توکل به خداوند
همانطور که همه ما مي دانيم زندگي داراي فراز و نشيب است و هميشه بر وفق مراد نيست. هميشه دوران کودکي و دبستان و دبيرستان نيست و هميشه نمره عالي نمي گيريم و هميشه به راحتي، تمام خواسته ها برآورده نميشود. گاهي سختيها و ناملايمات زندگي نيز چاشني زندگي ميشوند تا انسان، آبديده شود. داشتن ايمان، کافي نيست؛ بلکه حفظ و استمرار بخشيدن به آن لازم است. حفظ و تقويت ارتباط معنوي با خالق هستي و مونس تنهايي، شرط گذر از گردنه پر پيچ و خم زندگي است. آرامش، در پرتو مناجات و راز و نياز با خداوند متعال، حاصل ميشود. هر گاه از همه جا اميدتان قطع شد و تمام مشکلات بر سرتان سايه افکند و کسي را پيدا نکرديد، تا درد دلتان را برايش بازگو کنيد ، مطمئن باشيد خداوند متعال، بهتر از هر کس ديگري و نزديکتر از هر چيز ديگري ميتواند شما را پذيرا باشد؛ به شرط آن که باور داشته باشيد که او نظاره گر شماست و اگر نميتوانيد احساس کنيد که در محضر او هستيد و نميتوانيد با چشم دل او را ببينيد، مطمئناً او شما را مشاهده ميکند و به شما نزديک است و شما را ميبيند. اين، يک گام بزرگ و اساسي، در راه رسيدن به هدف، يعني کسب آرامش رواني است.
بحران کاريابي
مساله بسيار مهم ديگر اين است که جوانان در مواجهه بامشکلات و سختي ها نبايد زود نا اميد شده و بايد سعي کنند چشمان خود را به روي واقعيت بگشايند. براي مثال شايد شما جز آن دسته پسراني باشيد که تازه فارغ التحصيل شده و جوياي کار هستيد و به همه جا سر زده ايد و به هر کس که به ذهن تان رسيده تقاضاي کار کرده ايد اما هنوز بيکار هستيد و اين بيکاري شما را آزار مي دهد و احساس استيصال مي کنيد. فراموش نکنيد درست است که شما جوياي کار هستيد و از اين وضعيت خسته شده ايد اما بايد اين واقعيت را بپذيريد که در کشوري جوان زندگي مي کنيد و طبيعتا فرآيند يافتن کار و کسب درآمد به راحتي صورت نخواهد گرفت بلکه نيازمند قدري صبر و تحمل بيشتر و تلاش افزون تر است. چشم گشودن به برخي واقعيات، کنار آمدن با سختي ها را آسان تر مي کند.
هميشه دوران کودکي و دبستان و دبيرستان نيست و هميشه نمره عالي نمي گيريم و هميشه به راحتي، تمام خواسته ها برآورده نميشود. گاهي سختيها و ناملايمات زندگي نيز چاشني زندگي ميشوند تا انسان، آبديده شود
سختي هاي ازدواج
مساله ازدواج هم به همين صورت است با توجه به وضعيت کنوني کشور، سن ازدواج دختران و پسران، بالا رفته است. اين موضوع را ميتوانيد با کمي دقت در اطراف خود، به خوبي تصديق کنيد. ما ميپذيريم که ازدواج، يکي از عوامل مهم آرامش براي جوانان - چه دختر و چه پسر - است؛ اما سرزنش خود و اظهار عجز و احساس حقارت و ناکارآمدي براي تاخيردر ازدواج...، آمادگي افراد را براي اين امر خطير، کمتر ميکند. پس به جاي آن، بهتر است که واقعيتهاي جامعه را
پذيرا باشيم و بر اساس آن، ارزيابي دقيقتري از خود داشته باشيم و در آن صورت، بهتر با وضعيت موجود، کنار خواهيم آمد؛ نه خود را سرزنش خواهيم کرد و نه باعث تشويش خاطر و به هم زدن تعادل روحي و رواني خود خواهيم شد.
مطمئن باشيد در آينده نه چندان دور، بر اين افکار و انديشهها و خيالاتي که در تنهايي به سراغتان آمده، خواهيد خنديد و خواهيد گفت: اي کاش اين قدر خود را سرزنش نميکردم و ذهنم را مشغول افکار پوچ و منفي نميکردم! سعي کنيدغمهاي آينده را به مشکلات فعليتان اضافه نکنيد.