شرف الدين يحيى بن عزالدين حسين بن عشيرة بن ناصر البحرانى يزدى ، معروف به ((الشيخ المفتى يحيى البحرانى )) است و اثرى منحصر به فرد به شمار مى رود و مى تواند موضوع پژوهش و تحقيق گسترده اى باشد و به جهت اينكه مولف اين دو اثر ((بحرانى )) مى باشد لذا به صورت مجزا در پايان كتاب آمده است .
    با سپاس از همت والا و ارزشمند جناب آقاى حكمت ، افتخارى است براى بنياد فرهنگى ، پژوهشى ريحانة الرسول (س ) كه اين اثر كم نظير را به پيشگاه اصحاب فرهنگ و انديشه تقديم مى نمايد.



    فاشكر الهك و اتبع رضوانه

    ان الاله يحب كل شكور و ارغب لكفك اءن تخط بنانها

    خبرا تخلفه بدار غرور فجميع فعل المرء يلقاه غدا عند التقاء كتابه المنشور



    سپاس دار از خدايت و خشنودى او را بجوى ، كه خداوند هر سپاس ‍ دارنده اى را دوست مى دارد. و چنين پسند دار كه انگشتان دستت خبرى را رقم زنند كه در سراى فريب (دنيا) بنهى (و بروى )؛ چه ، كردار مرد فردا به آن هنگام كه نامه گشوده اش را ديدار كند، با او ديدار خواهد كرد.
    (واپسين ابيات رائيه ابن بوّاب على بن هدان در علم خط)
    والله المستعان
    يزد - بنياد ريحانة الرسول (س)
    جمادى الاولى 1345 ق / تيرماه 1384 ش

    امضاء



    جهان در حسرت آيينه مانده ست

    گرفتار غمي ديرينه مانده ست

    شب سردي ست بي تو بودن ما

    بگو تا صبح چند آدينه مانده ست؟


  5. Top | #4

    عنوان کاربر
    مدیر افتخاری
    تاریخ عضویت
    May 2010
    شماره عضویت
    378
    نوشته
    9,715
    تشکر
    5,211
    مورد تشکر
    11,680 در 5,265
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پاسخ : *^*شهاب الحکمة*^*


    مقدمه مترجم

    بسم الله الرحمن الرحيم
    الحمدلله رب العالمين و الصلوة و السلام على محمد و آله الطاهرين .

    كتاب الشهاب فى الحكم و الاداب ، گنجينه اى است از آداب و اخلاق حكمت عملى ، از احاديث نبوى (صلى الله عليه و آله )، و يكى از نفايس ‍ كتب حديث است كه از قرن دهم هجرى قمرى به يادگار مانده است .
    مولف اين كتاب ؛ الشيخ شرف الدين يحيى بن عزالدين حسين بن عشيرة بن ناصر البحرانى يزدى ، معروف به شيخ يحيى المفتى البحرانى ، و از اكابر علماى قرن دهم است .
    او از شاگردان شيخ نورالدين على بن عبدالعالى الكركى بوده و مدت زمانى ملازمت او را داشته ، و نائب و خليفه او در منطقه يزد بوده كه در سال 932 از استاد خود اجازه گرفته است .
    همچنين نزد شيخ حسين بن الشيخ مفلح بن الحسن الصيمرى (متوفى 933) تلمذ كرده ، و مدت سى سال از محضر او استفاده برده و با او معاشرت داشته ، و در سال 926 از ايشان نيز اجازه گرفته است .
    وى مولف دست كم 27 كتاب و رساله است كه در كتب رجال و فهارس از آنها نام برده شده است .
    از آن جمله همين كتاب الشهاب مى باشد كه شامل حدود 1120 حديث شريف نبوى است و به طور مرسل نقل شده ، و سى باب آن به اسلوب حروف الفبا ترتيب داده شده است .
    نگارنده ؛ اين احاديث را كه تماما پشت سر هم و فشرده نوشته شده بود، از هم جدا كرده و آنها را شماره گذارى نمودم كه از آن بهتر استفاده شود، و همه آنها را به فارسى ترجمه نمودم كه براى عموم سودمند باشد.
    در ضمن ، تعليقاتى نيز در زير بعضى از احاديث كه احتياج به شرح و توضيح داشت بر آن افزودم . و در آن شرح و توضيح سعى كردم كه از آيات قرآن و احاديث و روايات رسول اكرم (صلى الله عليه و آله ) و ائمه معصومين عليهم السلام با ذكر سند استفاده شود كه قابل وثوق باشد، لذا حدود 580 آيات و احاديث ديگر نيز در تعليقات نقل شده كه با تعداد احاديث متن كتاب به 1700 بالغ مى شود.
    نسخه كتاب :
    نسخه اى از اين كتاب در سال 1322 ه‍ ق در تهران به چاپ سنگى به طبع رسيده است كه روضات الجنات ، انوارالبدرين ، اعيان الشيعه و الذريعة الى تصانيف الشيعه ، همگى فقط از همان نسخه مطبوع مذكور گزارش داده اند، و در هيچ جاى ديگر، خبر از نسخه ديگر مشاهده نشده است .
    يك نسخه از آن كتاب چاپى از پنجاه سال پيش نزد اينجانب بود، ولى در جستجوى نسخه هاى ديگر بودم ، زيرا مقابله و تصحيح كتاب با چند نسخه ، آن را ارزشمند و قابل اعتماد مى كند.
    نگارنده در طى ساليان متمادى به كتابخانه هاى معروف كشور و فهرست هاى كتاب هاى خطى آن كتابخانه ها، در تهران ، تبريز، قم ، يزد، آستان قدس رضوى و بعضى كتابخانه هاى خصوصى مراجعه و جستجو مى كردم ، و خواسته خود را نمى يافتم ، تا اينكه به لطف و فضل پروردگار، چندين سال قبل در كتابخانه مركزى دانشگاه تهران ، نسخه اى خطى مشاهده كردم كه هيچ كس تا كنون به آن نسخه دست نيافته ، و در جايى در آن نقل نشده است .
    اين نسخه ارزشمند خطى حدود چهار قرن پيش در سال 1056 ه‍ ق به خط نسخ روى كاغذ دست ساخت آن زمان به كتابت شخصى به نام ابن عبدالحسين محمد آل حسينى النجفى نوشته شده است كه اكنون در خزانه كتابخانه مذكور نگهدارى مى شود و عكس همه صفحات آن در اختيار نگارنده مى باشد و عكس صفحه اول و صفحه آخر و پشت جلد آن و عكس ‍ صفحه اول و آخر نسخه چاپى را در اين مقدمه آورده ايم .
    امضاء



