نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1

موضوع: قصه مداد رنگی

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    عضو آشنا
    تاریخ عضویت
    August 2010
    شماره عضویت
    644
    نوشته
    39
    تشکر
    80
    مورد تشکر
    98 در 32
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض قصه مداد رنگی

    مداد رنگی ها مشغول بودند ... به جز مداد سفید ... هیچ کسی به او کار نمی داد . همه می گفتند: تو به هیچ دردی نمی خوری . یک شب که همه مداد رنگی ها در سیاهی ورق گم شده بودند ، مداد سفید تا صبح کار کرد. ماه کشید ، مهتاب کشید و آنقدر ستاره کشید که کوچک و کوچکتر شد .صبح توی جعبه مداد رنگی ها جای خالی او با هیچ رنگی پر نشد ...






  2. تشكرها 3

    نرگس منتظر (22-08-2012), خادمه زینب کبری(س) (03-09-2010), عهد آسمانى (28-01-2011)

  3.  

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi