ممنوعیت یا محدودیت ازدواج با بیگانگان از احكامى كه در همه شرایع الهى و حتى در قوانین حقوقى بسیارى كشورها با تفاوت هاى اندكى وجود دارد.
از بین ادیان آسمانى، آیین یهود سخت تر از دیگر ادیان است و در بخش هاى مختلفى از كتاب تورات با شدیدترین لحن یهودیان را از ازدواج با بیگانگان منع كرده و آن را ازگناهان كبیره معرفى نموده است
از عبارات تورات بر مى آید كه یهودیان به دو علت ازدواج با غیر یهودى را جایز نمى دانستند
تأثیر سو اعتقادى چنین ازدواج ها و از دست دادن اصالت اعتقادى 1.
از دست دادن اصالت یهودى و عدم توانایى سخن گفتن به زبان عربى 2.
اما از نظر دین اسلام كه گرایش هاى نژادى و ناسوینالیستى در آن وجود ندارد و ملاك برترى تقواى الهى دانسته شده است. و حفظ اصالت هاى خانوادگى است. هم چنان كه در بخشى از آیه سوره بقره مى خوانیم «و با زنان مشرك و بت پرست، تا ایمان نیاورده اند، ازدواج نكنید آن ها دعوت به سوى آتش مى كنند و خدا دعوت به بهشت »
از این بخش آیه سه نكته در مورد ممنوعیت ازدواج با بیگانگان فهمیده مى شود
1. ازدواج پایه اصلى تكثیر نسل و پرورش و تربیت فرزندان و گسترش جامعه است و محیط تربیتى خانواده در سرنوشت فرزندان، فوق العاده مؤثر است بدیهى است كه ازدواج با بیگانگان در سوق دادن فرزندان به بى اعتقادى نقش اساسى را بازى مى كند
2. شرك خمیر مایه انواع انحراف ها و در واقع آتش سوزانى است، هم در این دنیا و هم در آخرت لذا اسلام اجازه نمى دهد كه مسلمانان، خود یا فرزندانشان را در این، آتش بیفكنند
3. مشركان كه افراد بیگانه از اسلامند اگر از طریق ازدواج به خانه هاى مسلمانان، راه یابند، جامعه اسلامى گرفتار هرج و مرج و دشمنان داخلى مى شود.
روشن است كه علل یاد شده در ممنوعیت ازدواج بامشركان در اهل كتاب با شدت كمترى وجود دارد از این رو تنها به مردان مسلمان اجازه عقد موقت با زنان اهل كتاب داده شد
4. علاوه بر آن كه وقتى علاقه دو نفر آنچنان به هم زیاد باشد كه بخواهند یك عمر با هم زندگى كنند و مستحكم ترین رابطه را با هم براقراركنند چطور در اساسى ترین مسأله زندگى كه جهان بینى است اختلاف نظر دارند. اعتقاد انسان مبناى رفتار و عمل انسان مى باشد چطور دو نفر با دو مرام و اعتقاد صددرصد ضد هم مى توانند با هم تفاهم داشته باشند نتیجه چنین ازدواجى عدم تفاهم روحى در منزل، در تربیت فرزند و در رفتار اجتماعى است و یا خطر انحراف عقیدتى و استحاله فكرى