نمایش نتایج: از شماره 1 تا 3 , از مجموع 3

موضوع: اسلام دین اندوه است یا نشاط؟

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    55
    نوشته
    7,121
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    اللهم عجل لولیک الفرج
    تشکر
    1,515
    مورد تشکر
    4,040 در 2,087
    دریافت
    6
    آپلود
    8

    پیش فرض اسلام دین اندوه است یا نشاط؟

    چرا اسلام انسان ها راهمواره به غم و اندوه دعوت کرده تا نشاط؟

    پاسخ:
    1. این که حضرت عالی احساس می کنید دین اسلام ، دین غم و اندوه است، شاید به این سبب است که حضرت عالی دین را نه با خود دین بلکه با دینداران شناخته اید ؛ اگر آشنایی شما با دین ، بیشتر ، از هیئتهای عزاداری و امثال آنها باشد طبیعی است که چهره اندوه آلود دین را خواهید دید ؛ و اگر شما بیشترین تماسّتان با دیندارانی می بود که بیشتر ، اهل دعا و عبادتند ، در آن صورت احساس می کردید که دین اسلام بیشتر از همه چیز ، به دعا و عبادت اهمیّت داده است ؛ و اگر بیشترین ارتباط شما با طلاب علوم دینی بود ، این احساس به شما دست می داد که دین اسلام بیشتر از هر چیزی ، به علم و تقوا توصیه کرده است ؛ و... درحالی که هیچکدام اینها چهره تمام نمای دین اسلام نیستند . هر کدام اینها ، چهره اسلام از یک زاویه خاصّ هستند . برای این که بتوانید یک تصویر جامع و تمام رخ از دین اسلام و مذهب تشیّع به دست آورید باید دین اسلام و مذهب تشیّع را از خود متون دینی ( قرآن کریم و روایات اهل بیت (ع) مثل کتاب نهج البلاغه ) به دست آورید. آن هم نه یک قسمت از قرآن یا یک کتاب روایی موضوعی ، بلکه باید کلّ قرآن کریم را همراه با کلّ یک کتاب روایی جامع مطالع فرمایید تا معلوم شود که آیا در دین اسلام ، غم واندوه اصالت دارد یا نشاط و سرزندگی ؛ و عقیده ما این است که در اسلام نشاط و سرزندگی اصل است ؛ و غمهایی هم که در اسلام توصیه شده اند گرچه به ظاهر غمند ولی در اصل از سنخ نشاط بوده و موجب انبساط روح می شوند ؛ همچنین با مطالعه متون دین این مطلب برای شما معلوم می شود که آیا گریه و غمی که در دین توصیه شده به معنی گریه و غم سازنده است یا به معنی غم و گریه رکود آور ؛ چون هم گریه اقسامی دارد هم غم ؛ کما این که شادی و نشاط هم اقسامی دارد ؛ و بعضی از اقسام آن نه تنها مفید نیست بلکه مضرّ است.
    خلاصه مطلب این که:
    1) هم غم اقسامی دارد هم شادی و نشاط . 2) بعضی از اقسام شادی و نشاط مفید و رشد آورند و برخی دیگر مضرّ و رکود آور ؛ همین طور بعضی از اقسام غم و غصه هم مفید و رشدآور بوده و برخی دیگر مضرّ و رکود آورند. 3) دین ، هم با غم رکود آور مخالف است هم با شادی رکود آور ؛ و برعکس ، هم به شادی و نشاط رشدآور توصیه می کند هم به غم رشد آور . 4 ) آنچه در اسلام اصل است ، احساس انبساط روح و احساس نورانیّت و صعود به سمت ملکوت عالم است ؛ و نشاط و شادی حقیقی همین است ؛ لذا اگر این حالت با نوع خاصی از غم حاصل شود ، باطن آن غم شادی است ؛ و چنین غمی غم مقدّس است ؛ و اگر این حالت با شادی و نشاط ظاهری هم به دست آید باز آن نشاط وشادی مقدّس و مطلوب است ؛ لذا اسلام اصالتاً فقط شادی و نشاط را توصیه می کند ؛ لکن شادی حقیقی را نه فقط شکل و قالب شادی را.
    امضاء
    خدایا...
    خسته ام از همه چیز...
    ...از فصول عاشقانه ام که بهاری ندارد
    خسته اماز اینکه دیگر دعاهایم اجابت نمی شوند
    نمی دانم در چنین راهی کجا می توانم آرامشم را بیابم
    خدایا...شنیده ام که مومنانت نمازشان را به درگاهت می آورند
    من ناتوانی ام را به درگاهت آورده ام .می پذیری؟

  2.  

  3. Top | #2

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    55
    نوشته
    7,121
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    اللهم عجل لولیک الفرج
    تشکر
    1,515
    مورد تشکر
    4,040 در 2,087
    دریافت
    6
    آپلود
    8

    پیش فرض پاسخ : اسلام دین اندوه است یا نشاط؟

    غمهای مقدّس در اسلام
    1) غم دین خوردن : یعنی مومن باید غمخوار دین خدا باشد ؛ وبرای دین خدا دل بسوزاند و از اینکه دین خدا پایمال می شود ناراحت باشد. روشن است که چنین غمی نه تنها باعث افسردگی و رکود نمی شود بلکه باعث ترقّی روحی انسان می شود ؛ و انسان را وامی دارد تا برای اعتلای دین خدا زحمت بکشد ؛ چنین غمی بود که امام حسین (ع) را واداشت تا برای نجات دین خدا از چنگال یزید قیام کند ؛ و شهدای کربلا را چنین غمی واداشت تا در مقابل سی هزار نفر مردانه مبارزه کنند و خم به ابرو نیاورند ؛ و چنین غمی بود که امام راحل(ره) را واداشت تا دربرابر رژیم طاغوت قدعَلَم کند ؛ و نتیجه این کار، پیروزی مردم و اسلام بر طاغوت بود ؛ و چنین غمی است که مجاهدین اسلام را در طول تاریخ واداشته است تا از حریم اسلام دفاع کنند. و چنین غمی است که علمای دین را واداشته تا با تحمّل مشکلات فراوان ، در طول تاریخ ، مرزهای اعتقادی دین را حفظ و حراست نمایند.

    2) غم آخرت : یعنی مومن مؤظف است که غم آخرت داشته باشد ؛ یعنی برای آخرت خود تلاش کند ؛ و از کم کاری خود برای آخرت غمگین باشد ؛ روشن است که چنین غمی نیز انسان را به تلاش برای آباد ساختن آخرت وامی دارد. چنین غمی است که در طول تاریخ ، انسانهای پرتلاش و خستگی ناپذیر را پدید آورده است ؛ انسانهایی که از هیچ کارخداپسندانه ای روی گردان نبستند.
    3) غم بندگان خدا : در روایات اهل بیت (ع) توصیه شده است که مومن باید غم بندگان خدا را داشته باشد ؛ یعنی باید نسبت به دردها و رنجهای دیگران بی تفاوت نباشد. امام صادق (ع) از پیامبر (ص) روایت نمودند که آن حضرت فرمودند: « مَنْ أَصْبَحَ لَا یَهْتَمُّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِینَ فَلَیْسَ مِنْهُمْ- وَ مَنْ یَسْمَعْ رَجُلًا یُنَادِی یَا لَلْمُسْلِمِینَ فَلَمْ یُجِبْهُ فَلَیْسَ بِمُسْلِم‏» (بحارالانوار ؛ ج‏71 ؛ص 339) (هر كس شب را صبح كند در حالی که توجه به امور مسلمانان ندارد مسلمان نیست ، و هر كس بشنود مردى فریاد می زند که، اى مسلمانان به داد من برسید و به ندای او پاسخ ندهد مسلمان نیست. )
    4) غم خدا: یعنی مومن باید از هجران خود نسبت به محبوب و معشوق خود که خداوند متعال است ؛ غمگین باشد ؛ و از دوری او بسوزد ؛ و در طلبش بگدازد ؛ این نیز غم عشق است ؛ و سازندگی آن نیازی به گواه ندارد ؛ و اگر گواه طلب کردید ، دیوان عارفانی چون حافظ و مولانا و حضرت امام راحل را مطالعه فرمایید تا مشاهده فرمایید که غم هجران از خدا ، بنده را تا چه مرتبه ای ترقی می دهد.
    امضاء
    خدایا...
    خسته ام از همه چیز...
    ...از فصول عاشقانه ام که بهاری ندارد
    خسته اماز اینکه دیگر دعاهایم اجابت نمی شوند
    نمی دانم در چنین راهی کجا می توانم آرامشم را بیابم
    خدایا...شنیده ام که مومنانت نمازشان را به درگاهت می آورند
    من ناتوانی ام را به درگاهت آورده ام .می پذیری؟

  4. Top | #3

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    55
    نوشته
    7,121
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    اللهم عجل لولیک الفرج
    تشکر
    1,515
    مورد تشکر
    4,040 در 2,087
    دریافت
    6
    آپلود
    8

    پیش فرض پاسخ : اسلام دین اندوه است یا نشاط؟

    ) غم اولیاء خدا : باز به ما امر شده است که در مصیبت اهل بیت (ع) غمگین باشیم ؛ امّا نه به این معنی که زانوی غم در بغل گیریم و چشمانمان را تر کنیم ؛ بلکه از ما خواسته اند که به بهانه این غم ، حکایت جنگ حق و باطل را دائماً در خاطر داشته باشیم و بدانیم که جنگ حق و باطل در همه زمانها و مکانها جاری است ؛ به ما امر شده است تا جریان کربلا را زنده نگه داریم ؛ چون کربلا نمایشگاه تمام فضائل و رذائل است ؛ صحنه ایست که در آن برای هر کسی الگویی برای خوب بودن وجود دارد ؛ و نمونه ای از تمام بدهای جهان ، در آن موجود است . هر کدام از شهدای و اسرای کربلا الگویی هستند برای اقشار مختلف مردم ؛ لذا جریان کربلا حجّت را برای تمام انسانها ، تمام کرده است ؛ و با وجود این طیف گوناگون انسانهای اسوه ، هیچ کس نمی تواند برای بد بودن خود عذری بیاود. بنا براین ، این غم از سنخ غمهای دنیایی نیست ؛ از سنخ غم انسانیت و غم حماسه و غم فضیلت است. و همه غمهای پیشین در این غم مقدّس نهفته اند.
    اینها غمهای مقدّسی است که دین توصیه کرده است ؛ حال با انصاف بنگرید که کدام یک از این غمها از سنخ غمهای دنیایی و از سنخ غمهای رکودآور و افسرده کننده است ؛ همه این غمها ، باعث گشادی سینه و احساس انبساط روح می شوند ؛ و انسان ، احساس می کند، وجودش شفّاف و نورانی شده است ؛ و اساسا نام گذاری این امور با عنوان غم ، خود یک اشتباه است ؛ غم آن است که وجود انسان را تاریک و گرفتار رکود می کند ؛ مانند غم مال و غم مقام و غصه ناشی از حقد و حسد و امثال آن ؛ لذا اسم این حالتها را یا نباید غم و غصه گذاشت یا باید آنها را غم و غصه مقدّس نامید ؛ چرا که انسان را رو به بالا و رو به روشنی می برند ؛ اگر تاریخ بشریّت را در ذهن خود ،خوب تجسم فرمایید ؛ خواهید یافت که در طول تاریخ ، انسانهای دارنده این نوع غمها بوده اند ، که دنیا را از فرو رفتن و غوطه ور شدن در ظلمت و تاریکی نجات داده اند ؛ و اگر نبودند چنین انسانهایی ، افراد سرخوش و باده خور و عیّاشی چون هیتلر و موسیلینی و صدام و یزید و معاویه و چنگیز و بوش و ... دنیا را به تباهی می کشیدند.
    امضاء
    خدایا...
    خسته ام از همه چیز...
    ...از فصول عاشقانه ام که بهاری ندارد
    خسته اماز اینکه دیگر دعاهایم اجابت نمی شوند
    نمی دانم در چنین راهی کجا می توانم آرامشم را بیابم
    خدایا...شنیده ام که مومنانت نمازشان را به درگاهت می آورند
    من ناتوانی ام را به درگاهت آورده ام .می پذیری؟

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi