نجیگرایی در ادیان(زرتشت، یهود، مسیحیت) *
چکیده
اصولاً اعتقاد به دوره آخرالزمان و انتظار منجی (فتوریسم) عقیدهای است که در کیشهای آسمانی؛ یهود، زرتشت، مسیحیت و مدعیان نبوت عموماً و دین مقدس اسلام خصوصاً، به مثابه یک اصل مسلّم، مورد قبول واقع شده است. شور و التهاب انتظار موعود آخرالزمان، در تاریخ پرفراز و نشیب این ادیان موج میزند.
یهودیان، مسیحیان و زرتشتیان در سراسر تاریخ محنتبار خود هرگونه خواری و شکنجه را به این امید بر خود هموار کردهاند که روزی «مسیحا» و یا «سوشیانت» خواهد آمد. در این مقاله سعی بر این است تا ضمن بررسی سیر اندیشه و اعتقاد به ظهور منجی در هر یک از ادیان فوق، به مشترکات آن اشاره نموده تا گامی هرچند کوچک در تقریب ادیان برداریم.
واژههای کلیدی: انتظار، زرتشت، یهود، مسیح، سوشیانت، منجیگرایی، مهدویت.
پیشینه بحث منجیگرایی
در باب پیشینه تاریخی مهدویت بیان شده که علیرغم تاریخ بسیار طولانی آیین مزدیسنا، اگر تاریخ تولد زرتشت را قرن هفتم پیش از میلاد بدانیم، باید گفت که دین یهود پیشتر موضوع موعود آخرالزمان را وعده داده و اخبار زرتشت پیرامون این مطلب تازه نیست. اما در باب تاریخ و چگونگی تولد زرتشت اختلافات بسیاری وجود دارد و برخی حتی دوران حیات وی را تا یازده هزار سال قبل از میلاد ذکر کردهاند. به این لحاظ، آیین مزدیسنا در طرح مسئله موعود آخرالزمان میتواند بر دین یهود و البته اسلام پیشی گیرد. به هر صورت میتوان زرتشت را، حداقل در ایران، پیشگام اندیشه موعود آخرالزمان دانست و این را از موهبات آیین وی قلمداد نمود. در برابر، آیین اسلام که از پیشینه کمتری برخوردار است، در این زمینه وارث سایر ادیان مطرحکننده بحث مهدویت قرار میگیرد. البته اسلام در موضع خودش، هم وامگیرنده این تفکر، هم مصلح و هم تکاملبخش آن بوده؛ اما این واقعیت انکارناپذیر است که اندیشه منجی آخرالزمان، زمانی توسط اسلام مطرح گردید که حداقل سه آیین عمده مزدیسنا، یهود و مسیحیت به تفصیل در مورد آن آگاهی داده بودند. از این رو، اسلام به نوعی در این مورد تصدیق کننده محسوب میشود نه مبدع.