احساس مسئولیت
فقر نمىتواند مانع راه ازدواج گردد، بلکه چه بسا ازدواج سبب غنا و بىنیازى مىشود. دلیل آن هم با دقت روشن مىشود؛
زیرا انسان تا مجرد است، احساس مسئولیت نمىکند؛ نه ابتکار و نیرو و استعداد خود را به اندازه کافى براى کسب درآمد مشروع بسیج مىکند و نه به هنگامى که درآمدى پیدا کرد، در حفظ و بارورساختن آن مىکوشد و به همین دلیل، افراد مجرد غالباً خانه به دوش و تهى دستاند. اما بعد از ازدواج، شخصیت انسان تبدیل به یک شخصیت اجتماعى مىشود و خود را شدیداً مسئول حفظ همسر و آبروى خانواده و تأمین وسائل زندگى فرزندان آینده مىبیند. بنابراین، تمام هوش و ابتکار و استعداد خود را به کار مىگیرد و در حفظ درآمدهاى خود و صرفه جویى تلاش مىکند و در مدت کوتاهى مىتواند بر فقر چیره شود.
به بیانى دیگر، مگر نه آنکه احتیاج ما باعث اختراع است، احساس مسئولیت نیز انگیزهاى نیرومند است که در وجود انسان نهاده شده است. همانا روزىِ خدا در زمین نهفته شده و توانمندیهاى انسان در وجود خود او نهفته است. وقتى این توانمندیها شکفته شود، روزىِ خدا نیز با امید و نیازمندى و به وسیله سعى و کوشش بیرون خواهد آمد.
و از اینجاست که در روایتى از پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله آمده است:
«مَنْ تَرَکَ التَّزْوِیجَ مَخَافَةَ الْعَیْلَةِ فَقَدْ أَسَاءَ ظَنَّهُ بِاللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ؛ هر کس امر ازدواج را از بیم مخارج عائلهمندى ترک کند، همانا به خداوند گمان بد برده است.»