صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 23

موضوع: به مناسبت سالروز ورود آزادگان سرفراز به میهن اسلامی

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن اهل بیت علیهم السلام
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    143
    نوشته
    21,044
    صلوات
    4413
    دلنوشته
    5
    اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍاَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک
    تشکر
    45,361
    مورد تشکر
    50,598 در 16,233
    وبلاگ
    15
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    به مناسبت سالروز ورود آزادگان سرفراز به میهن اسلامی


    به مناسبت سالروز ورود آزادگان سرفراز به میهن اسلامی




    بی مرگ سواران شب حادثه هایید

    خورشید نگاهید و در آفاق رهایید

    مرداب كجا فرصت پیدا شدنش هست

    آنگاه كه چون موج از این بحر برآیید

    چون صخره صبورید شب شیطنت باد

    رنجوریتان نیست از این فكر رهایید

    در سینه تان زهره صد موج نهفته است

    حالی كه سبكبارتر از ابر شمایید

    شب تا برسد یاد شما می رسد از راه

    در یاد شمائیم كه آیینه مایید


    سلمان هراتی



    ویرایش توسط مدير محتوايي : 17-08-2015 در ساعت 09:08
    امضاء

  2. تشكرها 7


  3.  

  4. Top | #2

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن اهل بیت علیهم السلام
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    143
    نوشته
    21,044
    صلوات
    4413
    دلنوشته
    5
    اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍاَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک
    تشکر
    45,361
    مورد تشکر
    50,598 در 16,233
    وبلاگ
    15
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پاسخ : ╬♥╬ به مناسبت سالروز ورود آزادگان سرفراز به میهن اسلامی ╬♥╬

    ورود آزادگان سرافراز به ایران اسلامی

    26 مرداد 1369
    «اِنَّ الَّذینَ قالُوا رَبُّنَا اللهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلائِكَةُ اَلاّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ اَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتی كُنْتُمْ تُوعَدُونَ»(1)
    «اگر روزی اسراء برگشتند و من نبودم ، سلام مرا به آنها برسانید و بگویید خمینی در فكرتان بود. »
    امام خمینی (ره)



    « ما را چه رسد كه با این قلم های شكسته و بیان های نارسا در وصف شهیدان و جانبازان و مفقودان و اسیرانی كه در جهاد فی سبیل الله جان خود را فدا كرده و یا سلامت خویش را از دست داده اند یا به دست دشمنان اسلام اسیر شده اند، مطلبی نوشته یا سخنی بگوییم؟ زبان و بیان ما عاجز از ترسیم مقام بلند پایه ی عزیزانی است كه برای اعتلای كلمه ی حق و دفاع از اسلام و كشور اسلامی جانبازی نموده اند.»(2)
    «بار الها، اسرای ما اسیر جانی ترین دژخیم زمان می باشند. مقاومت آنها دنیا را شگفت زده كرده است. هر چه زودتر آنها را برای خدمت به تو و بندگانت آزاد فرما و به خاندان محترم همه صبر، اجر، سلامت و مغفرت عنایت فرما.»(3)


    امام خمینی (قدس سره)

    روز 26 مرداد 1369 ، میهن اسلامی شاهد حضور كبوتران سبكبالی بود كه پس از سال ها زندان در اسارتگاه ، قدم به خاك پاك میهن اسلامی خود می گذاشتند. قاصدك آزادی در چنین روزی پیام آورِ رهایی شده و این كبوتران ِاز بند رسته به آغوش گرم ملت خود بازگشتند. میهن اسلامی ، چراغانی بود و شعف و سروری وصف ناپذیر از حضور این رسولان انقلاب و جنگ، سراسر ایران را فراگرفته بود.



    اولین عكس العمل آزادگان از دیدن وطن، بوسه زدن بر خاك آن بود، سرزمینی كه قدم به قدم آن با خون بهترین فرزندان این ملت و اسوه جوانان كشورتطهیر شده بود. حركت بعدی ، زیارت مرقد پیر و مرادشان خمینی كبیر(قدس سره) و بیعت با جانشین خلف او مقام معظم رهبری حضرت آیة الله خامنه ای بود و این همه نشان از علاقه وافر و پایبندی آنان به اسلام، انقلاب و میهن عزیزشان بود.
    آنها توانستند در سال های زجر و شكنجه، درد و بیماری جسمی، روح و روان خود را، توفنده و مقاوم حفظ كنند و تقوا و مردانگی خود را مضاعف نمایند تا در بازگشت به میهن در صحنه های مختلف اجتماعی، سرمشق و نمونه ای باشند برای همگان تا در دوران سازندگی، ملت ما پر صلابت تر، مقاومتر، با دشمنان خود رو به رو شود و مشكلات و مصائب را با صبر و بردباری به منظور پیشرفت، ترقی و عظمت ایران اسلامی تحمل نماید.


    مقام معظم رهبری درباره آزادگان می فرمایند(4) :

    « ... یكی از چیزهایی كه شما را، دل هایتان را زنده نگه می داشت، پرامید نگه می داشت، یاد آن چهره و روحیه ی پر صلابت امام عزیزمان بود. آن بزرگوار هم خیلی به یاد اسرا بودند. حال پدری را كه فرزندانش به این شكل از او دور شده باشند، راحت می شود فهمید.»
    « مسأله اسارت طولانی این ملت به نوبه خود امتحان دیگری بود كه ملت ما با موفقیت آن را به انجام رسانده و اسرای ما همانند ملت ایران از خود آزاد مردی نشان دادند و سرانجام با موفقیت و سرافرازی به وطن بازگشتند... .




    ... شما در دوران اسارت ، شرایط سختی را گذراندید ، اما در عین حال با حفظ دین و اعتقادات و دلبستگی خود به اسلام، امام و انقلاب موجب افتخار و آبرومندی ملت خود در برابر دشمن شدید.»

    تشكیل ستاد رسیدگی به امور آزادگان(5)

    ستاد رسیدگی به امور آزادگان در 22 مرداد 1369 ، بر اساس قانون حمایت از آزادگان مصوب 13/9/1368 مجلس تشكیل شد ، و در نخستین گام با تبادل انبوه اسرا مواجه گردید و بر اساس همان قانون و با مساعدت و همراهی دیگر دستگاه ها ، مسئولیت این كار عظیم را به دوش گرفت و تبادل بیش از 40000 آزاده و به همین تعداد اسیر عراقی را انجام داد. این ستاد با الهام از رهنمودهای مقام معظم رهبری بیش از 270 واحد ستادی در سراسر كشور تشیكل داد و ارائه خدمات به آزادگان سرافراز را در زمینه های گوناگون آغاز نمود و در زمینه اشتغال توانست نزدك به 96% ( بیش از 36 هزار نفر) از آزادگان را در دستگاههای دولتی وغیر دولتی مشغول به كار كند. در زمینه تحصیل تا سال 1375، بیش از 5300 نفر از آزادگان موفق به راهیابی و تحصیل در مؤسسات عالی كشور شدند كه از این عده 365 نفر در رشته پزشكی و دندانپزشكی و داروسازی و 406 نفر دررشته های مهندسی و سایر رشته ها پذیرفته شده اند.

    **************************

    پی نوشت ها:
    1- سوره ی فصلت – آیه 30
    2- صحیفه نور جلد 19 – ص 40
    3- مجله آزادگان، شماره 22، مرداد 76، ص6.
    4- مجله آزادگان، شماره 22، مرداد 76، ص 8.
    5- مجله آزادگان، شماره 18، سال 74.




    ویرایش توسط نرگس منتظر : 16-08-2013 در ساعت 22:44
    امضاء


  5. Top | #3

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن اهل بیت علیهم السلام
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    143
    نوشته
    21,044
    صلوات
    4413
    دلنوشته
    5
    اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍاَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک
    تشکر
    45,361
    مورد تشکر
    50,598 در 16,233
    وبلاگ
    15
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پاسخ : ╬♥╬ به مناسبت سالروز ورود آزادگان سرفراز به میهن اسلامی ╬♥╬






    اولین سالگرد ورودمان به اردوگاه 17 مصادف شده بود با اولین سالگرد ارتحال حضرت امام , از این كه می توانستیم در این اردوگاه كمی راحت تر از اردوگاه 13 « رمادی » مراسم برگزار كنیم , احساس خوشی بود كه در دل همه ی اسرا موج می زد , به خصوص آن هایی كه به اتفاق هم به تكریت آمده بودیم .
    در اردوگاه 13 « رمادی » اگر عراقی ها احساس می كردند یك اسیر دارد درباره ی امام فكر می كند دمار از روزگارش درمی آوردند , چه برسد به این كه برای امام مراسم ختم گرفته شود.
    یادم می آید درست اربعین امام بود كه شانزده نفر از بچه ها را به خاطر دور هم نشستن و فاتحه خواندن گرفتند و یك هفته آن ها را در یك اتاق 2 * 3 نگه داشتند . اردوگاه 17 به بركت حضور حاج آقا ابوترابی توانسته بود خیلی از سدهایی را كه در اردوگاه های دیگر وجود داشت . از بین ببرد...


    درست به یاد ندارم كه این اتفاق قبل از سالگرد امام بود و یا بعد از آن , یكی از روزها دوستی كه اهل گیلان بود به سراغم آمد و گفت : « در طول این 4 سالی كه در اسارت هستم عكسی را نگه داشتم كه برایم خیلی اهمیت دارد. » وقتی این جمله را شنیدم فهمیدم با این جمله اش به دنبال چه چیزی می گردد. در آن روزها من كه نقاشی ام تا حدودی خوب بود عكس هایی را كه از طرف خانواده بچه ها برای آن ها فرستاده می شد می كشیدم و اسرا آن نقاشی ها را به همراه نامه هایشان برای خانواده می فرستادند. این دوستم نیز قصد داشت من بگویم حاضرم این نقاشی را انجام دهم و من نیز در پایان جمله اش با این جمله كوتاه اعلام آمادگی كردم : « حاضرم آن را بكشم » دوستم كه به نظرم به مقصود خود رسیده بود رو كرد به من و گفت : « این شرطی دارد كه باید به آن عمل كنی » من كه تا آن روز برای كشیدن نقاشی شرطی را قبول نكرده بودم گفتم : « این چه كسی است كه برای كشیدن نقاشی اش باید شرطی را قبول كنم . » لبخندی زد و به آرامی دست در جیبش برد.
    وقتی دستش را بیرون آورد كارت پرس شده ای در دستش قرار داشت . وقتی كارت را نگاه كردم دلم ریخت .
    نمی دانم از ترس بود یا خوشحالی , سعی كردم خودم را كنترل كنم .
    گفتم : « این را از كجا گرفتی » گفت روز اول اسارت از دید عراقی ها پنهان كردم و تا به امروز نیز آن را در لباسم مخفی نگه داشتم .
    عكس را بوسیدم و آن را داخل جیب پیراهن گذاشتم . شب كه شد به رفتم .
    تنها كسی كه از مداد رنگی A4 سراغ مداد رنگی و كاغذ صلیب سرخ استفاده می كرد من بودم .
    به همین خاطر مسئول آسایشگاه مداد رنگی را داده بود به من و هر كس كه لازم داشت از من می گرفت .
    از بدشانسی من جایی می خوابیدم كه سربازهای عراقی هر وقت از كنار پنجره عبور می كردند مرا می دیدند .
    شب ها از ساعت 10 شب به بعد خاموشی اعلام می شد.
    البته چراغ ها خاموش نمی شدند این ما بودیم كه باید می خوابیدیم . برای كشیدن این عكس كه نیاز به جای امنی بود بهترین موقع هنگام خاموشی بود. حالا می بایست دست به ابتكاری بزنم كه هم از دید عراقی ها در امان باشم و هم از فرصت به دست آمده بهره ببرم . ملحفه ی سفیدی كه داشتم به صورت پشه بند در آوردم . به طوری كه راحت در زیر آن بتوانم به كارم برسم .

    حتی ماشاالله كه بغل دستم خوابیده بود از كارم سردرنیاورد. وقتی شروع كردم به كشیدن عكس , تنم نیز شروع كرد به لرزیدن ! ترس این كه عراقی ها اگر بفهمند وجودم را می لرزاند. در همین فكر بودم كه صدای نگهبان عراقی كه مرا مخاطب قرار داده بود به گوش رسید : « اولك » من سرم را از زیر ملحفه بیرون آوردم به طوری كه قسمتی از بدنم نیز مشخص شد. با دست اشاره كرد چرا لختی از این كه با این سوالش پاسخی به ذهنم رسیده بود خوشحال شدم . قبل از این كه سوال دیگری از دهانش خارج شود گفت :
    « سیدی ! جرب » البته پنجه های دستم را به نحوی كه بیانگر خارش در بدن دارم .
    روی دست دیگرم كشیدم . سرباز عراقی طوری پوست صورتش را جمع كرد انگار كه قبلا با مریضی « گال » دست و پنجه نرم كرده بود...

    فردا صبح عكس اصلی را به دوستم برگرداندم , و عكس كشیده شده بود به تك تك A4رنگی را كه در یك صفحه بچه های اتاق نشان دادم . وقتی چشم بچه ها به عكس می افتاد , ترس و شعف به وضوح درصورت شان هویدا می شد. چیزی كه خود من نیز در ابتدا به آن دچار شده بودم . یكی از بچه ها كه اهل بهبهان بود و متاسفانه اسمش را به خاطر ندارم یك شب عكس را از من گرفت تا در تنهایی عقده ی دل واكند. فردا صبح وقتی عكس را از او طلب كردم گفت : « آقا عظیم گرفت و پاره كرد. » آن قدر عصبانی شدم كه زبانم بند آمد.
    رفتم سراغ « آقا عظیم » عظیم وقتی عصبانیت مرا دید مثل همیشه با صبر و حوصله بسیار به حرف هایم گوش داد و بعد با لبخندی گفت : تو خواستی با كشیدن عكس دل بچه ها را شاد كنی و من با پاره كردن آن جان بچه ها را حفظ كردم .
    با این جمله عصبانیتم فروكش كرد , ولی از این كه توانسته بودم بعد از چند سال تصویر رنگی امام (ره ) را به بعضی از اسرایی كه به مدت ده سال او را ندیده بودند , نشان بدهم خوشحال بودم و از انتخاب حاج آقا ابوترابی كه عظیم را به شایستگی , به عنوان مسئول آسایشگاه انتخاب كرده بود , لذت بردم .

    اربعین امام بود كه شانزده نفر از بچه ها را به خاطر دور هم نشستن و فاتحه خواندن گرفتند و یك هفته آن ها را در یك اتاق 2 *3 نگه داشتند . اردوگاه 17 به بركت حضور حاج آقا ابوترابی توانسته بود خیلی از سدهایی را كه در اردوگاه های دیگر وجود داشت . از بین ببرد...
    ث مفید اسماعیلی



    امضاء


  6. Top | #4

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن اهل بیت علیهم السلام
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    143
    نوشته
    21,044
    صلوات
    4413
    دلنوشته
    5
    اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍاَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک
    تشکر
    45,361
    مورد تشکر
    50,598 در 16,233
    وبلاگ
    15
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    ghalb. پاسخ : ╬♥╬ به مناسبت سالروز ورود آزادگان سرفراز به میهن اسلامی ╬♥╬

    اولین زن اسیردفاع مقدس







    بیستم مهرماه سال 1359 ساعت نه صبح ،دختر پرستاری که فارغ‌التحصیل رشته مامایی بود، به همراه چهار تن از رزمندگان به اسارت دشمن درآمد.


    «فاطمه ناهیدی» ابتدا در جهادسازندگی و بعد از آن در کمیته امداد امام فعالیت داشت.با آغاز جنگ برای کمک وهمیاری رزمندگان به خرمشهر رفت و به اسارت دشمن بعثی در آمد.عراقی‌ها برای این پیروزی با هلهله و شادی اقدام به تیراندازی هوایی کردند.


    چند روز بعد سه خانم ایرانی نیز اسیر شدند ،
    ناهیدی در اردیبهشت ماه سال 1360 به همراه همراهانش دست به اعتصاب غذا زد، با این اعتصاب مسئولین عراق موافقت‌کردند آنها برای خانواده‌هایشان از طریق صلیب سرخ نامه بنویسند،‌



    اولین اسیر زن ایرانی در روز دوازدهم بهمن ماه سال 1362 به همراه 190 نفر دیگر آزاد گردید.


    منبع : شبکه صبح




    ویرایش توسط نرگس منتظر : 16-08-2013 در ساعت 22:46
    امضاء


  7. Top | #5

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    March 2010
    شماره عضویت
    284
    نوشته
    13,820
    تشکر
    35,203
    مورد تشکر
    35,963 در 11,458
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    kabotar. پاسخ : ╬♥╬ به مناسبت سالروز ورود آزادگان سرفراز به میهن اسلامی ╬♥╬


    آزادگان ؛ افتخار آفرینان میدان نبرد





    سیم های خاردار، كانال های حفر شده برای پناه گرفتن، میدان های مین و ارتفاعات صعب العبور در بانه و مریوان، دریاچه نمك، خرمشهر، آبادان، شلمچه، نفت شهر، جزایر مجنون، سه راه جفیر، نهر جاسم، شهرك دوعیجی و كانال ماهی، سوسنگرد، دهلاویه، بستان، تنگه چزابه، مهران و دهلران واژه های آشنایی هستند كه زمانی بهترین و خالص ترین انسان ها با آنها زندگی می كردند، همان هایی كه فارغ از همه چیز و همه كس در جبهه های جنوب و غرب، در سنگرها، آرپی چی به دست و بی سیم بر دوش بر روی سیم های خاردار و میدان های مین می لغزیدند ، شیرینی شهادت را می چشیدند، جانبازی را می آموختند و یا طعم تلخ اسارت را تجربه می كردند.
    آزادگان، با ایمان راسخ خود در برابر همه فشارهای جسمی و روحی دشمنان ایستادند و روابط اجتماعی جامعه کوچک اردوگاهی خود را بر پایه اخلاق حسنه بنا نهادند و از شکنجه های مزدوران بعث ، هراسی به خود راه ندادند.

    روز 26 مرداد سال 136?، میهن اسلامی شاهد حضور آزادگان سرافرازی بود که پس از سال ها اسارت در زندان ها و اسارتگاههای مخوف رژیم بعث عراق، قدم به خاک پاک میهن اسلامی خود گذاشتند. در این میان ستاد رسیدگی به امور آزادگان که در 22 مرداد 6? تشکیل شده بود و به تبادل انبوه اسرا پرداخت. این ستاد با مساعدت و همراهی دیگر دستگاه ها، تبادل حدود چهل هزار آزاده را با همین تعداد اسیر عراقی انجام داد. آزادگان، با ایمان راسخ خود در برابر همه فشارهای جسمی و روحی دشمنان ایستادند و روابط اجتماعی جامعه کوچک اردوگاهی خود را بر پایه اخلاق حسنه بنا نهادند و از شکنجه های مزدوران بعث ، هراسی به خود راه ندادند. آزادگان، صبورتر از سنگ صبور و راضی ترین کسان به قضای الهی بودند. اینان سینه هایی فراخ تر از اقیانوس داشتند که از همه جا و همه کس بریده و به خدا پیوسته بودند. آزاده نامیده شدند چون از قید نفس و نفسیات رهایی یافته بودند.



    نه تنها استقامت آزادگان در اردوگاه های دژخیمانه رژیم بعث، بلکه صبر و پایداری خانواده های این عزیزان ستودنی است. عرصه پر برکت دفاع مقدس، صحنه حضور مردان وزنان با ایمانی بود که با پیروی از تعالیم عالیه اسلام وتحت رهبری حکیمانه حضرت امام خمینی (ره) توانستند حماسه ای به یادماندنی و جاودان از خود به یادگار بگذارند. اینان اگر چه در بازگشت از اسارت، مقتدا و امام خویش را ندیدند، اما با نایب بر حق وی میعادی همیشگی بستند و بر عهد خویش با خون شهیدان پایبند ماندند.




    ویرایش توسط نرگس منتظر : 16-08-2013 در ساعت 22:47
    امضاء





    خیلی ازیـــــــــــــخ کردن های ما ازســـــــــــــرما نیســـــــــــــت…
    لحـــــــــــــن بعضــــــــــــــیها
    زمســــــــــــتونیــــــ ـــــه …
    ----------------------------------------------------------------

    به یکدیگر دروغ نگوییم......

    آدم است ....

    باور می کند،

    دل میبندد....



  8. Top | #6

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    March 2010
    شماره عضویت
    284
    نوشته
    13,820
    تشکر
    35,203
    مورد تشکر
    35,963 در 11,458
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    kabotar. پاسخ : ╬♥╬ به مناسبت سالروز ورود آزادگان سرفراز به میهن اسلامی ╬♥╬



    نه تنها استقامت آزادگان در اردوگاه های دژخیمانه رژیم بعث، بلکه صبر و پایداری خانواده های این عزیزان ستودنی است. عرصه پر برکت دفاع مقدس، صحنه حضور مردان وزنان با ایمانی بود که با پیروی از تعالیم عالیه اسلام وتحت رهبری حکیمانه حضرت امام خمینی (ره) توانستند حماسه ای به یادماندنی و جاودان از خود به یادگار بگذارند.


    آزادگان دلاور و سرافراز با الهام از مکتب انسان ساز اسلام و سیره ائمه اطهار و با درس گرفتن از زندگی انقلابی و حماسه ساز حضرت زینب (س) که اسوه صبر و پایداری بود ، توانستند دوران دشوار اسارت را پشت سر نهند و شکوه مقاومت و سرافرازی را بر صحیفه درخشان ایران اسلامی ثبت کنند . بی شک سال ها محرومیت این سرو قامتان تاریخ باعث شد که آنان امروز بیش از هر فرد دیگری در مسیر سبز موفقیت گام بردارند و الگو، اسوه و افتخار میهن خویش باشند.





    رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار با هزاران تن از اقشار مختلف مردم در تاریخ 27 مرداد ماه 1377 در بخشی از سخنان خود كه به مناسبت سالروز بازگشت آزادگان سرافراز به میهن اسلامى ایراد شد، فرمودند: "ایستادگى و مقاومت آزادگان سرافراز ما در طول سالهاى سخت اسارت، ملت ایران را روسفید و سربلند كرد و ما بازگشت پیروزمندانه آنان به میهن اسلامى را حادثه‏اى مى‏دانیم كه دست قدرت الهى آن را رقم زد.
    مقام معظم رهبری : " ایستادگى و مقاومت آزادگان سرافراز ما در طول سالهاى سخت اسارت، ملت ایران را روسفید و سربلند كرد ... بنا بر این یكایك ملت ایران باید این خاطره و خاطرات شبیه آن را زنده نگهدارند و آنها را قدر بدانند.

    بنا بر این یكایك ملت ایران باید این خاطره و خاطرات شبیه آن را زنده نگهدارند و آنها را قدر بدانند ... بهترین، فداكارترین، پاكترین، با اخلاص‏ترین و ارزشمندترین فرزندان یك ملت، كسانى هستند كه در مواقع سختى، فداكارى مى‏كنند، از خود ایستادگى نشان مى‏دهند و از آبروى كشور، استقلال و هویت ملى خویش دفاع مى‏كنند و اینها در ایران اسلامى، همان جوانان فداكارى هستند كه با ایستادگى در مقابل دشمن، براى ملت خود افتخار و سربلندى به ارمغان آوردند ... هر كشور و ملتى كه چنین جوانانى داشته باشد، كشور و ملتى سرافراز خواهد بود؛ زیرا هیچ قدرت جهانى نمى‏تواند به او زور بگوید و یا سرنوشت او را به دست بگیرد. بنا بر این همه ملت ایران وظیفه دارند كه همواره تشكر قلبى و زبانى خود را از عناصر فداكار و ایثارگر ابراز كنند."
    منبع :
    1- WWW.HAMSHAHRI.NET
    2- WWW.IRIB.IR
    3- WWW.KHAMENEI.IR


    ویرایش توسط نرگس منتظر : 16-08-2013 در ساعت 22:48
    امضاء





    خیلی ازیـــــــــــــخ کردن های ما ازســـــــــــــرما نیســـــــــــــت…
    لحـــــــــــــن بعضــــــــــــــیها
    زمســــــــــــتونیــــــ ـــــه …
    ----------------------------------------------------------------

    به یکدیگر دروغ نگوییم......

    آدم است ....

    باور می کند،

    دل میبندد....


  9. تشكرها 6


  10. Top | #7

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن اهل بیت علیهم السلام
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    143
    نوشته
    21,044
    صلوات
    4413
    دلنوشته
    5
    اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍاَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک
    تشکر
    45,361
    مورد تشکر
    50,598 در 16,233
    وبلاگ
    15
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پاسخ : ╬♥╬ به مناسبت سالروز ورود آزادگان سرفراز به میهن اسلامی ╬♥╬

    طرح آزادسازی اسرا از کجا شروع شد؟

    هنگامی كه رزمندگان اسلام در زمستان سال 65 پشت دیوارهای بصره رسیدند قطعنامه 598 مطرح و در سال 1366 به تصویب سازمان ملل متحد گردید.ایران در محتوای قطعنامه نكات مثبت و منفی آن را مورد تأمل قرار داد بنابراین در اولین موضع‌گیری نه آن را رد كرد، نه پذیرفت.

    در 27 تیرماه سال 1367 پذیرش قطعنامه 598 از طرف امام راحل اعلام گردید. عراق پذیرش قطعنامه را به منزله ضعف ایران تلقی كرد و با همدستی منافقین بار دیگر اقدام به تجاوزگری نمود. مرصاد عملیاتی بود كه در پاسخ به تجاوزگری منافقین در عملیات فروغ جاویدان آنان طراحی شده و فروغ دشمن به افول انجامید.
    رزمندگان اسلام به تعرضات عراق و منافقین در اوائل مرداد 67 پاسخ محكمی دادند و آنها را به كام مرگ فرو بردند.
    عراق دریافت كه در تحلیل دچار خطا شده است. صدام در 17 مرداد 67 به ناگزیر آتش‌بس را پذیرفت و اعلام آمادگی كرد كه وارد مذاكره شود.

    شورای امنیت سازمان ملل متحد در 18 مرداد 67 قطعنامه 619 را تصویب كرد و به موجب آن گروه ناظران نظامی ایران و عراق و سازمان ملل (یونیماك) كه حدود 400 نفر از 25 ملیت مختلف تشكیل شده بود در مرزهای دو كشور ایران و عراق مستقر شدند.
    پی‌گیری‌ها و مذاكرات فیمابین دو كشور دنبال می‌شد تا اینكه در 26 رمضان 1410 برابر اوائل اردیهبشت 69 صدام رئیس جمهور وقت عراق طی نامه‌ای خطاب به رهبر معظم انقلاب اسلامی و هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور وقت خواستار مذاكرات در راستای صلح شده و پیشنهاد كرد كه روز عید مبارك فطر ملاقات مستقیم در یك كشور ثالث مثل عربستان انجام گیرد.
    هاشمی رفسنجانی در پاسخ نوشت «ما مصممیم كه در راه صلح همانند دوران دفاع، اعتماد مردم را به همراه داشته باشیم» و پیشنهاد داد قبل از تماس رؤسای دو كشور نماینده‌ای از سوی طرفین در كشوری ثالث وارد مذاكره‌ شوند و درباره آنچه باید انجام گیرد گفت‌وگو كرده تا زمینه تصمیم‌نهایی را فراهم سازد.
    باب مكاتبات باز شد و ادامه یافت تا اینكه در تاریخ 69.5.17 ایران طی نامه‌ای بر معاهده 1975 تأكید كرد.

    عراق در پاسخ طی نامه‌ای در 23 مرداد 69 آنرا پذیرفت و نوشت:
    «مبادله‌ فوری و همه جانبه اسرای جنگ به هر تعدادی كه در عراق و ایران به سر می‌برند و این را از طریق مرزهای زمینی و از راه خانقین - قصرشیرین و راههای دیگری كه مورد توافق قرار می‌گیرد صورت خواهد گرفت و ما آغازگر این اقدام خواهیم بود و از روز جمعه 1990.8.17 [برابر 26 مرداد 1369] به آن مبادرت خواهیم كرد.»
    در 26مردادماه اولین گروه اسرای جنگی كه در واقع آزادگان در اسارت ما بودند آزاد شده و به آغوش ملت بازگشتند. تمامی مردم ایران این پیروزی را جشن گرفته و شور و هیجانی در خانواده‌ها و محله‌ها ایجاد شده بود.

    در تاریخ 27 مرداد 69 رئیس جمهور ایران خطاب به صدام نوشت:
    «اعلام پذیرش مجدد معاهده 1975 از سوی شما تبدیل آتش‌بس موجود به صلح دائم و پایدار را هموار ساخت»
    در این ایام آزادگان به آغوش خانواده‌ها باز گشته و ملت ایران با استقبال گرم آنان را تا در منزلشان همراهی كرده و به یكدیگر تبریك می‌گفتند.
    در عین حال آزادگان از دو موضوع، غم‌زده بودند یكی رحلت امام راحل (ره) و دیگری شهادت و مفقود بودن برخی یاران خود به خصوص برخی از آزادگانی كه به شهادت رسیده بودند. آنان در اولین دیدار با رهبر معظم انقلاب اسلامی در شعاری پرمفهوم و احساسی ضمن اعلام بیعت با ایشان از غیبت پیر سفر كرده زبان به شكوه گشوده و فریاد برآوردند كه: «ای سید حسینی كو رهبرم خمینی». این سخن اشك را بر چشمان همگان جاری می‌ساخت، آنان همچنین شعار «ای اهل حرم میر و علمدار نیامد، سقای حسین سرور سالار نیامد علمدار نیامد.» را در این دیدار سر دادند.
    منبع : فارس



    ویرایش توسط نرگس منتظر : 16-08-2013 در ساعت 22:48
    امضاء


  11. Top | #8

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن اهل بیت علیهم السلام
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    143
    نوشته
    21,044
    صلوات
    4413
    دلنوشته
    5
    اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍاَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک
    تشکر
    45,361
    مورد تشکر
    50,598 در 16,233
    وبلاگ
    15
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پاسخ : ╬♥╬ به مناسبت سالروز ورود آزادگان سرفراز به میهن اسلامی ╬♥╬

    لبخند در اسارت



    ادبیات اردوگاهی معمولاً شامل دو فصل كلی است، یكی در میدان‌های جنگ می‌گذرد تا هنگامی كه سرباز به اسارت درآید، دیگری شروع زندگی اردوگاهی است.

    از اسیران ایرانی حدود یكصد و بیست عنوان كتاب منتشر شده است و جالب اینكه در كمتر كتابی است كه ما با لایه‌ای از طنز و خنده‌ روبه‌رو نباشیم.

    یک روانپزشک اتریشی كه به اسارت آلمان‌ها درآمده بود می‌گوید: «به دوستان خود یاد داده بودم تاهر روز چند موضوع خنده‌دار پیدا كنند و در موقع استراحت این موضوع را بگویند تا بخندیم.»
    جمله «یاد داده بودم» نشان دهنده نوعی نیاز جدی است و از طرف دیگر التزام دارد كه حتماً این كار صورت گیرد. در اردوگاه نگهداری اسیران ایرانی خنده جرم تلقی می‌شد و مثل اعمال ممنوعه مستوجب عقوبت بود. این سؤال پیش می‌‌‌آید كه در این خنده چه رازی است كه اسیر جنگی ایرانی به خاطر آن تنبیه می‌شود؟

    منصور علی‌پور یكی از اسیران آزاد شده شیرازی در كتاب «بیست و پنج خاطره از آزادگان شیراز» می‌گوید:

    «یک روز یک سرباز عراقی از یكی از بچه‌ها پرسید: چرا می‌خندی؟ او جواب داد: من نخندیدم، سرباز عراقی از من پرسید: او نخندید، من هم گفتم:
    نه نخندید. او واقعاً نخندیده بود. دوباره پرسید: او خندید یا نه؟ من هم قسم خوردم كه او نخندید. سرباز عراقی اول آن بنده خدا را با كابل زد و بعد هم من تا چند دقیقه زیر ضربات كابل بودم.»
    این‌گونه برخوردها به ما سرنخ ‌هایی می‌دهد.
    هدف نگهبانان عراقی غلبه بر روح اسیر ایرانی بود، یعنی تبدیل یک انسان به یک كالبد تا بتوانند بر آن تسلط داشته باشند. در اینجا خندیدن یعنی زنده بودن، یعنی گفتن به سرباز عراقی كه من هنوز یک كالبد نشده‌ام.
    در چنین شرایطی حتی اسیر ایرانی اراده می‌كند كه بخندد و این یک تقابل جدی با عراقی‌ها است. جنگی كه در آن بیشتر روح و روان درگیر است تا جسم، و به همین دلیل اسیر ایرانی برای خندیدن هم برنامه‌ریزی می‌كند.

    به نمونه‌ هایی از این نوع خندیدن اراده‌ای اشاره می‌كنم:

    امضاء

  12. تشكرها 3


  13. Top | #9

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن اهل بیت علیهم السلام
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    143
    نوشته
    21,044
    صلوات
    4413
    دلنوشته
    5
    اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍاَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک
    تشکر
    45,361
    مورد تشکر
    50,598 در 16,233
    وبلاگ
    15
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پاسخ : ╬♥╬ به مناسبت سالروز ورود آزادگان سرفراز به میهن اسلامی ╬♥╬



    خواب دیدن ممنوع!

    شب هنگام بود که یکی از برادران آسایشگاه از خواب پرید. سرباز عراقی هم که پشت در بود، بلافاصله داد زد:
    چی بود؟
    آن برادر گفت: هیچی، خواب دیدم! سرباز عراقی اسم او را پرسید و روی یک برگه کاغذ نوشت.

    فردای آن روز به سراغ آن بنده خدا آمدند و سایر برادران آزاده را هم جمع کردند و از او پرسیدند: شما به چه حقی خواب دیده‌اید؟!
    برادر اسیرمان گفت: دست خودم نبود، خواب می‌دیدم که از خواب پریدم! درجه‌دار عراقی که عصبی و ناراحت بود، با حالتی تهدیدآمیز گفت:‌

    از این به بعد احدی حق خواب دیدن ندارد و اگر هم خواب دید، حق ندارد وسط خواب بپرد!
    با اعلام دستور جدید، یعنی «خواب دیدن ممنوع!»

    همه بچه‌ها خندیدند و تا مدت‌ها بعد هم این موضوع اسباب تفریح و سرگرمی ما بود.








    ویرایش توسط نرگس منتظر : 16-08-2013 در ساعت 22:49
    امضاء


  14. Top | #10

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن اهل بیت علیهم السلام
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    143
    نوشته
    21,044
    صلوات
    4413
    دلنوشته
    5
    اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍاَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک
    تشکر
    45,361
    مورد تشکر
    50,598 در 16,233
    وبلاگ
    15
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    امضاء


صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi