صفحه 2 از 40 نخستنخست 12345612 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 399

موضوع: *^*شرح چهل حديث امام خميني رحمت الله عليه *^*

  1. Top | #11

    عنوان کاربر
    مدیر افتخاری
    تاریخ عضویت
    May 2010
    شماره عضویت
    378
    نوشته
    9,715
    تشکر
    5,211
    مورد تشکر
    11,680 در 5,265
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پاسخ : *^*شرح چهل حديث امام خميني رحمت الله عليه *^*


    نـام كـتـاب :
    چـهـل حديث

    نام نويسنده :
    امام خمينى سلام الله عليه

    مقدمه ناشر
    چهل حديث يكى ديگر از آثار ضمير فيض پذير عارف و عالم ربانى ، حضرت امام خمينى سـلام الله عـليـه ، اسـت . مـعـظـم له ايـن كـتـاب را در شـرح و بـيـان چهل حديث از احاديث موروث از معصومان نگاشته اند. سنت اربعين نويسى از قديم الايام در ميان علماى دين معمول بوده است ، و حضرت امام نيز براى مسلوك داشتن سنت سلف بـر عهده گرفته بودند كه كتابى در اين زمينه تصنيف كنند. مطاوى كتاب همه در تفحص از حقيقت اخبارى از پيشوايان معصوم دين و سرشار از تذكرات اخلاقى و نكات عرفانى و حكمى است .
    اربـعـين (چهل حديث ) عنوان كتابهايى است كه معمولا در بردارنده 40 حديث است ؛ يـا آنـكـه 40 بـاب اسـت در حديث . تاءليف اربعينيات ظاهرا از قرن چهارم هجرى مـعـمـول شـده و در كـتـابـهـاى عـربـى بـه كـتـب الاربـعـينيات معروف است . بناى اربـعـينيات حديث مشهورى است كه در طرق كثير روايت شده ، و آن حديث چنين است : من حفظ على امتى اءربعين حديثا فى اءمردينها، بعثه الله تعالى يوم القيامة فى زمرة الفقهاء و العـلمـاء. كسانى همچون ابوبكر كلاباذى (وفات 380) و ابو عبدالرحمن سلمى و ابو نـعـيـم اصـفـهـانـى و شـيـخ بـهايى ، و غير ايشان در اين باب تاءليف كرده اند، و هر يك اربعين خود را به قصدى پرداخته اند، مثلا يكى احاديث مربوط به توحيد، و يكى احاديث دربـاره زهـد و نـسـك و مـواعظ، و ديگرى احاديث در باب عبادات را جمع كرده ؛ مانند اربعين حـاوى 40 حديث از طريق اهل بيت نبوت از شيخ بهايى ، كه ابن خاتون ، از علماى شيعه و از شـاگـردان شـيـخ ، بـر آن شـرح نـوشـتـه اسـت . اربـعـيـن مـجـلسـى دوم ، شـرحـى مـفـصـل بـه عـربـى بر 40 حديث كه تقريرات درسى مجلسى است . يا كتاب الاربعين از شـهـيـد اول كـه مـشـتـمل است بر 40 حديث ، بدون شرح و توضيح ، و بيشتر احاديث آن در باب عبادات است . يا اربعين نورالدين عبدالرحمن جامى كه حاوى 40 حديث و ترجمه منظوم آنهاست .
    كـتـاب حاضر در اصل تقريرات امام خمينى ، قدس الله روحه ، بوده است كه مضامين آن را در مـدرسـه فـيـضـيـه و ملا صادق در قم براى شاگردان خود ايراد فرموده بودند؛ سپس تـصـمـيـم گـرفـتند كتابى در همين زمينه تاءليف كنند، و اين كتاب را در 1358 ه‍ ق . به پايان آوردند.
    33 حـديـث از احـاديث اين دفتر مربوط به اخلاقيات و مهلكات و منجيات ، و 7 حديث آخر در بـاب اعـتـقـادات و معارف است .روش معظم له در توضيح احاديث چنين است كه ابتدا حديث را نقل مى كنند؛ سپس آن را به فارسى ترجمه مى كنند؛ و آن گاه كلمات اصلى حديث ، و گاه غـالب تـعبيرات و كلمات آن ، را شرح و معنا مى كنند، و در معناى حديث متعرض نكته اى كه در شـرح حـديـث سـودمـند است مى شوند؛ و پس از فراغ از شرح تعبيرات و اصطلاحات و تـمـهـيـدات لازم ، بـه شـرح مـتـن مـى پـردازنـد، و طـى چـنـد فصل شرح حديث را به پايان مى برند.


    امضاء



    جهان در حسرت آيينه مانده ست

    گرفتار غمي ديرينه مانده ست

    شب سردي ست بي تو بودن ما

    بگو تا صبح چند آدينه مانده ست؟



  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #12

    عنوان کاربر
    مدیر افتخاری
    تاریخ عضویت
    May 2010
    شماره عضویت
    378
    نوشته
    9,715
    تشکر
    5,211
    مورد تشکر
    11,680 در 5,265
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پاسخ : *^*شرح چهل حديث امام خميني رحمت الله عليه *^*


    هـمـان طـور كـه در بـالا يـاد شـد، 33 حـديـث اول مـربـوط بـه مـسـائل اخـلاقـى اسـت . در اين قسمت وجهه همت مصنف بزرگوار كتاب اين است كه تمويهات نـفـس را آشكار كنند و مفاسد هر يك از ذمايم اخلاقى همچون كبر، ريا، غضب و حسد، را شرح دهند و در خلال مطالب مواعظى درج كنند كه در بازداشت نفس از معصيت سودمند قرار گيرد. در هـر بـاب آيـاتى از كلام آسمانى استشهاد كرده اند و گهگاه از سخنان ارباب ضماير پـاك نـيـز اسـتـفـادت جـسـتـه انـد كـه در بـيـن آنـان در درجـه اول مـعـلم روحـانـى و ارجـمـنـد خود ايشان ، مرحوم شاه آبادى ، است كه در زمان تاءليف اين كتاب در قيد حيات بوده اند.
    چـنـانـكـه گـفـتـه شـد، آنچه در شرح اين روايات مطمح و مطرح نظر معظم له بوده بيدار سـاخـتـن خـوانـنـده و تـنـبـه دادن بـه اوسـت كـه از مـبـاشـرت لذات دسـت بـردارد و مـباشر اعـمـال صـالح گردد، و با طى طريق سلوك خود را از صفات بد و ناپسند مبرا سازد، تا بـه فـيـض هـدايـت نـايـل گـردد و بـا ايـمـان درسـت و عمل پاكيزه خداى خويش را ملاقات كند. مصنف بزرگوار كه معلم بزرگ اخلاق بوده اند در ايـن ابواب بياناتى عالى و قوى و مؤ ثر دارند كه در شدت تاءثير و نفوذ در قلب مى توان گفت كه در وقت تحرير مطالب سر ايشان از عالم قدس فايض بوده است .
    7 حـديـث آخـر كـتـاب در شـرح مـطـالبـى اسـت كـه از سـنـگـيـنـتـريـن و در عـيـن حـال عـاليـتـريـن و نـفـيـسـتـريـن مـطـالب و مـبـاحـث عـرفـانـى مـحـسـوب اسـت . مـبـاحـثـى از قـبـيـل جـبر و تفويض عرفانى ، بحث ذات و و اسماء و صفات حق تعالى ، شناخت بارى و آفرينش آدم بر صورت او، و مانند آن . اين احاديث را كه همه بنيه و جنبه عرفانى دارند و هـر يـك از مـستندات محكم عارفان است طبعا معظم له به مذاق عرفان تفسير كرده اند؛ اما در جـاى خـود مـتـذكـر شده اند كه حمل اين روايات و آيات بر معانى عرفانى به سائقه ذوق شـخـصـى نـبـوده و بـر طـبـق اهـواى كـسـان تفسير نكرده اند؛ بلكه اينها معارفى است كه اصـحـاب حـال و اربـاب عـلوم افاضى ، با معيارى كه همان ضمير صافى بر خوردار از فـيـض هـدايـت ايـشـان اسـت ، بـه دسـت داده انـد. و در عـيـن حـال كـلام الهـى را مـنزه از كنه يابى دانسته اند و علم آن را مخصوص انبيا و ائمه شمرده انـد. حـضـرت امـام خـمـينى در عرفان نظرى محض بوده اند و در شرح اين احاديث به طرح مباحث نفيس ‍ عرفانى پرداخته اند، اما چنانكه فرموده اند همه جا توجه داشته اند كه عقايد غـيـر مـسـتـفـاد از شـرع را در شـرح خـويـش ‍ وارد نسازند و بر وفق منهج مستقيم شرع گام بردارند، و گاه به تناسب به ايرادات اهل قشور نيز پاسخ گفته اند.
    اهل عرفان و نظر پايه عالى و مايه ارجمند اين كتاب را مى شناسند. براى آنان اين كتاب نـيـاز بـه مـعـرفـى نـدارد. بـراى غـيـر آنـان نـيـز مـقـالاتـى معجل عهده دار باز نمودن همه نفايس اين اثر نتواند بود.
    كـتـاب چهل حديث پيش از اين (و پس از پيروزى انقلاب اسلامى ) به چند صورت به چاپ رسيد. يك بار 4 حديث از آن همراه با شرح در انتشارات اطلاعات چاپ شد. سپس انتشارات طـه (در قـزويـن ) آن را مـنـتشر ساخت . و مركز نشر فرهنگى رجا نيز آن را بار ديگر به چـاپ رساند. امتياز مهم چاپ حاضر بر ساير چاپها مقابله دقيق با دو نسخه موجود
    (1) و اصـلاح اغـلاطـى اسـت كه در چاپهاى ديگر وجود دارد؛ به اضافه ويرايش فنى مطابق آيـيـن و پـاراگـراف بـندى صحيح ، و ترجمه عبارات و رواياتى كه در متن ترجمه نشده اسـت ، و اعـراب گـذارى همه عبارات عربى . همچنين فهارس مختلف كه براى كتاب تنظيم شـده و ارجـاعـات بـه مـآخـذ و مـنابع كه همچون دو كتاب ديگر چاپ مؤ سسه تنظيم و نشر آثـار امـام (سـر الصـلوة و آداب الصـلوة ) تـا حـد مـقـدور دقـيـق بـه عمل آمده است .
    بـهـتـريـن درودهـاى مـا نـثـار روح پـر فـتـوح امـام خـمـيـنـى (س )، بـر پـا كـنـنـده نـظـام عدل و حق ، و راهگشاى تلاشگران راستى و رستگارى باد.

    مؤ سسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى (س )

    امضاء



    جهان در حسرت آيينه مانده ست

    گرفتار غمي ديرينه مانده ست

    شب سردي ست بي تو بودن ما

    بگو تا صبح چند آدينه مانده ست؟


  4. Top | #13

    عنوان کاربر
    مدیر افتخاری
    تاریخ عضویت
    May 2010
    شماره عضویت
    378
    نوشته
    9,715
    تشکر
    5,211
    مورد تشکر
    11,680 در 5,265
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پاسخ : *^*شرح چهل حديث امام خميني رحمت الله عليه *^*


