مى گويم :
در تشويق به شانه كردن ، اخبار بسيارى از اهل بيت (ع ) وارد، و در كتابهاى كافى و الفقيه و جز اينها نقل شده است :
در كافى (974) به سند خود از ابى الحسن موسى بن جعفر(ع ) روايت است كه درباره قول خداوند: (( خذوا زينتكم عند كل مسجد )) (975) فرموده است : ((از جمله اينهاست شانه كردن براى هر نمازى .))
و نيز از آن حضرت روايت شده است : ((شانه كردن وبا را ميان مى برد، و امام صادق (ع ) شانه اى در مسجد داشت كه به هنگام فراغ در نماز با آن شانه مى كرد.)) (976)
و نيز فرموده است : ((با عاج شانه كنيد كه آن وبا را برطرف مى كند.)) (977)
و نيز: ((هنگامى كه سر و محاسنت را شانه كردى آن را بر سينه ات بكش ، زيرا اين كار غم و وبا را از ميان مى برد.)) (978)
از امام صادق (ع ) نقل است : ((جامه پاكيزه دشمن را زبون مى كند، و ماليدن روغن فقر را از ميان مى برد، و شانه زدن سر وبا را برطرف مى كند.)) پرسيدند وبا چيست ؟ فرمود: ((تب است ، و شانه زدن محاسن دندانها را محكم مى كند.)) (979) در روايت ديگرى ((وبا)) (980) بانون ذكر شده كه به معناى ضعف است .
از آن حضرت (ع ) درباره روغندان و شانه كه از استخوان فيل ساخته شده پرسيدند، فرمود: ((باكى نيست .)) (981)
و شايسته است به هنگام شانه زدن بگويد: (( اللهم سرح عنى الهموم و الغموم و وحشه الصدور و وسوسه الشيطان )) چنان كه از امام صادق (ع ) روايت شده است . (982)
و چون از آن فارغ شد بگويد: (( سبحان من زين الرجال باللحى و النساء بالذوائب . ))
درباره تشويق بر خضاب كردن نيز اخبار بسيارى از اهل بيت (ع ) وارد شده است . در كتاب من لا يحضره الفقيه آمده است : حسن بن جهم بر ابى الحسن امام موسى بن جعفر(ع ) وارد شد، در حالى كه آن حضرت با رنگ سياه خضاب كرده بود، به او فرمود: ((خضاب كردن را پاداشى است و با خضاب و آمادگى خداوند بر عفت زنان مى افزايد، و زنان عفت را به سبب آن كه شوهرانشان آمادگى را ترك كردند رها ساختند.))؛ وى عرض كرد: به ما رسيده كه حنا انسان را مسن تر نشان مى دهد. فرمود: ((كدام چيز پيرى را مى فزايد؟ انسان روز بروز پيرتر مى شود.))
محمد بن مسلم از ابى جعفر امام باقر(ع ) درباره خضاب كردن پرسيد، امام فرمود: ((پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم خضاب مى كرد، و اين موى اوست كه نزد ماست .))
روايت شده است كه در سر و محاسن پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم هفده موى سپيد بود.
و نيز روايت است كه پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و حسين بن على (ع ) و ابوجعفر محمد بن على (ع ) با وسمه خضاب مى كردند. و على بن الحسين (ع ) با حنا و وسمه خضاب مى فرمود.
امام صادق (ع ) فرموده است : ((خضاب با رنگ سياه مايه انس زنان و ترس دشمنان است .))
و نيز درباره قول خداوند متعال : (( و اعدوا لهم ما استطعتم من قوة )) (983) فرمود: از جمله آنها خضاب كردن با رنگ سياه است . مردى بر پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم وارد شد كه محاسنش را زرد كرده بود، به او فرمود: ((چه خوب است اين )) سپس بعد از مدتى بر آن حضرت وارد شد در حالى كه ريشش را با حنا قرمز كرده بود، پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم تبسمى كرد و فرمود: ((اين از آن بهتر است )) پس از مدت ديگر دوباره نزد پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم آمد، و ريشش را رنگ سياه زده بود، پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم خنديد، و به او فرمود: ((اين از هر دو بهتر است .))
گفته اند: ائمه (ع ) با وسمه خضاب مى كردند، و خضاب با رنگ زرد خضاب ايمان ، و با حنا (قرمز) رنگ اسلام ، و با رنگ سياه خضاب اسلام و ايمان و نور است .
پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم به على (ع ) فرمود: ((يك درهم براى خضاب خرج كردن بهتر از هزار درهم است كه در غير آن در راه خدا خرج شود. و در آن چهارده خصلت است : بادى را كه در گوشهاست دفع مى كند؛ چشم را جلا مى دهد؛ بيخ بينى را نرم مى كند؛ دهن را خوشبو مى سازد؛ لثه ها را محكم مى گرداند؛ بيمارى و ضعف را از ميان مى برد؛ وسوسه هاى شيطان را كم مى كند؛ فرشتگان بدان خوشحال ، مؤ منان شاد و كافران به سبب آن خشمگين مى شوند؛ خضاب زينت و آرايش است ؛ بوى خوش است ؛ نكير و منكر از آن شرم مى كنند، و در قبر مايه برائت و خلاصى است .)) (984)
بيشتر اين اخبار با اسناد معتبر در كتاب كافى نيز روايت شده است . (985)
در كتاب مذكور به سند صحيح از عمر بن يزيد روايت شده كه گفته است ابوعبدالله (ع ) فرمود: ((زنهار كه محاسنت از خضاب خالى باشد، چه اين فقر و بيچارگى است .)) (986)
و به سند خود از حنص اعور نقل مى كند كه گفته است : از اباعبدالله (ع ) درباره خضاب ريش و سر پرسيدم كه آيا آن سنت است ، فرمود: ((آرى )) عرض كردم : امير مؤ منان (ع ) خضاب نمى كرد، فرمود: ((آنچه مانع آن حضرت شده بود گفتار پيامبر خدا بود كه : اين (محاسن ) را از آن خون (سر) خضاب خواهى كرد.)) (987)