نمایش نتایج: از شماره 1 تا 3 , از مجموع 3

موضوع: فلسفه سختی ها و بلاها

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    55
    نوشته
    7,121
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    اللهم عجل لولیک الفرج
    تشکر
    1,515
    مورد تشکر
    4,040 در 2,087
    دریافت
    6
    آپلود
    8

    پیش فرض فلسفه سختی ها و بلاها

    مقدمه اول: قرآن درباره نظام هستی چنین میگوید: تمام اشیاء را خداوند آفرید و چیزی نیست كه از قلمرو آفرینش خداوند خارج باشد ( الله... خالق كل شیء ) (سوره انعام، آیه102) و نیز قرآن میفرماید: هر چه را كه خداوند آفرید با تمام جهازهای لازم و سودمند تكاملی او را مجهز كرد ( و خلق كل شیء فَقدره تقدیرا ) (سوره فرقان، آیه 2) و همچنین هر چه را كه آفرید بعد از تجهیز و تكمیل داخلی آن را به هدف معین هدایت كرد ( ربنا الذی اعطی كل شیء خلقه ثم هَدی ) (سوره طه، آیه 50) سپس درباره مجموع جریان آفرینش و تجهیز نظام داخلی وهدایت نظام غایی چنین میگوید: خداوند هر چه را آفرید زیبا و نیكو آفرید یعنی هیچ نقص و عیبی در جهان هستی نخواهد بود و نظامی بهتر از نظام موجود ممكن نمیباشد ( الذی اَحسَنَ كل شیء خلقه ) (سوره سجده،آیه 7)
    نتیجه آنكه از نظر قرآن كریم تمام اشیاء جهان را خدا آفرید و هر چه را كه آفرید نیكو و زیبا آفرید. پس تمام اشیاء جهان آفرینش به زیباترین وجه ممكن آفریده شدهاند و هیچ نقص و عیبی را بدان راه نیست. (ر.ك: نظام احسن در جهانهستی، آیتالله جوادی آملی، ص 55 تا 58)
    مقدمه دوم:
    ما با مطالعه اوراق كتاب تكوین (عالم وجود) به این حقیقت پی میبریم كه نظام هستی نظامی واحد است به گونهای كه تمام سطور این كتاب واحد به قلم یك نویسنده و صاحب اثر ترسیم گشته است همچنین قوانین و سنتهای حاكمبر موجودات كلی و جامع میباشد. این وحدت نظام و كلیت و جامعیّت سنتهای حاكم بر آن ما را به دو حقیقت راهنمایی میكند؛ اولاً نمیباشد برای عالم مگر خالقی یكتا ثانیا نمیباشد برای عالم مگر مدبری واحد. و این دو امر را به زیبایی و وضوح در قرآن كریم مشاهده میكنیم( الا له الخلق و الامر تبارك الله رب العالمین آگاه باشید كه آفرینش و تدبیر جهان از آن او و به فرمان اوست پر بركت (وزوالناپذیر) است خداوندی كه پروردگار جهانیان است{m) (سوره اعراف، آیه 54)(الهیات، آیتالله سبحانی، ج 1، ص 49).و در این زمینه امام صادق(ع) میفرماید: انتظام مخلوقات و جریان كشتیها در دریا و اختلاف شب و روز و خورشید و ماه دلالت میكند بر هماهنگی تدبیر و هماهنگی تدبیر دلالت میكند بر وحدت و یكتایی مدبّر (ر.ك: توحید صدوق، ص244)
    مقدمه سوم: آن خدایی كه هم خالق ماست و هم تدبیر كننده امور ما بر اساس حكمت بالغهاش و علم نامحدود و بینهایتش و قدرت بیحدش نظام هستی را به گونهای آفریده و شئون آنرا تدبیر مینماید كه هیچگونه نقص و نارسایی در آن راه ندارد چرا كه نارسایی در معلول و نقص تكوینی در اثر، نشانه ضعف در فاعلیت است (آنچنان كه در مقدمه اول گذشت) و آفریدگار بر عهده هر موجودی وظیفهای و نقشی نهاده كه با توان و قابلیت آن سازگار باشد ( لایُكَلف اللهُ نفسا الاوسعها خداوند تكلیف نكند كسی را جز به قدر طاقت او{m) (سوره بقره، آیه 286)هر كدام از موجودات همچون ظروفی میباشند كه قابلیت تحمل مقداری خاص از آب را دارا هستند. منظور از ظرف، قابلیت وجودی موجودات است و منظور از آب، وجود و هستی است كه خداوند به موجودات اعطاء میكند. و این حقیقت ژرف را در علم عرفان به صورتآیت و نشانه مطرح میكنند كه هر موجودی نشانه و آیتی است كه به قدر وسعش نور جمال و جلال حضرت حق را منعكس میسازد. جهان آئینه و مرآت حق است و در تمام جهات و حالات خود حضرت حق را نشان میدهد. (ر.ك: اصول و فلسفه و روشرئالیسم مرحوم علامه طباطبائی، ج 5، مقاله چهاردهم)
    مقدمه چهارم: عامل اصلی شبهات و ابهامات این است كه از دیدگاه محدود و زمینی به نظام هستی بنگریم و لذا در سایه این نگرش قیاسی به بنبست میرسیم زشتی و زیبایی ـ سختی و آسایش ـ فقر و ثروت ـ مفید و مضر ـ تقدم و تأخر ودهها امور مشابه آن حاصل قیاس و سنجش زمینی و محدود ما انسانهاست در حالیكه چه بسیار امور قیاسی كه هیچ ارزش و مكانتی در كلیّت نظام هستی ندارند. برای كودكی كه در باغی مشغول بازی است گل زیبا و لطیف است ولی خار و تنه درخت و سنگ سخت است و تیز و با صلابت و ناپسند و بیفایده چون آنها را در عرض هم قرار داده و مقایسه مینماید و لكن از دیدگاه یك باغبان آگاه و انسان حكیم خار و گل و تنه و ساقه وریشه مكمل یكدیگرند و اگر ساقه و سختی آن نباشد لطافت غنچهها و طراوت شكوفههای درخت میسر نیست. از دیدگاه ما پرندگان خوش الحان زیبا و پسندیدهاند و لكن مار و عقرب حیوانات وحشی ناپسندند و مضر در حالیكه میزان مقایسه ما و اندیشه و تفكرات ماست. و این میزان خود مهرهای است در كنار دیگر مهرههای عالم هستی. نظام وجود معلول مشیت خدای حكیم و علیم است و نظرات و برداشتهای ما نقشی در تدبیر خداوند ندارد.
    امضاء
    خدایا...
    خسته ام از همه چیز...
    ...از فصول عاشقانه ام که بهاری ندارد
    خسته اماز اینکه دیگر دعاهایم اجابت نمی شوند
    نمی دانم در چنین راهی کجا می توانم آرامشم را بیابم
    خدایا...شنیده ام که مومنانت نمازشان را به درگاهت می آورند
    من ناتوانی ام را به درگاهت آورده ام .می پذیری؟


  2.  

  3. Top | #2

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    55
    نوشته
    7,121
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    اللهم عجل لولیک الفرج
    تشکر
    1,515
    مورد تشکر
    4,040 در 2,087
    دریافت
    6
    آپلود
    8

    پیش فرض پاسخ : فلسفه سختی ها و بلاها

    با در نظر گرفتن مطالب گذشته وقتی ظروف متفاوت قابلیت انسانها را مشاهده میكنیم اولین پرسش در ذهن ما كه حاصل مقایسه ظروف است این میباشد كه
    چرا این شخص اینگونه است و دیگری به گونهای دیگر؟ چرا این فرد در رنج است و دیگری در آرامش؟ چرا این انسان مریض است و آن دیگری سالم؟ و مسلما فرد مریض نمیتواند همچون انسان سالم و تندرست تكالیف خویش را انجام دهد و روشن است كه فقیر همچون مرفه نمیباشد. در حالیكه آفریدگار نخواسته كه فقیر همچون غنی باشد یا مریض و معلول جسمانی همچون سالم وتندرست مسیر زندگی را طی نماید بلكه از هر شخص (ظرف وجودی خاص) مطابق با قابلیت و توان و استعداد او مسئولیت خواسته شده است (هر كه بامش بیش برفش بیشتر) و خداوند از همه نخواسته كه در كمالات و ارزشها مساوی باشند چون ظروف متفاوت است. اما همه بایددر مدت عمر خویش ظروف قابلیت خویشتن را مملو از كمالات و تقوای الهی نمایند. به عبارت دیگر در نمایشنامه زندگی فردی در نقش پادشاه است و دیگری در نقش خدمتگزار و سومی در نقش كارگر و كشاورز و هنر این افراد در این نیست كه مرتب خود را با دیگران مقایسه نموده و غصه نقش دیگری را داشته باشند بلكه هنر زندگی ایفای نقش خویشتن است و هیچگاه بعد از اتمام نمایشنامه زندگی پاداش و عقاب بر اساس مقام ارزشی نقشها محاسبه نمیگردد بلكه همه تشویقها و توبیخها بر حسب هنرمندی و جدیت ایفای نقش هر فرد است.( الا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْ اُخری و اَن لَیْسَ لَلانسان الا ما سَعی هیچكس بار گناه دیگری را بر دوش نمیگیرد و اینكه برای انسان بهرهایجز سعی و كوشش او نیست{m) (سوره نجم، آیات 38 و 39) حال با در نظر گرفتن مقدمات ذكر شده اینكه چرا خداوند یكی را معلول و دیگری را سالم كسی را سیاه و دیگری را سفید فردی را در سختی و فقر و یكی رادر آسایش و رفاه آفریده به حكمت بالغهاش برمیگردد چون در نمایشنامه هستی كارگردان خبیر و علیم اوست و خدای خالق همان خدای مدبر است. اما به قدر وسعت وجودی هر كس از وی توقع بندگی دارد و خداوند به اسرار همگان آشناست ذكر یك نكته در اینجا حائز اهمیتاست. و آن اینكه از دیدگاه یك نهال نورَس و لطیف و روئیده در كنار چشمه آب كه همواره ریشه در آب دارد ممكن است زندگی و رشد یك درخت تناور بیابانی كه بسا ماهها میگذرد و رنگ آب را نمیبیند قابل تحمل نباشد. اما باید این حقیقت ارزشمند را در نظام هستی مد نظرداشت كه اگر برای درخت بیابانی فراق از آب مقدر گشته در مقابل، تحمل و صلابت و مقاومت نیز به آن اعطاء شده است.
    و اگر بر تو ببندد همه رهها و گذرها ره پنهان بنماید كه كس آن راه نداند در اگر بر تو ببندد مرو و صبر كن آنجا
    ز پس صبر ترا او به سر صدر نشاند
    (گزیده غزلیات شمس، مولانا جلالالدین محمد بلخی، به كوشش دكتر شفیعی كدكنی، ص 154)
    چون معمولاً ما انسانها از درك باطن امور بیخبریم از اینرو مقایسه ظواهر ما را به تشویق و آشوب میكشد اما اگر به دیده ملكوتی به آفرینش بنگریم جای هیچگونه شك و شبهه و پرسش و ایراد و اعتراض نیست.
    جهان چون زلف و خط و خال و ابروست كه هر چیزی بجای خویش نیكوست
    (ر.ك: گلشن راز، شیخ محمود شبستری)
    امضاء
    خدایا...
    خسته ام از همه چیز...
    ...از فصول عاشقانه ام که بهاری ندارد
    خسته اماز اینکه دیگر دعاهایم اجابت نمی شوند
    نمی دانم در چنین راهی کجا می توانم آرامشم را بیابم
    خدایا...شنیده ام که مومنانت نمازشان را به درگاهت می آورند
    من ناتوانی ام را به درگاهت آورده ام .می پذیری؟


  4. Top | #3

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    55
    نوشته
    7,121
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    اللهم عجل لولیک الفرج
    تشکر
    1,515
    مورد تشکر
    4,040 در 2,087
    دریافت
    6
    آپلود
    8

    پیش فرض پاسخ : فلسفه سختی ها و بلاها

    نظام هستی یك شاكله دقیق و نیكوست كه یك ذره اختلال و ابهام در آن راه ندارد چرا كه تمام عرصه هستی نقش زیبای آن نقاش علیم و حكیم است كه علمش نه تنها به ظواهر تعلق گرفته كه از ژرفای امور نیز با خبر است ( هو الاول و الآخر والظاهر و الباطن و هو بكل شیءٍ علیم اوست آغاز و انجام و پیدا و نهان و اوست به همه چیز دانا{
    m) (سوره حدید، آیه3)
    و قدرتش بیكرانه است و حكمتش بیمنتهاست. وظیفه ما بندگی است و باید به تكالیف خویش عمل كنیم. اگر معلولیت یك انسان یا سختی و دشواری زندگی بعضی بر ما گران است. آنچه كه ریشه در تكوین و واقعیت وجود دارد كه بدست ما نیست و خالق هستی مدبر آن است وآنچه وظیفه ماست در كمك به همنوع دستگیری مستمندان ـ ا حسان ـ انفاق ـ ایثار و از خودگذشتگی همه و همه آزمایشهایی است برای ارتقاء مقام انسانی خودمان و از این طریق در مسیر انسانیت در حال رشد و كمالیم. و لذا فردای قیامت ا
    پرسش: چرا انسان هاى مؤمن دچار گرفتارى و بلاى بیشترى هستند و حال آن كه مشركان و افراد بى اعتقاد در برخوردارى بیشترى به سر مى برند؟پاسخ: 1. افرادى كه به خدا نزدیك تر و داراى ایمان بیشترى هستند، رنج و سختى آنان بیشتر است و این به خاطر آن است كه این جهان، جهان عمل و تكلیف است و آخرت، جهان حساب و جزاى اعمال است. افرادى كه داراى ایمان هستند، تلاش بسیارى در راه خدا انجام مى دهند و بسیارى از رنج و سختى آنان رنج هایى است كه با انجام اعمال نیك، در راه عبودیت و بندگى خدا آنها را متحمل مى شوند. 2. یكى از مقامات افراد برجسته و اولیاى خدا، صبر و پایدارى در مقابل مصائب و خشنود بودن به قضاى الهى است. این خود موجب اعتلاى درجه آنان است، ولى متقابلا افرادى كه مؤمن نیستند ممكن است كه دنیا با راحتى و آسایش ظاهرى زندگى كنند، اما از فیض و صبر و رضاى به قضاى خدا محروم باشند. 3. براساس آنچه از احادیث استفاده مى شود، خداوند گاهى مؤمنان را در دنیا به بلاها و رنج ها مبتلا مى كند تا این گرفتارى ها كفاره گناهان آنان شود و در روز قیامت دیگر چیزى كه به خاطر آن عقوبت و كیفر شوند در كار نباشد و آنان را از نعمت خود برخوردار سازد، ولى افرادى كه كافر و مشرك هستند چنانچه برخى كارهاى نیك داشته باشند، پاداش آنان را در همین جهان به آنان مى دهد; در نتیجه، در آن جهان با دست خالى حاضر خواهند شد.4. آنچه در پریش آمده قاعده كلى نیست. در قرآن مى خوانیم: «ان تكونوا تألمون فانهم یألمون كما تألمون و ترجون من الله ما لایرجون; اگر شما(مؤمنان) رنج مى كشید، كافران نیز همان گونه كه شما رنج مى كشید، رنج مى كشند، و حال آن كه شما امیدى به خدا دارید كه آنان ندارند».125. آنچه در این مسأله مهم است، جهان بینى دینى است كه اساس پریش را جواب مى دهد. جهان بینى دینى دنیا و رنج هایش را بد نمى داند، بلكه به عكس رنج ها را عاملى براى تحّرك بشمار مى آورد; زیرا رنج ها وابستگى انسان را به دنیا كم مى كنند و او را به راه مى اندازند. این ذات دنیاست كه با تغییر احوال و فصول و مرگ حتمى، به انسان آگاهى مى دهد كه اینجا جاى ماندن و قرار نیست. بنابراین برخوردارى ها و بلاها، معیار سعادت نیستند و از همین جاست كه نقش بلاها در سیر و سلوك معنوى و شكوفایى قابلیت هاى درونى مؤمن آنقدر اهمیت پیدا مى كند كه در حدیث آمده است:«البلاء للولاء;(2)كسانى كه ایمان بیشترى دارند، رنجشان بیشتر است». فراموش نكنیم دنیا دار مكافات نیز هست و در بسیارى و در بسیارى از موارد انسان نتیجه حركت هاى خلاف نظام خود را مى بیند، چه مؤمن باشد و چه كافر.
    (بخش پاسخ به سؤالات )
    (1)1 - سوره نساء، آیه 104
    امضاء
    خدایا...
    خسته ام از همه چیز...
    ...از فصول عاشقانه ام که بهاری ندارد
    خسته اماز اینکه دیگر دعاهایم اجابت نمی شوند
    نمی دانم در چنین راهی کجا می توانم آرامشم را بیابم
    خدایا...شنیده ام که مومنانت نمازشان را به درگاهت می آورند
    من ناتوانی ام را به درگاهت آورده ام .می پذیری؟


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi