نمایش نتایج: از شماره 1 تا 4 , از مجموع 4

موضوع: یا علی ما هم یتیمان این امتیم

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    عضو صمیمی
    تاریخ عضویت
    May 2010
    شماره عضویت
    432
    نوشته
    54
    تشکر
    8
    مورد تشکر
    156 در 56
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض یا علی ما هم یتیمان این امتیم

    « تو كوله بار شعر من ، اسم قشنگ عليه .:. قافيه ى تنگ دلم ، از دل تنگ عليه »

    یكی از نوشته های جرج جرداق مسیحی ( استاد ادبیات عرب در لبنان ) را خواندم كه اعتراف كرده بود : « جاذبه های كلمات امام علی (ع) شوری در من ایجاد كرد كه 200 بار نهج البلاغه را مطالعه كردم » .
    چنان بر خود لرزیدم و به تعصّب و غرور اعتقادی من ضربه وارد شد كه تا مدّتی حالت عادّی نداشتم . بر خود نفرین كردم كه چرا یك مسیحی ، 200 بار نهج البلاغه را می خواند امّا من كه خود را از شیعیان امام علی (ع) می شمارم و ادّعای محبّت و ولایت او را دارم به راستی چند بار نهج البلاغه را خوانده ام ؟ و با مفاهیم ارزشمند آن به چه میزان آشنایی دارم ؟ ما كه در یك خانواده شیعه ، از پدر و مادری شیعه و در كشور شیعیان قرار داریم ، چرا باید با نهج البلاغه بیگانه باشیم ؟؟؟!!!
    امضاء
    روز مرگم هرکه شیون کند از دور وبرم دور کنید، همه را مست و خراب از می انگور کنید،مزد غسال مرا سیر شرابش بدهید مست مست از همه جا حال خرابش بدهید بر مزارم مگذارید بیاید حافظ، جای تلقین به بالای سرم دف بزنید،شاهدی رقص کند جمله شما کف بزنید،روز مرگم وسط سینه من چاک زنید،اندرون دل من یک قلم تاک زنید،روی قبرم بنویسید که این رفته به خاک، در پی دیدار رخ یار خفته است چنین بی باک<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" /><o:p></o:p>
    .

  2.  

  3. Top | #2

    عنوان کاربر
    عضو صمیمی
    تاریخ عضویت
    May 2010
    شماره عضویت
    432
    نوشته
    54
    تشکر
    8
    مورد تشکر
    156 در 56
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض پاسخ : یا علی ما هم یتیمان این امتیم

    خلافت ابوبكر
    * ابن ابی الحدید كه از ایشان است روایت كرده كه چون ابوبكر خطبه فاطمه را در باب فدك شنید ، بر منبر بالا رفت و گفت ایها النّاس این چه گوش دادنی است به هر سخنی ؟ این آرزوها چرا در عهد رسول خدا نبود ؟ این قصّه از بابت روباهی است كه گواهش دم او بود و او ملازم جمیع فتنه هاست ، می خواهد فتنه پیر شده را جوان كند استعانت می جوید از ضعیفان و یاری می طلبد از زنان مانند امّ طحال كه دوست ترین او به سوی او ، زن زناكار بود و اگر بخواهم می توانم گفت و اگر بگویم ظاهر خواهم كرد ، تا مرا به حال خود می گذارند ساكنم . پس گفت : ای گروه انصار به من رسیده است سخنان سفیهان شما و من دست و زبان نمی گشایم تا كسی مستحقّ آن نشود . چون حضرت فاطمه این سخنان را شنید به خانه برگشت .

    * ابن ابی الحدید می گوید من به نقیب ، استاد خود گفتم كه ابوبكر این كنایه را با كه داشت ؟ نقیب گفت كنایه نیست صریح است و مرادش علی بن ابیطالب است .

    * می گوید من تعجب كردم ، گفتم این قسم سخنان را به او داشت ؟ گفت بلی ، پادشاه بود هرچه می خواست می گفت و می كرد ، چون دید كه انصار از جا برآمدند ترسید كه مبادا ایشان اعانت حضرت امیر ( ع ) نمایند به تهدید ایشان را ساكت و ساكن گردانید . و نقیب گفت كه امّ طحال زن زناكاری بود در جاهلیت و به زنای او مَثَل می زدند . 1

    * ای صاحبان هوش ببینید كسی نسبت به برادر رسول خدا و دختر رسول خدا كه خدا در حقّ ایشان اُنَّما یریدَ اللهُ لِیذْهِبَ عَنْكُمُ الرّجْسَ اَهْلَ الْبَیتِ وَ یطَهِّرَكُمْ تَطْهیراً از آسمان نازل نماید و به این تأكید بلیغ شهادت بر عصمت و طهارت ایشان دهد ، كسی كه در ردّ قول خدا و در مقام ضدّ گفتار پیغمبر این قسم سخنان نسبت به ایشان بگوید ببینید كه عداوت تا چه حدّ بوده و كفر و نفاق او به چه مرتبه رسیده . خدا دهانش را پر از آتش نماید ، كاش لال شده بود و طاق مسجد بر سر او و یاوران او خراب شده بود .

    ******
    جرأت عمر
    * ابن ابی الحدید از ابن عباس روایت می كند و در آخر حدیث می گوید این خبر را با سلسله سند در كتاب تاریخ احمد بن ابی طاهر ذكر كرده كه داخل شدم بر عمر در اول خلافتش و از برای او یك صاع خرما به روی حصیر ریخته بودند . مرا تكلیف نمود . یك دانه از خرما خوردم و او شروع كرد به خوردن . پس آب خورد از سبوئی كه نزد او بود و تكیه داد بر بالش و مكرر حمد خدا كرد . پس گفت : از كجا آمدی ؟ گفتم : از مسجد . گفت : به چه حال گذاشتی ابن عمّت را ؟ گمان كردم كه عبدالله جعفر را می گوید ، گفتم : با همسالهای خود بازی می كند . گفت : او را نمی گویم ، بزرگ شما اهل بیت را می گویم .

    * گفتم : در نخلستان مشغول آب كشیدن است و قرآن می خواند . گفت : ای عبدالله خون شتران به گردن تو باشد اگر كتمان كنی . آیا هنوز در نفْس او از ادّعای خلافت چیزی مانده است ؟ گفتم : بلی . گفت : آیا گمان می كند كه رسول خدا نصّ بر خلافت او نموده است ؟ گفتم : بلی و زیاده از این برای تو بگویم ، از پدرم پرسیدم از آنچه دعوی می كند ، پدرم گفت راست می گوید . عمر گفت : از رسول خدا در حقّ او گاهی سخنان چند صادر می شد كه اثبات حجّتی نمی كرد و قطع عذری می نمود و گاهی بود كه از حقّ به سوی باطل میل می كرد در امر او ، و به تحقیق كه خواست در مرض خود تصریح كند به اسم او ، من مانع می شدم از این به جهت شفقت بر امّت و محافظت بر اسلام . و بعد از چند كلمه دیگر گفت : پس دانست رسول خدا كه من یافتم آنچه در خاطر اوست ، پس خود را بازداشت از آنچه می خواست و خدا جاری نكرد مگر آنچه حتم كرده بود . 2

    * مؤلّف گوید ای صاحبان هوش ، در سخنان این امّ الفساد تأمل كنید كه چگونه به مریدان خود یاد داد كه تا مرض موت ، پیغمبر نصّ نكرده بود و به كنایه و اشاره گفته بود ، كه اثبات حجتی نمی كرد و قطع عذری نمی نمود ، و چگونه تصریح كرد كه مراد پیغمبر از خواستن قلم و كاغذ و نوشتن چه بود و چگونه پیغمبر را نسبت جهل و خطا داد و خود را داناتر قرار داد كه گفت : به جهت شفقت بر امّت و حفظ اسلام او را مانع شدم .

    * یعنی اگر مانع نمی شدم و او تصریح به خلافت امیر ( ع ) می كرد جفا بر امّت كرده بود نه شفقت و مهربانی ، و اسلام را پراكنده بود نه محافظت . ببینید در این سخن چند آیه از آیات قرآن را ردّ كرده كه همه دلالت بر شدّت رأفت و نهایت مهربانی و رحمةً للعالمین بودن او می كنند . و چگونه گفت : پیغمبر از حقّ میل به باطل می كرد كه می خواست او را خلیفه كند ، و خدا را ردّ نمود كه گفت : ما زاغَ البَصَرُ وَ ما طَغی 3 و صریح گفت : من مانع او شدم و آنچه او خواست و مصلحت دید ، من ندیدم و در طرف ضدّ او ایستادم . ببین چند آیه او را تكفیر نموده جَزاهُ الله بِما فَعَلَ .
    امضاء
    روز مرگم هرکه شیون کند از دور وبرم دور کنید، همه را مست و خراب از می انگور کنید،مزد غسال مرا سیر شرابش بدهید مست مست از همه جا حال خرابش بدهید بر مزارم مگذارید بیاید حافظ، جای تلقین به بالای سرم دف بزنید،شاهدی رقص کند جمله شما کف بزنید،روز مرگم وسط سینه من چاک زنید،اندرون دل من یک قلم تاک زنید،روی قبرم بنویسید که این رفته به خاک، در پی دیدار رخ یار خفته است چنین بی باک<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" /><o:p></o:p>
    .

  4. Top | #3

    عنوان کاربر
    عضو صمیمی
    تاریخ عضویت
    May 2010
    شماره عضویت
    432
    نوشته
    54
    تشکر
    8
    مورد تشکر
    156 در 56
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض پاسخ : یا علی ما هم یتیمان این امتیم

    لازمه سخن گفتن از علی ( ع )

    عبد الكریم شریعتی می گوید : یكی از اطبّای مشهد ، دكتر علی شریعتی را به مهمانی دعوت كرده بود و سفره ، به انواع غذاها آراسته بود . همین كه چشم شریعتی به سفره افتاد ، با عصبانیت در كناری نشست . زن خانه گفت : « دكتر ! ببخشید . این سفره ، لایق شما نیست . شرمنده ام » . دكتر با چهره ای در هم كشیده گفت : « به راستی باید شرم داشته باشیم كه در كنار این سفره بنشینیم . در این اطراف فقرایی هستند كه به سختی زندگی می كنند و این سفره ، چند خانه را تأمین می كند . شما از من دعوت كرده اید بر سر سفره عبد الرحمن بن عوف بنشینم و از علی (ع) سخن بگویم . مگر چنین چیزی ممكن است ؟ »
    دكتر شریعتی هرجا كه برای صحبت می رفت ، می گفت : « قدری سیب زمینی و نان آماده كنید تا هر ساعتی هر كسی آمد ، قدری بخورد و سپس در جلسه حاضر شود » .
    امضاء
    روز مرگم هرکه شیون کند از دور وبرم دور کنید، همه را مست و خراب از می انگور کنید،مزد غسال مرا سیر شرابش بدهید مست مست از همه جا حال خرابش بدهید بر مزارم مگذارید بیاید حافظ، جای تلقین به بالای سرم دف بزنید،شاهدی رقص کند جمله شما کف بزنید،روز مرگم وسط سینه من چاک زنید،اندرون دل من یک قلم تاک زنید،روی قبرم بنویسید که این رفته به خاک، در پی دیدار رخ یار خفته است چنین بی باک<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" /><o:p></o:p>
    .

  5. تشكر

    sadegh143 (27-08-2010)

  6. Top | #4

    عنوان کاربر
    عضو آشنا
    تاریخ عضویت
    August 2010
    شماره عضویت
    644
    نوشته
    39
    تشکر
    80
    مورد تشکر
    98 در 32
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض پاسخ : یا علی ما هم یتیمان این امتیم

    حیدر کرار نیم ، خانه نشینم ولی
    جان به فدای جگر سوخته ات یا علی



    shamشهادت حضرت امیر (ع) تسلیت باد sham

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi