نمایش نتایج: از شماره 1 تا 3 , از مجموع 3

موضوع: خانواده؛ جوان و اوقات فراغت

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    71
    نوشته
    12,719
    صلوات
    3110
    دلنوشته
    10
    صل الله علیک یا مولانا یا صاحب الزمان
    تشکر
    8,860
    مورد تشکر
    7,621 در 2,114
    وبلاگ
    7
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    goll خانواده؛ جوان و اوقات فراغت





    خانواده؛ جوان و اوقات فراغت


    فرازی فروزان در زندگی

    از فراغت میان ناز و نَعیم
    وز ملامت میان تاب و تَبیم

    همه، دلدادگانِ پاک دلیم
    همه، تردامنان خشک لبیم(1)

    «اوقات فراغت»، لحظات زیبا و زرین زندگی است که متفاوت از دیگر روزها و هفته ها، باعث رضایت درونی و افزایش شادکامی انسان می شود؛ هر یک از ما را از «تکرار» و «یکنواختی» نجات می دهد و با جدا شدن از «روزمرّگی»، زمینه ساز سلامت از هیجانات زیانبخش و احساسات منفی گردیده، شفابخش خستگی های روحی و آسیب های روانی در زندگی می شود و در پرتو فراغت مطلوب، به «تعادل و سلامت روان» دست می یابیم و با چنین رخداد خجسته ای، افسردگی ها، غم ها، غصه ها، تلاطم ها و درگیری های متعدد و متفاوت از جسم و جان ما دور می شود.

    «فلسفه اوقات فراغت»، ارتباطی منطقی با «فلسفه زندگی» دارد و در حقیقت زیرمجموعه و تابعی از آن محسوب می شود و با اوقات رسمی زندگی فرد نیز در ارتباط است؛ با این توضیح که هر گاه هر یک از ما بتوانیم از اوقات رسمی خود به خوبی استفاده کنیم، قادر به استفاده مطلوب از اوقات فراغت خویش خواهیم بود.

    ارتباط منطقی فلسفه اوقات فراغت با هدف خلقت، ضرورت تدوین یک فلسفه ارضاءکننده زندگی را مشخص می سازد و چنین بینشی نسبت به زندگی، روح رضایت را در آدمی پرورش می دهد و توان لازم را برای دیگر بخش های زندگی فراهم می سازد، از این رو چنین می توان نتیجه گرفت که آنهایی بهتر از دیگران به نیازهای زندگی خود پاسخ می دهند که بهتر از آنها می توانند برای اوقات فراغت شان، طرح و برنامه ای داشته باشند؛ تمدد جسم و جان، آرامش روح و روان،
    افزایش شادی و شادکامی پیدا و پنهان را نصیب خود سازند و در این فرصت سبز و دوست داشتنی، دریچه هایی به عالم بیرون گشوده، نگاهی نو، به خود، خلقت و خداوند بیابند و با این نگاه ناب از لغزش ها و ریزش های اعتقادی، اخلاقی و اجتماعی مصون مانند و فردایی بهتر، آرام تر، شیرین تر و دلنشین تر برای خود رقم زنند.

    اوقات فراغت در آموزه های آسمانی

    در فرهنگ و اندیشه اسلامی، اوقات فراغت با بیهودگی و معطلی یا آلودگی و روزمرّگی، همسو نیست، بلکه فراغت، فرصت مجددی برای تلاش و کوشش بی پایان زندگی است؛(2) که در آن گرچه «فعالیت های ظاهری و فیزیکی» تعطیل می شود اما «فعالیت های فکری»، «جوشش شناخت و بینش درونی» و «سفر به دیار قرب و قرار الهی با پاکی نیت و تابناکی اندیشه» آغاز می شود و سوغات های این سفر تا هفته ها و ماهها و گاه سال های بسیار، روشنی بخش شب ها و روزهای زندگی خواهد بود.
    از این رو امام سجاد(ع) از پیشگاه پروردگار پر مهر چنین درخواست می کند:

    «[خدایا]، اگر برای ما فراغتی از کارها مقدر فرموده ای، آن را فراغت سالم قرار ده که در آن، گناهی ما را در نیابد و خستگی به ما رو نیاورد تا (فرشتگان) و نویسندگان بدی ها با پرونده ای خالی از بیان گناهان مان از سوی ما بازگردند و نویسندگان نیکی ها به خاطر نیکی هایی که از ما نوشته اند، شادمان شوند.»(3)

    چنین بینشی موجب گردیده که پاکان و خوبان در دعاهای خود «طلب فراغت» می کردند و برای اجابت خواسته خویش آن را با صلوات بر محمد و آل محمد آغاز می نمودند و می گفتند:
    «الّلهم صلّ علی محمّد و آل محمّد و ارزقنی فیه الصّحة و الفراغ ...؛(4)

    خدایا! درود فرست بر محمد و آل او و روزی ام فرما در این ماه [مبارک رمضان[ سلامت و فراغت [برای بازگشت به خویش و توجه و توبه به سوی تو.]»

    همان گونه که در روز عزیز و شریف عرفه، افزون بر دستیابی، درک حقیقی اوقات فراغت یعنی حرکت در مسیر عبودیت و رسیدن به قله قرب الهی را می جوییم و از خداوند مدد می طلبیم تا گشایشی شایسته در روح و روان ما پدید آید و جامه جان ما با عطر عبودیت و بندگی معطر گردد. (وَ اَذِقْنی طَعْمَ الْفَراغ لِما تُحبُّ بِسِعَةٍ مِنْ سِعَتِکْ ...)(5)



    ویرایش توسط مدير محتوايي : 16-06-2013 در ساعت 10:50
    امضاء

  2.  

  3. Top | #2

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    71
    نوشته
    12,719
    صلوات
    3110
    دلنوشته
    10
    صل الله علیک یا مولانا یا صاحب الزمان
    تشکر
    8,860
    مورد تشکر
    7,621 در 2,114
    وبلاگ
    7
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پاسخ : خانواده؛ جوان و اوقات فراغت



    اوقات فراغت؛ آسیب ها و آفت ها


    صائب چو سرو و بید ز بی حاصلی مُدام

    در باغ روزگار خجالت کشیده ایم

    بوده است گوشه دل خود در جهان خاک
    جایی که ما نفس به فراغت کشیده ایم(6)


    بینش ها و روش های متفاوت یا متناقض ما در باره اوقات فراغت، این موضوع را چون خنده و شادی یا شوخی و شادمانی، دارای دو جلوه زیبا و روح نواز یا زشت و روح خراش کرده است، به گونه ای که این نعمت بزرگ الهی را که در کنار «صحت و سلامتی» قرار دارد و مورد سؤال خدای مهربان در روز رستاخیز واقع می شود (ثم لتسئلن یومئذ عن النعیم،(7) الصّحة و الفراغ(8))، دستخوش افراط ها، تفریط ها، سیاهی ها و تباهی ها می کند.

    این رخداد تلخ آنگاه پدید می آید که «اوقات فراغت» حاصلی جز بی حاصلی، پوچی، بطالت و خوشگذرانی بی هدف نداشته باشد و تنها به عنوان «هدف زندگی»، بی هیچ پشتوانه انسانی و ارزشی نگریسته شود و «بیکاری» در آن، دلیل دست زدن به «هر کاری» تلقی گردد! از این رو برخی «فراغت زمانی»، «توانایی جسمانی» و «توانمندی مالی» را فسادآور دانسته، چنین می گویند:
    «اِنَّ الشَّبابَ و الفِراغَ و الجِدَة
    مفسدةٌ للمرء ای مفسدة؛(9)
    همانا جوانی، فراغت و ثروت موجب فساد و تباهی است، فسادی بزرگ و بسیار».
    رسول گرامی اسلام(ص) با نگاهی پر نور، «فراغت» و «سلامت» را همپای هم دانسته و در باره این دو می فرماید:
    «خُلّتان کثیرٌ من النّاس فیهما مفتون: الصّحة و الفراغ؛(10)

    دو چیز است که بسیاری از مردم با آن امتحان شده اند و فریب خورده اند: صحّت و فراغت.» و امام علی(ع) با توجه به آیه «فَاِذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ؛ پس چون فراغت یافتی به کار دیگری بپرداز.» می فرمود:

    «آگاه باشید که دنیا سرای بلا و امتحان است که ساکنان آن زمانی را به فراغت، بیکاری و بیهودگی سپری نمی کنند مگر آنکه حسرت و پشیمانی بسیاری بر آنان در روز قیامت خواهد بود.»(11) این راهبرد روشنگر موجب گردیده که در مجموعه معارف وحیانی و آموزه های ربانی افراد «نوّام» و «کثیرالنوم» یعنی پرخواب و کم کار و انسان های «کثرة الفراغ(12)» یعنی پر فراغت و کم فعالیت، نکوهش بسیار شوند، به گونه ای که مورد بغض و غضب خداوند قرار گیرند، زیرا لحظه های پر بار و سرنوشت ساز زندگی خود را که مهر و کابین خوشبختی آنان در دنیا و سعادت شان در آخرت(13) است و باید همراه با کیمیای اطاعت و عبودیت، جاودان سازند، پوچ و بی ارزش ساخته اند.

    داوود نبی(ع) با زیبانگری خویش، مجموعه ای از صفات برجسته انسان های ارزشمدار و خداجو را در حدیثی چنین بازگو می فرماید:
    «خردمند صاحبدل، اوقات خود را جز در چهار مورد صرف نمی کند: مناجات با خدا، محاسبه نفس، ملاقات با دوستان صمیمی و دینی که خیرخواه او بوده و عیب های وی را به او گوشزد کنند، و لذت های پاک و شایسته که پروردگار مجاز دانسته است.»(14)

    راهکارها و توصیه ها به اولیا، مربیان و مبلّغان

    به کارگیری توصیه ها و پیشنهادهای زیر در تنظیم، تدوین و تصویب اوقات فراغت جوانان و نوجوانان جهت بازدهی بیشتر و شکوفایی فراوان تر بسیار مفید و مؤثر خواهد بود:
    1. بهره گیری از رایزنی و مشورت با نسل نو برای تنظیم برنامه های اوقات فراغت، اشتیاق آنان را در شروع و استقبال آنها را در استمرار برنامه ها به طور چشمگیری افزایش می دهد و باعث کامیابی، موفقیت و خرسندی مسئولان می شود.

    بی گمان این سخن به معنای «اقتدا» به یکایک خواسته های جوانان نیست، بلکه «احترام» و توجه به ذوق و ذائقه یا میل و علاقه آنان است تا هر لحظه و هر روز از روزهای شیرین و به یادماندنی ایام فراغت، با سختی و تلخی جانکاه از سوی شرکت کنندگان و اولیای امور طی نشود. این تدبیر شایسته و بایسته از آن رو است که ما به این باور دست یابیم که خواسته های هر نسل با نسل های دیگر متفاوت و گاه متناقض است و هرگز نمی توان با تنظیم برنامه هایی خاص و مورد علاقه خود، آن هم پشت درهای بسته، جمعیت های نوجوانان و جوانان را روزها و هفته ها در مکان هایی معین دعوت نمود و انتظار اجابت و موفقیت داشت!

    این توجه آنگاه خود را مهم تر جلوه گر می سازد که بدانیم نسل امروزی بیش از سن خود «می بیند»، «می یابد» و «می فهمد»، از این رو قدرت «ترسیم» و «تحلیل» شگرفی از خود نشان می دهد و گاه اولیا و مربیان را با پرسش هایی برتر از توان آنان در پاسخگویی روبه رو می سازد، گرچه آنها از افراد تحصیل کرده و برتر اجتماع محسوب شوند!!

    2. رعایت «تنوع روحی» نسل نو بر موفقیت برنامه ریزی و اجرای آنها به طور غیر قابل باوری می افزاید و گاه در یکایک مراحل، حرف اول را می زند! این مهم از آن روست که نوجوانان و جوانان، «تنوع طلب»، «نوگرا» و گاه «ساختارشکن» هستند و از برنامه های «خشک و بی روح» یا «رسمی و سطحی» که جسم را در بند و روح را در زنجیر می کند، به هیچ گونه استقبال نمی کنند و هر گاه مجبور به پذیرش شوند، فاصله ای بیش از زمین تا آسمان بین جسم و جان شان وجود دارد و به اصطلاح «دل نمی دهند»، بدین خاطر با کمترین بهانه ای، بزرگ ترین روزنه ای برای گریز از محیط می یابند و به این شیوه ها افتخار می کنند.

    به یقین توجه به شور و نشاط، تنوع طلبی و نوگرایی این نسل از تکرار خستگی و افسردگی آنها جلوگیری می کند و از «بی خیال»بازی یا «وِلِشْ»گویی، یعنی بی مسئولیتی آنان به طور قابل توجهی می کاهد و در مقابل نوعی نشاط و شادکامی، تخلیه انرژی متراکم بدن و مسئولیت پذیری ویژه در روزها و هفته های اوقات فراغت به آنها می بخشد و این پدیده یعنی «ارتباط سالم»، «درک متقابل» و «فهم درست حقایق»؛ رخدادی خجسته و مبارک که گاه در محیط های تعلیم و تربیت با قحطی بسیاری روبه روست و ماهها و سال های جوانی را با تیرگی و خستگی و بی انگیزگی همسو می سازد و «فرصت کشی» را یگانه ارمغان آن می نماید.

    3. ترغیب جوانان به استفاده از «خلوت شخصی» و «لحظاتی با خود بودن» موجب تقویت ذهن و رشد خودآگاهی آنان می شود، علاوه بر آن، درک جامع تری از زندگی نیز به دست می آورند.
    اندک آشنایی با گروههای سنی مختلف جامعه بخصوص میانسالان و کهنسالان، گویای این واقعیت پیدا و پنهان است که دوری از خودشناسی و خلوت با خویشتن، باعث گم گشتن در کوچه پس کوچه های روزمرّگی و پرداختن به جلوه های ظاهری زندگی بدون توجه و تأمل در جلوه های جاودان حیات می شود. آنان که از اوان عمر ـ به ویژه نوروز نوجوانی و بهار جوانی ـ آموخته اند که ساعتی از شبانه روز یا هفته را باید به مرور دفتر عمر خویش بپردازند و با مطالعه درس آموز و عبرت پذیر، سطر سطر آن را بازبینی نمایند، در نخستین گام های سردرگمی و حرکت به سوی تندبادهای پوچی و نیستی، به سوی صراط هدایت و سعادت باز می گردند و به جبران حیرانی ها می پردازند، اما کسانی که این لحظات زیبا و زرّین را فراهم
    نمی کنند و نمی دانند «چرا» باید زندگی کنند؟ و «چگونه» باید زندگی کنند؟ سال های بسیاری را به «خوردن برای دویدن» و «دویدن برای خوردن» رو می کنند و تنها با «رؤیا و خیال» بی هیچ اندیشه ناب و نورانی، یگانه سرمایه آسمانی خویش، یعنی عمر خود را از دست می دهند و در پایان دلشکسته و ورشکسته با خود زمزمه ای بی فایده می کنند که:

    عمری به جز بیهوده بودن سر نکردیم
    تقویم ها گفتند و ما باور نکردیم

    دل در تب لبیک تاول زد ولی ما
    لبیک گفتن را لبی هم، تر نکردیم(15)



    ویرایش توسط مدير محتوايي : 16-06-2013 در ساعت 10:52
    امضاء

  4. Top | #3

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    71
    نوشته
    12,719
    صلوات
    3110
    دلنوشته
    10
    صل الله علیک یا مولانا یا صاحب الزمان
    تشکر
    8,860
    مورد تشکر
    7,621 در 2,114
    وبلاگ
    7
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پاسخ : خانواده؛ جوان و اوقات فراغت





    4. تشویق نسل جوان به داشتن برنامه ای مفید و جامع که شامل ورزش و فعالیت های فیزیکی، کتابخوانی بر اساس یک سیر منظم مطالعاتی، جبران عقب افتادگی های احتمالی آموزشی، پرورش ذوق، هنر و سلیقه های متنوع، آموزش مهارت های اجتماعی، تعلیم دوره های مختلف زبان و رایانه، تقویت مبانی دینی و اخلاقی، مطالعه زندگی نامه الگوها و پیشوایان الهی و سایر موارد مفید، ارزنده و سازنده باشد، آنان را در تحقق زندگی متعادل، بالنده و پویا یاری خواهد نمود.
    به یقین هر گاه در سیر برنامه ها، بیش از «تعلیم» به «تربیت» و «پرورش» ابعاد جسمانی و روحانی توجه شود و سرآمد تمامی برنامه ها، «کشف انسان از سوی خود» و «شناخت استعدادها و نیروهای بالقوه» قرار گیرد، یادگاری ماندگار از اوقات فراغت برای تمامی عمر باقی می ماند که همچون مشعلی شعله ور، راه امروز و فردای نسل جوان را پر نور و پر فروغ می سازد.

    5. مراقبت از فعالیت های اجتماعی، رفت و آمدها و معاشرت ها در ایام فراغت، یک ضرورت غیر قابل انکار است؛ زیرا در اوقات فراغت، میزان جرایم و بزهکاری ها افزایش می یابد و در این ایام بیشترین گرایش ها به سوی رفتارهای ضد اجتماعی، معاشرت های آلوده و دوستی های مشکوک صورت می گیرد.(16) این رخداد تلخ ـ که گاه فرصت جبران را از جوان و خانواده او سلب می کند ـ بدین خاطر است که:

    اولاً: انرژی نهفته در وجود جوان همراه با هیجانات و احساسات این سن چنین حرکت هایی را فراهم می سازد.

    ثانیا: انتظارات و توقعات رؤیایی و غیر قابل باور نسل نو برای ثروتمند شدن آن هم در یک شب، بی هیچ تلاش و کوششی در اغلب جوانان به چشم می خورد.

    ثالثا: دست های پیدا و پنهانی در صدد سوق دادن جوانان پاک نهاد و روشن ضمیر ایران اسلامی یعنی آینده سازان این مرز و بوم به سوی فساد، فحشا، اعتیاد و انحراف هستند تا امروزِ آنان را سیاه و فردایشان را تباه سازند و امواج پر خروش و تأثیرگذار، جوانان خداجو و دین باور را بی هویت، در دست دشمنان اسیر سازد تا با یک اشاره حتی آرایش ظاهری، آنان را از آن سوی مرز مشخص سازند! مسئولیت بسیار سنگین همه ما، «مراقبت» نه «دخالت» و «پیشگیری» نه «گیردهی»
    است تا بی هیچ دخالت مستقیم، باید و نباید آزاردهنده، خدشه به استقلال شخصیتی نسل جوان، این ایام با سلامت و سعادت سپری شود و پر نشاط و پر شور همراه با پاکی و تابناکی به آینده ای زیبا و امیدآفرین رو کنند.

    پی نوشتها:

    1ـ ملک الشعرای بهار.
    2 ـ جوان و نیروی چهارم زندگی، دکتر محمدرضا شرفی، ص34 و 33.
    3 ـ صحیفه سجادیه، دعای یازدهم، ج1، ص63 (ترجمه غرویان).
    4 ـ الاقبال بالاعمال الحسنه، سید بن طاووس، ج1، ص83.
    5 ـ همان، ج2، ص100.
    6 ـ صائب.
    7 ـ سوره تکاثر، آیه 8.
    8 ـ مجمع البیان، طبرسی، ذیل آیه 8 سوره تکاثر، ر.ک: الانوار الساطعة، ج5، ص83.
    9 ـ ریاض السالکین، ج3، ص425.
    10 ـ فروع الکافی، ج2، ص152.
    11 ـ شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج17، ص145.
    12 ـ ریاض السالکین، ج2، ص455؛ کتاب من لا یحضره الفقیه، ج3، ص103.
    13 ـ غررالحکم، ص158، ح3014.
    14 ـ کنزالعمّال، 5281.
    15 ـ قیصر امین پور.
    16 ـ ر.ک: جوان و نیروی چهارم زندگی، ص35.

    پدیدآورنده: احمد لقمانی


    ویرایش توسط مدير محتوايي : 16-06-2013 در ساعت 10:52
    امضاء

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi