صفحه 1 از 45 1234511 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 444

موضوع: دانش نامه احاديث پزشكى

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    55
    نوشته
    7,121
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    اللهم عجل لولیک الفرج
    تشکر
    1,515
    مورد تشکر
    4,040 در 2,087
    دریافت
    6
    آپلود
    8

    پیش فرض دانش نامه احاديث پزشكى

    منبع : http://www.ghadeer.org
    نام نويسنده : محمد محمدى رى شهرى
    نام مترجم : دكتر حسين صابرى

    پيش گفتار
    اهميت پزشكى
    در حوزه علوم بشرى ، پزشكى ، سرآمد همه دانش هاست ؛ چرا كه فلسفه ساير علوم ، بهره ورى انسان از مواهب زندگى است و اين هدف ، جز در پرتو سلامت جسم و جان ، ميسر نيست .(1) از اين رو، امام باقر (عليه السلام ) مى فرمايد:
    واعلم اءنه لا علم كطلب السلامة ، ولا سلامة كسلامة القلب .(2)
    بدان كه نه هيچ دانشى چون جستن سلامت است و نه هيچ سلامتى چون سلامت دل .
    اين سخن ، به روشنى نشان مى دهد كه از نگاه اسلام ، طب روان ، ارجمندتر از طب تن ، و طب تن ، ارزشمندتر از ساير علوم است . اين حديث نبوى نيز بدين معنا اشاره دارد كه مى فرمايد:
    العلم علمان : علم الاديان و علم الاءبدان .(3)
    دانش بر دو گونه است : دانش دين ها و دانش بدن ها.
    طبابت ، كار خداوند است
    قرآن كريم ، از ابراهيم خليل (عليه السلام ) نقل مى كند كه فرمود:
    واذا مرضت فهو يشفين .(4)
    و چون بيمار شوم ، او (خداوند) شفايم مى دهد.
    اين سخن ، بدين معنا است كه طبابت ، كار خداوند متعال است و طبيب واقعى اوست .(5)
    خداوند است كه خواص درمانى را در داروها نهاد و در نظام آفرينش ، براى هر دردى دارويى آفريد(6) و به انسان ، استعداد شناخت دردها و داروها و چگونگى درمان آنها را عنايت كرد و بدين سان ، او را مظهر نام هاى ((طبيب )) و ((شافى )) خود، قرار داد، چنان كه پيامبران الهى نيز (براى درمان بيمارى هاى جان ) مظهر اين نام هاى مقدس هستند. امام على (عليه السلام )، در توصيف پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) مى فرمايد:
    طبيب دوار بطبه ، قد اءحكم مراهمه ، واءحمى مواسمه ، يضع ذلك حيث الحاجة اليه ، من قلوب عمى ، وآذان صم ، واءلسنة بكم . متتبع بدوائه مواضع الغفلة ، ومواطن الحيرة .(7)
    طبيبى بود كه طبابت را بر بالين بيماران مى برد، مرهم را درست بر جايى كه بايد، مى نهاد و آن جا كه بايسته بود، داغ مى نشاند. او اين همه را بدان جا مى رساند كه نيازمندش بود: دل هاى بى فروغ ، گوش هاى ناشنوا و زبان هاى ناگويا. با درمان خويش ، منزلگاه هاى بى خبرى و جايگاه هاى سرگشتگى انسان را مى جست .
    بنابراين ، از نگاه اسلام ، طبيب و دارو خواه براى روح (جان / روان )، و خواه براى تن (بدن / جسم )، تنها نقش يك واسطه را در نظام حكيمانه آفرينش ‍ ايفا مى كنند و درمان كننده ، فقط خداوند متعال است .


    امضاء
    خدایا...
    خسته ام از همه چیز...
    ...از فصول عاشقانه ام که بهاری ندارد
    خسته اماز اینکه دیگر دعاهایم اجابت نمی شوند
    نمی دانم در چنین راهی کجا می توانم آرامشم را بیابم
    خدایا...شنیده ام که مومنانت نمازشان را به درگاهت می آورند
    من ناتوانی ام را به درگاهت آورده ام .می پذیری؟

  2. تشكر


  3.  

  4. Top | #2

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    55
    نوشته
    7,121
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    اللهم عجل لولیک الفرج
    تشکر
    1,515
    مورد تشکر
    4,040 در 2,087
    دریافت
    6
    آپلود
    8

    پیش فرض پاسخ : دانش نامه احاديث پزشكى

    دانش نامه احاديث طبى
    هر چند نظر لغت (8) و متون اسلامى ، ((طب ))، شامل درمان بيمارى هاى جسم و جان است و درمان كنندگان جسم هم مانند درمان كننده جان ، مظهر اسماى حسناى الهى هستند، و افزون بر اين ، ((طب تن )) و ((طب روان ))، ارتباط بسيار نزديكى با هم دارند (به گونه اى با تدبير روانى مى توان شمارى از بيمارى هاى جسمانى را علاج كرد و به عكس ، با درمان جسمانى ، پاره اى از بيمارى هاى روانى را مى توان درمان نمود)؛ اما طب تن و طب جان ، در نوشتارهاى اسلامى دو موضوع مستقل اند. ((طب روان ))، موضوع علم اخلاق است و اصطلاحا به آن طب اطلاق نمى شود. بنابراين ، دانش نامه احاديث طبى ، تنها احاديثى را در خود جاى داده است كه در آنها بهداشت و يا درمان بيمارى هاى جسمى مطرح شده است .
    پيش آشنايى با متن اين احاديث ، لازم است در سه فصل ، مطالب زير توضيح داده شود:
    1 - جايگاه طب در قوانين اسلامى ؛
    2 - ارزيابى كلى احاديث طبى ؛
    3 - مراحل تحقيق و تدوين دانش نامه احاديث طبى .
    امضاء
    خدایا...
    خسته ام از همه چیز...
    ...از فصول عاشقانه ام که بهاری ندارد
    خسته اماز اینکه دیگر دعاهایم اجابت نمی شوند
    نمی دانم در چنین راهی کجا می توانم آرامشم را بیابم
    خدایا...شنیده ام که مومنانت نمازشان را به درگاهت می آورند
    من ناتوانی ام را به درگاهت آورده ام .می پذیری؟

  5. تشكر


  6. Top | #3

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    55
    نوشته
    7,121
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    اللهم عجل لولیک الفرج
    تشکر
    1,515
    مورد تشکر
    4,040 در 2,087
    دریافت
    6
    آپلود
    8

    پیش فرض پاسخ : دانش نامه احاديث پزشكى

    1 - جايگاه طب در قوانين اسلام
    فلسفه احكام و قوانين اسلامى ، تكامل مادى و معنوى جامعه انسانى است . از نگاه اسلام ، بزرگ ترين نعمت الهى ، سلامت جسم و بزرگ تر از آن ، سلامت جان است . همچنين ، خطرناك ترين بلاها، بيمارى جسم و خطرناك تر از آن ، بيمارى جان است . متن سخن امام على (عليه السلام ) در اين باره چنين است :
    ان من البلاء الفاقة ، واءشد من ذلك مرض البدن ، واءشد من ذلك مرض ‍ القلب ، وان من النعم سعة المال ، واءفضل من ذلك صحة البدن ، واءفضل من ذلك تقوى القلوب .(9)
    يكى از گرفتارى ها تنگ دستى است . سخت تر از آن ، ناتن درستى است و سخت تر از آن هم بيمارى دل ؛ و يكى از نعمت ها توانمندى مالى است و برتر از آن ، تن درستى است و بهتر از آن نيز تقواى دل ها.
    مسئله اين است كه اگر بيمارى ، خطرناك ترين بلا و سلامت ، بزرگ ترين نعمت است ، اسلام كه تكامل و سعادت انسان را هدف خود قرار داده ، براى مبارزه با بيمارى ها و تاءمين سلامت جامعه چه برنامه اى دارد؟ و به ديگر سخن ، طب در احكام و قوانين اسلامى چه جايگاهى دارد؟
    جايگاه طب پيشگيرى در اسلام
    بررسى متون اسلامى به روشنى نشان مى دهد كه يكى از اهداف اصلى و حكمت هاى مهم احكام و مقررات اسلامى ، طب پيشگيرانه ، از طريق پيشگيرى از بيمارى ها و تاءمين سلامت انسان است . خداوند متعال ، تصريح مى كند كه قرآن و برنامه هاى نورانى و حياتبخش آن ، جامعه بشر را به راه هاى تاءمين سلامت ، رهنمون مى گردد:
    يهدى به الله من اتبع رضونه سبل السلم .(10)
    خداوند، هر كه را از خشنودى او پيروى كند، به وسيله آن (كتاب ) به راه هاى سلامت ، رهنمون مى شود.
    و بدين سان ، انسان مى تواند با پيوند با خدا و برنامه هايى كه او براى زندگى بشر ارائه كرده ، به بزرگ ترين نعمت هاى الهى دست يابد و نه تنها آخرت ، بلكه سلامت و سعادت و خوش بختى دنياى خود را نيز تاءمين نمايد:
    من كان يريد ثواب الدنيا فعند الله ثواب الدنيا والاخرة .(11)
    هر كس پاداش دنيا مى خواهد، (بداند كه ) پاداش دنيا و آخرت ، نزد خداست .
    بر اين پايه ، در اسلام ، آنچه براى سلامت جسم و يا جان خطرناك و زيانبار است ، حرام يا مكروه است و آنچه براى سلامت انسان ، لازم و مفيد است ، واجب يا مستحب ، و آنچه سود و يا زيانى براى جسم و يا جان ندارد، مباح شناخته شده است . اين بدان معناست كه طب پيشگيرى در متن مقررات و احكام پنجگانه اسلام ، تنيده شده و اجراى كامل و دقيق قوانين الهى در زندگى ، سلامت جسم و جان انسان را به همراه دارد.(12)
    امام رضا (عليه السلام ) درباره حكمت مقررات الهى كه بر انسان حلال و يا حرام شده است مى فرمايد:
    انا وجدنا كل ما اءحل الله - تبارك وتعالى - ففيه صلاح العباد وبقاؤ هم ، ولهم اليه الحاجة التى لا يستغنون عنها، ووجدنا المحرم من الاءشياء لا حاجة بالعباد اليه و وجدناه مفسدا داعيا للفناء والهلاك .(13)
    ما مى بينيم هر آنچه كه خداوند - تبارك و تعالى - حلال كرده ، در آن ، صلاح و بقاى بندگان است و بدان نيازى گريز ناپذير دارند، و مى بينيم همه آنچه كه حرام شده است ، بندگان ، بدان نيازى ندارند و مى بينيم كه همه ، موجب تباهى و زمينه نابودى اند.
    در اين سخن ، امام تصريح مى فرمايد كه آنچه در مقررات الهى در زمينه هاى مختلف (مانند: خوردن ، آشاميدن ، ازدواج و...)، حلال شمرده شده ، امورى است كه مردم براى تاءمين سلامت ، رفاه و آسايش خود، بدان نياز دارند و مصالح زندگى و بقاى آنها وابسته به آن است و به عكس ، آنچه تحريم شده ، امورى است كه نه تنها مورد نياز مردم نيست ، بلكه به زيان سلامت و آسايش آنان و موجب هلاكت آنهاست .
    امضاء
    خدایا...
    خسته ام از همه چیز...
    ...از فصول عاشقانه ام که بهاری ندارد
    خسته اماز اینکه دیگر دعاهایم اجابت نمی شوند
    نمی دانم در چنین راهی کجا می توانم آرامشم را بیابم
    خدایا...شنیده ام که مومنانت نمازشان را به درگاهت می آورند
    من ناتوانی ام را به درگاهت آورده ام .می پذیری؟

  7. Top | #4

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    55
    نوشته
    7,121
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    اللهم عجل لولیک الفرج
    تشکر
    1,515
    مورد تشکر
    4,040 در 2,087
    دریافت
    6
    آپلود
    8

    پیش فرض پاسخ : دانش نامه احاديث پزشكى

    2 - ارزيابى كلى احاديث طبى
    پيش از ارزشيابى احاديث طبى ، پاسخ دادن به سه سؤ ال اساسى در اين باره ، ضرورى است :
    سؤ ال اول : آيا علم پزشكى ، مبداء الهى دارد و متكى به وحى است ؟ يا سر آغاز آن ، تجربه انسان هاست ؟
    سؤ ال دوم : آيا پيشوايان دين ، يعنى پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم ) و اهل بيت آن بزرگوار، از دانش پزشكى برخوردار بوده اند يا نه ؟
    سؤ ال سوم : بر فرض اطلاع آنان از دانش پزشكى ، آيا اصولا بناى دين ، ورود به مسائل پزشكى و درمان انواع بيمارى هاى جسمى بوده يا نه ؟
    1 - مبداء علم طب
    برخى از دانشمندان بر اين باورند كه علم طب ، مبداءى الهى دارد و متكى به وحى است .انديشمند و محقق بزرگوار شيخ مفيد رحمة الله در اين باره چنين مى فرمايد:
    طب ، (دانشى ) است درست كه آگاهى از آن ، امرى ثابت است و راه دسترس بدان نيز وحى است . آگاهان به اين دانش ، آن را تنها از پيامبران بهره گرفته اند؛ چه آن كه نه براى آگاهى يافتن از حقيقت بيمارى ، جز به كمك سمع (ادله نقلى )، راهى هست ، و نه براى آگاه شدن به درمان ، راهى جز توفيق . بدين سان ، ثابت مى شود كه يگانه راه اين آگاهى ، شنيدن از همان خدايى است كه به همه نهفته ها آگاه است .(14)
    به نظر مى رسد نياز انسان هاى نخستين ، ايجاب مى كرد كه ((وحى ))، برخى از دانش هاى تجربى ضرورى براى زندگى را در اختيار آنان قرار دهد. مؤ يد اين نظريه ، مطلبى است كه سيد بن طاووس نقل كرده است :
    ان الله - تبارك وتعالى - اءهبط آدم من الجنة ، وعرفه علم كل شى ء، فكان مما عرفه النجوم والطب .(15)
    خداوند، آدم را از بهشت ، فرو آورد و او را از آگاهى به همه چيز، برخوردار ساخت . نجوم و پزشكى ، از جمله چيزهايى بود كه خداوند، وى را از آنها آگاه كرد.
    بنابراين ، مى توان گفت كه سرآغاز علم طب ، آموزه هاى وحى بوده ؛ اما تجربه دانشمندان نيز بدان افزوده شده و تدريجا اين دانش ، گسترده تر شده و مى شود؛ ليكن اين ادعا كه وحى ، تنها راه رسيدن به اين دانش است ، علاوه بر اين كه متكى بر برهان عقلى و يا شرعى نيست ، بطلان آن به وسيله تجربه ثابت شده است و آنچه از مرحوم شيخ مفيد نقل شده كه راه رسيدن به دانش طب ، ((السمع عن العالم بالخفيات )) است ، اگر مقصود، از يكى راههاى رسيدن به اين دانش باشد، صحيح است ؛ و گرنه نمى تواند صحيح باشد.
    2 - اهل بيت و دانش پزشكى
    بررسى دقيق احاديثى كه در باره ويژگى هاى علمى ، سرچشمه هاى دانش ها و نيز انواع دانش هاى اهل بيت (عليهم السلام ) به ما رسيده ،(16) نشان مى دهد كه پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم ) و اهل بيت آن بزرگوار، نه تنها از دانش پزشكى ، بلكه همه علوم ، نه از راه تحصيل ، بلكه از طريق الهام الهى برخوردار بوده اند، به گونه اى كه هر گاه اراده مى كردند چيزى را بدانند، مى دانستند، چنان كه امام صادق (عليه السلام ) مى فرمايد:
    ان الامام اذا شاء اءن يعلم علم .(17)
    امام ، آن گاه كه بخواهد بداند، مى داند.
    به دليل اين دانش گسترده و علم خارق العاده بود كه امام على (عليه السلام )، مكرر خطاب به مردم مى فرمود: هر چه مى خواهيد، از من بپرسيد:
    سلونى قبل اءن تفقدونى ، فان بين جنبى علوما كثيرة كالبحار الزواخر.(18)
    از من بپرسيد، پيش از آن كه مرا از كف بدهيد؛ چرا كه در سينه من ، به سان درياهاى بيكران ، دانش هاى فراوان نهفته است .
    همه امامان (عليهم السلام ) از چنين دانشى برخوردار بوده اند و در پاسخ دادن به هيچ مسئله علمى اى در نمى ماندند. امام رضا (عليه السلام ) در اين باره مى فرمايد:
    ان العبد اذا اختاره الله (عزوجل ) لامور عباده شرح صدره لذلك ، واءودع قلبه ينابيع الحكمة ، واءلهمه العلم الهاما، فلم يعى بعده بجواب ، ولا يحير فيه عن الصواب .(19)
    آن گاه كه خداوند (عزوجل ) بنده اى را براى عهده دارى كارهاى بندگان خويش برگزيند، سينه وى را براى اين كار، فراخ مى سازد و سرچشمه هاى حكمت را در دل او به وديعت مى گذارد و دانش را به تمامى به او الهام مى كند و از آن پس ، او نه در پاسخى فرو مى ماند و نه از راه صواب ، سرگشته مى گردد.
    بنابراين ، بى ترديد، پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم ) و اهل بيت او، از دانش پزشكى برخوردار بوده اند و اگر ثابت شود كه در هر مسئله اى از مسائل مربوط به اين دانش ، چيزى فرموده باشند، قطعا كلام آنان ، مطابق با واقع است .
    3 - دين و حرفه پزشكى
    هر چند طب پيشگيرى ، چنان كه توضيح داديم ، در متن مقررات دينى مورد توجه بوده و پيشوايان دينى ، از دانش پزشكى برخوردار بوده اند؛ اما فلسفه دين ، ورود در حرفه پزشكى نبوده است و از اين رو، در روايات اسلامى ، علم دين ، قسيم علم طب است .(20)
    همچنين اهل بيت (عليهم السلام ) به عنوان يك حرفه ، وارد مسائل پزشكى نشده اند. جدا كردن فقه (دين شناسى ) از طب (پزشكى ) و حرفه فقيهان از كار طبيبان نيز شاهد ديگرى براى جدا بودن حوزه دين و حوزه علم طب است .(21)
    بنابراين ، ورود پيشوايان دين در مسائل پزشكى ، مانند ورود آنان به ساير علوم ، به صورت موردى و گاه به عنوان كرامت و اعجاز بوده ، نه به صورت دائم و بدان نحو كه مردم به ديگر پزشكان ، مراجعه مى كنند. بديهى است كه اگر مردم ، اهتمام مى ورزيدند و از دانش سرشار اهل بيت (عليهم السلام ) بهره مى جستند و به صورت متقن ، آثار علمى آنان را ثبت و ضبط مى كردند، امروز، ذخاير علمى و فرهنگى عظيمى در رشته هاى مختلف دانش ، در اختيار بشر بود؛ اما متاءسفانه ، جايگاه علمى اهل بيت (عليهم السلام ) شناخته نشد و آنچه از آنان به يادگار ماند نيز از نيرنگ سياست بازان و دروغ پردان ، مصون نماند، به گونه اى كه اكنون ، دستيابى به ميراث علمى آنان ، نياز به تلاش هاى فراوان دارد.
    با عنايت به آنچه گفتيم ، اينك به ارزشيابى احاديثى كه از اهل بيت (عليهم السلام ) درباره مسائل پزشكى به ما رسيده مى پرديم .
    امضاء
    خدایا...
    خسته ام از همه چیز...
    ...از فصول عاشقانه ام که بهاری ندارد
    خسته اماز اینکه دیگر دعاهایم اجابت نمی شوند
    نمی دانم در چنین راهی کجا می توانم آرامشم را بیابم
    خدایا...شنیده ام که مومنانت نمازشان را به درگاهت می آورند
    من ناتوانی ام را به درگاهت آورده ام .می پذیری؟

  8. تشكر


  9. Top | #5

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    55
    نوشته
    7,121
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    اللهم عجل لولیک الفرج
    تشکر
    1,515
    مورد تشکر
    4,040 در 2,087
    دریافت
    6
    آپلود
    8

    پیش فرض پاسخ : دانش نامه احاديث پزشكى

    ارزيابى احاديث طبى از نگاه شيخ صدوق
    بزرگ محدثان شيعه ، محمد بن على بن بابويه قمى ، معروف به صدوق رحمة الله احاديث طبى را به گونه اى ارزيابى مى كند كه در موارد خاص ، نمى توان به آنها اعتماد كرد. وى مى نويسد:
    عقيده ما درباره اخبار و احاديثى كه درباره طب رسيده ، آن است كه اين احاديث ، بر چند گونه اند:
    - برخى از آنها با نظر به آب و هواى مكه و مدينه گفته شده اند و به كار بستن آنها در ديگر شرايط آب و هوايى ، درست نيست ؛
    - در برخى از آنها، معصوم (عليه السلام ) بر پايه آنچه از حال و طبع سؤ ال كننده مى دانسته ، پاسخ داده و از همان موضع ، فراتر نرفته است ؛ چه اين كه امام ، بيش از آن شخص به طبع وى آگاهى داشته است ؛
    - برخى از آنها را مخالفان ، با هدف زشت نماياندن چهره مذهب در نگاه مردم در ميان احاديث گنجانده اند؛
    - در برخى از آنها، سهوى از راوى حديث ، سر زده است ؛
    - در برخى از آنها بخشى از حديث حفظ شده و بخشى ديگر از آن ، فراموش شده است ؛
    اما آنچه درباره عسل روايت شده كه درمان هر دردى است ، روايتى است صحيح و معنايش نيز اين است كه عسل ، شفاى هر بيمارى اى است كه از برودت طبع برخيزد. آنچه نيز درباره استنجا به آب سرد براى مبتلايان به بواسير رسيده ، در موردى است كه بواسير شخص ، از حرارت طبع ، سرچشمه گرفته باشد.
    آنچه هم در مورد بادنجان و درمانگر بودن آن روايت شده ، ناظر به هنگام رسيدن خرما و در مورد كسانى است كه خرما مى خورند، نه ناظر به ديگر اوقات .
    در نهايت بايد گفت : آنچه در مورد درمان درست بيمارى امامان (عليهم السلام ) رسيده ، مضمون آيات و سوره هاى قرآن و يا دعاهايى است كه به حكم سندهاى قوى و طرق صحيحى كه به واسطه آنها به ما رسيده اند، پذيرفته خواهند شد.(22)
    بر اساس اين ارزيابى ، تنها بخشى از احاديث طبى را مى توان در اختيار افراد خاصى كه آن احاديث مربوط به آنهاست ، قرار داد و ساير احاديث طبى را بايد كنار گذاشت و تنها احاديثى كه مى توانند در اختيار عموم مردم قرار گيرند، احاديث صحيحى است كه مردم را به درمان از طريق دعا و استشفا به آيات قرآن ، دعوت كرده اند.
    به نظر مى رسد كه هر چند سخن شيخ صدوق رحمة الله از نظر اصولى صحيح است ، چون غالبا احاديث طبى ، فاقد سندند و زمينه جعل در آنها به طور جدى وجود دارد؛ ليكن حاصل اين گونه ارزيابى ، بى بهره شدن مردم از بخشى از ذخاير علمى اهل بيت (عليهم السلام ) خواهد بود؛ زيرا ضعف سند، بى ترديد، نشانه عدم صدور حديث نيست ، چنان كه درستى سند، نمى تواند دليل صدور قطعى آن باشد. از سوى ديگر، قضاوت درباره اين كه شمارى از درمان هايى كه در احاديث آمده ، ويژه افراد خاص است نيز، كار آسانى نيست .
    بنابراين ، نه مى توان همه اين احاديث را به عنوان رهنمودهاى پيشوايان دين در امر پزشكى در اختيار عموم گذاشت ، و نه مى توان به طور كلى آنها را كنار زد و از كتب حديثى حذف كرد. پس چه بايد كرد؟
    امضاء
    خدایا...
    خسته ام از همه چیز...
    ...از فصول عاشقانه ام که بهاری ندارد
    خسته اماز اینکه دیگر دعاهایم اجابت نمی شوند
    نمی دانم در چنین راهی کجا می توانم آرامشم را بیابم
    خدایا...شنیده ام که مومنانت نمازشان را به درگاهت می آورند
    من ناتوانی ام را به درگاهت آورده ام .می پذیری؟

  10. Top | #6

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    55
    نوشته
    7,121
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    اللهم عجل لولیک الفرج
    تشکر
    1,515
    مورد تشکر
    4,040 در 2,087
    دریافت
    6
    آپلود
    8

    پیش فرض پاسخ : دانش نامه احاديث پزشكى

    اقسام احاديث طبى
    براى پاسخ به اين پرسش ، بايد گفت كه احاديث طبى را به سه دسته مى توان تقسيم كرد:
    دسته اول : احاديثى كه اعجاز پيشوايان دين در درمان بيمارى هاست ، مانند آنچه قرآن كريم در بيان معجزه حضرت عيسى (عليه السلام ) نقل كرده كه مى فرمود:
    واءبرى الاكمه والابرص واءحى الموتى باذن الله .(23)
    به اذن خدا، نابيناى مادرزاد و پيس را بهبود مى بخشم .
    دسته دوم : احاديثى كه در مورد پيشگيرى از بيمارى ها وارد شده است .
    دسته سوم : احاديثى كه در مورد درمان بيمارى ها نقل شده است . اين احاديث نيز به دو بخش تقسيم مى شوند:
    بخش اول : درمان از طريق شفا خواستن به وسيله قرآن و دعا.
    بخش دوم : درمان از طريق دارو.
    احاديثى كه مربوط به اعجاز در مسائل پزشكى است ؛ در واقع ، خارج از محدوده احاديث طبى مورد بحث است .
    نكته قابل توجه اين كه طرح احاديث طب پيشگيرى ، براى عموم ، با توجه به اين كه اين احاديث ، غالبا منطبق با مو ين علمى اند و با اين توضيح كه عواملى كه براى پيشگيرى در اين احاديث مطرح شده ، به معناى علت تامه پيشگيرى نيست ، مشكلى ايجاد نمى كند.
    همچنين ، بخش اول از احاديث طبى كه به وسيله آيات قرآن و دعا به درمان مى پردند را نيز با توجه به شرايط اجابت دعا و مجرب بودن دعا در درمان بسيارى از بيمارى ها، براى عموم مى توان مطرح كرد.(24)
    بنابراين ، تنها احاديثى كه مبناى عمل قرار گرفتن آنها، بدون ارزيابى كامل ، صحيح نيست و پيش از ارزيابى دقيق ، نمى توان آنها را به عنوان رهنمودهاى پيشوايان دين به آنها نسبت داد، احاديثى است كه درمان بيمارى ها را از طريق داروهاى ويژه اى توصيه كرده اند. اين احاديث را مى توان از راهى كه اينك بدان اشاره مى كنيم ، مورد ارزيابى قرار داد.
    امضاء
    خدایا...
    خسته ام از همه چیز...
    ...از فصول عاشقانه ام که بهاری ندارد
    خسته اماز اینکه دیگر دعاهایم اجابت نمی شوند
    نمی دانم در چنین راهی کجا می توانم آرامشم را بیابم
    خدایا...شنیده ام که مومنانت نمازشان را به درگاهت می آورند
    من ناتوانی ام را به درگاهت آورده ام .می پذیری؟

  11. Top | #7

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    55
    نوشته
    7,121
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    اللهم عجل لولیک الفرج
    تشکر
    1,515
    مورد تشکر
    4,040 در 2,087
    دریافت
    6
    آپلود
    8

    پیش فرض پاسخ : دانش نامه احاديث پزشكى

    ارزيابى احاديث طريق آزمايش
    براى ارزيابى دقيق احاديث طبى و بهره گيرى كامل آنها، بهترين راه ، آزمايش ‍ است . در واقع آزمايش و آزمايشگاه ، بهترين قرينه عقلى براى اثبات صحت و سقم احاديث طبى است كه خوش بختانه ، در عصر حاضر، امكان بهره بردارى از آن ، بيش از هر وقت ديگر، فراهم است .
    انگيزه اصلى نگارش دانش نامه احاديث پزشكى
    همين جا مناسب است اشاره شود كه اين هدف ، يعنى ارزيابى احاديث طبى از طريق آزمودن ، انگيزه اصلى نگارنده از برنامه ريزى براى تاءليف دانش نامه احاديث طبى بوده است .
    با توجه به اين كه ضعف سند احاديث طبى نمى تواند دليل عدم صدور قطعى آنها باشد و با توجه به وجود زمينه جعل در اين احاديث ، براى پالايش آنها و بهره مند شدن مردم و بخصوص مراكز علمى از ذخاير علمى اهل بيت (عليهم السلام )، چند سال پيش ، مركز تحقيقات دارالحديث ، تصميم به جمع آورى احاديث طبى و تنظيم آنها گرفت ، به گونه اى كه زمينه تحقيق پژوهشگران را در آزمايشگاه ها تسهيل شود. اينك به فضل خداوند متعال و يارى همكارانى كه از آنها نام برده خواهد شد، اين هدف ، تحقق يافت .(25)
    بنابراين ، مخاطب اصلى دانش نامه احاديث طبى ، پژوهشگران علوم پزشكى اند. البته همان طور كه اشاره شد، اين دانش نامه ، در مورد پيشگيرى از بيمارى ها كه ((طب پيشگيرى (الطب الوقائى ))) ناميده مى شود، همچنين خواص خوراكى ها، براى عموم مردم نيز مى تواند مورد بهره بردارى قرار گيرد. به سخن ديگر، به استثناى فصل هاى مربوط به درمان بيمارى ها - كه در بخش سوم آمده - ساير بخش هاى اين دانش نامه ، براى عموم قابل استفاده است .
    ارزيابى علمى احاديث ((اثمد))
    اينك در پايان اين مبحث ، براى ارائه يك نمونه عينى از ارزيابى علمى احاديث پزشكى ، توجه خوانندگان گرامى را به خلاصه گزارش دو طرح تحقيقاتى يكى از همكاران دانش نامه در مورد ارزيابى احاديثى كه در مورد فوايد پزشكى سرمه اثمد(26) وارد شده است ، جلب مى نمايم .
    طرح اول : تحقيق در مورد سرمه اثمد اسود(27)
    در روايات اسلامى ، استفاده از سرمه اثمد (سنگ سرمه ) براى پيشگيرى از ريزش مژه ها، توصيه شده است و همچنين ، فوايد ديگرى در جهت سلامت انسان براى آن ذكر شده است . با در نظر گرفتن عوامل مساعد براى ريزش كه در بيمارى ، باكترى ((استافيلوكوك )) است ، بر آن شديم تا اثر سرمه اثمد را بر روى اين ميكرو ارگانيسم (خرد سازواره ) و ديگر باكترى هاى گرم مثبت و گرم منفى ، بررسى نماييم .
    در اين مطالعه ، فعاليت ضد ميكروبى سرمه اثمد نوع اسود، با روش رقيق سازى در محيط جامد عليه دو باكترى گرم مثبت استافيلوكوكوس آرئوس و استافيلوكوكوس اپيدرميس ، و سه باكترى گرم منفى اشريشياكلى ، انتروباكتريو كلوآسه آ و كلبسيلا پنومونيه ، با در نظر گرفتن نورفلوكساسين ، به عنوان تركيب شاهد، مورد استفاده قرار گرفت . حداقل غلظت مهارى سرمه اثمد در سه شرايط مختلف ، مورد ارزيابى قرار گرفت :
    1 - بلافاصله پس از حل كردن سنگ در DMSO
    2 - بيست و چهار ساعت پس از حل كردن سنگ در DMSO
    3 - سه روز پس از حل كردن سنگ در DMSO.
    و نتايج به صورت MIC1, MIC2 و MIC3 عليه استافيلوكوك آرئوس به دست آمد:
    MIC3=32ug/ml , MIC2=64ug/ml , MLC1>128ug/ml
    آزمايش هاى ياد شده ، سه بار تكرار شدند. اين تركيب بر روى ساير باكترى هاى مورد استفاده ، بى اثر بود. نورفلوكساسين بر روى هر پنج باكترى به كار رفته ، مؤ ثر و داراى MIC بين 13/0 تا يك ميكرو گرم در ميلى ليتر بود. با توجه به اين كه تركيب مورد آزمايش به صورت Crude مورد استفاده قرار گرفته است ، غلظت MIC=32ug/ml قابل ملاحظه است و ادامه تحقيقات در مورد اين تركيب ، لازم است .
    طرح دوم : تحقيق در مورد سرمه اثمد احمر(28)
    سنگ سرمه اثمد نوع احمر، تركيبى است با درجه خلوص نامشخص كه در احاديث اسلامى بر استفاده از آن ، تاءكيد شده و فوايد بسيارى براى سلامت دستگاه بينايى براى آن ذكر گرديده است ، بخصوص براى جلاى چشم ، رويانيدن مژه ، پيشگيرى از ريزش مژه ها، گلوكم ، اشك ريزش ، و از بين بردن آلودگى ها و عفونت هاى چشم . لذا در اين تحقيق ، اثر ضد ميكروبى آن بر روى چند باكترى گرم مثبت و گرم منفى كه بعضى از آنها از علل بيمارى هاى چشمى هستند، بررسى شد. نتايج به دست آمده ، نشان مى دهد كه سرمه اثمد احمر، بر روى باسيلوس سابتيليس مؤ ثر است و بر روى ساير باكترى هاى مورد استفاده ، فاقد اثر است . نور فلوكساسين به عنوان يك تركيب كنترل مثبت ، استفاده شده است .
    اميد آن كه نگارش اين دانش نامه ، زمينه ساز تلاش بيشتر پژوهشگران مسلمان علوم پزشكى براى ارائه ذخاير گران بهاى علمى اهل بيت (عليهم السلام ) به جهانيان گردد.
    امضاء
    خدایا...
    خسته ام از همه چیز...
    ...از فصول عاشقانه ام که بهاری ندارد
    خسته اماز اینکه دیگر دعاهایم اجابت نمی شوند
    نمی دانم در چنین راهی کجا می توانم آرامشم را بیابم
    خدایا...شنیده ام که مومنانت نمازشان را به درگاهت می آورند
    من ناتوانی ام را به درگاهت آورده ام .می پذیری؟

  12. Top | #8

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    55
    نوشته
    7,121
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    اللهم عجل لولیک الفرج
    تشکر
    1,515
    مورد تشکر
    4,040 در 2,087
    دریافت
    6
    آپلود
    8

    پیش فرض پاسخ : دانش نامه احاديث پزشكى

    - مراحل تحقيق و تدوين
    براى اطلاع پژوهشگران از تلاش هايى كه براى تهيه دانش نامه احاديث طبى انجام يافته ، به سير جمع آورى ، تحقيق و تدوين آن از آغاز تا انجام ، اشاره اى كوتاه مى شود.
    1 - نقطه آغاز
    جمع آورى احاديث طبى از متون دينى ، با هدفى كه شرح آن گذشت ، از احاديث درباره دستگاه هاى مختلف بدن آغاز شد، بدين ترتيب كه طرح جمع آورى اين احاديث ، بر اساس تقسيم بندى فيزيولوژيك بدن ، توسط فاضل گرامى جناب آقاى احمد سعادتفر تهيه شد و به وسيله يكى از فضلاى همكار در دارالحديث ، جناب آقاى مرتضى خوش نصيب ، احاديث مربوط از طريق كليد واژه هاى اصلى و مرتبط، جمع آورى گرديد.
    2 - تنظيم ابتدايى
    پس از جمع آورى احاديث و مرتبط ساختن آنها با طرح اوليه توسط آقاى سعادتفر، تنظيم اوليه روايات بخش سوم ، توسط اين جانب انجام شد. در ادامه كار به اين نتيجه رسيدم كه آنچه جمع آورى شد، براى تحقق اهداف مورد نظر كافى نيست و براى اين منظور، لازم است احاديثى كه بيانگر ديدگاه هاى پيشوايان اسلام درباره علم پزشكى ، آداب آن ، رهنمودهاى پزشكى ، بيمارى و حكمت هاى آن ، وظايف بيمار، پرستارى ، عيادت بيمار و خواص درمانى غذاها و گياه ها وارد شده است ، به اين مجموعه افزوده شود. بخشى از موارد مورد نياز را از منابع تهيه شده در دارالحديث ، خود انتخاب كردم و بخش ديگرى ، توسط يكى ديگر از فضلاى همكار در دارالحديث ، جناب آقاى محمد تقى سبحانى نيا انجام گرفت .
    شايان ذكر است كه مسئوليت ارزيابى و انتخاب احاديث ، عنوان دهى و سازماندهى آنها به صورت كتاب ، با نگارنده اين سطور بوده است .
    3 - ارجاع به منابع (مصدريابى )
    پس از تنظيم ابتدايى دانش نامه و رفع نسبى نواقص آن ، جهت ارجاع به منابع و تخريج احاديث ، به قسمت مربوط تحويل گرديد. در اين مرحله ، از طريق برنامه هاى نرم افزارى جستجوهاى لازم انجام شد و نشانى مصادر يافت شده ، بر اساس ميزان اعتبار آنها تنظيم گرديد و اگر متن قوى ترى يافت شد، جايگزين متن اصلى گرديد.
    در زمينه ثبت احاديث ، نكته هاى زير مورد توجه بوده است :
    الف - روايات تكرار شده در منابع مختلف ، حذف شده است ، مگر در موارد ذيل :
    1 - وجود داشتن نكته مهمى در متن حديث ؛
    2 - تفاوت لفظى در متون نقل شده از طريق شيعه و سنى .
    3 - تكرار در چند باب مختلف ، مشروط به اين كه روايت ، طولانى نباشد.
    ب - اگر دستيابى به منابع اوليه مقدور باشد، حديث از آنها نقل مى شود؛ وگرنه ، منابع واسطه نقل مى شود.
    4 - نقد متن و تنظيم نهايى
    پس از تخريج مصادر و حروفچينى ابتدايى ، متن كتاب توسط يكى ديگر از فضلاى همكار در دارالحديث ، جناب آقاى رسول افقى ، مورد بازبينى و نقد قرار گرفت و همراه با پيشنهادهاى ارائه شده ، مجددا متن كتاب ، توسط نگارنده مورد بازبينى و دقت قرار گرفت و اصلاحات لازم از نظر شكل و محتوا در آن انجام شد.
    5 - تهيه مدخل ها و تحليل هاى مورد نياز
    پس از انجام مراحل ياد شده ، آخرين مرحله تدوين دانش نامه احاديث طبى ، يعنى تهيه مدخل و تحليل ها و توضيحات مورد نياز، توسط نگارنده انجام شد و با عنايت به نكات جديدى كه به هنگام تهيه تحليل ها به نظر رسيد، ضمن افزوده شدن برخى از ابواب و عناوين جديد، چينش قبلى در بخشى از كتاب ، تغيير كرد.
    6 - چگونگى نگارش احاديث
    مهم ترين نكاتى كه در نگارش احاديث لحاظ شده ، از اين قرار است :
    الف - متن انتخابى در صورت امكان ، جامع ترين ، استوارترين و معتبرترين متون است .
    ب - از نگاه ما احاديث رسيده از اهل بيت (عليهم السلام )، در واقع ، حديث رسول خداست . در تصريح به اين مطلب ، امام رضا (عليه السلام ) مى فرمايد:
    انا عن الله وعن رسوله نحدث .(29)
    ما (اهل بيت )، از خدا و پيامبرش حديث مى كنيم .
    نيز امام صادق (عليه السلام ) مى فرمايد:
    حديثى حديث اءبى ، وحديث اءبى حديث جدى ، وحديث جدى حديث الحسين ، وحديث الحسين (عليه السلام ) حديث الحسن (عليه السلام )، وحديث الحسن حديث اءميرالمؤ منين (عليه السلام )، وحديث اءميرالمؤ منين حديث رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم )، وحديث رسول الله قول الله عزوجل .(30)
    حديث من حديث پدرم ، و حديث پدرم حديث جدم ، و حديث جدم حديث حسين ، و حديث حسين ، حديث حسن ، و حديث حسن ، حديث امير مؤ منان ، و حديث امير مؤ منان ، حديث پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم )، و حديث پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم )، سخن خداست .
    از اين رو، كلمه ((احاديث (حديث ها))) در عنوان كتاب ، اين معنا را مى رساند كه همه احاديث پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) و خاندان پاك او مورد استفاده و استناد كتاب ، قرار گرفته است .
    ج - احاديث پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم ) و اهل بيت آن حضرت تا امام مهدى (عج )، به ترتيب تاريخى ثبت مى شوند. البته ممكن است گاه هماهنگى چند روايت در مضمون ، موجب گردد كه اين ترتيب ، رعايت نشود.
    د - اگر حديثى هم پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) و هم اهل بيت (عليهم السلام ) روايت شده باشد، آنچه پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) نقل شده در متن قرار مى گيرد.
    ه‍- احاديث با نام پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) و اهل بيت (عليهم السلام ) آغاز مى شود، مگر آن كه متن روايت ، مقتضى ذكر نام راوى باشد كه در اين صورت ، نام كتابى كه حديث از آن نقل شده ، در آغاز مى آيد.
    و - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) و اهل بيت آن بزرگوار، اسما و القاب متعددى دارند كه در نقل مطالب ، يكى از آنها انتخاب شده است .
    ز - پس از ذكر پيامبر خدا با جمله (صلى الله عليه و آله و سلم ) و پس از ذكر اهل بيت آن حضرت با جمله (عليه السلام ) و پس از ذكر فاطمه زهرا با جمله (عليها السلام )، نسبت به آنان اداى احترام مى شود، هر چند در منبع اصلى با الفاظ ديگرى از آنان تكريم شده باشد.
    در پايان ، از همه فضلا و محققان دارالحديث كه در ساماندهى اين مجموعه نفيس ، به طور مستقيم يا غير مستقيم ، سهيم بوده اند، بويژه برادران فاضل و عزيز آقايان : مرتضى خوش نصيب ، محمد تقى سبحانى نيا و رسول افقى ، صميمانه سپاسگزارم . همچنين از فاضل گرامى آقاى احمد سعادتفر - كه در تهيه بخش سوم اين مجموعه با دارالحديث همكارى داشتند - و نيز از استاد ارجمند جناب آقاى مهدى مهريزى - كه يادداشت هاى خود را در زمينه احاديث طبى در اختيار اين جانب قرار داد - و آقاى دكتر حسين صابرى ، مترجم گران قدر اين دانش نامه ، قدردانى و تشكر مى نمايم و از خداوند متعال براى همه آنان ، پاداشى درخور فضل و كرامت خود، مسئلت دارم .
    ربنا تقبل منا انك اءنت السميع العليم .

    محمدى رى شهرى
    12 فروردين 1382
    28 محرم 1424
    1 آوريل 2003
    امضاء
    خدایا...
    خسته ام از همه چیز...
    ...از فصول عاشقانه ام که بهاری ندارد
    خسته اماز اینکه دیگر دعاهایم اجابت نمی شوند
    نمی دانم در چنین راهی کجا می توانم آرامشم را بیابم
    خدایا...شنیده ام که مومنانت نمازشان را به درگاهت می آورند
    من ناتوانی ام را به درگاهت آورده ام .می پذیری؟

  13. Top | #9

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    55
    نوشته
    7,121
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    اللهم عجل لولیک الفرج
    تشکر
    1,515
    مورد تشکر
    4,040 در 2,087
    دریافت
    6
    آپلود
    8

    پیش فرض پاسخ : دانش نامه احاديث پزشكى

    بخش يكم : پزشكى
    فصل يكم : پزشكى از ديدگاه اسلام
    1/1 - اهميت دانش پزشكى
    1 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
    دانش بر دو گونه است : دانش دين ها و دانش بدن ها.(31)
    2 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ): دانش ها بر چهار گونه اند: فقه (دين شناسى ) براى دين ها، طب براى بدن ها، نحو براى زبان ، و نجوم براى شناخت زمان ها.(32)
    3 - امام على (عليه السلام ):
    دانش ، سه گونه است : فقه براى دين ها، طب براى بدن ها، و نحو براى زبان .(33)
    4 - امام باقر (عليه السلام ):
    - در سفارش به جابر جعفى -: بدان كه نه هيچ دانشى چون جستن (دانش ) سلامت است ، ونه هيچ سلامتى چون سلامت دل .(34)
    5 - امام صادق (عليه السلام ):
    مردم هيچ آبادى اى از سه گروه ، بى نياز نيستند كه در كار دنيا و آخرت خويش به ايشان پناه برند و چون آنان را نداشته باشند، شوربخت باشند: فقيه دانا و پرهيزگار، امير نيكوكار و فرمان روا، و طبيب آگاه و مورد اعتماد.(35)
    1/2 - آگاهى پيامبران و امامان از دانش پزشكى
    6 - فرج المهموم :
    در نامه ابواسحاق طرطوسى به عبدالله بن مالك درباره شناخت سرچشمه دانش ، چنين ديده ام : خداوند، آدم را از بهشت فرو فرستاد و او را از دانش ‍ همه چيز آگاه ساخت . از جمله چيزهايى كه خداوند، وى را از آنها آگاه ساخت ، نجوم و طب بود.(36)
    7 - علل الشرايع :
    - به نقل از ربيع ، حاجب منصور عباسى -: روزى امام صادق (عليه السلام ) به مجلس منصور درآمد، در حالى كه مردى هندى نزد او بود و كتاب هاى طب مى خواند. امام صادق (عليه السلام ) به خواندن او گوش ‍ سپرد. چون آن مرد هندى ، خواندن را به پايان برد، به امام صادق (عليه السلام ) گفت : اى ابوعبدالله ! آيا از آنچه همراه دارم ، چيزى مى خواهى ؟
    فرمود: ((نه ؛ برتر از آنچه تو همراه دارى ، به همراه دارم )).
    پرسيد: آن چيست ؟
    فرمود: ((گرم را به سرد، سرد را به گرم ، خشك را به تر، و تر را به خشك درمان مى كنم و كار را يكسره به خداوند، باز مى گردانم و آنچه را پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرموده است ، به كار مى گيرم و مى دانم كه معده ، خانه همه دردها، و پرهيز، يگانه درمان است و بدن را بر همانچه خو گرفته ، وا مى دارم )).
    مرد هندى گفت : آيا طب ، چيزى جز اين است ؟
    امام صادق (عليه السلام ) پرسيد: ((آيا گمان مى كنى از كتاب هاى طب ، چيزى فرا گرفته ام ؟)).
    گفت : آرى .
    فرمود: ((به خداوند سوگند، نه . جز از خداوند سبحان نگرفته ام . اينك بگو كه آيا من به طب آگاه ترم يا تو؟)).
    گفت : تو نه ، بلكه من .
    امام صادق (عليه السلام ) فرمود: ((آيا از تو چيزى بپرسم ؟)).
    گفت : بپرس .
    فرمود: ((اى هندى ! به من بگو كه چرا در سر، رخنه ها و لايه هاست ؟)).
    گفت : نمى دانم .
    پرسيد: ((چرا موها در بالاى سر قرار داده شده اند؟)).
    گفت : نمى دانم .
    پرسيد: ((چرا پيشانى از مو تهى است ؟)).
    گفت : نمى دانم .
    پرسيد: ((چرا پيشانى داراى چين و چروك است ؟)).
    گفت : نمى دانم .
    پرسيد: ((چرا ابروها در بالاى چشم ها قرار دارند؟)).
    گفت : نمى دانم .
    پرسيد: ((چرا چشم ها همانند بادام قرار داده شده اند؟)).
    گفت : نمى دانم .
    پرسيد: ((چرا بينى در ميان دو چشم ، قرار داده شده است ؟)).
    گفت : نمى دانم .
    پرسيد: ((چرا سوراخ بينى در پايين آن است ؟)).
    گفت : نمى دانم .
    پرسيد: ((چرا لب و سبيل ، بالاى دهان قرار داده شده است ؟)).
    گفت : نمى دانم .
    پرسيد: ((چرا دندان هاى پيشين ، تيز است ، دندان هاى جانبى پهن است و دندان نيش ، بلندتر است ؟)).
    گفت : نمى دانم .
    پرسيد: ((چرا ريش براى مردان قرار داده شده است ؟)).
    گفت : نمى دانم .
    پرسيد: ((چرا كف دستان ، از مو تهى است ؟)).
    گفت : نمى دانم .
    پرسيد: ((چرا ناخن و مو، فاقد حيات است ؟)).
    گفت : نمى دانم .
    پرسيد: ((چرا قلب ، همانند دانه صنوبر است ؟)).
    گفت : نمى دانم .
    پرسيد: ((چرا ريه دو پاره است و حركت آن ، تنها در جاى ثابت خويش ‍ قرار داده شده است ؟)).
    گفت : نمى دانم .
    پرسيد: ((چرا كبد قوسدار است ؟)).
    گفت : نمى دانم .
    پرسيد: ((چرا كليه ، همانند دانه لوبياست ؟)).
    گفت : نمى دانم .
    پرسيد: ((چرا زانو به عقب تا مى خورد؟)).
    گفت : نمى دانم .
    پرسيد: ((چرا كف پا داراى گودى است ؟)).
    گفت : نمى دانم .
    در اين هنگام ، امام صادق (عليه السلام ) فرمود: ((اما من مى دانم )).
    آن مرد گفت : پس خود پاسخ ده .
    امام صادق (عليه السلام ) فرمود: ((در سر، رخنه ها و لايه هاست ؛ چون هر چيز درون تهى ، هر گاه يك پارچه باشد، شكستن ، زودتر به سراغش آيد و چون چند تكه قرار داده شود، شكستگى از آن دورتر است .
    موى سر بالاى آن قرار داده شده است تا با ريشه هايش چربى را به مغز برساند و سر موها، بخار را از مغز بيرون ببرد و سرما و گرمايى را كه بدان مى رسد، از آن دفع كند.
    پيشانى از مو تهى است ، از آن رو كه محل رسيدن نور به چشمان است ، و در آن ، چين و چروك قرار داده شده است ، بدان سبب كه عرق فرو ريخته از سر را در خود، محبوس سازد و مانع رسيدن آن به چشمان شود تا بدان وقت كه انسان ، عرق خويش را پاك كند، آن سان كه نهرها در زمين آب ها را در خود محبوس مى سازند.
    ابروها در بالاى چشمان قرار داده شده اند تا نور را به اندازه كافى به چشمان راه دهند. اى هندى ! مگر نمى بينى آن كه نور بر وى چيره شود، دست خويش را بر فر چشمان مى گيرد تا نور به اندازه كافى از زير آن به چشمان راه بگشايد.
    بينى در ميان دو چشم قرار داده شده است تا نور را در ميان دو چشم به دو بخش مساوى قسمت كند.
    چشم ، همانند بادام است تا ميل بتواند دارو را در داخل آن جريان دهد و بيمارى (عفونت ) آن بيرون آيد. اگر چشم ، مربع شكل يا دايره اى بود، نه ميل در داخل آن حركت مى كرد، نه دارو به همه آن مى رسيد، و نه بيمارى از درون آن خارج مى شد.
    سوراخ بينى در پايين آن قرار داده شده است تا بيمارى هايى (عفونت هايى ) كه از مغز فرو مى آيد، از آن پايين آيد و بوها از آن بالا رود و به مشام رسد، در حالى كه اگر اين سوراخ ، در بالاى بينى بود، نه بيمارى اى از آن به زير مى آيد و نه بويى را حس مى كرد.
    سبيل و لب ، در بالاى دهان قرار گرفته است تا مانع رسيدن آنچه از مغز فرو مى ريزد، به دهان شود، مبادا كه طعم خوراك و نوشيدن بر انسان مكدر گردد و آن را خودش دور كند.
    ريش ، تنها براى مردان قرار داده شده است تا بدين وسيله از زنان متمايز گردند و نيازى به باز گشودن (همه چهره و ملاحظه آن براى شناسايى ) نباشد.
    دندان جلو، تيز قرار داده شده است ؛ زيرا به واسطه آن ، كار گاز گرفتن صورت مى پذيرد و دندان هاى جانبى پهن قرار داده شده است ؛ زيرا آسياب كردن و جويدن به كمك آنها انجام مى گيرد و نيش ، بلندتر است تا تكيه گاه دندان جانبى و دندان جلو باشد، به سان ستون در يك بنا.
    كف دست از مو تهى است ، چون به كمك آنها كار لمس انجام مى گيرد؛ اما اگر در آنها مو وجود داشت ، انسان نمى دانست آنچه پيش روى اوست و آن را لمس مى كند، چيست .؟
    مو و ناخن ، فاقد حيات است ؛ زيرا بلند شدن آنها مايه كثيفى و زشتى است و كوتاه كردنشان پسنديده است . پس اگر در آنها حيات وجود مى داشت ، انسان به هنگام كوتاه كردن آنها احساس درد مى كرد.
    قلب ، به شكل دانه صنوبر است ؛ زيرا وارونه است و يك سر قلب ، باريك قرار داده شده تا لابلاى ريه برود و با سردى آن ، خنك شود، مبادا كه مغز از گرماى آن بسوزد.
    ريه ، دو پاره قرار داده شده است تا قلب در لابلاى فشارگاه هاى آن قرار گيرد و به كمك حركت آن ، خنك شود.
    كبد، قوسدار است تا معده را سنگينى كند و به تمامى بر روى آن قرار گيرد و آن را بفشرد و در نتيجه ، بخارى كه در آن هست ، بيرون برود.
    كليه ، به شكل دانه لوبيا قرار داده شده است ؛ زيرا مسير ريزش منى ، نقطه به نقطه آن عضو است . پس اگر كليه به شكل مربع يا دايره بود، نقطه نخست ، مانع رسيدن منى به نقطه دوم مى شد و موجود زنده نمى توانست با خروج آن ، احساس لذت كند؛ چه اين كه منى از ستون فقرات به سمت كليه فرو مى آيد و آن (=كليه ) نيز به كرمى مى ماند كه جمع مى شود و باز مى شود و تدريجا منى را به سوى مثانه مى راند، به سان تيرى كه از كمان رها شود.
    تا خوردن زانو به سمت عقب قرار داده شده است ؛ چرا كه انسان به سمت جلو راه مى رود و حركات او با تعادل همراه است ، اما اگر اين نبود، انسان در هنگام راه رفتن (بر زمين ) مى افتاد.
    در كف پا گودى اى قرار داده شده است ؛ زيرا هر چيز چون به تمامى سطح بر زمين قرار گيرد، به انده سنگ آسياب سنگين مى شود، اگر با لبه اش بر روى زمين باشد، يك كودك هم مى تواند آن را (از جاى خويش ) براند. اگر هم چيزى به روى بر زمين قرار گيرد، جابه جا كردن آن ، حتى بر يك مرد، سنگين مى آيد)).
    در اين هنگام ، مرد هندى پرسيد: اين دانش براى تو از كجا حاصل آمده است ؟
    فرمود: ((آن را از پدرانم ، از پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم )، از جبرئيل (عليه السلام )، از پروردگار جهانيان - جل جلاله -، يعنى همو كه تنهاست و جان ها را آفريده ، فرا گرفته ام )).
    پس آن هندى گفت : راست گفته اى و من نيز گواهى مى دهم كه خدايى جز الله نيست و محمد، پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) و بنده اوست و تو آگاه ترين كسان روزگار خويش هستى .(37)
    امضاء
    خدایا...
    خسته ام از همه چیز...
    ...از فصول عاشقانه ام که بهاری ندارد
    خسته اماز اینکه دیگر دعاهایم اجابت نمی شوند
    نمی دانم در چنین راهی کجا می توانم آرامشم را بیابم
    خدایا...شنیده ام که مومنانت نمازشان را به درگاهت می آورند
    من ناتوانی ام را به درگاهت آورده ام .می پذیری؟

  14. Top | #10

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    55
    نوشته
    7,121
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    اللهم عجل لولیک الفرج
    تشکر
    1,515
    مورد تشکر
    4,040 در 2,087
    دریافت
    6
    آپلود
    8

    پیش فرض پاسخ : دانش نامه احاديث پزشكى

    1/3 - هر دردى را درمانى است
    8 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
    هر دردى را درمانى است . پس چون دارو به درد برسد، به اذن خداوند (عزوجل ) بهبود يابد.(38)
    9 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
    آن كه دردها را آفريده ، براى آنها درمان نيز آفريده است .(39)
    10 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
    خود را مداوا كنيد؛ چه ، خداوند (عزوجل ) هيچ دردى را فرو نفرستاده ، مگر اين كه براى آن ، شفايى هم نازل كرده است .(40)
    11 - پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ):
    خود را مداوا كنيد؛ چه ، خداوند، هيچ دردى فرو نفرستاده ، مگر اين كه به همراهش درمانى نيز نازل كرده است ، جز مرگ كه آن را هيچ درمانى نيست .(41)
    12 - المستدرك على الصحيحين :
    - به نقل ابو سعيد خدرى -: پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود: ((خداوند، هيچ دردى را فرو نفرستاده (يا هيچ دردى را نيافريده )، مگر اين كه درمانى نيز برايش فرو فرستاده (يا آفريده ) است و كسانى از آن آگاهى يافته اند و كسانى نيز از آن ناآگاه مانده اند، مگر سام )).
    پرسيدند: سام چيست ؟
    فرمود: ((مرگ )).(42)
    13 - تاريخ بغداد:
    - به نقل از جابر -: پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم )، در حالى كه همراهش بودم ، بيمارى را عيادت كرد و به او فرمود: ((آيا برايت طبيبى فرا نخوانيم ؟)).
    گفت : آيا تو، اى پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم )، فرمان مى دهى ؟!
    فرمود: ((آرى . خداوند، هيچ دردى فرو نفرستاده ، مگر اين كه درمانى نيز برايش فرو فرستاده است )).(43)
    14 - المصنف :
    - به نقل از هلال بن يساف -: در روزگار پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم )، مردى مجروح شد. پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود: ((برايش طبيبى بخوانيد)).
    كسى گفت : اى پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم )! آيا طبيب ، او را سودى مى بخشد؟
    فرمود: ((آرى . خداوند - تبارك و تعالى - هيچ دردى فرو نفرستاده ، مگر اين كه به همراهش شفايى نيز فرو فرستاده است )).(44)
    15 - امام على (عليه السلام ):
    هر زنده اى را دردى هست و هر بيمارى اى را درمانى است .(45)
    16 - امام رضا (عليه السلام ):
    خداوند (عزوجل ) بدن را به هيچ بيمارى اى گرفتار نساخت ، مگر آن هنگام كه برايش دارويى قرار داد كه بدان ، درمان شود؛ و براى هر نوع دردى ، نوعى درمان است و چاره اى و نسخه اى .(46)
    امضاء
    خدایا...
    خسته ام از همه چیز...
    ...از فصول عاشقانه ام که بهاری ندارد
    خسته اماز اینکه دیگر دعاهایم اجابت نمی شوند
    نمی دانم در چنین راهی کجا می توانم آرامشم را بیابم
    خدایا...شنیده ام که مومنانت نمازشان را به درگاهت می آورند
    من ناتوانی ام را به درگاهت آورده ام .می پذیری؟

صفحه 1 از 45 1234511 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi