صفحه 1 از 21 1234511 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 201

موضوع: حكايتها و داستانها و نكته هاي عرفاني ناب

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,753
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,462
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    shapark حكايتها و داستانها و نكته هاي عرفاني ناب





    مريد و مرشد

    روزگاری مرید ومرشدی خردمند در سفر بودند. در یکی از سفر هایشان در بیابانی گم شدند وتا آمدند راهی پیدا کنند شب فرا رسید. نا گهان از دور نوری دیدند وبا شتاب سمت آن رفتند. دیدند زنی در چادر محقری با چند فرزند خود زندگی می کند.

    آن ها آن شب را مهمان او شدند. واو نیز از شیر تنها بزی که داشت به آن ها داد تا گرسنگی راه بدر کنند.

    روز بعد مرید و مرشد از زن تشکر کردند و به راه خود ادامه دادند. در مسیر، مرید همواره در فکرآن زن بود و این که چگونه فقط با یک بز زندگی می گذرانند و ای کاش قادر بودند به آن زن کمک می کردند،تا این که به مرشد خود قضیه را گفت.مرشد فرزانه پس از اندکی تامل پاسخ داد:"اگر واقعا می خواهی به آن ها کمک کنی برگرد و بزشان را بکش!".

    مرید ابتدا بسیار متعجب شد ولی از آن جا که به مرشد خود ایمان داشت چیزی نگفت وبرگشت و شبانه بز را در تاریکی کشت واز آن جا دور شد....
    سال های سال گذشت و مرید همواره در این فکر بود که بر سر آن زن و بجه هایش چه آمد.

    روزی از روزها مرید ومرشد قصه ما وارد شهری زیبا شدند که از نظر تجاری نگین آن منطقه بود.سراغ تاجر بزرگ شهر را گرفتند و مردم آن ها را به قصری در داخل شهر راهنمایی کردند.

    صاحب قصر زنی بود با لباس های بسیار مجلل و خدم و حشر فراوان که طبق عادتش به گرمی از مسافرین استقبال و پذیرایی کرد، و دستور داد به آن ها لباس جدید داده و اسباب راحتی و استراحت فراهم کنند.

    پس از استرا حت آن ها نزد زن رفتند تا از رازهای موفقیت وی جویا شوند. زن نیز چون آن ها را مرید و مرشدی فرزانه یافت، پذیرفت و شرح حال خود این گونه بیان نمود:
    سال های بسیار پیش من شوهرم را از دست دادم و با چند فرزندم و تنها بزی که داشتیم زندگی سپری می کردیم. یک روز صبح دیدیم که بزمان مرده و دیگر هیچ نداریم. ابتدا بسیار اندوهگین شدیم ولی پس از مدتی مجبور شدیم برای گذران زندگی با فرزندانم هر کدام به کاری روی آوریم.

    ابتدا بسیار سخت بود ولی کم کم هر کدام از فرزندانم موفقیت هایی در کارشان کسب کردند.فرزند بزرگ ترم زمین زراعی مستعدی در آن نزدیکی یافت. فرزند دیگرم معدنی از فلزات گرانبها پیدا کرد ودیگری با قبایل اطراف شروع به داد و ستد نمود. پس از مدتی با آن ثروت شهری را بنا نهادیم و حال در کنار هم زندگی می کنیم.
    مرید که پی به راز مسئله برده بود از خوشحالی اشک در چشمانش حلقه زده بود....


    نتیجه:
    هر یک از ما بزی داریم که اکتفا به آن مانع رشدمان است،و باید برای رسیدن به موفقیت و موقعیت بهتر آن را فدا کنیم.




    ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 07-08-2015 در ساعت 15:40
    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  2. تشكرها 8

    نرگس منتظر (28-07-2010), شهاب منتظر (22-01-2013)

  3.  

  4. Top | #2

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,753
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,462
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102



    پرسش عارف

    یکی از عرفا روزی از یکی از اغنیا پرسید:دنیا را دوست داری؟

    گفت:بسیار.

    پرسید:برای بدست آوردن آن کوشش می کنی؟

    گفت :بلی .

    سپس عارف گفت:در اثر کوشش،آن چه می خواهی بدست آوری؟

    گفت:متاسفانه تاکنون به دست نیاورده ام.

    عارف گفت:این دنیایی که تاکنون با همه ی کوشش هایت آن را به دست نیاورده ای،پس چطور آخرتی که هرگز طلب نکرده و در راه وصول به آن نکوشیده ای به دست خواهی آورد؟

    دنیا طلبیدیم ،به جایی نرسیدسیم یارب چه شود آخرت ناطلبیده





    ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 07-08-2015 در ساعت 15:54
    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  5. تشكرها 9

    نرگس منتظر (28-07-2010), yanoor (14-11-2013), شهاب منتظر (22-01-2013)

  6. Top | #3

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,753
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,462
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    ghalb.




    عاشقی که از معشوق سرد شد


    عاشق و معشوقی بودند که سخت به هم دلبسته بودند.بعد از مدتی عاشق به معشئق گفت:
    در چشم راست تو لکی می بینم.به من بگو چه وقت این لک در چشم تو ایجاد شده است؟

    معشوق گفت:از وقتی که عشق تو رو به سردی گذاشته است.

    یعنی تا وقتی محبت تو شدت داشت در من نتنها عیب نمی دیدی بلکه همه ی عیوب را حسن می دیدی .چنانکه این لک مدت ها در چشم بود و تو از شدت محبت آن را نمی دیدی ،حال آنکه از محبت تو کم شده لک را می بینی.




    ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 07-08-2015 در ساعت 15:53
    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  7. تشكرها 9

    نرگس منتظر (28-07-2010), yanoor (14-11-2013), شهاب منتظر (22-01-2013)

  8. Top | #4

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,753
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,462
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102



    بهلول و مرد طرار(دزد)


    روزی بهلول(ابو وهیب بهلول بن عمروصیرفی کوفی،عالم،عارف،از عقلای مجانین.شاگرد امام جعفر صادق(ع)) از راهی می گذشت که ناگهان دزدی از پشت سر بهلول کلاهش را دزدید.

    بهلول به دنبال او دوید تا کلاه را پس بگیرد .بعد از طی مسافتی به سر دوراهی رسیدند که یک راه به آبادی و راه دیگر به قبرستان می رفت.مرد طرار به طرف آبادی رفت ولی بهلول به طرف قبرستان روانه شد.

    مردمی که ناظر آنان بودند به بهلول گفتند طرار از طرف آبادی رفت تو چرا از راه قبرستان می روی؟

    بهلول گفت بالاخره گذارش به این قبرستان خواهد افتاد .آن وقت من می دانم با او چه معامله ای بکنم




    ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 07-08-2015 در ساعت 15:53
    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  9. تشكرها 9

    نرگس منتظر (28-07-2010), yanoor (14-11-2013), شهاب منتظر (22-01-2013)

  10. Top | #5

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,753
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,462
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    gol



    خدا را کجا جوییم


    از ابوسعید ابوالخیر(عارف نامدار ایرانی در نیمه ی دوم قرن چهارم و نیمه ی اول قرن پنجم.از |آثار مهم وان شعر)پرسیدند:
    خدا را کجا جوییم؟
    ابو سعید در پاسخ گفت:کجا جستید که نیافتید!

    عارفی گفته است :مراد از خداجویی نه آن است که او را پیدا کنی،بلکه تو باید از گمگشتگی پیدا شوی یعنی خود را بشناسی .

    چنانکه حضرت علی (ع) فرمود:
    من عرف نفسه فقد عرف ربه

    (هرکه خود را بشناسد خدا را شناخته است)

    من عرف زین گفت شاه اولیا
    عارف خود شو که بشناسی خدا

    مولانا




    ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 07-08-2015 در ساعت 15:59
    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  11. تشكرها 9

    نرگس منتظر (28-07-2010), yanoor (14-11-2013), شهاب منتظر (22-01-2013)

  12. Top | #6

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,753
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,462
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض



    ان شاء‌الله كه منم


    همسر ملانصرالدین از او پرسید: فردا چه میکنی؟

    گفت: اگر هوا آفتابی باشد به مزرعه می روم و اگر بارانی باشد به کوهستان می روم و علوفه می چینم
    .

    همسرش گفت: بگو انشاء ا
    ...

    ملا گفت: انشاءا... ندارد ، فردا یا هوا آفتابیست یا بارانی
    !!

    از قضا فردا در میان راه به راهزنان رسید واورا گرفتند و کتک زدند و هرچه داشت با خود بردند . ملا نه به مزرعه رسید و نه به کوهستان رفت. به خانه
    برگشت و در زد. همسرش گفت: کیست؟

    ملا گفت: انشاءا... که منم



    ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 07-08-2015 در ساعت 16:00
    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  13. تشكرها 8

    نرگس منتظر (28-07-2010), شهاب منتظر (22-01-2013)

  14. Top | #7

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن اهل بیت علیهم السلام
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    143
    نوشته
    21,044
    صلوات
    4413
    دلنوشته
    5
    اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍاَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک
    تشکر
    45,361
    مورد تشکر
    50,598 در 16,233
    وبلاگ
    15
    دریافت
    0
    آپلود
    0


    خدا یا گیاه


    حضرت موسی ( علیه السلام ) دندان درد گرفت و به خدا شكایت كرد .

    حق تعالی به او دستور داد از فلان گیاه استفاده كن .

    حضرت از آن گیاه استفاده نموده و درد دندان مباركش تسكین یافت .

    بار دیگر دندان موسی علیه السلام درد گرفت و همان دوا را به كار برد ؛ ولی اینبار درد دندان حضرتش تسكین نیافت !

    لذا از خداوند سببش را پرسید خطاب الهی آمد كه دفعه قبل ، به امید ما رفتی ؛‌اما این بار به امید گیاه و از ما غافل بودی

    (‌احلی من العسل ، غلامعلی حسینی ، انتشارات مفید ، ج 2 ، چ اول، ص 950)






    ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 07-08-2015 در ساعت 16:06
    امضاء

  15. تشكرها 8


  16. Top | #8

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,753
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,462
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102



    استجابت دعا در شب قدر

    همسر شیخ رجبعلي خياط نقل کرده است :
    یکی از سحرهای شب قدر، همسرم به من گفت: « تو بارداری میل به چه داری؟»
    نه چندان جدی گفتم توت، شیخ آقا به آرامی گفت: « خوب برو و از درخت داخل حیاط توت بچین» با تعجب پرسیدم در این برف و سرمای زمستان، چیدن توت از درخت!
    شیخ آقا به نرمی گفت: « اگر توت میل دارید از درخت داخل حیاط توت تازه بچینید.»
    با ناباوری اطاعت امر کردم.
    حیاط پوشیده از برف بود و تنها سبزی درخت توت و توت های آویزان به آن در میان سپیدی برف جلوه می کرد.
    توت های شیرین و آبداری چیدم و به داخل اتاق برگشتم، وقتی شیخ آقا تعجب مرا دید، گفت: « دوباره به داخل حیاط نگاه کن.» در را باز کردم صدای زوزه باد به گوش می رسید. این بار درخت توت داخل حیاطمان پوشیده از برف بود.
    به شیخ آقا نگاه کردم، و تمام وجودم سوال بود.
    همسرم گفت:
    « در شب قدر دعا کردم و خدا هم مستجاب کرد.»



    ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 07-08-2015 در ساعت 16:08
    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  17. تشكرها 7

    نرگس منتظر (04-08-2010), شهاب منتظر (22-01-2013)

  18. Top | #9

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,753
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,462
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102


    حكايت فصيل عيار

    فضیل در اصل مردی کوفی بود. در ابتدادزد و راهزن بود. اما در همان حال به انصاف و مروت هم علاقه نشان میدادوبه عبادت هم می پرداخت داستان توبه فضیل به این شرح است که:شبی کاروانی می گذشت ودر میان کاروان کسی این ایه را میخواند:


    «الم یاءن للذین امنو ،ان تخشع قلوبهم لذکر الله »ایا وقت ان نیامده که دل خفته ی شما بیدار شود؟

    این کلام وتلاوت ایه چون تیری بود که بر دل فضیل فرود امد.
    گفت امد ؛ امدونیز ازوقت هم گذشت. سراسیمه وخجل وبی قرار رو به خرابه ای نهاد. جمعی از کاروانیان در انجا فرود امده بودند و قصد رفتن داشتند .بعضی گفتند:

    چگونه برویم که فضیل در راه است . فضیل به ایشان رسیده وگفت: بشارت بادبرشماکه فضیل توبه کرده ؛ واکنون او ازشما می گریزد چنانکه شما پیش از این از او میگریختید .پس میرفت و میگریست وخصم خشنود می کرد .
    عطار مینویسدروایات عالی داشت وریاضاتی نیکو ؛درمکه سخن بر وی گشاده شد ومکیان پیش او میرفتند و فضیل ایشان را وعظ میگفتی .

    اقتباس از کتاب تذکرة الاولیاء


    ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 07-08-2015 در ساعت 16:09
    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  19. تشكرها 8

    نرگس منتظر (04-08-2010), شهاب منتظر (22-01-2013), عهد آسمانى (18-02-2011)

  20. Top | #10

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن اهل بیت علیهم السلام
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    143
    نوشته
    21,044
    صلوات
    4413
    دلنوشته
    5
    اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍاَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک
    تشکر
    45,361
    مورد تشکر
    50,598 در 16,233
    وبلاگ
    15
    دریافت
    0
    آپلود
    0


    شكایت از روزگار


    مفضل بن قیس ، سخت در فشار زندگی واقع شده بود .
    فقر و تنگدستی ، قرض و مخارج زندگی او را آزار می‏داد . یك روز در محضر امام صادق ، لب‏ به شكایت گشود و بیچارگیهای خود را مو به مو تشریح كرد :
    " فلان مبلغ‏ قرض دارم ، نمی دانم چه جور اداء كنم ، فلان مبلغ خرج دارم و راه در آمدی‏ ندارم ، بیچاره شدم ، متحیرم ، گیج شده‏ام ، به هر در بازی می‏روم به رویم‏ بسته می‏شود . . . "
    در آخر از امام تقاضا كرد درباره‏اش دعایی بفرماید و از خداوند متعال بخواهد گره از كار فرو بسته او بگشاید .
    امام صادق ، به كنیزكی كه آنجا بود فرمود :
    " برو آن كیسه اشرفی كه‏منصور برای ما فرستاده بیاور " .
    كنیزك رفت و فورا كیسه اشرفی را حاضر كرد
    . آنگاه به مفضل‏ بن قیس فرمود :
    " در این كیسه چهار صد دینار است و كمكی است برای‏ زندگی تو " .
    - " مقصودم از آنچه در حضور شما گفتم این نبود ، مقصودم فقط خواهش‏ دعا بود " .
    - " بسیار خوب ، دعا هم می‏كنم .
    اما این نكته را به تو بگویم ، هرگز سختیها و بیچارگیهای خود را برای مردم تشریح نكن ، اولین اثرش این است‏ كه وانمود می‏شود تو در میدان زندگی زمین خورده‏ای و از روزگار شكست‏ یافته‏ ای در نظرها كوچك می‏شوی . شخصیت و احترامت از میان می‏رود ".
    " لا تخبر الناس بكل ما انت فیه فتهون علیهم » " .


    بحارالانوار، جلد 11 ، صفحه . 114







    ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 07-08-2015 در ساعت 16:12
    امضاء

  21. تشكرها 6

    ال یاسین (01-11-2011), شهاب منتظر (22-01-2013)

صفحه 1 از 21 1234511 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

فاصله حق و باطل, قضیه شکر مرد دهاتی, لب بام آمدی فرشی تکاندی, لزوم دستگیری اولیای الهی, مقام رضا, ملاصدرا و گریه به حال خود, مذهب طایفه جن, مرید و مرشد, مراجعه به غنی مطلق, نفی اثر گذاری آرزوی منفی در صورت عدم فریفتگی, چه کنم با شرم؟, چهار پاسخ تکان دهنده, نکته های ناب عرفانی, نکته های عرفانی ناب, نتیجه استقامت در کار نیکو, نتیجه خشم برای خدا, نشانه وجود خیر در انسان, نشانه تقوی, هوالاول هوالاخر, هر مشکلی هدیه ای از جانب حضرت لطیف, کاش درک می کردیم, گناه نابخشودنی, گیاه یا خدا؟, پیشنهاد حکومت ایران به میرزاکوچک خان از طرف انگلیس, پا بر خویش گذاشتن, پاسخ سلام عزرائیل, پر و بال در سایه باور پرواز, پرسش عارف, آمادگی دل برای پذیرش موعظه, آثار گمان منفی, آثار سردی عاشق از معشوق, آثار شکایت از روزگار نزد مردم, اندوه هجران, ایحسب الانسان ان یترک سدی, اثر رحمت به اهل زمین, ارزش نماز بیشتر از طلا در نظر مقدس اردبیلی, اسم اعظم کدام است؟, استجابت دعا در شب قدر, اعتقاد مذهب تشیع راجع به پرسش شب اول قبر, بلوغ واقعی, بهلول و مرد طرار, بهای یک یا الله خالصانه, بدیهه سرایی اسدی طوسی, برکت پول امام حسین(ع) به دست سید مهدی قوام, بزرگترین عیب, توصیه به خشوع, تجربه بالاتر از علم است, تعصب مفتی های اهل سنت, جایگاه دوست خوب, حکایت فضیل عیار, حکایت ها و داستان ها, حکایت جوانمرد, حکایت سنگ تراش, خدا را کجا جوییم؟, دل بیمار, دلیل شبان بر وحدانیت خدا, داستان اویس قرنی, دعای مورچه, راز گل شقایق, رسیدن به آخرت بدون تلاش میسر است؟, رسیدن به غنا در سایه عدم سؤال, زحمت برای رسیدن به راه حل اساسی, سائل فرستاده خداست, شیوه عاقلان, صبر عن الله, عمر دوباره به برکت صدقه, عدم فضولی در کار خدا, عدم آمادگی برای مرگ با نا آگاهی از ماندن, عذاب معنوی

نمایش برچسب‌ها

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi