مقدمه اول: قرآن درباره نظام هستی چنین میگوید: تمام اشیاء را خداوند آفرید و چیزی نیست كه از قلمرو آفرینش خداوند خارج باشد ( الله... خالق كل شیء ) (سوره انعام، آیه102) و نیز قرآن میفرماید: هر چه را كه خداوند آفرید با تمام جهازهای لازم و سودمند تكاملی او را مجهز كرد ( و خلق كل شیء فَقدره تقدیرا ) (سوره فرقان، آیه 2) و همچنین هر چه را كه آفرید بعد از تجهیز و تكمیل داخلی آن را به هدف معین هدایت كرد ( ربنا الذی اعطی كل شیء خلقه ثم هَدی ) (سوره طه، آیه 50) سپس درباره مجموع جریان آفرینش و تجهیز نظام داخلی وهدایت نظام غایی چنین میگوید: خداوند هر چه را آفرید زیبا و نیكو آفرید یعنی هیچ نقص و عیبی در جهان هستی نخواهد بود و نظامی بهتر از نظام موجود ممكن نمیباشد ( الذی اَحسَنَ كل شیء خلقه ) (سوره سجده،آیه 7)
نتیجه آنكه از نظر قرآن كریم تمام اشیاء جهان را خدا آفرید و هر چه را كه آفرید نیكو و زیبا آفرید. پس تمام اشیاء جهان آفرینش به زیباترین وجه ممكن آفریده شدهاند و هیچ نقص و عیبی را بدان راه نیست. (ر.ك: نظام احسن در جهانهستی، آیتالله جوادی آملی، ص 55 تا 58)
مقدمه دوم:
ما با مطالعه اوراق كتاب تكوین (عالم وجود) به این حقیقت پی میبریم كه نظام هستی نظامی واحد است به گونهای كه تمام سطور این كتاب واحد به قلم یك نویسنده و صاحب اثر ترسیم گشته است همچنین قوانین و سنتهای حاكمبر موجودات كلی و جامع میباشد. این وحدت نظام و كلیت و جامعیّت سنتهای حاكم بر آن ما را به دو حقیقت راهنمایی میكند؛ اولاً نمیباشد برای عالم مگر خالقی یكتا ثانیا نمیباشد برای عالم مگر مدبری واحد. و این دو امر را به زیبایی و وضوح در قرآن كریم مشاهده میكنیم( الا له الخلق و الامر تبارك الله رب العالمین آگاه باشید كه آفرینش و تدبیر جهان از آن او و به فرمان اوست پر بركت (وزوالناپذیر) است خداوندی كه پروردگار جهانیان است{m) (سوره اعراف، آیه 54)(الهیات، آیتالله سبحانی، ج 1، ص 49).و در این زمینه امام صادق(ع) میفرماید: انتظام مخلوقات و جریان كشتیها در دریا و اختلاف شب و روز و خورشید و ماه دلالت میكند بر هماهنگی تدبیر و هماهنگی تدبیر دلالت میكند بر وحدت و یكتایی مدبّر (ر.ك: توحید صدوق، ص244)
مقدمه سوم: آن خدایی كه هم خالق ماست و هم تدبیر كننده امور ما بر اساس حكمت بالغهاش و علم نامحدود و بینهایتش و قدرت بیحدش نظام هستی را به گونهای آفریده و شئون آنرا تدبیر مینماید كه هیچگونه نقص و نارسایی در آن راه ندارد چرا كه نارسایی در معلول و نقص تكوینی در اثر، نشانه ضعف در فاعلیت است (آنچنان كه در مقدمه اول گذشت) و آفریدگار بر عهده هر موجودی وظیفهای و نقشی نهاده كه با توان و قابلیت آن سازگار باشد ( لایُكَلف اللهُ نفسا الاوسعها خداوند تكلیف نكند كسی را جز به قدر طاقت او{m) (سوره بقره، آیه 286)هر كدام از موجودات همچون ظروفی میباشند كه قابلیت تحمل مقداری خاص از آب را دارا هستند. منظور از ظرف، قابلیت وجودی موجودات است و منظور از آب، وجود و هستی است كه خداوند به موجودات اعطاء میكند. و این حقیقت ژرف را در علم عرفان به صورتآیت و نشانه مطرح میكنند كه هر موجودی نشانه و آیتی است كه به قدر وسعش نور جمال و جلال حضرت حق را منعكس میسازد. جهان آئینه و مرآت حق است و در تمام جهات و حالات خود حضرت حق را نشان میدهد. (ر.ك: اصول و فلسفه و روشرئالیسم مرحوم علامه طباطبائی، ج 5، مقاله چهاردهم)
مقدمه چهارم: عامل اصلی شبهات و ابهامات این است كه از دیدگاه محدود و زمینی به نظام هستی بنگریم و لذا در سایه این نگرش قیاسی به بنبست میرسیم زشتی و زیبایی ـ سختی و آسایش ـ فقر و ثروت ـ مفید و مضر ـ تقدم و تأخر ودهها امور مشابه آن حاصل قیاس و سنجش زمینی و محدود ما انسانهاست در حالیكه چه بسیار امور قیاسی كه هیچ ارزش و مكانتی در كلیّت نظام هستی ندارند. برای كودكی كه در باغی مشغول بازی است گل زیبا و لطیف است ولی خار و تنه درخت و سنگ سخت است و تیز و با صلابت و ناپسند و بیفایده چون آنها را در عرض هم قرار داده و مقایسه مینماید و لكن از دیدگاه یك باغبان آگاه و انسان حكیم خار و گل و تنه و ساقه وریشه مكمل یكدیگرند و اگر ساقه و سختی آن نباشد لطافت غنچهها و طراوت شكوفههای درخت میسر نیست. از دیدگاه ما پرندگان خوش الحان زیبا و پسندیدهاند و لكن مار و عقرب حیوانات وحشی ناپسندند و مضر در حالیكه میزان مقایسه ما و اندیشه و تفكرات ماست. و این میزان خود مهرهای است در كنار دیگر مهرههای عالم هستی. نظام وجود معلول مشیت خدای حكیم و علیم است و نظرات و برداشتهای ما نقشی در تدبیر خداوند ندارد.