مقدمه
در روزگارى كه جهان پیوسته و با سرعت روبه تغییر و دگرگونى و ماشینى شدن است ، تسلط روزافزون نظام صنعتى و سیستم ماشینى ، بر همه نهادها اثر گذارده و بیش از همه ، نهاد بنیادین خانواده ، رابط گرم و با صفا و صمیمى و عاطفى خانه و خانواده را تحت الشعاع خود قرار داده و این بنیان مقدس از درون در حال تهى شدن و فرو ریختن است . از این رو، جهت و نظام تفكر و اندیشه انسانى ، به طور ناخودآگاه ، در مسیر سیل تهاجم فرهنگى و ماهواره اى و نیروهاى نامرئى و ویرانگر فیلم و موسیقى قرار گرفته و خطر آن است كه به تدریج انسان نسبت به مسائل اخلاقى و آداب و سنن دینى حساسیت و اهمیت خود را از دست بدهد. بدین جهت ضرورت دارد بیش از گذشته و قبل از هر چیز، به بنیادهاى فرهنگ اصیل خویش بازگردیم ؛ بازگشتى به سرچشمه غنى ارزشهاى اسلامى و آداب و سنن دینى .
باید توجه داشت كه در هر جامعه اى تحول واقعى سیاسى ، اقتصادى و نظامى ، ریشه در تحول فرهنگى دارد، باید افكار و اندیشه ها تغییر كند تا ارزشها و رفتارها تحول یابد، باید روشها تغییر كند و متناسب با معیارهاى ارزشى ، شخصیتها شكل بپذیرد.
در این رهگذر، محتواى روشهاى تربیتى نیز باید از ارزشهاى متعالى و فرهنگ اسلامى نشاءت بگیرد و با تحول نظام فرهنگى جامعه ، دگرگونیهایى در روشها و معیارهاى تربیتى حاصل شود. همچنین شیوه هاى تربیتى نامناسب نظام گذشته كه باعث روحیه ستم پذیرى و شكل گیرى انسانهایى فاقد شخصیت بود، باید دگرگون شود و بتواند افرادى آزاده ، مستقل ، با عزم و اراده ، با شخصیت و خلاق بپرورد و در جهت سازندگى فرداى این كشور گامهایى بسیار اساسى بردارد.
در حال حاضر بخشى از فرصتهاى فراغت كودكان و نوجوانان با تسلط ناخواسته تكنولوژى و برنامه هاى تخدیرى نظام فرهنگى و مادیگرى غرب ، به طور ناخودآگاه پر مى شود و دیگر مجالى براى بروز اراده ها و عزمهاى قوى در عرصه هاى زندگى اجتماعى باقى نمى گذارد. بنابراین در صحنه هاى واقعى زندگى ، كودكان و نوجوانان كمتر حضور مى یابند و جایى براى درك و لمس تجربه هاى طبیعى آنان ، باقى نمى ماند. چرا كه خانواده ها خود زودتر از كودكانشان تحت تاءثیر این فرهنگ تحمیلى و صفحه سحرآمیزى كه ماشینیسم بر نظام خانه و خانواده حاكم كرده است ، قرار مى گیرند، در نتیجه فكر و اخلاق و روابطشان دگرگون شده ، عواطفشان روبه اضمحلال نهاده و فرصت و فراغت تامل و اندیشیدن و ایجاد رابطه با صفا و صمیمى در پرتو نور ایمان از آنان سلب گردیده است .
از این رو مشكلات و مسائل اصیل و مهم زندگى ، در فرصتهاى گذرا و سرپایى حل و فصل مى شود و مجالى براى ارتباط محبت آمیز و مداوم اعضاى خانواده نمى ماند و دیگر این فرزند، فرزند خانواده خود نیست ، بلكه فرزند برنامه هاى تحمیلى نظام ماشینیسم و تكنولوژى مسلط فیلمهاى خارجى است .
صنعت و تكنولوژى كه امید مى رفت فرصت غفلت انسان را در جهت رسیدگى به اخلاق و رفتار و نیل به تعالى روحى زیاد كند و نجات بخش انسان از كار و روزمرگى باشد، وسیله اى براى بلعیدن فرصت فراغت انسان و ابزارى براى تنوع بخشیدن در مصرف براى مصرف بیشتر و ایجاد روحیه تجمل گرایى شده است .
((تلاش بیشتر براى رفاه بیشتر و رفاه بیشتر براى مصرف بیشتر)) گردونه دیوانه وارى كه هر روز در چرخش است و با به نسیان سپردن هدف و فراموشى مقصود آفرینش ، انسان در صحنه زندگى متحیر است و تمام جنبه هاى روحى و عواطف انسانى و احساسات و روحیه صادقانه خود را تحت تاءثیر فشارهاى روانى جامعه ، خرد كرده و به جاى حركت به سوى اهداف متعالى ، به طور ناخودآگاه و ناخواسته افكار و علایق غربى رفتار و شخصیت والدین و كودكان و نوجوانان را شكل مى دهد.
در جهان امروز، على رغم پیشرفتهاى مادى ، آدمى دچار یك نوع فقر عاطفى و معنوى است كه ریشه آن ، فقدان یك تربیت صحیح و نداشتن یك تفسیر درست از زندگى و عدم التزام عملى به وحدانیت خدا و عدم اعتقاد به مؤ ثر بودن او در زندگى است ، كه بالطبع ، موجب اضطراب ، دلهره ، نگرانى و پركردن اوقات با آرزوهاى واهى و همچنین حرص و ولع به گردآورى مال و جاه و مقام و مدرك از هر طریقى و به هر قیمتى گردیده و در نتیجه سبب زیر پا گذاردن ارزشها و آداب و سنن دینى شده است .
انسان امروز خود را گم كرده است . او بى تاب و پریشان از آینده اى مبهم و نامطمئن ، در اضطرابى مستمر به سرمى برد.
بدون تردید، سعادت انسان ، در تربیت صحیح با رعایت معیارها و ارزشهاى گرانقدر و اصیل اسلامى ، در دست یابى به حیات طیبه است " 1 ". از این رو، ما در پى این مقصود، در صدد چاره اندیشى برآمده ، با ارائه رهاوردها و برنامه هاى تربیتى ، براى خود و كودكانمان عزم گام برداشتن به سوى این هدف مقدس را داریم ، برنامه اى كه بین نیازهاى جسم و جان ، توازن و تعادل برقرار كند و نونهالان را براى فرداى زندگى آماده تر سازد. به طورى كه از شخصیتى والا برخوردار گردند و به منشها و عادتها و رفتارهایى كه از سیره ائمه معصومین علیهم السلام و الگوهاى حقیقى بشرى ، نشاءت گرفته است ، آراسته گردند تا به این ترتیب ، زمینه اى آماده و مستعد براى تجلى ایمان و انتخاب گزینشى خلاق فراهم گردد.