    مقدمه
    بـسـم الله الرحـمن الرحيم الحمدلله رب العالمين ، و الصلاة على محمد و آله اجمعين ، و لعنة الله على اعدائهم الى يوم الدين .
    خـداونـدا، آيـنـه دل را به نور اخلاص روشنى بخش ؛ و زنگار شرك و دوبينى را از لوح دل پـاك گـردان ؛ و شـاهـراه سـعـادت و نـجـات را بـه ايـن بـيـچـارگان بيابان حيرت و ضـلالت بـنـما؛ و ما را به اخلاق كريمانه متخلق فرما؛ و از نفحات و جلوه هاى خاص خود كـه مـخـتـص اوليـاء درگـاه اسـت مـا را نـصـيـبـى ده ؛ و لشـكـر شـيـطـان و جـهـل را از مـملكت قلوب ما خارج فرما؛ و جنود علم و حكمت و رحمان را به جاى آنها جايگزين كـن ؛ و ما را با حب خود و خاصان درگاهت از اين سراى درگذران ؛ و در وقت مرگ و بعد از آن با ما با رحمت خود رفتار فرما؛ و عاقبت كار ما را با سعادت قرين كن ؛ بحق محمد و آله الطاهرين ، صلوات الله عليهم اءجمعين .
    و بـعـد، ايـن بـنـده بـى بـضـاعـت ضـعـيـف مـدتـى بـود بـا خـود حـديـث مـى كـردم كـه چـهـل حـديـث از احـاديـث اهل بيت عصمت و طهارت ، عليهم السلام ، كه در كتب معتبره اصحاب و علماء، رضوان الله عليهم ، ثبت است ، جمع آورى كرده ، و هر يك را به مناسبت شرحى كند كـه با حال عامه مناسبتى داشته باشد، و از اين جهت آن را به زبان فارسى نگاشته كه فـارسـى زبـانـان نـيـز از آن بـهـره بـرگـيـرنـد؛ شـايـد، ان شـاءالله ، مشمول حديث شريف ختمى مرتبت ، صلى الله عليه و آله ، شوم كه فرموده است :
    من حفظ على امتى اربعين حديثا ينتفعون بها بعثه الله يوم القيمة فقيها عالما(2) .
    تـا بحمدالله و حسن توفيقه موفق به شروع آن شدم

    و از خداى تعالى توفيق اتمام مى طلبم . انه ولى التوفيق .
    امضاء



    جهان در حسرت آيينه مانده ست

    گرفتار غمي ديرينه مانده ست

    شب سردي ست بي تو بودن ما

    بگو تا صبح چند آدينه مانده ست؟


  5. Top | #14

    عنوان کاربر
    مدیر افتخاری
    تاریخ عضویت
    May 2010
    شماره عضویت
    378
    نوشته
    9,715
    تشکر
    5,211
    مورد تشکر
    11,680 در 5,265
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پاسخ : *^*شرح چهل حديث امام خميني رحمت الله عليه *^*


    الحديث الاول
    حديث اول
    اخـبـرنـى اجـازة ، مـكاتبة و مشافهة (3) عدة من المشايخ العظام و الثقات الكرام منهم الشـيـخ العـلامـة المـتـكـلم الفـقـيـه الاصـولى الاديـب المـتـبـحـر الشـيـخ مـحـمـد رضـا آل العـلامـة الوفى الشيخ محمد تقى الاصفهانى (4) ـ ادام الله توفيقه ـ حين تشرفه بـقـم الشـريـف ، و الشـيـخ العـالم الجـليـل المـتعبد الثقة الثبت الحاج شيخ عباس القمى (5) ـ دام تـوفـيـقـه ـ كـلا هما عن المولى العالم الزاهد العابد الفقيه المحدث الا ميرزا حـسـيـن النـورى (6) ـ نـورالله مـرقـده الشريف ـ عن العلامة الشيخ مرتضى الانصارى (7) ، قـدس الله سـره . و مـنهم السيد السند الفقيه المتكلم الثقه العين الثبت العلامة السـيـد مـحـسـن الامـيـن العـامـلى ،(8) ادام الله تـاءيـيـداتـه ، عن الفقيه العلام ، صاحب المـصنفات العديدة السيد محمد بن هاشم الموسوى الرضوى الهندى ،(9) المجاور فى النـجـف الاشـرف حـيـا و مـيـتا، قدس الله سره ، عن العلامة الانصارى . و منهم السيد العالم الثـقـة الثبت السيد ابوالقاسم الدهكردى الاصفهانى ،(10) عن السيد السند الامجد الا ميرزا محمد هاشم الاصفهانى ،(11) قدس سره ، عن العلامة الانصارى (و لنا طرق اخرى غير منتهية الى الشيخ تركناها) عن المولى الافضل احمد النراقى ،(12) عن السيد مهدى المـدعـو بـبـحـر العـلوم صـاحـب الكـرامـات ،(13) رضـوان الله عـليـه ، عـن اسـتـاد الكـل الاقـا مـحـمـد بـاقـر البـهـبـهـانـى ،(14) عـن والده الاكـمـل مـحـمـد اكـمـل ،(15) عـن المـولى مـحـمد باقر المجلسى ،(16) عن والده المحقق المـولى مـحـمـد تـقـى المـجـلسـى ،(17) عـن الشيخ المحقق البهائى ،(18) عن والده الشيخ حسين ،(19) عن الشيخ زين الدين الشهير بالشهيد الثانى ،(20) عن الشيخ عـلى بـن عـبـد العـالى المـيـسـى ،(21) عن الشيخ شمس الدين محمد بن الموذن الجزينى ،(22) عـن الشـيـخ ضياء الدين على ،(23) عن والده الحائز للمرتبتين الشيخ شمس الديـن مـحمد بن مكى ،(24) عن الشيخ ابى طالب محمد فخر المحققين ،(25) عن والده آيـة الله الحـسن بن مطهر العلامة الحلى ،(26) عن الشيخ ابى القاسم جعفر بن الحسن بن سعيد الحلى المحقق على الاطلاق ،(27) عن السيد ابى على فخار بن المعد الموسوى ،(28) عـن الشـيـخ شـاذان بن جبرئيل القمى ،(29) عن الشيخ محمد بن ابى القاسم الطـبـرى ،(30) عـن الشيخ ابى على الحسن ،(31) عن والده شيخ الطائفه ابى جعفر مـحـمـد بن الحسن الطوسى (32) جامع التهذيب و الاستبصار، عن امام الفقهاء و المتكلمين الشـيـخ ابـى عـبـدالله مـحـمـد بـن مـحـمـد بن نعمان الشيخ المفيد،(33) عن شيخه رئيس المـحـدثـيـن الشـيـخ ابـى جـعـفـر مـحـمد بن على بن الحسين بن موسى بن بابويه القمى (34) صـاحـب كـتـاب مـن لايـحـضـره الفـقيه ، عن الشيخ ابى القاسم جعفر بن قـولويـه ،(35) عـن الشـيخ الاجل ثقة الاسلام محمد بن يعقوب الكلينى (36) صاحب الكـافـى ، عـن عـلى بـن ابـراهـيـم ،(37) عـن ابـيه ،(38) عن النوفلى ،(39) عن السـكونى ،(40) عن ابى عبدالله ، عليه السلام : ان النبى ، صلى الله عليه و آله ، بـعـث سـريـة فـلمـا رجـعـوا قال : مرحبا بقوم ، قضوا الجهاد الاصغر، و بقى عليهم الجهاد الاكـبـر. فـقـيـل : يـا رسـول الله مـا الجـهـاد الاكـبـر؟ قال : جهاد النفس .(41)



    امضاء



    جهان در حسرت آيينه مانده ست

    گرفتار غمي ديرينه مانده ست

    شب سردي ست بي تو بودن ما

    بگو تا صبح چند آدينه مانده ست؟


  6. Top | #15

    عنوان کاربر
    مدیر افتخاری
    تاریخ عضویت
    May 2010
    شماره عضویت
    378
    نوشته
    9,715
    تشکر
    5,211
    مورد تشکر
    11,680 در 5,265
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پاسخ : *^*شرح چهل حديث امام خميني رحمت الله عليه *^*


    ترجمه :
    سـكـونى از حضرت ابى عبدالله الصادق ، عليه السلام ، حديث كند كه فرمود: همانا پـيـغـمـبـر، صـلى الله عـليه و آله ، فرستاد لشكرى را. پس چون كه برگشتند فرمود: آفـريـن بـاد بـه گروهى كه به جاى آوردند جهاد كوچك را، و به جاى ماند بر آنها جهاد بزرگ . گفته شد اى پيغمبر خدا چيست جهاد بزرگ ؟ فرمود: جهاد نفس است .
    شـرح السـريـة قـطـعـة مـن الجـيـش . يـقـال : خـيـر السـرايـا اربـع مـائة رجل .(42) باقى الفاظ روايت معلوم است .
    بدان كه انسان اعجوبه اى است داراى دو نشئة و دو عالم : نشئه ظاهره ملكيه دنيويه كه آن بـدن او اسـت ؛ و نشئه باطنه غيبيه ملكوتيه كه از عالم ديگر است . و نفس او، كه از عالم غـيـب و مـلكوت است ، داراى مقامات و درجاتى است كه به طريق كلى گاهى تقسيم كرده اند آن را بـه هـفـت قـسـمـت ،(43) و گـاهى به چهار قسمت ،(44) و گاهى به سه قسمت ،(45) و گـاهـى بـه دو قـسـمت .(46) و از براى هر يك از مقامات و درجات آن جنودى اسـت رحـمـانـى و عـقـلانى ، كه آن را جذب به ملكوت اعلى و دعوت به سعادت مى كنند، و جـنـودى اسـت شـيـطانى و جهلانى كه آن را جذب به ملكوت سفلى و دعوت به شقاوت مى كـنـنـد. و هـميشه بين اين دو لشكر جدال و نزاع است ، و انسان ميدان جنگ اين دو طايفه است : اگـر جـنود رحمانى غالب شد، انسان از اهل سعادت و رحمت است و در سلك ملائكه منخرط، و در زمـره انـبـيـا و اوليـا و صـالحـيـن مـحـشـور اسـت ، و اگـر جـنـود شـيـطـانـى و لشـكـر جـهـل غالب آمد، انسان از اهل شقاوت و غضب است ، و در زمره شياطين و كفار و محرومين محشور اسـت . و چـون در ايـن اوراق بناى تفصيل نيست ، به بعضى مقامات نفس اشاره كرده و وجوه سـعـادت و شـقـاوت آن را اجمالا بيان نموده ، كيفيت جهاد نفس را در آن مقام بيان مى كنيم . ان شاءالله .



    امضاء



    جهان در حسرت آيينه مانده ست

    گرفتار غمي ديرينه مانده ست

    شب سردي ست بي تو بودن ما

    بگو تا صبح چند آدينه مانده ست؟


  7. Top | #16

    عنوان کاربر
    مدیر افتخاری
    تاریخ عضویت
    May 2010
    شماره عضویت
    378
    نوشته
    9,715
    تشکر
    5,211
    مورد تشکر
    11,680 در 5,265
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پاسخ : *^*شرح چهل حديث امام خميني رحمت الله عليه *^*


    مقام اول : نشئه ملك و ظاهر
    فصل ، اشاره به مقام اول نفس
    بدان كه مقام اول نفس و منزل اسفل آن ، منزل ملك و ظاهر و دنياى آن است ، كه اشعه و انـوار غـيـبـيـه آن در ايـن بـدن مـحـسوس و بنيه ظاهره تابيده و او را زندگانى عرضى بـخـشـيـده و در ايـن بدن كرده ، و ميدان جنگ آن همين بدن است ، و قواى ظاهره آن ، لشكر آن اسـت كـه در اقاليم سبعه ملكيه ، يعنى گوش و چشم و زبان و شكم و فرج و دست و پا، بسط پيدا كرده . و تمام اين قواى منتشره در اين ممالك سبعه در تحت تصرف نفس است به مقام وهم ، زيرا كه وهم سلطان قواى ظاهره و باطنه نفس است . پس اگر وهم حكومت نـمـود در آنـهـا بـه تـصرف خود يا شيطان ، اين قوا جنود شيطان گردند و مملكت در تحت سـلطـنـت شـيـطـان واقـع شـود، و لشـكـر رحـمـان و جـنـود عـقل مضمحل گردند و شكست خورده رخت از نشئه ملك و دنياى انسان دركشند و هجرت نمايند، و مـمـلكـت خـاص بـه شـيـطـان گـردد. و اگـر وهـم در تـحـت تـصـرف عـقـل و شـرع در آنـهـا تـصـرف نـمـايـد و حـركـات و سـكـنـات آنـهـا در تـحـت نـظـام عـقـل و شرع باشد، مملكت رحمانى و عقلانى شود و شيطان و جنودش از آن رخت بربندند و دامن در كشند. پس جهاد نفس كه جهاد بزرگ است ، و از كشته شدن در راه حق تعالى بالاتر اسـت ، در ايـن مـقام عبارت است از غلبه كردن انسان بر قواى ظاهره خود، و آنها را در تحت فرمان خالق قرار دادن ، و مملكت را از لوث وجود قواى شيطان و جنود آن خالى نمودن است .



    امضاء



    جهان در حسرت آيينه مانده ست

    گرفتار غمي ديرينه مانده ست

    شب سردي ست بي تو بودن ما

    بگو تا صبح چند آدينه مانده ست؟


  8. Top | #17

    عنوان کاربر
    مدیر افتخاری
    تاریخ عضویت
    May 2010
    شماره عضویت
    378
    نوشته
    9,715
    تشکر
    5,211
    مورد تشکر
    11,680 در 5,265
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پاسخ : *^*شرح چهل حديث امام خميني رحمت الله عليه *^*


    فصل ، در تفكر است
    بـدان كـه اول شـرط مـجـاهـده بـا نـفـس و حـركت به جانب حق تعالى تفكر است . و بعضى از علماى اخلاق آن را در بدايات در مرتبه پنجم قرار داده اند.(47) و آن نيز در مقام خود صحيح است .
    و تـفـكـر در ايـن مـقام عبارت است از آنكه انسان لااقل در هر شب و روزى مقدارى ـ ولو كم هم بـاشـد ـ فـكر كند در اينكه آيا مولاى او كه او را در اين دنيا آورده و تمام اسباب آسايش و راحـتـى را از بـراى او فـراهـم كـرده ، و بـدن سـالم و قـواى صـحـيحه ، كه هر يك داراى منافعى است كه عقل هر كس را حيران ميكند. به او عنايت كرده ، و اين همه بسط بساط نعمت و رحـمـت كـرده ، و از طـرفـى هـم ايـن هـمـه انـبـيـا فـرسـتـاده ، و كـتـابـهـا نـازل كرده و راهنماييها نموده و دعوتها كرده ، آيا وظيفه ما با اين مولاى مالك الملوك چيست ؟ آيـا تـمـام اين بساط فقط براى همين حيات حيوانى و اداره كردن شهوت است كه با تمام حـيـوانـات شـريـك هـستيم ، يا مقصود ديگرى در كار است ؟ آيا انبياء كرام و اولياء معظم و حـكـمـاى بـزرگ و عـلمـاى هـر مـلت كـه مـردم را دعـوت بـه قـانـون عقل و شرع مى كردند و آنها را از شهوات حيوانى و از اين دنياى فانى پرهيز مى دادند با آنـهـا دشـمـن داشـتـنـد و دارنـد، يـا راه صـلاح مـا بـيـچـاره هـاى فـرو رفـتـه در شهوات را مثل ما نمى دانستند؟
    اگـر انـسـان عـاقل لحظه اى فكر كند مى فهمد كه مقصود از اين بساط چيز ديگر است ، و منظور از اين خلقت عالم بالا و بزرگترى است ، و اين حيات حيوانى مقصود بالذات نيست . و انـسـان عـاقـل بـايـد در فـكـر خـودش بـاشـد، و بـه حال بيچارگى خودش رحم كند و با خود خطاب كند: اى نفس شقى كه سالهاى دراز در پى شـهـوات عـمـر خـود را صـرف كـردى و چـيزى جز حسرت نصيبت نشد، خوب است قدرى به حـال خـود رحم كنى ، از مالك الملوك حيا كنى ، و قدرى در راه مقصود اصلى قدم زنى ، كه آن مـوجـب حيات هميشگى و سعادت دائمى است ، و سعادت هميشگى را مفروش به شهوات چند روزه فـانى ، كه آن هم به دست نمى آيد حتى با زحمتهاى طاقت فرسا. قدرى فكر كن در حـال اهـل دنيا از سابقين تا اين زمان كه مى بينى . ملاحظه كن زحمتهاى آنها و رنجهاى آنها در مقابل راحتى آنها چقدر زيادتر و بالاتر است ، در صورتى كه براى هر كس هم راحتى و خوشى پيدا نمى شود. آن انسانى كه در صورت انسان و از جنود شيطان است و از طرف او مـبـعـوث اسـت و تـو را دعـوت بـه شـهوات مى كند و مى گويد زندگانى مادى را بايد تـامـيـن كـرد، قـدرى در حـال خود او تاءمل كن ، و قدرى او را استنطاق كن ببين آيا خودش از وضعيت راضى است ؟ يا آنكه خودش مبتلا است مى خواهد بيچاره ديگرى را هم مبتلا كند؟
    و در هـر حـال از خـداى خـود با عجز و زارى تمنا كن كه تو را آشنا كند و وظايف خودت كه بايد منظور شود ما بين تو و او. و اميد است اين تفكر كه به قصد مجاهده با شيطان و نفس امـاره اسـت ، راه ديـگـرى بـراى تـو بـنـمـايـانـد و مـوفـق شـوى بـه منزل ديگر از مجاهده .


    امضاء



    جهان در حسرت آيينه مانده ست

    گرفتار غمي ديرينه مانده ست

    شب سردي ست بي تو بودن ما

    بگو تا صبح چند آدينه مانده ست؟


  9. Top | #18

    عنوان کاربر
    مدیر افتخاری
    تاریخ عضویت
    May 2010
    شماره عضویت
    378
    نوشته
    9,715
    تشکر
    5,211
    مورد تشکر
    11,680 در 5,265
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پاسخ : *^*شرح چهل حديث امام خميني رحمت الله عليه *^*


    فصل ، در عزم است
    مـنـزل ديـگـر كـه بـعـد از تـفـكـر از بـراى انـسـان مـجـاهـد پـيـش مـى آيـد، مـنـزل عـزم اسـت . (و ايـن غـيـر از اراده است كه شيخ ‌الرئيس (48) در اشارات آن را اول درجات عارفين دانسته .)(49)
    بـعـضـى از مـشـايـخ مـا، اءطـال الله عمره ، مى فرمودند كه عزم جوهره انسانيت و ميزان امتياز انسان است ، و تفاوت درجات انسان به تفاوت درجات عزم او است .
    و عزمى كه مناسب با اين مقام است عبارت است از بناگذارى و تصميم بر ترك معاصى ، و فعل واجبات ، و جبران آنچه از او فوت شده در ايام حيات ، و بالاخره عزم بر اينكه ظاهر و صـورت خـود را انـسـان عـقـلى و شـرعـى نـمـايـد كـه شـرع و عـقـل بـه حـسب ظاهر حكم كنند كه اين شخص ، انسان است . و انسان شرعى عبارت از آن است كـه مـوافـق مـطـلوبـات شـرع رفـتـار كـنـد، و ظـاهـرش ظـاهـر رسـول اكـرم ، صلى الله عليه و آله ، باشد، و تاءسى به آن بزرگوار بكند در جميع حـركـات و سـكنات و در تمام افعال و تروك . و اين امرى است بس ممكن ، زيرا كه ظاهر را مثل آن سرور كردن امرى است مقدور هر يك از بندگان خدا.
    و بـدان كـه هـيچ راهى در معارف الهيه پيموده نمى شود مگر آنكه ابتدا كند انسان از ظاهر شـريـعت . و تا انسان متاءدب به آداب شريعت حقه نشود، هيچيك از اخلاق حسنه از براى او بـه حـقـيـقـت پيدا نشود، و ممكن نيست كه نور معرفت الهى در قلب او جلوه كند و علم باطن و اسرار شريعت از براى او منكشف شود. و پس از انكشاف حقيقت و بروز انوار معارف در قلب نـيـز مـتـاءدب بـه آداب ظـاهـره خـواهـد بـود. و از ايـن جـهـت دعـوى بـعـضـى بـاطـل اسـت كـه بـه ترك ظاهر. علم باطن پيدا شود. يا پس از پيدايش آن به آداب ظاهره احـتـيـاج نباشد. و اين از جهل گوينده است به مقامات عبادت و مدارج انسانيت . و شايد موفق شدم به بيان بعضى از آن در اين ورقه ها، انشاءالله تعالى .

    امضاء



    جهان در حسرت آيينه مانده ست

    گرفتار غمي ديرينه مانده ست

    شب سردي ست بي تو بودن ما

    بگو تا صبح چند آدينه مانده ست؟


  10. Top | #19

    عنوان کاربر
    مدیر افتخاری
    تاریخ عضویت
    May 2010
    شماره عضویت
    378
    نوشته
    9,715
    تشکر
    5,211
    مورد تشکر
    11,680 در 5,265
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پاسخ : *^*شرح چهل حديث امام خميني رحمت الله عليه *^*


    فصل ، اهميت عزم در ترك معاصى و انجام تكاليف
    اى عـزيـز، بـكـوش تـا صـاحب عزم و داراى اراده شوى ، كه خداى نخواسته اگر بى عزم از اين دنيا هجرت كنى ، انسان صورى بيمغزى هستى كه در آن عالم به صورت انـسـان مـحـشور نشوى ، زيرا كه آن عالم محل كشف باطن و ظهور سريره است . و جرئت بر مـعـاصى كم كم انسان را بى عزم مى كند، و اين جوهر شريف را از انسان مى ربايد. استاد مـعـظم ما، دام ظله ، مى فرمودند بيشتر از هر چه گوش كردن به تغنيات سلب اراده و عزم از انسان مى كند.
    پـس اى بـرادر، از مـعـاصـى احـتراز كن ، و عزم هجرت به سوى حق تعالى نما، و ظاهر را ظـاهـر انـسـان كـن ، و خـود را در سـلك اربـاب شـرايـع داخـل كـن ، و از خـداونـد تـبـارك و تـعـالى در خـلوات بـخـواه كـه ترا در اين مقصد همراهى فـرمـايـد، و رسـول اكـرم ، صـلى الله عـليـه و آله ، و اهـل بـيت او را شفيع قرار ده كه خداوند به توفيق عنايت فرمايد و از تو دستگيرى نمايد در لغـزشـهـايـى كه در پيش دارى ، زيرا كه انسان در ايام حيات لغزشگاههاى عميقى دارد كـه مـمـكن است در آن واحد به پرتگاه هلاكت چنان افتد كه ديگر نتواند از براى خود چاره بـكـنـد، بـلكـه در صـدد چـاره جـويـى هـم بـرنـيـايـد ، بـلكـه شـايـد شـفـاعت شافعين هم شامل حال او نشود. نعوذبالله منها.



    امضاء



    جهان در حسرت آيينه مانده ست

    گرفتار غمي ديرينه مانده ست

    شب سردي ست بي تو بودن ما

    بگو تا صبح چند آدينه مانده ست؟


  11. Top | #20

    عنوان کاربر
    مدیر افتخاری
    تاریخ عضویت
    May 2010
    شماره عضویت
    378
    نوشته
    9,715
    تشکر
    5,211
    مورد تشکر
    11,680 در 5,265
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پاسخ : *^*شرح چهل حديث امام خميني رحمت الله عليه *^*


    فصل ، در مشارطه و مراقبه و محاسبه است
    و از امورى كه لازم است از براى مجاهد، مشارطه و مراقبه و محاسبه است . مشارطه آن اسـت كـه در اول روز مثلا با خود شرط كند كه امروز برخلاف فرموده خداوند تبارك و تعالى رفتار نكند. و اين مطلب را تصميم بگيرد. و معلوم است يك روز خلاف نكردن امرى اسـت خـيـلى سـهـل ، انسان مى تواند به آسانى از عهده برآيد. تو عازم شو و شرط كن و تـجـربـه نـمـا بـبـيـن چقدر سهل است . ممكن است شيطان و جنود آن ملعون بر تو اين امر را بزرگ نمايش دهند، ولى اين از تلبيسات آن ملعون است ، او را از روى واقع و قلب لعن كن ، و اوهام باطله را از قلب بيرون كن ، و يك روز تجربه كن ، آن وقت تصديق خواهى كرد.
    و پـس از ايـن مـشارطه ، بايد وارد مراقبه شوى . و آن چنان است كه در تمام مدت شـرط. مـتـوجـه عـمـل بـه آن بـاشـى ، و خـود را مـلزم بـدانـى بـه عمل كردن به آن ، و اگر خداى نخواسته در دلت افتاد كه امرى را مرتكب شوى كه خلاف فـرمـوده خـداسـت ، بدان كه اين از شيطان و جنود اوست كه مى خواهند تو را از شرطى كه كـردى بـاز دارنـد. بـه آنـهـا لعـنـت كـن و از شـر آنـهـا بـه خـداونـد پـنـاه بـبـر، و آن خيال باطل را از دل بيرون نما، و به شيطان بگو كه من يك امروز با خود شرط كردم كه خـلاف فرمان خداوند تعالى نكنم ، ولى نعمت من سالهاى دراز است به من نعمت داده ، صحت و سـلامـت و امنيت مرحمت فرموده و مرحمتهايى كرده كه اگر تا ابد خدمت او كنم از عهده يكى از آنها برنمى آيم سزاوار نيست يك شرط جزئى را وفا نكنم . اميد است انشاءالله شيطان طرد شود و منصرف گردد و جنود رحمان غالب آيد. و اين مراقبه با هيچ يك از كارهاى تو، از قبيل كسب و سفر و تحصيل و غيرها، منافات ندارد.
    و بـه هـمـيـن حال باشى تا شب كه موقع محاسبه است . و آن عبارت است از اينكه حـساب نفس را بكشى در اين شرطى كه با خداى خود كردى كه آيا به جا آورد، و با ولى نـعـمـت خـود در ايـن معامله جزئى خيانت نكردى ؟ اگر درست وفا كردى ، شكر خدا كن در اين توفيق و بدان كه يك قدم پيش رفتى و مورد نظر الهى شدى ، و خداوند انشاءالله تو را راهـنـمايى مى كند در پيشرفت امور دنيا و آخرت ، و كار فردا آسانتر خواهد شد. چندى به اين عمل مواظبت كن ، اميد است ملكه گردد از براى تو به طورى كه از براى تو كار خيلى سـهـل و آسـان شـود، بلكه آن وقت لذت مى برى از اطاعت فرمان خدا و از ترك معاصى در هـمـين عالم ، با اينكه اينجا عالم جزا نيست لذت مى برد و جزاى الهى اثر مى كند و تو را ملتذ مى نمايد.
    و بدان كه خداى تبارك و تعالى تكليف شاق بر تو نكرده و چيزى كه از عهده تو خارج اسـت و در خـور طـاقت تو نيست بر تو تحميل نفرموده ، لكن شيطان و لشكر او كار را بر تـو مـشـكل جلوه مى دهند. و اگر خداى نخواسته در وقت محاسبه ديدى سستى و فتورى شده در شـرطـى كـه كـردى ، از خـداى تعالى معذرت بخواه و بنا بگذار كه فردا مردانه به عمل شرط قيام كنى . و به اين حال باشى تا خداى تعالى ابواب توفيق و سعادت را بر روى تو باز كند و تو را به صراط مستقيم انسانيت برساند.


    امضاء



    جهان در حسرت آيينه مانده ست

    گرفتار غمي ديرينه مانده ست

    شب سردي ست بي تو بودن ما

    بگو تا صبح چند آدينه مانده ست؟


صفحه 2 از 40 نخستنخست 12345612 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

فـــطـــرت كـــمـــال طـــلبـــى, فـقـر و غـنـا و اصـلاح حال مؤ منين, فـرشتگان بالهاى خويش را براى طالب علم فرش كنند, فـضـل عـالم بـر عـابـد, فوايد قوه غضبيه, فرق بين منزل تفكر و تذكر, فرق بين تفويض و توكل و ثقه, فرق بين توكل و رضاست, فرق بين رجا و غرور, فراغت وقت و قلب در عبادت, فضيلت مسواك, فضيلت نماز شب, فضيلت گريه, فضيلت بيدارى شب, فضيلت تفكر, فضيلت شكر از طريق نقل, فضيلت صدقه, قـــرب فـــرايـــض, قلب منافق و فرق آن با قلب مؤ من, قلب مؤ من ازهر است, قرب نـوافـل و نـتـيـجـه آن, قصور ممكن از قيام به عبادت حق, كلام معتزله و اشاعره و مذهب حق, كلام شهيد ثانى رحمه الله در باب غیبت, كيفيت وقوع شر در قضاى الهى, كيفيت اجراى حق خيرات و شرور را به دست بندگان, كيفيت تعلق علم حق بر معلومات, لقاء الله و كيفيت آن, لميت موازنه خوف و رجا, مـعـنـاى صـبـر, مـعنى امتحان و نتيجه آن, مفاسد كبر, مفاسد حسد, مفاسد حظوظ دنیوی در قلب, مفاسد خيانت, مفاسد دروغ, مفاسد عصبيت, مقام اول نفس, مقسوم بودن رزق, مكايد شيطان از روى ميزان است, منشاء عجب, ميزان صفات ثبوتيه و سلبيه, مؤ من بر طريق مستقيم است, مبادى محاسن اخلاق و مساوى آن, محاسبه, مذمت افراط (در) غضب, مراتب نفاق, مراتب حضور قلب, مراتب عجب, مراد از اءعرفوا الله بالله, مراد از عدم توصيف حق, مسئله جبر و تفويض, مشارطه مراقبه, معنى فطرت, معنى ترتيل, معنى حب و بغض حق تعالى, معنى سمع و بصر حق, معناى ابتلاء و امتحان حقتعالى, معالجه مفاسد اخلاقيه, معانى توكل و درجات آن, معاد از فطريات است, مغرور ساختن شيطان انسان را به رحمت واسعه حق, نقل كلام حكما در تقسيم اوصاف حق, چگونگى نسبت آن به ذات مقدس حق تعالى, چگونگى شكر, نتيجه استغفار, نتايج صبر, نشئه باطن و ملكوت, نشانه هاى فريبكار جاه طلب, نشانه هاى صاحبان عقل و فقه, نشانه تام بودن ذكـر, نشاءت وجودى انسان, هر يك از خير و شر متعلق ايجاد و خلقت گردند و كيفيت آن, وجه حصر قلوب, وخامت امر ريا, يـاد خـدااز طرف بـنـده سـبـب یاد کردن خداست بنده را, پيروى شهوات مانع تحصيل مقدمات معنوى, آدم مـــظـــهـــر تـــام الهـــى, آداب قرائت, انـــســـان در ابـــتـــداء امـــر حـيـوابالفعل است, اندراج بسيارى از علوم ذل علوم سه گانه, انسان عارف را دو نظر است, اهل فساد نيز گاهى عجب به فساد مى كنند, اهميت عزم در ترك معاصى و انجام تكاليف, اولی بودن ترك غيبت در موارد جايز, ايمان به وصف نيايد, ابتلاى انبياء به امراض جسمانى, ابطال جبر, احاديث در باب عبادت پيامبر(ص ), احاديث در ذكر مفاسد مراء, احاطه قيومى حق تعالى, اخلاص بعد از عمل, اخلاص در قرائت, اختلاف مردم در حفظ حضور حق, اركان توبه, اسارت شهوت منشاء همه اسارتهاست, استحباب سه روز روزه در هر ماه, استغفار سكنه آسمان و زمين براى طالب علم, اسرار صدقه, اشاره اجماليه به احكام فطريات, بيان شاه آبادى ره در معناى آيه محكمه, بيان صلاة وسطى, براى اسماء حق دو مقام است, بزرگى گناه غيبت و تبعات آن, بعضى قواى باطنيه, تفكر, تفكر ممنوع و مرغوب در ذات حق, تفكر در مصنوع, تفكر در احوال نفس, تفرغ براى عبادت موجب غناى قلب شود, تفسير آيات سوره حديد تا عليمبذات الصدور, تفسير توبه نصوح, تفسير سوره مباركه توحيد, تقوى, تقواى عامه, تقسيم قلوب راجع به چه چيز است, تمام موجودات را علم و حيات است, تنبيه علمى براى قلع ماده ريا, توجيه نسبت ابتلا به حق تعالى, توجيه ديگر از حديث تردید, توجيهاتى است كه از نسبت ترديد به حق شده, توحيد حق و ديگر صفات او فطرى است, تاءثير حظوظ دنيويه در قلب, تحقيق خير و شر, تذکر, ترغيب به اصلاح قلب, تشخيص احكام فطرت, تطبيق حديث نبوى با علوم سه گانه, تعداد هواهاى نفسانيه, تعريف اخلاص, تعريف غيبت, جلوگيرى انبيا از اطلاق طبيعت, حـــق تـــعـــالى ســـؤ ال نـشـود از آنـچـه بـكـنـد, حـزن و شـك و سـخـط،, حقيقت ورع و مراتب آن, حقيقت امانت, حقيقت بهشت و جهنم, حقيقت توبه, حقيقت شكر, حالات قلوب, حث بر عبادات و ترك معاصى, حديث رفع, حرام بودن استماع غيبت, خـشـيـت و نـيـت صـادقـه لازمه صـواب عمل, خوف از حق تعالى, دقت امر ريا, دنيا دار ثواب و عقاب حق تعالى نيست, در بيان بعض اقسام نفاق است, در بيان بعضى از موجبات كبر, در بيان درجات كبر, در بيان علاج تكبر, در بعض مكايد شيطان, در توجيه عرفانى از آيه شريفه 2 فتح, در حقيقت دنيا ی مذمومه, در حقيقت ريا, در سبب اصلى تكبر, درجات صبر, دشوارى توبه و جبران معاصى, دعوت به اخلاص, ذكر بعض احاديث در فضيلت ذكر خدا, ذم اتـــبـــاع هـــواى نـــفـــس, ذم اتباع هوى, ذم طـــول امـــل, رفع يد در نماز و تقليب آن, روح و راحت در يقين و رضا ست, ريا و درجات آن, ريا در اخلاق و ملكات باطنى, ريا در اعمال, ريا در عقايد, ريشه فسادهاى اخلاقی, راه تحصيل حضور قلب, رابطه حسد و تكبر, رجحان طلب رزق, سفر پر خطر و ضرورت زاد و راحله, سلوك طريق علم وسلوك طريق جنت, سِرّ رفع يدين, سبب زياد شدن حب دنيا, سر اختلاف انبيا در نبوت, شدت ابتلاء انبياء و اوصياء و مؤ منين, شدت بليات روحيه تابع شدت ادراك است, شرايط توبه, صـبر نتيجه حريت از قيد نفس, صورت ملكوتى نفاق, صورت ملكوتيه عصبيت, صبر اهل معرفت, ضبط خيال موازنه, ضررهاى اجتماعى غيبت, طول امل موجب نسيان آخرت است, عـــشـــق جـــبـــلّى بـه جميل مطلق, علم قبل از ايجاد, علم به حقيقت اسماء و صفات ممكن نيست, علم غير از ايمان است, علما ورثه انبيا, علوم مناسب با نشئات وجودی, علوم مناسب با اين نشاءت, علامتهاى صحت يقين, علاج مفاسد اخلاقى, علاج موبقه غیبت, علاج نفاق, علاج وسوسه, علاج عملى حسد, علاج غضب به قلع اسباب آن, علاج غضب در حال اشتعال آن, عينيت صفات حق با ذات است, عبادت در جوان تاءثير كند, عدد نوافل, عزم, عصبيت هاى اهل علم, غفلت از حق انتكاس قلب است

نمایش برچسب‌ها

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi