بخش پنجم
سلام و خسته نباشید خدمت دوستان گرامی
2. (دلیل دوم شیعه) بر اینکه معنای ولایت د رایه 55 مائده تدبیر و رهبری است.
یه مثال می زنم : به هر وسیله مکانیکی که برای هدف خاصی ساخته شده باشه ماشین میگن. مثلا ماشین چاپ؛ ماشین برش؛ ماشین ریخته گری؛ ماشین حساب و ... . ولی اگه یکی از دوستان شما به شما زنگ بزنه بگه من یه دونه ماشین خریدم اولین چیزی که به ذهن میاد خودروی سواری است. خب به نظرتون علت چیه؟
علتش اینه که کاربرد واژه ماشین در خودرو بیشتر است و برای همین ذهن خیلی سریع به این معنی منتقل میشه. در عین حال اگه قرینه ای در کار باشه مثل اینکه طرف بگه با ماشین های جدید چاپ بهتر است. یا اینکه برای دقت در حساب از ماشین استفاده کنید و ... این قرینه ذهن رو منتقل می کنه به اون معنای دیگه.
مطلب بالا دو نکته اساسی رو گوشزد می کنه :
1.با توجه به اینکه در صورت کاربرد لفظ ماشین معمولا ذهن به نوع خاصی از ماشین منتقل میشه؛ چنانچه منظور گوینده غیر از ان نوع خاص باشه حتما باید یک قرینه و نشانه برای اینکه شنونده منظور اونو متوجه بشه قرار بده در غیر این صورت گوینده؛ شنونده را به اشتباه انداخته است.
2.در مقابل شنونده نیز چنانچه قرینه ای در کار نباشد باید اون لفظ رو به همون کاربرد معروف معنی کنه. و الا خلاف متعارف عمل کرده است.
خب با این توضیح بریم سراغ ایه شریفه :
واژه ولی هر وقت بدون قرینه به کار بره به معنای مدبر و سرپرست است. مثلا وقتی گفته می شه ولی دم یا ولی یتیم یا اولیای مدرسه در همه این موارد ولی به معنای مسئول و صاحب اختیار است.
برای همین در ایه اول ولایت رو به خدا و رسول نسبت داده و هیچ کس تردیدی نداره که منظور؛ ولی امر و و سلطنت و حاکمیت است (سلطنت و حاکمیت خداوند که به دلیل عقل ثابت شده و سلطنت و حاکمیت پیامبر به عنوان رسول خدا ثابت شده است).
حالا وقتی واژه ولایت یک بار در ایه مطرح شده است و همین واژه در مورد خدا و پیامبر به معنای مالک امر و تدبیر است و بدون تکرار به الذین آمنوا نسبت داده شده است (الذین امنو به پیامبر و خدا عطف شده است با واو) پس باید در مورد الذین امنوا نیز همان معنای تدبیر را داشته باشد. زیرا معنی ندارد برای یک واژه در یک جمله دو معنی در نظر گرفت.
مثلا اگر کسی بگه مالکین این ملک علی و عمو حسین و بچه های حاج رحیم هستند. نمیشه بگیم علی اقا و عمو حسین حق فروش این ملک رو دارند چون مالکند ولی بچه های حاج رحیم این حقو ندارند چون منظور از مالکیت یعنی اینکه صاحب چند درخت هستند. قطعا در این صورت هر کسی اعتراض می کند که بابا اگه منظورت این بوده باید این رو در جمله ای جدا یا لا اقل با قرینه می گفتی.
ایا خدا نمی توانست با یک قرینه یا یک جمله مستقل منظور از ولایت رو در جمله ای مستقل بیان کند. در حالی که با این شیوه بیان در واقع به طور صریح بیان کرده است که ولایت الذین امنو با ولایتی که به رسول و خدا نسبت داده شده است اصلا تفاوتی ندارد ( فقط درمورد خدا این ولایت بالاصاله و بالذات است ولی در مورد دو نفر دیگه به عنوان نیابت از خدا است.