هو
دگر بار رمضان، صیام و امساک.
کهترین مرتبت صیام جوع است و عطش. آنگونه که به روز، گاه، موت به چشمان حیران روزه دار رخسار مینماید و به گاه افطار و سد جوع جسم خاکی و روح متألم دگر بار طعم حیات همی چشد.
بسنده به همین مرتبت، وه بدین موجود که عجزخویش عیان بیند و قاهرانه بر آن مستولی شود.
هموست که دانی به ادنی (پست ترین) مرتبت وجود است و عالی به مقام " او ادنی " (کنایه از بالاترین مرتبه وجود حاصل شده در معراج).
صیام تبادر فانی بودن کالبد خاکیست و ادراک معنای روح باقی. (" الانسان جسمانیت الحدوث و الروحانیت البقا " )
صیام رجز خوانی یقینیات است بر محسوسات. آنجای که لذت بردن از لذت نبردن معنا میگیرد .
صیام مجالی است که ترک آن کنیم که هماره همراه است و پیدا و جویای آن شویم که هماره همراه است و پنهان. ( چشم دل باز کن که جان بینی آنچه نادیدنیست آن بینی)
توکلت علی الله