مشاعره با اشعار زیبای مهدوی

[فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*]

امشب نشسته بر دلم غم هاي عالم
بي تو گذشت امروز هم آقاي عالم



امروز هم مولا خبر از تو نيامد
شب آمد و من ماندم و غم هاي عالم

[مولاتی یا فاطمه الزهرا(س)]

ما پی سایه سروش به تلاشیم همه
او ز پندار من خسته نهان است هنوز

[عاشورا* خادمه چشم براه گل نرگس*]

ز تو توحيد ،ز تو نون و قلم ميريزد
تو ستون حرمي ، بي تو حرم ميريزد

حسن چشمان شما ، ديد مرا كرد عوض
ازنگاه تو ولم يولد و لَم ميريزد

تو كه يك گوشه چشمت غم عالم ببرد
پس نگه كن به لبم ، منتظرم ميريزد

[فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*]

دلم از عالم و آدم سیر شد ٬‌بیا
این دل زغم هجر تو پیر شد ٬ بیا


فرصت گذشت ، وقت زيادي نمانده است
تعجيل كن عزيزدلم ، دير شد بیا

[مليکه]

از شنبه درون خود تلنبار شدیم /
تا آخر پنجشنبه تکرار شدیم
خیر سرمان منتظر دیداریم/
جمعه شد و لنگ ظهر بیدارشدیم

[مولاتی یا فاطمه الزهرا(س)]

از هجرت ای نگارا دریاست دیدگانم
بنگر زغم شب و روز از دیده خون فشانم

[عاشورا* خادمه چشم براه گل نرگس*]

میرسد یاردل درماندگان
میرسد آن منجی آخرزمان

میرسد تنها امید فاطمه
میدهد برظلم ظالم خاتمه

میرسد اوکه نفس دردام اوست
مرغ روحم کفتری بربام اوست

[فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*]

تا نقش تو هست نقش آيينه ما
بوي خوش گل نشسته در سينه ما

در ديده بهار جاودان مي شکفد
با ياد تو اي اميد ديرينه ما

[مولاتی یا فاطمه الزهرا(س)]

ای که ما را به جهان جانی و هم جانانی
خسرو حسن و کمالی و هم خوبانی

محور عالم امکان ولی یزدانی
در ضمیری تو عیان گر ز نظر پنهانی

[سمن بویان* خادمه اباصالح المهدی(عج)*]

یا این دل شکسته ما را صبور کن
یا لااقل به خاطر زینب ظهور کن

دیگر بتاب از افق مکه ، ماه من!
این جاده های شب زده را غرق نور کن