براى پذیرش رهـبرمسلما اگر شرط دوم از ناحیه مردم تحقق یابد , خداوند شرط اول را بلافاصله ایجادخواهد نمود .
ثـانـیـا : گـسـترش فساد و آلودگى جامعه بشرى هدف اصلى نیست , بلكه زمینه را براى ظهور حضرت مهدى (عج ) و اصلاح جامعه انسانى فراهم مى سازد ; زیرا هنگامى كه ظلم وجور زمین را فـرا گرفت و بشریت گرفتار تبعیضات ناروا و مفاسد گوناگون گردید ومشكلات طاقت فرسا گریبان انسانها را گرفت و تجارب مختلف نشان داد كه انسان تنهابه اتكاى نیروى خود و قوانینى كـه وضـع كـرده نـمى تواند مشكلات را ریشه كن سازد وعدالت اجتماعى را در سراسر كره زمین مستقر نماید ; در این هنگام , آمادگى فكرى كامل براى پذیرش برنامه یك رهبر الهى پیدا مى كند كه بیماریهاى این بیمار خسته را با نسخه هاى آسمانى خود درمان نماید و مى فهمد كه نقش دیگر و انقلاب برترى لازم است كه به همه نابسامانیها خاتمه بخشد . اصـولا هیچ نهضت اصلاحى بدون یك زمینه فكرى قبلى انجام نمى پذیرد و اصل عرضه وتقاضا كه یك اصل اقتصادى است , در عین حال , یك اصل اجتماعى نیز مى باشد و تادرخواستى در مردم نباشد , عرضه هر نوع كالاى معنوى و مادى بى ارزش و بى ثمر خواهدبود . ولـى آیـا زمـینه فكرى و آمادگى روحى براى یك نهضت اصلاحى و جهانى , كه منجر به برقرارى حـكـومـت واحد جهانى , آن هم بر اساس عدل و داد و ارزشهاى اخلاقى و رعایت حقوق و مقررات اسلام گردد كافى است , یا این زمینه فكرى پشتوانه دیگرى لازم داردكه این دگرگونى فكرى را بـه صـورت انـقلابى خارجى درآورد و هر نوع مانع را از سرراه نهضت بردارد و از این زمینه فكرى حداكثر بهره بردارى را بنماید . نـه تنها تجارب بى شمار و آزمایشهاى متوالى این مطلب را تصدیق مى كند , بلكه روایات و احادیث زیـادى كـه دربـاره نـهضت این مصلح جهانى وارد شده است , آشكارامى رساند كه انقلاب آخرین حـجـت الـهى پس از پدید آمدن یك زمینه فكرى , نیاز به قدرت و نیرو دارد كه بتواند در پرتو آن قـدرت , از زمـینه هاى موجود بهره بردارى كند وهر مانعى را كه بر سر راه نهضت خود وجود دارد برطرف سازد و در احادیث اسلامى به وجود انصار و یاران و تعداد آنها و این كه قیام حضرت مهدى (عج ) توام با قدرت و نیرو خواهد بود , تصریح شده است . در این موقع ما باید براى تامین منظور دوم و تربیت اعوان و انصار و سربازان فداكار كه جان به كف در راه آرمـانهاى الهى نبرد و فداكارى نمایند , در پرورش افراد صالح و جانباز بكوشیم و تا آنجا كه امـكـانـات اجازه مى دهد , براى یك چنین نهضت وسیع جهانى , افرادى را تربیت كنیم كه بتوانند آرمـانـهـاى جـهـانى آن حضرت رادر سرتاسر جهان تحقق بخشند و یك چنین هدف مقدسى در صـورتى انجام مى گیرد كه مصلحان اجتماع دست روى دست نگذارند و از هیچ گونه اقدامى در راه تربیت افراد با ایمان دریغ نورزند .
ثـالـثـا : از هـمـه اینها گذشته , ما باید موقعیت خود را در زمینه انقلاب حضرت مهدى (عج ) مـشـخـص كـنیم ; بدیهى است اگر ما به گسترش فساد كمك كنیم , از كسانى خواهیم بود كه انـقـلاب حـضـرت مـهدى (عج ) براى درهم كوبیدن آنها صورت مى گیرد و اگردرصدد اصلاح جامعه بكوشیم ,از كسانى خواهیم بود كه در ارتش انقلابى حضرت مهدى (عج ) همكارى مى كنند ; بـنابر این ،به فرض این كه با كمك كردن به توسعه فساد ,ظهور حضرت مهدى (عج ) را به پیش بـیـندازیم , وضع خود را بطور قطع به خطرانداخته ایم , مگر نه این است كه حضرت مهدى (عج ) بـراى كوتاه كردن دست فاسدان وبرچیدن بساط ظلم و فساد قیام مى كند , ما چگونه مى توانیم با گـسـترش فساد از انقلاب او بهره مند شویم ؟بنابر این , سكوت در برابر فساد و یا كمك به توسعه فساد - چه از لحاظ كلى و چه از نظر شخصى - براى ظهور حضرت مهدى (عج ) صحیح نیست . بیشتر به نظر مى رسد كه این اشكال و مغلطه كارى را كسانى درست كرده اند كه مى خواهند از زیر بار مسوولیتها فرار كنند و یا آلوده به هر فسادى شوند .