    جهان در حسرت آيينه مانده ست

    گرفتار غمي ديرينه مانده ست

    شب سردي ست بي تو بودن ما

    بگو تا صبح چند آدينه مانده ست؟


  6. Top | #5

    عنوان کاربر
    مدیر افتخاری
    تاریخ عضویت
    May 2010
    شماره عضویت
    378
    نوشته
    9,715
    تشکر
    5,211
    مورد تشکر
    11,680 در 5,265
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پاسخ : *^*شهاب الحکمة*^*

    يادآورى لازم

    چنانكه مباشر طبع نسخه چاپى نيز در پشت جلد آن اعلام كرده ، كتاب الشهاب دو كتابى است : يكى به نام ((شهاب الاخبار)) تاءليف محمد بن سلامه (قاضى قضاعى ، متوفى 454) و ديگرى به نام ((الشهاب فى الحكم و الاداب ))، تاءليف يحيى البحرانى كه در ((قرن دهم قمرى )) مى زيسته كه همين نسخه است .
    شهاب الاخبار، بارها و با شرح هاى مختلف چاپ شده ، از جمله يك نسخه از آن به نام ((شرح فارسى شهاب الاخبار)) تاءليف محمد بن سلامة القاضى ، با مقدمه و تصحيح و تعليق دانشمند و استاد فقيد دكتر سيد جلال الدين ارموى (محدث ) از طرف مركز انتشارات علمى و فرهنگى ، وابسته به وزارت فرهنگ و آموزش عالى در سال 1361 چاپ و انتشار يافته است .
    استاد محقق ارموى (محدث ) (اره ) در مقدمه شهاب الاخبار درباره متعدد بودن الشهاب مطالبى نوشته و به اين كتاب حاضر اشاره كرده اند كه اينك ما عين آن را در اينجا نقل مى كنيم .
    شهاب متعدد است يعنى ((دو كتاب است كه هر يك به نام ((شهاب )) موسوم و هر دو در مواعظ و آداب است .))
    توضيح اين اجمال آنكه : شهاب الاخبار كه غالبا نيز از آن به منظور تلخيص ‍ به ((الشهاب )) تعبير مى كنند، طبق تصريح جماعتى از علماى اعلام نام كتاب قاضى قضاعى است به بيانى كه در كلمات محدث نورى (ره ) ياد شده و تصريحات فراوان ديگرى نيز براى آن هست كه حاجت به نقل آنها نيست ، ليكن كتاب ديگرى نيز هست به نام ((الشهاب )) كه مولف آن عالمى است به نام ((شيخ يحيى بحرانى )) كه هدف وى نيز در كتاب موسوم به شهاب خود جمع كلمات پيغمبر (صلى الله عليه و آله ) بوده است و اين همان كتاب است كه به سال 1322 هجرى قمرى در طهران به قطع خشتى چاپ شده است .
    و نصّ عبارت از عالم در آن كتاب بعد از خطبه سه سطرى اين است :
    و بعد فقد استخرت الله تعالى و ازمعت على اءن اءجمع من كلام سيد البشر... الخ .(3)
    و آخر كتاب به اين عبارت تمام مى شود: و هذا آخر ما اختاره الشيخ و المولى المعظم الشيخ يحيى البحرانى نورالله مرقده .
    نسخه مخطوطى از اين كتاب در كتابخانه نگارنده
    (4) موجود است و مطابق است با آنچه چاپ شده است . حرفا به حرف ، و چون خوض در آن خارج از اصل موضوع بحث است ، به معرفى خصائص آن نسخه مخطوطه نمى پردازيم و كليشه از صفحات آن در اينجا نمى آوريم .
    چنانكه ملاحظه مى شود، ميان اين مقدمه و مقدمه منقوله از شهاب الاخبار قاضى قضائى (ره ) كه در كلام محدث نورى (ره ) گذشت فرق بسيار است و مغايرت و تعدد نه چنان ظاهر است كه محتاج به شرح و بيان باشد.
    از اينجا است كه مباشر طبع نسخه در پشت جلد همين كتاب مطبوع در طهران به خط درشت به قصد اعلام اين مطلب ، اين عبارت را چاپ كرده است .
    اعلم اءن الكتاب المسمى بالشهاب فى الحكم و الاداب فى الاحاديث النبويه يكون اثنين ، احدهما يكون لمحمد بن سلامة و هو اءخصر من هذا الكتاب و ثانيهما للشيخ الاجل يحيى البحرانى مولف هذا الكتاب و لم يكن معروفا فى كتب الرجال .
    و چنانكه از اسلوب خطبه و ملاحظه كتاب بر مى آيد، اين كتاب به تقليد شهاب الاخبار قاضى قضاعى (ره ) تاءليف شده است ، منتهى تسهيلاتى و اضافاتى نيز در آن به كار رفته است .
    و تقريبا از قبيل : نهايه ابن اثير، و مجمع البحراين طريحى است ، هر كه طالب باشد خودش مراجعه فرمايد.
    (5)
    چنانكه ملاحظه مى فرماييد، ايشان نيز به جز همان نسخه چاپ شده به نسخه ديگر دست نيافته اند، و نسخه خطى ايشان نيز عينا حرفا به حرف رونويس همان نسخه چاپى است كه در سال 1322 در تهران چاپ شده ، و يكى از دو نسخه اى است كه ما در تصحيح خود از آن نيز استفاده كرده ايم .


    امضاء



    جهان در حسرت آيينه مانده ست

    گرفتار غمي ديرينه مانده ست

    شب سردي ست بي تو بودن ما

    بگو تا صبح چند آدينه مانده ست؟


  7. Top | #6

    عنوان کاربر
    مدیر افتخاری
    تاریخ عضویت
    May 2010
    شماره عضویت
    378
    نوشته
    9,715
    تشکر
    5,211
    مورد تشکر
    11,680 در 5,265
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پاسخ : *^*شهاب الحکمة*^*


    نسخه ها


    تصميم بر اين شد كه اين دو نسخه مطبوع و مخطوط با هم مقابله و تصحيح به عمل آيد. و در حين تصحيح مشاهده شد كه احاديث و كلماتى در هر دو نسخه با هم تفاوت هايى دارد، حتى بعضى از آنها در ديگرى ساقط شده ، و جمله بندى بعضى عبارات با يكديگر مطابقت نمى كند، و حديث ها گاهى جا به جا شده اند، و يا بعضى كلمات در يكى از نسخه ها خوانا نيست و با نسخه دومى اصلاح مى شد، يعنى در واقع مكمل همديگر بودند.
    اين كار با اينكه محتاج وقت و فراغت زياد بود، مشكل زيادى نداشت ، و آنچه براى نگارنده واجبى سخت و طولانى پيش آورد، اين بود كه يكى از دوستان مرا تشويق كرد كه اسناد اين احاديث را جستجو، و پيدا كنم . اين كار فراغت و زمان طولانى ترى مى طلبيد.
    به حمدالله خداى تعالى ، اوقات فراغت عطا فرمود، و چندين سال مشغول اين كار شدم . در حين جستجوى اسناد حديث ها، معلوم شد كه اين كار لازم بود، زيرا بعضى از احاديث كه در متن نسخه ها مغلوط و يا ناقص ، و يا نامفهوم مى نمود، با پيدا شدن سند از كتب احاديث اصلاح و كامل مى شد.
    فايده ديگر اين كار هم اين بود كه بعضى احاديث موجود در اين كتاب سوال انگيز، و محتاج توضيح بود كه نگارنده در طول ساليانى كه در جستجوى اسناد بودم به احاديث ديگرى در تويح و شرح آنها برخورد نمودم ، و به عنوان تعليق در زير احاديث مبهم اضافه نمودم كه براى خوانندگان بسيار مفيد است ، و آنها را در داخل كادر جدا از حديث مربوطه قرار دادم كه با احاديث متن كتاب مخلوط نشود.
    احاديث اين كتاب در هر دو نسخه بدون اعراب بود كه خواندن آن براى غير عرب دشوار مى نمود، فلذا همه آنها اعراب گذارى شد، هكذا احاديثى كه در تعليق ها آمده نيز اعراب گذارى گرديد.
    مشكل ديگر اينكه هويت مولف در كتب رجال معروف نبوده چنانكه در پشت جلد نسخه چاپى آمده : الشيخ الاجل يحيى البحرانى مولف هذا الكتاب لم يكن معروفا فى كتب الرجال .
    ناچار شدم از كتب تذكره و فهارس آنچه به نام يحيى بحرانى بود جستجو كرده و در يك جا جمع آورى كنم ، و با تركيب آنها شايد هويت كامل مولف به دست آيد.
    اگر چه اين كار به دقت و حوصله و صرف وقت زيادى احتياج داشت ، ولى بر خود لازم ديدم كه به موجب حديث نبوى : اذا عمل اءحدكم عملا فليتقن كار خود را هر چه مى توانم كامل تر انجام دهم و از خداى منان كمك و يارى خواستم ، تا اينكه بحمدالله به اين امر توفيق يافتم ، حتى علاوه بر اينكه به تشخيص هويت مولف كمك كرد، ريز همه تاليفات او اعم از رسائل و كتب به دست آمد كه فهرست آنها را در همين جلد آورديم .
    از جمله تاليفات او به يك رساله خطى به نام ((تذكرة المجتهدين در احوال مشايخ الشيعه )) دست يافتم كه در احوال و تذكرة 114 نفر از بزرگان علما و مشايخ مشهور شيعه از زمان امام حسن عسكرى (عليه السلام ) تا قرن دهم هجرى قمرى به طور اختصار نوشته شده است . كه اول آنها على بن ابراهيم صاحب امام حسن عسكرى (عليه السلام ) و آخرشان شهيد ثانى زين الدين على بن احمد العاملى كه در سنه 965 به شهادت رسيده مى باشد.
    در اين رساله ، مولف هر دو استاد خود، يعنى محقق الكركى ، و شيخ حسين الصميرى را نام برده ، و كيفيت تلمذ خود نزد آن دو را مشروحا بيان نموده كه هويت او را كاملا روشن ساخته است .
    ما رساله نامبرده را به خواست خدا به ضميمه اين كتاب يا جداگانه چاپ خواهيم كرد كه مورد استفاده محققين و نويسندگان كتب رجال قرار گيرد.
    و توضيحات كامل درباره رساله ((تذكرة المجتهدين )) در مقدمه همان رساله خواهد آمد.
    توضيحا اينكه اسناد احاديث تعليق ها كه در داخل كادر قرار گرفته در ذيل همان حديث آورده شد. وليكن اسناد احاديث متن كتاب تماما در آخر كتاب با ذكر شماره حديث آمده كه به همان فهرست اسناد مراجعه شود.
    با توجه به اينكه براى هر حديث اسناد متعدد، و ده ها سند يافت مى شود در انتخاب اسناد متن كتاب به يكى دو سند اكتفا شده و بعضى از آنها از ائمه معصومين (عليه السلام ) نقل شده به اعتقاد اينكه روايات منقوله از آنها عين روايات نبوى مى باشد. زيرا احاديثى كه از آنها وارد شده از رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) بوده است . در اين باره روايات مكرر وارد شده كه اينك دو مورد از آنها را در اينجا نقل مى كنيم :
    جابر مى گويد كه من به امام باقر (عليه السلام ) عرض كردم : حديثى كه براى من نقل مى كنيد سند آن را نيز معلوم كنيد، فرمود: حدثنى ابى عن جدى عن رسول الله (صلى الله عليه و آله ) عن جبرئيل (عليه السلام ) عن الله عزوجل ، و كل ما احدثك بهذا الاسناد(6) يعنى : پدرم از جدم و او از رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) و او از جبرئيل (عليه السلام ) و او از خداى عزوجل نقل كرده است . و هر حديثى كه به تو نقل نمودم با همين اسناد است .
    راوى گويد: از ابا عبدالله (عليه السلام ) شنيدم كه فرمود: لاءنا اذا حدثنا، لانقول : قال فلان و فلان ، و انما نقول : قال الله و قال رسوله (7) يعنى : هرگاه ما نقل حديث مى كنيم ، نمى گوييم كه فلان كس و فلانكس گفته ، مى گوييم : خدا فرمود، و رسولش فرمود.
    والسلام على من اتبع الهدى
    1382 ش / 1424 ق
    عبدالله روشن بين (حكمت )
    تهران
    امضاء



    جهان در حسرت آيينه مانده ست

    گرفتار غمي ديرينه مانده ست

    شب سردي ست بي تو بودن ما

    بگو تا صبح چند آدينه مانده ست؟


  8. Top | #7

    عنوان کاربر
    مدیر افتخاری
    تاریخ عضویت
    May 2010
    شماره عضویت
    378
    نوشته
    9,715
    تشکر
    5,211
    مورد تشکر
    11,680 در 5,265
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پاسخ : *^*شهاب الحکمة*^*


    قبل از مطالعه كتاب مطالب زير را حتما بخوانيد
    هر كس دردى ، گرفتاريى ، مصيبتى ، نگرانى و ترسى و يا مشكلى در زندگى دارد.
    از هر گروهى كه هست ، ادارى باشد يا كاسب ، كارگر باشد يا صاحب كار، ثروتمند باشد يا كم بضاعت ، دانشمند باشد يا دانشجو، واعظ باشد يا نويسنده ، گناهكار باشد يا اهل عبادت .
    خلاصه از هر صنفى كه باشد، در شرايط مختلف با دشوارى ها مواجه شده و يا اضطراب و دلهره وجودش را فرا مى گيرد.
    اگر مى خواهيد دردتان تسكين و شفا يابد و غم و اندوهتان قابل تحمل باشد، در برابر مشكلات زندگى مقاوم باشيد و از حوادث نترسيد، اگر مى خواهيد در برابر پيش آمدهاى ناگوار دلتان آرام گيرد، اگر مى خواهيد در مواقع نگرانى اطمينان قلب داشته باشيد، اگر مى خواهيد مردم شناس و خودشناس باشيد و اگر مى خواهيد راه و رسم بهتر زيستن و رفتار و معاشرت با ديگران را بدانيد، اين مجموعه را از اول تا آخر بخوانيد، كه دارويى براى درد خود در آن خواهيد يافت ، چرا كه مطالب آن در برگرفته از كلام خدا و سخنان رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) و از بيانات امامان معصوم عليهم السلام است .
    براى استفاده بيشتر از اين كتاب توصيه مى شود كه بار نخست از اول كتاب تا آخر آن ولو به سرعت هم كه شده بخوانيد و هر چه را مفيد به حالتان يافتيد با مداد علامتى زير آن بگذاريد.
    مرتبه دوم مواردى كه علامت گذارده ايد با دقت بيشترى مطالعه كنيد و اگر جمله اى را تشخيص داديد كه داروى درد شما است آن را در يك دفترچه مخصوصى يادداشت كنيد.
    و بعدا آن را مكرر بخوانيد تا در خاطرتان حفظ كنيد و آنگاه با جديت به آن عمل كنيد و به عمل خود ادامه دهيد تا نتيجه آن را ببينيد و يقينا بدانيد كه درد شما انشاء الله درمان خواهد شد.
    اگر انسان چيزى را حفظ نكند و ياد نگيرد، چگونه مى تواند به آنچه يادش ‍ نيست عمل نمايد؟
    و اما اگر مطالب كتاب را بدون توجه و بى حوصله به اصطلاح سرسرى بخوانيد و يا قسمتى را خوانده و از قسمتى ديگر صرف نظر كنيد زيان خواهيد ديد و بى نصيب خواهيد ماند.
    شايد يك حديث ، فقط يك حديث از اين حديث ها سرنوشت شما را در دنيا و آخرت به كلى تغيير دهد، به شرط اينكه با عزم راسخ دنبال داروى درد خود باشيد و با اطمينان و اعتماد كامل به توصيه ها و دستورات آن عمل كنيد.
    شما گمشده هايى در اين كتاب داريد، اگر با دقت همه جاى آن را جستجو كنيد، انشاء الله آن را پيدا خواهيد كرد.
    البته در خلال مطالعه ممكن است به مطالبى برخورد كنيد كه پاسخ نياز شما نباشد. و در محيط زمان ما مصداق پيدا نكند، ولى آن را هم بخوانيد و بگذريد، داروى خود را جستجو كنيد.
    ما نمى توانستيم كه بعضى از مطالب آن را كه به درد عموم نمى خورد و مبتلا به ، نيست حذف كنيم ، زيرا كه ما مصحح هستيم نه مولف ، حذف بعضى مطلب آن ، خيانت به مولف شمرده مى شد.
    و نيز مواردى است كه ممكن است در نظر اول مبهم و سوال انگيز باشد كه آيات و احاديث ديگرى براى توضيح آن به عنوان تعليق در داخل كادر آورديم كه بسيار سودمند است . حتما تعليقات داخل كادرها را بخوانيد.
    در هر حال چون مطالب اين كتاب گوناگون و متنوع است ، شيرين است و خسته كننده نيست و كلمات آن كوتاه است و طولانى نيست و قابل حفظ كردن هم هست .
    اگر شما به يك نمايشگاه و يا فروشگاه عمومى (سوپر ماركت ) برويد. آيا همه اجناس موجود در آنجا به درد شما مى خورد؟ و همه را خريدارى مى كنيد؟ يا دنبال خواسته خود مى گرديد؟
    پس بايد همه چيز را ديد و آنچه مورد لزوم است انتخاب كرد.
    و اين را هم بدانيد كه اين كتاب براى سرگرمى نيست ، گنجينه اى است از حكمت كه گمشده مومن است .
    رسول گرامى (صلى الله عليه و آله ) فرمود: ((حكمت گمشده مومن است ، هر جا آن را پيدا كرد به چنگ مى آورد.))
    و فرمود: ((با همديگر تبادل نظر كنيد و ديدار و ملاقات كنيد و به همديگر حديث گوييد. زيرا كه (گفتگوى ) حديث پاك كننده و زداينده غم و اندوه از دلهاست . به درستى كه دلها زنگ مى گيرند همان گونه كه شمشير زنگ مى گيرد و پاك كردن و زدودن آن با گفتن و شنيدن حديث است .))
    (8 )


    حافظ از چشمه حكمت به كف آور جامى
    بو كه از لوح دلت نقش ‍ جهالت برود

    امضاء



    جهان در حسرت آيينه مانده ست

    گرفتار غمي ديرينه مانده ست

    شب سردي ست بي تو بودن ما

    بگو تا صبح چند آدينه مانده ست؟


  9. Top | #8

    عنوان کاربر
    مدیر افتخاری
    تاریخ عضویت
    May 2010
    شماره عضویت
    378
    نوشته
    9,715
    تشکر
    5,211
    مورد تشکر
    11,680 در 5,265
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پاسخ : *^*شهاب الحکمة*^*


    مقدمه مولف

    هذا كتاب المسمى بالشهاب فى الحكم و الاداب
    المشتمل على الف حديث شريف النبوية
    عليه و على آله افضل الصلوة و التحية
    بسم الله الرحمن الرحيم
    الحمدلله جامع الشتات ليوم النشور، و باعث الاموات من الاجداث و القبور، و صلى الله على المصطفى المحبور، و على آله الطاهرين من الخناء و الفجور.
    و بعد، فقد استخرت الله تعالى ، و از معت على ان اءجمع من كلام سيد البشر، محمد المصطفى الشافع فى المحشر، الف حديث مما اعتقد صحته و نقلته عن مشايخى رضوان الله عليهم ، فقد روينا عنه (صلى الله عليه و آله )، انه قال : ((من حفظ من اءمتى اربعين حديثا من امر دينه عنى ، سماه الله فى السماء وليا، و فى الارض فقيها و كنت له شفيعا، و قيل له : ادخل الجنة من اى باب
    (9) شئت )) فهو الصادق اذا وعد، والموفى (10) اذا عاهد.
    و سميته بكتاب الشهاب فى الحكم و الاداب ، و رتبته على ثلثين من الابواب ، (و)
    (11) سالكا فيه اسلوب حروف المعجم ، تذكرة لاءولى الاءلباب ، راجيا بجمعه من الله تعالى جزيل الثواب و شفاعته فى يوم المآب ، و ما توفيقى الا بالله ، عليه توكلت و اليه اءنيب .

    ترجمه مقدمه مولف
    به نام خداوند بخشنده مهربان
    سپاس خداى را سزاست كه گردآورنده پراكندگان است در روز نشور
    (12) و برانگيزاننده مردگان از قبور.
    و درود خدا بر مصطفاى محبور
    (13) و خاندان پاك او از خنا(14) و فجور.
    و بعد، از خدايتعالى طلب خير كردم و خواستم از سخنان سيد و سرور بشر، محمد مصطفى ، شافع در محشر، هزار حديث گرد آورم كه به درستى آن (حديث ها) اعتقاد دارم و از مشايخ خودم رضوان الله عليهم نقل كردم .
    از آن حضرت نقل شده است كه فرمود: (از امت من هر كس چهل حديث مرا در امر دين خود حفظ كند، خدايتعالى او را در آسمان ولى ، و در زمين فقيه مى نامد، و من براى او شفاعت مى كنم ، و به او گفته مى شود كه از هر درى كه مى خواهد وارد بهشت شود.)
    وعده او راست است و به عهد خود وفادار است .
    و آن را به كتاب (الشهاب فى الحكم و الاداب ) نام نهادم و بطريق حروف الفباء برسى باب ترتيب دادم ، يادآورى باشد به صاحبدلان . و با گردآورى آن اميد ثواب جزى از خدايتعالى و شفاعت (پيامبرش ) را در روز جزا دارم .
    و نيست توفيق من مگر با خدا، بر او توكل كردم و بسوى او باز مى گردم .
    امضاء



    جهان در حسرت آيينه مانده ست

    گرفتار غمي ديرينه مانده ست

    شب سردي ست بي تو بودن ما

    بگو تا صبح چند آدينه مانده ست؟


  10. Top | #9

    عنوان کاربر
    مدیر افتخاری
    تاریخ عضویت
    May 2010
    شماره عضویت
    378
    نوشته
    9,715
    تشکر
    5,211
    مورد تشکر
    11,680 در 5,265
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پاسخ : *^*شهاب الحکمة*^*



    ا): باب الف : باب الف موصول و مقطوع

    1 - اليد العليا خير من السفلى .
    - دست بالاتر (بخشنده ) از دست پايين تر (گيرنده ) بهتر است .
    تعليق :
    قال رسول الله (صلى الله عليه و آله ): الاءيدى ثلاث : فيد الله عزوجل العليا، و يدالمعطى التى تليها، و يدالمعطى اءسفل الاءيدى ، فاستعفوا عن السؤ ال ما استطعتم .(15)
    رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) فرمود: دستها سه گونه اند: دست خداى عزوجل بالاترين دست ها است ، و (پس از آن ) دست بخشنده اى كه كسانى را تحت سرپرستى دارد، و دست گيرنده كه پايين ترين و پست ترين دستها است . پس هر چه مى توانيد از سوال كردن پرهيز كنيد.
    و قال (صلى الله عليه و آله ): لئن يحتطب الرجل على ظهره فيبيعه و يستغنى به و يتصدق بفضله ، خير من اءن يساءل رجلا، اءتاه الله من فضله ، فيعطيه او يمنعه ، ان اليد العليا خير من اليد السفلى .(16)
    پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله ) فرمود: اگر مرد، هيزم بكَنَد و در پشت خود حمل كند و آن را بفروشد و بى نياز شود، و مازاد آن را تصدق كند، بهتر است از آن كه از كسى كه خداوند او را زيادت داده ، چيزى بخواهد، آنگاه او بدهد، يا ندهد. بدرستيكه دست بالاتر بهتر از دست پايين تر است .
    و قال الصادق (عليه السلام ): اشتدت حال رجل من اصحاب رسول الله (صلى الله عليه و آله )، فقالت له امراءته : لو اءتيت النبى (صلى الله عليه و آله )... الى آخر الخير(17)
    امام صادق (عليه السلام ) فرمود: يكى از اصحاب پيامبر (صلى الله عليه و آله ) را تنگدستى شدت يافت ، همسرش به او گفت : اگر پيامبر از حال ما باخبر باشد به ما كمك مى كند. او به محضر آن حضرت آمد، تا وارد شد، شنيد كه مى فرمود: هر كس از شماها چيزى از ما بخواهد، مى دهيم ، و هر كس احتياج خود را ظاهر نسازد، خداوند او را بى نياز مى كند.
    پيش خود گفت : منظور پيامبر غير از من كسى نيست . فلذا برگشت و جريان را به همسرش گفت ته همسرش گفت : (از كجا معلو منظورش تو باشى ) برو آن حضرت را از حال ما باخبر كن . مجددا آمد، تا به محضر پيامبر رسيد، حضرت فرمود: هر كس از ما چيزى بخواهد به او مى دهيم ، و اگر استغنا كند و اظهار نكند، خداوند او را مستغنى و بى نياز مى سازد، تا اينكه او بار سوم آمد، باز هم حضرت همان كلمات را تكرار فرمود.
    آنگاه آن مرد رفت از كسى تبرى به امانت گرفت و بالاى كوه رفت يك دسته هيزم كند و آورد و آن را فروخت و گندم خريد. فردا رفت هيزم بيشترى آورد و فروخت و اين كار را ادامه داد، تا پولى جمع كرد و يك تبر خريد، و اين كار را مدتى ادامه داد، و بتدريج سرمايه اى اندوخت و طى يك مدت وضعش ‍ خوب شد، و دو شتر و يك غلام خريدارى كرد، و حالش بهتر شد.
    آنگاه پيش پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله ) آمد و جريان حال خود را كه چگونه آمده و چگونه شنيده بود به آن حضرت عرض كرد. پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله ) فرمود: من به تو گفتم كه اگر كسى از ما چيزى بخواهد مى دهيم و اگر فقر خود را ظاهر نكند خداوند بى نيازش گرداند.
    2 - المومنون هينون و لينون .
    - مومنان آسانگير و نرمخو هستند.
    3 - المومنون يد على من سواهم .
    - مومنان در برابر ديگران دستيار همديگرند.
    4 - الايمان بضع و سبعون ، اعلاها شهادة ان لا اله الا الله ، و ادناها اماطة الاءذى من الطريق .
    - ايمان بيشتر از هفتاد درجه است بالاترين درجه آن گواهى دادن به يگانگى خداوند است و پايين ترينش دور كردن مزاحم و موانع از سر راه مردم است .
    5 - المومنون لايزالون فى الدنيا منغصون .
    - مومنان تا در دنيا هستند دل گرفتگى دارند.
    6 - المومن (18) من امن الناس من يده و لسانه .
    - مومن كسى است كه مردم از (گزند) دست و زبانش در امان باشند.
    7 - المومنون اخوة تكافا دماؤ هم يسعى بذمتهم اءدناهم و هم يد على من سواهم .(19)
    - مومنان برادر همديگرند، و خونشان برابر است (يعنى همه برابر و هم ارزش مى باشند) و اگر كوچكترين آنها به كسى امان داد، همگى آن را مراعات مى كنند، و آنها در برابر ديگران همدست و كمك يكديگرند.
    امضاء



    جهان در حسرت آيينه مانده ست

    گرفتار غمي ديرينه مانده ست

    شب سردي ست بي تو بودن ما

    بگو تا صبح چند آدينه مانده ست؟


  11. Top | #10

    عنوان کاربر
    مدیر افتخاری
    تاریخ عضویت
    May 2010
    شماره عضویت
    378
    نوشته
    9,715
    تشکر
    5,211
    مورد تشکر
    11,680 در 5,265
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض پاسخ : *^*شهاب الحکمة*^*


    تعليق

    راوى مى گويد از ابى عبدالله (عليه السلام ) معنى قول پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله ) را پرسيدم كه فرموده اند: يسعى بذمتهم ادناهم چيست ؟ فرمود: لو اءن جيشا من المسلمين حاصروا قوما من المشركين ، فاءشرف رجل فقال اءعطونى الاءمان حتى اءلقى صاحبكم ، و اءناظره ، فاءعطاه اءدناهم الاءمان ، وجب على اءفضلهم الوفاء به .(20)
    هرگاه لشكرى از مسلمانان ، گروهى از مشركان را محاصره كردند، آنگاه مردى بلند شد و گفت : بر من اءمان بدهيد تا فرمانده شما را ملاقات كنم و با او گفتگو نمايم ، اگر پايين درجه اى از مسلمانان به او امان داد، بر بلند پايه آنها واجب است كه آن امان را محترم شمارد و وفا كند.
    8 - المسلمون عند شروطهم .
    - مسلمانان به تعهدات و پيمان هاى خود وفا دارند.
    تعليق :
    ان عليا (عليه السلام ) كان يقول : من شرط لامراءته شرطا فليف بها. فان المسلمين عند شروطهم ، الا شرطا حرم حلالا اءو احل حراما.(21)
    على (عليه السلام ) مى فرمود: هر كس براى زن خود شرطى را قرار دهد، پس بايد به آن شرط وفا كند، زيرا مسلمانان به شرطهاى خود وفا دارند، مگر شرطى كه حلالى را حرام ، يا حرامى را حلال كند.
    قال رسول الله (صلى الله عليه و آله ): عدة المومن اءخذ باليد، يحث على الوفاء بالمواعيد، والصدق فيها.(22)
    رسول گرامى (صلى الله عليه و آله ) فرمودند: وعده مومن (در حكم ) دست (به دست ) گرفتن (و نقد) است بسرعت بوعده هاى خود عمل مى كند. و در قول خود راستگو است .
    سمعت رسول الله (صلى الله عليه و آله ) يقول : عدة المومن نذر، لا كفارة له .(23)
    راوى گويد: از رسول خدا شنيدم كه مى فرمود: وعده مومن نذر است ولى در صورت تخلف كفاره بر او واجب نيست .
    9 - الاسلام قيد الفتك .
    - اسلام آدم كشى ناگهانى را منع كرده است .
    10 - الاسلام يعلو و لا يعلى عليه .
    - اسلام برتر (از همه اديان ) است و (هيچ دينى ) بر او برترى نمى يابد.
    11 - الاسلام يزيد و لا ينقص .
    - اسلام (بر انسان ) مى افزايد و (از او) نمى كاهد.
    12 - الاسلام علانية و الايمان سر. (و اشار الى صدره )
    - اسلام ظاهرى و علنى است و ايمان قلبى و نهانى است .
    13 - اءلمداراة راءس العقل .
    - مدارا و ملاطفت كردن با مردم سرمايه عقل است .
    تعليق :
    و قال (صلى الله عليه و آله ): راس العقل بعد الايمان بالله ، مداراة الناس ‍ فى غير ترك الحق .(24)
    سرمايه خرد، بعد از ايمان به خداى تعالى ، مدارا كردن با مردم است در امورى كه حق و واجبى ترك نشود.
    و قال (صلى الله عليه و آله ): مداراة الناس نصف الايمان ، و الرفق بهم نصف العيش .(25)
    مدارا و نرمى كردن با مردم نيمى از ايمان است . و همراهى و رفاقت با آنها نيمى از گذراندن زندگى است .
    و قال (صلى الله عليه و آله ): اءمرت بمداراة الناس ، كما اءمرت بتبليغ الرسالة .(26)
    همانگونه كه به تبليغ رسالت مامور شده ام به مدارا كردن با مردم ماموريت يافته ام .
    من عدم المداراة عدم التوفيق .(27)
    از مدارا نكردن (با مردم ) است كه انسان (در كارها ناكام ) و نا موفق مى ماند.
    و قال (صلى الله عليه و آله ): اءعقل الناس اءشدهم مداراة للناس ، و اءذل الناس من اءهان الناس .(28)
    خردمندترين مردم كسى است كه با مردم هر چه بيشتر مدارا و ملاطفت كند و فرومايه ترين مردم كسى است كه مردم را خوار و سبك شمارد.
    حافظ:
    آسايش دو گيتى تفسير اين دو حرف است با دوستان مروت با دشمنان مدارا
    14 - المسلم من سلم الناس من اءذاه .
    - مسلمان كسى است كه مردم از آزار و اذيت او بسلامت بسر برند.
    15 - النياح عمل الجاهلية .
    - گريه و زارى كردن با صداى بلند و با داد و فرياد و ناشكيبايى از عادات دوره جاهليت (قبل از اسلام ) است .
    امضاء



    جهان در حسرت آيينه مانده ست

    گرفتار غمي ديرينه مانده ست

    شب سردي ست بي تو بودن ما

    بگو تا صبح چند آدينه مانده ست؟


صفحه 1 از 13 1234511 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi