دلیل وحدت وجود
كلامِ شِبْليّ بغداديّ پيرامون توحيد
و در علوّ مقام توحيد و عظمت فناي در آن ، كه آنرا مرتبة اخيره در شرح عبارت خواجه يافتيم ، شيخ عارف شِبْليّ بغداديّ رحمة الله عليه فرموده است:
مَنْ أجابَ عَنِ التَّوْحيدِ بِعِبارَةٍ فَهُوَ مُلْحِدٌ ، وَ مَنْ أشارَ إلَيْهِ بِإشارَةٍ فَهُوَ زِنْديقٌ ، وَ مَنْ أوْمَي إلَيْهِ فَهُوَ عابِدُ وَثَنٍ ، وَ مَنْ نَطَقَ فيهِ فَهُوَ غافِلٌ ، وَ مَنْ سَكَتَ عَنْهُ فَهُوَ جاهِلٌ ، وَ مَنْ وَهَمَ أنَّهُ (إلَيْهِ) واصِلٌ فَلَيْسَ لَهُ حاصِلٌ ، وَ مَنْ ظَنَّ أنَّهُ (مِنْهُ) قَريبٌ فَهُوَ (عَنْهُ) بَعيدٌ ، وَ مَنْ (بِهِ) تَواجَدَ فَهُوَ (لَهُ) فاقِدٌ .
وَ كُلُّ ما مَيَّزْتُموهُ بِأوْهامِكُمْ وَ أدْرَكْتُموهُ بِعُقولِكُمْ في أتَمِّ مَعانيكُمْ ، فَهُوَ مَصْروفٌ مَرْدودٌ إلَيْكُمْ ؛ مُحْدَثٌ مَصْنوعٌ مِثْلُكُمْ ! [18] [19]
«كسيكه دربارة توحيد ، با عبارتي جواب از آن دهد مُلحِد است ، و كسيكه با اشارتي بسوي آن اشاره نمايد زنديق است ، و كسيكه به سويش ايماء كند پرستندة بت است ، و كسيكه در آن لب بگشايد و سخن گويد غافل است ، و كسيكه از آن سكوت كند جاهل است ، و كسيكه پندارد به سويش واصل گشته است براي او حاصلي نميباشد ، و كسيكه گمان نمايد او به آن نزديك است از آن دور است ، و كسيكه بنظر خود آنرا وجدان كند فقدان آنرا كرده است .
و تمام چيزهائي را كه شما با افكار و انديشههاي خودتان تشخيص ميدهيد و با عقلهايتان در تمامترين و كاملترين معاني كه در نظرتان وجود دارد ادراك مينمائيد ، آن چيز بازگشته و ردّ شدة به سوي خود شما ميباشد ؛ آن چيز حادث و مصنوعي است همانند خود شما!»