❤ |
ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 20-09-2012 در ساعت 17:16
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
*آیه های انتظار* (01-10-2011), Naser (10-12-2010), parsa (09-10-2011), نرگس منتظر (24-09-2010), خادمه زینب کبری(س) (23-10-2010)
موضوعات تصادفی این انجمن:
- محمدعلی کشاورز بازیگری که 'پشت نقشهایش را...
- از روزه خواری تا آب بازی مختلط در کرج {منتظر...
- ○☼ رنسانس اسلامی ☼○
- هشدارهای پلیسی برای پیشگیری از سرقت در سفر
- اعدام دو جاسوس سرویسهای اطلاعاتی بیگانه+...
- اين دختر بچه به مدت پنج دقيقه جهان را به...
- جلوه بی نظیر محبت و بخشش در همین حوالی
- دست دولت در جيب مردم ؛ واکاوي اهداف دولت از...
- تدریس حتی در بستر و بصورت خوابیده
- جشن توافق هسته ای یا بی بندباری , بی حجابی,...
❤ |
زنگ انشاء
صبح یک روز سرد پائیزی
روزی از روز های اول سال
بچه ها در کلاس جنگل سبز
جمع بودند دور هم خوشحال
بچه ها غرق گفتگو بودند
بازهم در کلاس غوغا بود
هریکی برگ کوچکی در دست!\
باز انگار زنگ انشاءبود
تا معلم ز گرد راه رسید گفت
با چهره ای پر از خندهباز موضوع تازه ای داریم
آرزوی شما در آینده
شبنم از رو برگ گل برخواست
گفت میخواهم آفتاب شوم
ذره ذره به آسمان بروم
ابر باشم دوباره آب شوم
دانه آرام بر زمین غلتید رفت
و انشای کوچکش را خواند
گفت باغی بزرگ خواهم شد
تا ابد سبز سبز خواهم ماند
غنچه هم گفت گرچه دل تنگم
مثل لبخند باز خواهم شد
با نسیم بهار و بلبل باغ
گرم راز و نیاز خواهم شد
جوجه گنجشک گفت میخواهم
فارغ از سنگ بچه ها باشمروی هر شاخه جیک جیک کنم
در دل آسمان رها باشمجوجه کوچک پرستو گفت:
کاش با باد رهسپار شوم
تا افق های دور کوچ کنم
باز پیغمبر بهار شومجوجه های کبوتران گفتند:
کاش میشد کنار هم باشیم
زنگ تفریح را که زنجره زد
باز هم در کلاس غوغا شد
هریک از بچه ها بسویی رفت
ومعلم دوباره تنها شدبا خودش زیر لب چنین میگفت:
آرزوهایتان چه رنگین است
کاش روزی به کام خود برسید!
بچه ها آرزوی من اینست
سروده زنده یاد قیصر امین پور
ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 24-10-2010 در ساعت 16:32
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
*آیه های انتظار* (01-10-2011), Naser (10-12-2010), parsa (09-10-2011), نرگس منتظر (24-09-2010), خادمه زینب کبری(س) (23-10-2010)
بوی خوش مهر
بچه كه بودیم این روزها حال و هوای دیگری داشتیم. سر در گم بین احساسات ضد و نقیض. از یكطرف کمی دلخور بودیم كه تعطیلات تابستان تمام شد، از طرف دیگر كه انصافا" كفهاش سنگینتر هم بود خوشحال بودیم كه یك سال تحصیلی دیگر شروع میشود. بعد از سهچهار ماه دوری قرار بود دوستها و همكلاسیها را ببینیم و یكدنیا حرف برای هم داشتیم.
برای خرید كیف و كفش و لباس نو از صبح با بابا و مامان از این خیابان به آن خیابان و از این مغازه به آن مغازه. بعد هم تا روز اول مهر بارها و بارها همه لباسها را میپوشیدیم و جلوی آینه خودمان را برانداز میكردیم. همه اینها یك طرف. خرید لوازم تحریر هم یك طرف که همیشه می گشتیم تا قشنگترینها را پیدا كنیم. همه چیز نو می شد. حتی قول و قرارهایی که برای سال جدید در دلمان با خدای خود می گذاشتیم.
کمتر کسی روز اول مهر غیبت می کرد. همه در آن روز هیجان داشتند. اینكه در كدام كلاس افتادیم. از دوستهایمان جدا شدیم یا نه. معلممان كیست؟ كلاسمان كجاست؟
روزهای اول سال همیشه انگشتهایم زخم بود. هربار كه دستم را داخل کیف می كردم تا كتابی در بیاورم ورقهای نوی كتاب انگشتهایم را می برید. كتاب ها را با ذوق فراوان با یک لایه كاغذ كادو و یك لایه پلاستیك جلد می كردیم و یادم هست كه چقدر جستجو می کردیم تا قشنگترین كاغذ كادو را پیدا كنیم. با نهایت دقت و سلیقه كتابها را جلد می كردیم. مامان با خط قشنگ اش اسم مان را روی جلد كتاب می نوشت. مدادها را تیز می كردیم و همه چیز مرتب و منظم پیش به سوی مدرسه.
حال سالهاست که از روزهای خوب مدرسه برای خیلی ها گذشته. اما تب و تاب بازگشایی مدارس همچنان در فضای شهر استشمام میشود و همه را حتی آنها که سالهاست با نیمکتهای مدرسه خداحافظی کردهاند را سر ذوق می آورد.
عده ای به دنبال كیف و كفش و لباس مدرسه اند و عده ای هم كتاب های درسی و لوازمالتحریر را در مغازه ها جست وجو می كنند. خلاصه اول مهر در راه است.
دوباره نسیم مهر داخل حیاط مدرسه ها به انتظار نشسته تا با آغاز سال تحصیلی جدید بر صورت هزاران شكوفه باغ دانش بوزد و آغاز سال تحصیلی جدید را بر آنها تبریك گوید.
بوی خوش مهر، مداد پاك كن، نیمكتهای چوبی و دفاتر جدید بیش از هر كسی كودكان را مجذوب كرده است و دل صدها پدر و مادری که كودكان شان را روانه مدرسه می كنند به تب و تاب انداخته است.
شور و شوق این روزها شاید بیشتر در چشمان نوآموزانی باشد كه برای قرار گرفتن در پشت میزهای چوبی كوچك سر از پا نمیشناسند.
با خوشحالی همراه پدر و مادرشان كلیه وسایل مدرسه را خریده و بیتابانه در انتظار بازگشایی مدارساند.
پس یک دنیا تبریک به بزرگی دنیای تمام قلم و کاغذها به همه بچهمدرسهایهایی که اول مهر راهی مدرسه می شوند. و با شنیدن زنگ اول مهر, زنگ زندگی و حیات نیز در جان آنها نواخته می شود.
بعد از سه ماه تعطیلی دوباره فریاد دانش آموزان پنجره های كلاس را می لرزاند. هیجان بچه ها سکوت سه ماهه مدارس را می شکند و آنها باذوق و شوق این روز را آغاز می كنند. دوباره پشت نیمكتها می روند و سال تحصیلی جدید آغاز می شود.
و شاید آنها که سالیانی اندک و یا بسیار است که دوران مدرسه را سپری کرده اند دلشان بخواهد که پاییز آنها هم با اول مهر و آغاز مدارس رنگ و بوی دیگری به خود بگیرد, باز صبح روز اول مهر قلبشان تاپ تاپ كند. مضطرب دوستیهایی شوند كه قرار است شكل بگیرد. دلهره این را داشته باشند كه معلم شان خوش اخلاق است یا بداخلاق. درس جدید چیست؟ دو به علاوه دو چند؟ كی برف می آید و مدرسه تعطیل می شود؟ كی زنگ می خورد؟ و خیلی چیزهای دیگر.
مهری دیگر از راه می رسد و صدای زنگ مدرسه با همه شور و شوق خود شاید رنگی از حسرت را هم بر دل برخی بنشاند.....
سایت سازمان تبلیغات اسلامی
گروه خانواده و زندگی تبیان - تنظیم :نداداودی
*آیه های انتظار* (01-10-2011), Naser (10-12-2010), parsa (09-10-2011), فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* (24-10-2010)
حال و هوای کیف نو
کیف و کتاب های تکراری و دوست داشتنی
فصلی که برای همه ما یادآور شادی ها و خاطرات کودکی است
و یادآوریش برای همه لذت بخش.
خوب که به آن دوران فکر می کنیم می توانیم جزئیات خاطره خوش آن را هم در ذهن زنده کنیم. روزهای اول مدرسه در همه ما نگاه خندان و شاداب و چهره های بشاش همکلاسی ها رو تداعی می کند. هر کس انگار که فصلی نو و زندگی نویی را می خواهد آغاز کند. انرژی روزهای اول مدرسه زبانزد بود و صبح با نیرویی فوق العاده از خواب بیدار می شدیم. چرا که وجدی در وجودمان نهفته بود و اشتیاق زیادی را تجربه می کردیم. یک کلاس بالاتر، معلمی جدید، تجدید دیدار با هم کلاسی ها، یک نیمکت جدید و گاهی هم یک مدرسه جدید. در این میان چیزهای جدید دیگری هم بود که خود نمایی می کرد: مانتوی جدید، کیف جدید، جامدادی تازه، لوازم التحریر نو و...
اصلاً انگار بیشتر لذت سال جدید تحصیلی به خاطر لوازم التحریری بود که برای سال جدید تهیه شده بود. نزدیک شروع سال تحصیلی که می شود فرزندان ما تقاضاهای متنوعی هم دارند. با وجود کارایی لوازم التحریر قدیمی درخواست خرید وسایل جدید دارند. گاه حتی اصرار بر این موضوع آنقدر جدی و زیاد است که شاید به مشکلی حاد برای برخی از خانواده ها تبدیل می شود.
براستی چرا؟
ما به کودکانمان اقتصادی فکر کردن در عین توانمندی را نیاموخته ایم. بلکه مصرف گرایی و نو و تازه کردن وسائل را در عین کارا و قابل استفاده بودنشان ترویج نموده ایم. شاید به این خاطر که بارها و بارها مشاهده کرده اند که به دلایل مختلف همچون تنوع طلبی، میل درونی، چشم و هم چشمی، رقابت های خانوادگی و آغاز سال نو ... وسایل خانه را بدون توجیه منطقی تعویض می کنیم. چون معیار تغییر شرایط و وسایل کم شدن امکان استفاده نیست بلکه موضوع هایی است که به نوعی ریشه در تجملات دارد.
ما به کودکانمان اقتصادی فکر کردن در عین توانمندی را نیاموخته ایم. بلکه مصرف گرایی و نو و تازه کردن وسائل را در عین کارا و قابل استفاده بودنشان ترویج نموده ایم.
چه باید کرد؟
برای اصلاح الگوهای مصرف باید از خود شروع کنیم. و همزمان رفتارهای فرزندمان را نیز تغییر دهیم.
آموزش های مستمر و عملی را فراموش نکنیم. خوب است بارها به صورت غیرمستقیم به کودکمان آموزش دهیم که اگر چه فلان وسیله مصرفی کهنه و قدیمی شده اما چون هنوز قابل استفاده است مورد کاربرد قرار می دهیم.
در مقابل کودکان از مقایسه شرایط خانه با موقعیت دیگران بپرهیزیم . کودکان در همان سطحی که شما فکر می کنید. باقی نمی مانند بلکه ذهن خلاق آنها تطبیق و ارزیابی را گسترده تر و خلاقانه تر انجام می دهد.
استفاده بهینه را جایگزین تنوع طلبی و تازه جویی کنیم . باید بیاموزیم تا زمانی که کالایی قابلیت مصرف دارد نباید آن را از دایره استفاده خارج نمود.
پیش پیش وسائل و لوازم التحریر جدید خریداری نکنیم
. چرا که ظرفیت روانی کودکان محدود بوده و تحمل سپری شدن زمان برای مصرف آن را ندارند. اگر هم چنین اتفاقی افتاد سعی کنید آن را از دید او خارج نموده و یا به او یاد دهید که باید تا زمان مناسب صبر کند. البته در صورت اصرار او می توانید گاه وسیله را به صورت تشویق برای انجام یک رفتار مثبت و به صورت موقتی در اختیار او قرار دهید. در این امر قاطع بوده و برنامه داشته باشید.
با او گفتگو کنید. پیش از خرید برای فصل جدید گفتگوی نزدیک داشته و او را از نیازهای واقعیش آگاه نموده و لیست مواردی که قابلیت انتخاب و خرید دارد را تهیه نمایید.
در خرید لوازم التحریر معیار انتخاب را کیفیت و سپس زیبایی در نظر بگیرید. محصولاتی که با دارا بودن زیبایی و فانتزی بودن کیفیت لازم را نداشته و از زمان استفاده کوتاهی برخور دارند نباید در سبد کالای فصل مدرسه قرارگیرد.
در انتخاب محیط درسی فرزندانتان دقت کنید . برخی از مدارس و مکان های آموزشی که مملو از فرزندان خانواده های مرفه است می تواند تاثیرات قابل ملاحظه ای را در نگرش مصرفی کودکان ما بگذارد . در این میان اهمیت موضوع به خاطر تاثیر همسالان بالاتر می رود . با فرارسیدن سنین مدرسه و ورود کودکان به اجتماع تاثیر هم کلاسی و همسن می تواند دو چندان شود . آنها از یکدیگر الگو می گیرند و رفتارهای خود را با یکدیگر هماهنگ می کنند و به نوعی ارزش ها در میان گروه همسالان شکل می گیرد. لذا اگر در انتخاب محیط آموزشی دقت لازم را داشته باشیم می توانیم تا حدود زیادی در انتخاب دوست و همراه برای فرزندانمان نیز موفق تر عمل کنیم .
فهیمه کهتری - خانواده و زندگی
*آیه های انتظار* (01-10-2011), Naser (10-12-2010), parsa (09-10-2011), فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* (24-10-2010)
نكاتی در زمینه رفتار با كودكان پیش دبستانی و اول ابتدایی
جدا شدن از آغوش گرم مادر و پدر و آغاز زندگی مستقل و ورود به جامعه ای بزرگتر از خانه ، برای اكثر بچه ها سخت و دشوار است و همراه با دلهره و ترس و اضطراب است ، اما چاره ای نیست. راهی است كه باید همه آن را طی كنند. البته برای پدر و مادر هم سخت است. باید فرزندشان را در مدرسه بگذارند و تنها به خانه بازگردند. شش تا هفت سال لحظه به لحظه با هم بودن و وابستگی ، اكنون دور شدن از یكدیگر، آن هم به مدت سه تا چهار ساعت در روز….
اما آیا می توانیم به خاطر این احساسات فرزندمان را به مدرسه نبریم ؟ امكان ندارد.
باید با این وابستگی ها مبارزه كرد اما چگونه ؟ اگر می خواهید پاسخ سؤالتان را بیابید این مقاله را با دقت مطالعه كنید.
اصولاً بچه هایی وابستگی شدید به پدر و مادر و خانه شان دارند كه در دوران قبل از مدرسه از پدر و مادر لحظه ای جدا نشده باشند . یعنی پا به مهد كودك و كودكستان نگذاشته باشند. معمولاً این بچه ها به هنگام مدرسه رفتن مشكل دارند، اما بچه هایی كه از قبل ، به دلیل شاغل بودن مادر و یا دلایل دیگر نیمی از اوقات خود را در مهد كودك ها گذرانده باشند به راحتی روز اول مدرسه را می پذیرند و از والدینشان جدا می شوند. پس می توان نتیجه گرفت كه مهد كودك می تواند مفید باشد. در حالی كه بسیاری از والدین از گذاشتن فرزندشان در مهد كودك ها واهمه دارند و می ترسند .
بچه ها با رفتن به مهد كودك سریع تر طعم استقلال را می چشند و اصولاً این بچه ها اعتماد به نفس بیشتری دارند. بهترین سن برای ورود به مهد كودك سه تا چهار سالگی است. اگرچه یك مادر شاغل مجبور است فرزندش را زودتر به مهد كودك بفرستد.
حال اگر شما كودكی دارید كه هرگز به مهد كودك نرفته و رفتن به مدرسه اش نیز نزدیك است به شما پیشنهاد می كنیم برای این كه او و شما به راحتی مدرسه را بپذیرد و خاطره ای خوش برای خود و شما به وجود آورد این چند نكته را به خاطر بسپارید :
1 - به هنگام ثبت نام ، فرزندتان را با خود به همراه ببرید، تا او با محیط مدرسه آشنا شود. حتی درصورت امكان كلاس او را نشان دهید. اجازه دهید دقیقه ای بر روی صندلی و نیمكت بنشیند. خوشبختانه در ایران یك روز قبل از آغاز مدارس "روز شكوفه ها" نام دارد. یعنی بچه های پیش دبستانی و كلاس اولی ها به مدرسه می روند و با مدیر و معلم و مدرسه آشنا می شوند و صف بندی در حیاط را یاد می گیرند و همكلاسی های خود را می شناسند.
2 - از مدرسه خودتان و خاطرات خوبتان برای او تعریف كنید. حتی اگر خاطره ای خوب هم از مدرسه ندارید ، در برابر فرزندتان ابراز نكنید و همیشه از مدرسه تعریف و تمجید كنید. روز اول مدرسه رفتنتان را حتی اگر به یاد هم نمی آورید با خاطره ای خوش از مدرسه برای كودك دلبندتان توصیف كنید. به هر صورت هیچ گاه فرزندتان را از محیط مدرسه و معلم و ناظم و مدیر نترسانید. آنان را افرادی دوست داشتنی و مهربان جلوه دهید. هیچ گاه از تنبیه بدنی در مدرسه حتی اگر به سرتان آمده برای فرزندتان حرفی نزنید . به طور كلی او را آماده مدرسه كنید و تصویری زیبا و دوست داشتنی از مدرسه ، معلم و ناظم در ذهن او تداعی كنید.
فرزندتان را با خود برای خرید كیف و وسایل مدرسه به همراه ببرید و بگذارید سر ذوق بیاید . جلوی او به دیگران نگویید كه فرزندم دوست ندارد به مدرسه برود و او به من وابسته است و من نگرانم . بلكه به او اعتماد به نفس بدهید و طوری كه او بشنود بگویید: فرزندم برای رفتن به مدرسه دقیقه شماری می كند. فرزندم می خواهد هر چه زودتر به مدرسه برود و خلاصه با زبانی كودكانه و قابل فهم فرزندتان را از مزایای مدرسه و با سواد شدن آگاه كنید.
3 - استقلال و متكی بودن به خود را در او زنده كنید.
4 – داستان هایی برای فرزندتان بخوانید كه مضمون آن رفتن به مدرسه و موفق شدن باشد.
5 - روز اول حتماً به همراه فرزندتان به مدرسه بروید. او را تنها رها نكنید. با ملایمت رفتار كنید. در صورت امكان با روپوش مدرسه از او عكس بگیرید. او را تشویق به مدرسه رفتن كنید. شاید لحظات اول و روزهای اول بی تابی كند اما با صبر و حوصله رفتار كنید.
6 - شب او را زود بخوابانید . صبحانه ای كه دوست دارد به او بدهید و سپس او را به مدرسه بفرستید.
7 - اگر خودتان نیز نگران دوری فرزندتان هستید و دست كمی از او ندارید ، هیچ گاه در برابرش ابراز نكنید بلكه به او بفهمانید از مدرسه رفتن فرزندتان خوشحال هستید. حتی از این كه او آن قدر بزرگ شده كه به مدرسه برود افتخار می كنید .
8 - در نهایت از معلم و مشاور مدرسه می توانید كمك بگیرید. مطمئن باشید مدرسه ، محیطی امن و سالم برای فرزندتان است و معلمان و دیگر اعضای مدرسه با آغوشی باز فرزندتان را می پذیرند و آنها را به مدرسه عادت می دهند. پس با خیالی آسوده فرزندتان را به مدرسه بفرستید . خدا به همراهش باشد.
*آیه های انتظار* (01-10-2011), Naser (10-12-2010), فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* (24-10-2010)
وقتی از مدرسه خوشت نمیآد!
من از مدرسه بدم میآید و دیگر به مدرسه نمیروم!
آیا تا بهحال همچین فکری کردهای؟ خیلی از بچهها به این موضوع فکر میکنند
و از مدرسه رفتن احساس بدی دارند. فکر میکنی اگر زیاد همچین احساسی داشته باشی چه اتفاقی میافتد؟
مدرسه یکی از واقعیتهای زندگی است و آموزشدیدن در مدرسه میتواند به تو کمک کند تا زندگی را آنجور که دوست داری بسازی .
پس بیا کمی از مدرسه صحبت کنیم و اینکه وقتی از آن خوشت نمیآید چه کار میتوانی بکنی!
نشانههای اضطراب مدرسه
وقتی تو در مورد مدرسه اضطراب داری، این نگرانی میتواند روی بدنت اثر بگذارد، مثلا ممکن است دچار سردرد یا دلدرد شوی، یا اینکه حالت تهوع داشته باشی.
یکی دیگر از نشانههای این اضطراب این است که خوابت بهم میخورد و اگر به اندازهی کافی نخوابی، در طول روز، بداخلاق میشوی و احساس خستگی میکنی و این خستگی احساست را نسبت به مدرسه بدتر میکند.
اگر این نگرانی خیلی زیاد شود، آنوقت تصمیمگیری برایت سخت میشود.
صبحها نمیتوانی تصمیم بگیری چه غذایی بخوری، چه لباسی بپوشی و چه تغذیهای ببری مدرسه. وقتی نمیخواهی به مدرسه بروی، برای لباس پوشیدن بهانهگیری میکنی؛ بهخاطر همین، دیر آماده میشوی و از سرویس جا میمانی. همچین موقعی فکر میکنی بهترین کار، در خانه ماندن است، اما این کار باعث میشود فردا سختتر به مدرسه بروی .
چرا بعضی بچهها مدرسه را دوست ندارند
اگر تو مدرسه را دوست نداری، اولین کار این است که دلیلش را پیدا کنی. یک دلیل ممکن است این باشد که یکی تو را در مدرسه اذیت میکند، یا اینکه یکی از بچههایی که تو از او خوشت نمیآید، هی دور و بر تو میپلکد، یا به اینخاطر است که رابطهی دوستانهای با معلمت نداری، یا ممکن است احساس کنی با بقیه متفاوت هستی، یا دوستان کمی داری. بعضی وقتها هم مشکل از کلاس یا درسهای مدرسه است. ممکن است درسها برای تو خیلی آسان باشند و حوصلهات سر برود، یا سخت باشند و تو احساس کنی به اندازهی بقیه باهوش نیستی.
مثلا ممکن است خواندن برایت خیلی سخت باشد و تو از خودت انتظار داشته باشی که خیلی خوب بخوانی. اینجوری هی بیشتر و بیشتر عقب میمانی و ممکن است هیچوقت نتوانی این عقبافتادگی را جبران کنی.
اما اگر بدانی چرا مدرسه را دوست نداری، میتوانی برای بهترشدن اوضاع کارهایی بکنی.
کمک خواستن
یک راه خوب این است که با یک نفر در مورد مسالهات صحبت کنی. مامان، بابا، یکی از آشناها، معلم، یا مشاور مدرسه میتوانند به تو کمک کنند؛ بهخصوص اگر کسی تو را در مدرسه اذیت کرده باشد، یا به تو آسیب رسانده باشد، مهم است که این مساله را با یکی از این افراد در میان بگذاری .
یک راه خوب دیگر این است که احساست را نسبت به مدرسه، در دفتریادداشت روزانهات بنویسی. این یک راه خوب است که اجازه بدهی احساساتی که درونت جمع شدهاند، بیرون بریزند.
یادت باشد که تو مجبور نیستی نوشتههایت را به کسی نشان بدهی.
اگر احساس بدی داشتی و نمیتوانستی درسهای مدرسه را تحمل کنی، میتوانی از معلم یا مشاور مدرسهات کمک بخواهی. معلمها انتظار دارند که تو مشکلاتت را دربارهی درسهایت با آنها در میان بگذاری. اگر احساس کردی که در همهی درسها مشکل داری، میتوانی از مشاور مدرسه کمک بخواهی. او به تو کمک میکند مشکلاتت را دستهبندی کنی. سعی کن اجازه ندهی مشکلاتت زیاد طول بکشند. جبران عقبافتادگی در یک درس راحتتر از جبران عقبافتادگی در همهی کتاب است.
احساس بهتری دربارهی مدرسه داشته باشیم
دفعهی بعدی که احساس بدی نسبت به مدرسه پیدا کردی، این راهها را امتحان کن:
اول، هر چیزی را که در مورد مدرسه دوست نداری، بنویس.
دوم، فهرستی از چیزهایی را که در مدرسه دوست داری، بنویس؛ حتی اگر آن چیز دوست داشتنی، ساعت ناهار یا زنگ تفریح باشد.
سوم، ببین برای تغییر چیزهایی که در مورد مدرسه دوست نداری چه کارهایی میتوانی بکنی؟ مثلا، اگر یادت بماند که تکالیف مدرسهات را انجام بدهی، آیا باز هم موقعیکه معلم تو را پای تخته میبرد، هول میشوی؟ میتوانی راهی پیدا کنی تا علاقهها و تواناییهایت را نشون بدهی؟ اگر یک دوست تازه پیدا کنی، کمتر احساس تنهایی نمیکنی؟ چه کارهایی میتوانی بکنی تا دوستهای تازهای پیدا کنی؟
البته شاید نتوانی همهی چیزهایی را که دوست نداری تغییر بدهی. اما همین مقدار تغییر هم خیلی خوب است. تو بهتر است روی چیزهایی که میتوانی تغییرشان بدهی متمرکز شوی. این جوری شاید بتوانی با آرامش به مدرسه برگردی.
منبع: وبگاه سلامت کودکان www.KidsHealth.org
*آیه های انتظار* (01-10-2011), Naser (10-12-2010), فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* (24-10-2010)
با این سرویس مدرسه بروید!
شاید کمتر از 10 سال پیش یکی از دغدغه های بزرگ مادران و برخی اوقات پدران این بود که برای اینکه فرزندان خود را به موقع به مدرسه برسانند، چه ساعتی از خواب بلند شوند، کی فرزندشان را از خواب بیدار کنند و چگونه به محل تحصیل فرزندشان بروند تا هم فرزندشان تاخیر نداشته باشد و هم خودشان به موقع به محل کار برسند. اگر این مسئولیت بر عهده مادران خانه دار بود که استرس کمتری وجود داشت. مادر با آرامش خاطر به موقع از خواب بیدار می شد، بساط صبحانه را برپا می کرد و سپس آرام آرام فرزند دلبند را از خواب بیدار می کرد و برای فرستادن به مدرسه آماده می ساخت.
برای برگرداندن وی نیز نگرانی شدیدی وجود نداشت. تنها یک برنامه ریزی ساده و مدیریت زمان لازم بود تا به موقع خود را به درب مدرسه رسانده و فرزندشان را تحویل بگیرند.
اما به نظر می رسد که در طی همین چند سال اخیر زندگی والدین پیچیده تر شده و مادران نیز بیشتر از گذشته به سر کار می روند و بنابراین فرستادن بچه ها به مدرسه تبدیل به یک معزل بزرگ شده است.
همین مساله است که باعث شده سرویس های مدارس، رونق بسیار بیشتری پیدا کنند. اما مساله باز هم به اینجا ختم نمی شود. پیدا کردن یک سرویس خوب و مناسب، رعایت کردن اصول مربوط به آن، جا نماندن از سرویس و .. همه و همه از مشکلاتی است که والدین امروزی با آن مواجه هستند. خانواده ها برای امنیت روحی و روانی خود و فرزندانشان در مواجهه با مشکلاتی از قبیل ترافیک های سنگین،ازدحام جمعیت،خطر رانندگان مبتدی تهدیدهای اجتماعی در مسیر رفت و آمد ترجیح می دهند از سرویس دانش آموزی مناسب استفاده نمایند.
ثبت نام خارج از منطقه مسکونی دانش آموزان در مدارس مختلف شهری و بعضاً عدم وجود بعضی از رشته های تحصیلی یا ظرفیت کم آن موجب طولانی شدن مسافت و مشکلاتی در فرآیند ترافیک و حمل و نقل ایجاد می نماید .
هنگامی که یک کودک منتظر سرویس مدرسه است باید از فاصله دور قابل رویت باشد. معمولا برای این منظور لباس ها یا پوشش های رنگی خاصی تن بچه ها می کنند به طوری که این پوشش قادر باشد نور چراغ اتومبیل ها را به خوبی منعکس کند
لذا با توجه به اهمیتی که سرویس مدارس در سالهای اخیر یافته در ادامه نکاتی کلی در مورد انتخاب صحیح سرویس مدرسه و از طرف دیگر رعایت نکات ایمنی به شما والدین عزیز ارایه می گردد تا با مشکلات کمتری در این زمینه مواجه شوید:
ایستگاه انتظار
مکان انتظار کشیدن فرزندان به خصوص کودکان برای سرویس، باید مکانی امن باشد. این مکانها باید از نور خوبی برخوردار باشند بویژه در روزهای زمستانی که صبح ها هوا دیرتر روشن می شود. همچنین ورود و خروج به این ایستگاهها باید آسان باشد و از خیابان اصلی به اندازه کافی فاصله داشته باشند. همچنین هنگام بارش برف باید ایستگاهها تمیز و قابل تردد باشند و کودکان مجبور نباشند برای ورود یا خروج به این ایستگاهها از تپه های برفی عبور کنند.
قابل رویت بودن و دیده شدن
هنگامی که یک کودک منتظر سرویس مدرسه است باید از فاصله دور قابل رویت باشد. معمولا برای این منظور لباس ها یا پوشش های رنگی خاصی تن بچه ها می کنند به طوری که این پوشش قادر باشد نور چراغ اتومبیل ها را به خوبی منعکس کند و در نتیجه از چندین ده متری قابل رویت باشد.
سوار و پیاده شدن بی خطر کودکان
هنگامی که سرویس مدرسه در حال نزدیک شدن به ایستگاه است بچه ها باید تا زمان توقف کامل سرویس و باز شدن درب ورودی آن در جای خود در درون ایستگاه سرویس بایستند. وقتی که راننده درب را باز کرد زمان مناسب برای سوار شدن بچه ها فرا رسیده است. به بچه ها یادآور شوید که هیچ وقت برای سوار یا پیاده شدن از سرویس با یکدیگر مسابقه و رقابت نداشته باشند.
نشستن در سرویس مدرسه
عموما سرویسهای مدرسه فاقد کمربند ایمنی هستند. بنابراین لازم است تمام بچه ها تا زمان رسیدن سرویس به مدرسه و توقف کامل آن در جای خود نشسته باشند. همچنین باید به بچه ها آموزش داده شود که هنگام بروز خطر یا ترمز ناگهانی چگونه از خود واکنش نشان دهند. آنها باید بدانند در صورت بروز تصادف و باز نشدن درب اصلی سرویس پنجره یا درب اضطراری سرویس کجا قرار دارد و چگونه می توان از آن استفاده کرد.
خروج از سرویس مدرسه
هنگام پیاده شدن از سرویس مدرسه لازم است بچه ها از پله های احتمالی سرویس به آرامی پایین بیایند و هنگام پیاده شدن کاملا مواظب باشند که بند کیف یا لباس آنها به چیزی گیر نکند. همچنین به محض پیاده شدن، از سرویس فاصله بگیرند تا راننده متوجه خروج آنها شود. در غیر اینصورت ممکن است راننده زودتر شروع به حرکت کند و بچه ها به پایین سقوط کنند. همچنین آنها باید از راه رفتن در کنار بدنه سرویس خودداری کنند زیرا این ناحیه نقطه کور محسوب می شود و حضور در آنجا به هنگام حرکت اتومبیل برای کودکان خطرناک است.
برخی از نکات ایمنی ضروری را شخصا به فرزندتان گوشزد کنید
آماده کردن بچه ها برای استفاده از سرویس مدرسه
سالانه میلیون ها دانش آموز از سرویس های مدارس برای تردد بین خانه و مدرسه استفاده می کنند. هر دانش آموز حداقل روزی دو بار از این سرویس ها سوار یا پیاده می شود اما در عین حال هنوز هم برای بسیاری از والدین بویژه آنهایی که برای اولین بار فرزندشان قصد استفاده از سرویس مدرسه را دارد نگران اتفاقات احتمالی در سرویس مدرسه هستند. در ادامه به بررسی روش هایی برای آماده کردن هر چه بیشتر کودکان برای استفاده از سرویس مدرسه می پردازیم.
- اگر مدرسه فرزندتان امکان برگزاری اردوهای تفریحی و یا کلاسهای آموزشی با سرویسهای مدرسه را دارد حتما از این فرصت استفاده کنید تا فرزند شما روش درست استفاده از این وسایل را قبل از شروع رسمی مدارس یاد بگیرد. چنانچه مدرسه مذکور فاقد این امکانات تفریحی باشد والدین خود می توانند در یک فرصت مناسب و هنگام استفاده از وسایل نقلیه عمومی به آموزش مهارتهای لازم به کودکانشان بپردازند.
- پس از شروع کلاسهای درس در مدارس در اولین فرصت سعی کنید با معلم فرزندتان آشنا شده و صحبت رو در رو داشته باشید. در لابلای این صحبتها ایشان را مطلع کنید که فرزند شما برای اولین بار قصد استفاده از سرویس مدارس را دارد و در این خصوص از او تقاضای راهنمایی و کمک داشته باشید.
- برخی از نکات ایمنی ضروری را شخصا به فرزندتان گوشزد کنید .
به عنوان مثال اینکه هنگام حرکت سرویس از ایستادن و یا قدم زدن در داخل ماشین خودداری کنند و یا برای سوار شدن و یا پیاده شدن عجله و رقابت با دیگران نداشته باشید.
- در اولین فرصت دوستی را برای فرزندتان در داخل سرویس مدرسه اش پیدا کنید که هر دو آنها مقید به نشستن روی صندلی سرویس و صحبت کردن با یکدیگر باشند. زیرا بسیاری از بچه ها فکر می کنند اگر بنا باشد تمام مدت روی صندلی آرام بنشینند فرصت دوست یابی و همکلامی با دیگران را از دست می دهند.
- هر روز فرزندتان را تا کنار سرویس مدرسه همراهی کنید و مطمئن شوید تمام وسایل و لوازم مورد نیازش را به درستی درون کیف مدرسه اش قرار داده است به طوری که هنگام سوار یا پیاده شدن وسایل او روی زمین ریخته نشود. همچنین مواظب باشد چیزهایی که از کوله پشتی کیف مدرسه فرزندتان آویزان است به جاهایی مانند صندلی ماشین، نرده های اطراف خیابان و .. گیر نکند.
با راننده سرویس مدرسه آشنا شوید،شماره تلفن همراه وی را داشته باشید و شماره تماس خود را در اختیار وی قرار دهید
- با راننده سرویس مدرسه آشنا شوید،شماره تلفن همراه وی را داشته باشید و شماره تماس خود را در اختیار وی قرار دهید و اجازه دهید ایشان شما و فرزندتان را بشناسد زیرا راننده در حقیقت می تواند چشم و گوش شما باشد و هر گونه مشکلات رفتاری فرزندتان را به موقع به شما اطلاع دهد.
- و نکته آخر اینکه حتما مسئولین مدرسه فرزندتان(به خصوص کودکان دبستانی) را مجاب کنید که رانندگان سرویس مدرسه را توجیه کنند تا از ظاهر و پوششی مشخص استفاده کنند، همچنین ظاهر سرویس دارای نشانه های مخصوص باشد تا شناخت آن برای کودکان راحت تر و ایمن تر گردد.
گروه خانواده و زندگی سایت تبیان- مریم عطاریان
*آیه های انتظار* (01-10-2011), Naser (10-12-2010)
وقتی کودک دانش آموز می شود
کودک دبستانی خود را بهتر بشناسیم
هفت سالگی، آغاز دوره ای جدید و مهم در رشد کودک است، روانشناسان این مرحله از سن را «کودکی بزرگ» نامیده اند. که به معنای ترک مهد کودک و ورود به مدرسه است و کودک در پایگاه جدیدی که جامعه به او تفویض می کند قرار می گیرد.
قوانین مدرسه هستند که از یک «کودک» یک «دانش آموز» می سازد، قوانین و مقرراتی که رعایت آنها برای کودک چندان دلچسب نیست زیرا سختگیرانه تر از مقررات خانه است و کودک اغلب با تروشرویی به مخالف با آن برمی خیزد و با دلتنگی سن طلایی خردسالی را به یاد می آورد، که به خاطر قرار گرفتن در این شرایط جدید آن را ترک کرده است؛ و وارد دنیایی شده است که قانون آن:
«فعالیت با تمام نیرو و تحمل خستگی با خوشرویی است»؛ از کودک انتظار می رود که هم زمان در دو جهت تلاش کند: اول انجام تکالیف مدرسه، دوم انطباق خود با زندگی گروهی؛ معلم از او می خواهد مدت زمان طولانی ساکت بنشیند و با دقت به حرفهایش گوش دهد و با تمام نیرو تلاش کند.
هم کلاسیها توقع دارند تا او از عادتهای خودخواهانه اش دست بکشد، تنها به این شرط، او را در جمع خود می پذیرند؛ حتی به نظر می رسد والدین هم تغییر رفتار داده اند کارهایش را کنترل می کنند و ناراحتی خود را از نتیجه ی بد یا متوسط وضعیت درسی اش پنهان نمی کنند. برآوردن همه این توقعات ،نیازمند تلاش سنگینی است که کودک به بهانه کوچک بودن، نمی تواند از زیر آن شانه خالی کند.
در این زمان است که کودک احساس کوچکی و ناتوانی می کند، چون می بیند همه ی مزایای دوران خردسالی را از دست داده است.
علی رغم آنکه دیگران دائماً تکرار می کنند که: «تو دیگر بزرگ شده ای ، او خوب می داند که این واقعیت ندارد و این حرفها را به خاطر گرفتن کار بیشتر از خود می داند و از آنجائی که بزرگ شدن از دید او غیر ممکن است و ناامید کننده به نظر می رسد، آماده است که همه چیز را بدهد تا دوباره به عقب برگردد.
همه ی این ممنوعیتها، فشارها و کنترل ها او را دچار بحران و سردرگمی می کند. شرایط جدید، حتی گاه بدون وجود مشکل بزرگی در خانه یا مدرسه، تعادل کودک را بر هم می زند، سبب بروز رفتارها و خلق و خوی خاصی در کودک می شود. برخی از کودکان این بحران را بدون هیچگونه تظاهرات رفتاری و اختلالات خلق و خوی آشکاری پشت سر می گذارند. به نظر می رسد که توانسته اند با شرایط جدید بدون مشکل جدی و قابل توجهی خود را تطبیق دهند و با آن انس بگیرند.
ولی برخی دیگر دچار اختلالات رفتاری و خلق و خو می شوند:
- اغلب کودکان در دوره ابتدایی دو شخصیتی به نظر می رسند؛ در خانه خود را نامطبوع، مستبد و بچه نشان می دهند و در محیط خارج از خانه بین همکلاسیها یا در مقابل افراد فامیل و بیگانه ،خود را کودکی مؤدب، مهربان، سرشار از لطف نشان می دهند.
در تمام دوران ابتدایی کودک کم و بیش سعی دارد از یک طرف بزرگ شود و از طرف دیگر با وجود تمایلش به حفظ استقلال تظاهر به کودکی را مانند پناهگاهی در محیط خانه حفظ می کند. جایی که هنوز مدت زمان زیادی از لذت بی مسئولیتی دوران خردسالی نگذاشته است. محیط خانه جایی است که کودک می تواند فشارهای عصبی و خستگی ناشی از محیط مدرسه را رفع کند؛ زیرا در میان خانواده ها نیازی به تلاش برای بزرگ شدن نیست او اغلب پرتوقع تر، دمدمی مزاج تر و مستبدتر از سابق می شود از مادرش انتظار دارد که برای رفتن به مدرسه به او لباس بپوشاند، میزان همکاریش در خانه کم تر می شود. سعی می کند از دیگران خدمات بیشتری بگیرد در مجموع نارضایتی خود را با خشم، ترشرویی و اشک نشان می دهد.
- تسلط بر دیگران را دوست دارد. اگر نتواند از طریق هم کلاسیهایش این تمایل را ارضاء کند و بفهمد که باید در مقابل آنها گذشت کند، در خانه سلطه جوتر می شود و این تمایل را با قلدری بر روی اعضاء خانواده به خصوص برادر و خواهر کوچکتر یا حتی بر روی اسباب بازی با خراب کردن آنها در حالت خشم، نشان می دهد.
سعی دارد دیگران به خصوص مادرش را در انحصار خود بگیرد و توقع دارد وقتی از مدرسه به خانه بر می گردد او را در خانه بیابد.
- در مقابل وسوسه ی لذتهای آنی ، نمی تواند مقاومت کند با پولی که از شما می گیرد در قنادی و آجیل فروشی ها با خرید شکلات و آبنبات خودش را راضی می کند.
- کودکی که از احساس حقارت رنج می برد خجالتی تر، نگران تر و مرددتر از قبل شده و خواستار حمایت، امنیت و پشتیبانی بیشتری از طرف خانواده است.
همچنین این بحران می تواند به صورت رفتارهایی چون ترس از مدرسه، جستجوی یک حامی خیالی، انجام مراسم قبل از خواب، کنترل درهای بسته، نگرانی از ابتلاء به بیماریهای سخت، ترس از بروز حوادث بد و دیدن کابوسهای شبانه در کودک شود و نیز می تواند رفتارهایی چون اختلال در خواب شبانه، حرکات غیرارادی، تیک های عصبی مثل اخم کردن و عدم کنترل در حرکات عضلانی را موجب شود.
چگونگی عبور از این مرحله بحرانی ،بستگی زیادی به رفتار و نوع برخورد والدین و معلمین با مشکلات کودک دارد.
برای اینکه کودک بتواند این مراحل را بدون بروز مشکل جدی و قابل توجهی سپری کند و خود را با دنیای جدید تطبیق دهد، توجه به چند نکته ضروری می باشد:
- در مورد توانایی های کودک عجولانه قضاوت نکنیم. بیشتر از توانائیش از او توقع نداشته باشیم. بدانیم که چارچوب آموزش در نظر گرفته شده برای دوره ی ابتدایی در سطحی بالاتر از رسش عقلی و رشد هوشی کودک بسیار مفید است و برای جلو افتادن رشد روانی کودک لازم است ولی نباید این توهم را در ما ایجاد کند که همه کودکان باید به آسانی آن را فراگیرند و بدون هیچ مشکلی این دوره را پشت سربگذارند.
- دیگر آنکه از مبارزه مستقیم در مقابل رفتارهای غیرمعمول کودک بپرهیزیم و از کنترل شدید یا سرزنش، تحقیر و مسخره کردن او به خاطر این گونه رفتارها اجتناب کنیم. زیرا در این صورت این خطر وجود دارد که این گونه حرکات و رفتارهای غیرمعمول و آزاردهنده به صورت یک عادت در کودک باقی بماند. در چنین شرایطی باید از کنار این نوع رفتارها با آرامش و مانند یک اختلال ساده زودگذر عبور کنیم در بیشتر کودکان این گونه اختلالات رفتاری با تغییر محیط زندگی و نشان دادن صبر و شکیبایی اغلب بدون ایجاد مزاحمت جدی کاهش می یابند، و همه چیز مرتب می شود. ولی در صورت مشکل آفرینی و مزاحمت این گونه حرکات غیرعادی باید پیش از آنکه تبدیل به روان پریشی های شدید شده و از کنترل خارج شود به مداوایش بپردازیم.
ولی آنچه که مسلم است، وجود محیطی آرام و بدون تنش و برخورداری از محبتهای بی دریغ والدین ،می تواند کمک موثری برای کودک بوده، او را به مدرسه علاقمند سازد. و میل به تلاش و فعالیت درسی در کودک، تا حدود زیادی به شخصیت معلمی که آموزش او را به عهده دارد وابسته است. ثبات محیط آموزشی نیز امری ضروری است. تعویض مداوم معلم در طول سال و همچنین تغییر مدرسه در طی یک سال تحصیلی ،می تواند به مشکلات کودک بیافزاید.
نویسنده : دکتر زهرا معتمدی
منبع ماهنامه تخصصی کودک - باتغییروتلخیص
*آیه های انتظار* (01-10-2011)
دانستن نکات کوچک اما ضروری در رابطه با مدرسه
- داشتن توقع زیاد از کودک، عامل اصلی برای ترس از مدرسه است. از اینرو بهتر است که والدین از فشار کار در خانه بکاهند. ورود به مدرسه به خصوص برای کلاس اولیها باید مطبوع و خوشایند باشد، تا از یادگیری لذت ببرند.
- اغلب کودکان برای اینکه میخواهند مانند دیگران و یا بهتر از آنان باشند، بیش از حد توانشان، از خود انتظار دارند.
در این هنگام، والدین و آموزگار کودک باید به این نکته توجه کنند که برای کودک خویش اهدافی مبتنی بر واقعیت را معین کرده و پیش روی او بگذارند.
- کودکان خیلی زود به خاطر ضعفها یا اشتباهاتشان توسط همکلاسیهای خود مورد تمسخر قرار میگیرند.
در این لحظه کودک به والدین فهیمی نیاز دارد تا با رفتار خود به فرزند خویش نشان دهد که احتیاجی نیست از دیگران خجالت بکشد.
- هنگام شروع مدرسه یا تعویض کلاس، والدین میتوانند به کودک خود در آشنا شدن با همکلاسیهایش یاری رسانند. جشن تولد یا دید و بازدیدها، موقعیت خوبی برای یافتن دوستان جدیدند.
- در صورتی که برقراری ارتباط با دیگران در مدرسه برای کودک دشوار است، شرکت در گروههای همسالان، کلوپهای ورزشی و سرود میتواند سبب ایجاد توازن شده و برقراری ارتباط با دیگران را آسانتر سازد.
معلمان، اولین مخاطبان واکنشهای کودکان دبستانی هستند. اجازه دهید به راحتی راهحلهایی پیدا کنند که بتوانند در ساعات کلاس و مدرسه نیز آنها را به کار گیرند.
- آموزگاران هم انسان هستند. درست است که از نظر تربیتی آموزشی دیدهاند، ولی این امر نمیتواند دلیل آن باشد که همه ی آنها برخورد صحیح با تک تک کودکان را میدانند.
به علاوه اغلب به دلیل مشغله و کار زیاد در کلاس درس، معلم نمیتواند مرتبا متوجه تک تک دانشآموزان باشد. در این مرحله روان کاوان مدرسه میتوانند در حل مشکلات ، یاور خوبی باشند.
- جلسات انجمن اولیاء و مربیان فرصت خوبی است تا با والدین دیگر درباره مشکلات کودکان صحبت و تبادلنظر شده و راهچارهای نیز جستجو شود. از اینرو این موقعیتهای مناسب و اندک را در طول سال از دست ندهید و اگر فرزند شما مشکلی دارد، در این جلسات مطرح کنید.
منبع : برگرفته از کتاب " کودکان چگونه بر ترس های کوچک و بزرگ خود غلبه کنند "
نویسندگان : مارکوس اشمیت ، برند کل هپ
با تغییر و تلخیص
*آیه های انتظار* (01-10-2011)
بزرگترها، کودکان و تکالیف مدرسه
تکالیف مدرسه و نکاتی مهم برای والدین
نحوه صحیح برنامه ریزی و استفاده درست از زمان انجام دادن تکالیف مدرسه و چگونگی کمک به کودکان برای کمک بیش از حد به کودک باعث می شود که او برای همیشه از گفتن این جمله که:" من این کار را کرده ام " محروم شود و فقط به جای آن بگوید: " مادر آن را برای من انجام داد." بهبود شیوه درس خواندن، در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته است.
ممکن است در بسیاری از خانواده ها زمان انجام دادن تکالیف، هم برای فرزندان و هم اولیا، پر از اضطراب و نگرانی باشد. تحقیقات به وضوح نشان می دهد که انجام دادن تکالیف نه تنها در یادگیری فرزندان مؤثر است، بلکه مهارت هایی را که آن ها برای موفقیت در مدرسه و زندگی لازم دارند، بالا می برد. مهارت هایی مانند سازمان دهی امور، حل مشکلات، تمرکز حافظه، تنظیم هدف و پشتکار در کارها از این جمله است.
چند راهنمایی برای موفقیت کودکان در زمینه انجام دادن تکالیف
نقش خود را در مقام یک کمک کننده و نه یک شخص فعال و انجام دهنده تکالیف تشخیص دهید. گاهی اوقات ممکن است برای جستجوی راههایی جهت موفقیت فرزندانمان، زحمت زیادی متحمل شویم و به او کمک اضافی برسانیم. اما باید مطمئن بشویم که خود او کارش را انجام می دهد. زیرا یکی از عوامل رشد اعتماد به نفس این است که در یابیم کاری را که باعث سربلندی ما می شود، انجام داده ایم.
• به سعی و تلاش کودک خود اهمیت بدهید و فقط نتیجه نهایی را در نظر نگیرید. کودکان باید اهمیت سخت کوشی را یاد بگیرند. انجام دادن تکالیف این فرصت را برای شما فراهم می آورد که پشتکار او را برای انجام دادن کارهایش تقویت کنید. چند شعار سازنده نظیر " تسلیم نشو" یا " تا وقتی که موفق نشده ای ، آرام نگیر" یا " ما، در خانواده، کاری را که شروع کرده ایم به پایان می رسانیم" را در خانواده خود ملاک قرار دهید. ویژگی مهم برای انجام دادن تکالیف القای پشتکار به کودکان است و تنها کاری که باعث می شود آن ها کوشش را با ارزش بشمارند، تأکید پیوسته ما بر این گفته نیست که:" مهم این است که فقط شروع کنی؛ بلکه باید کارت را به پایان برسانی."
کمک بیش از حد به کودک باعث می شود که او برای همیشه از گفتن این جمله که: " من این کار را کرده ام " محروم شود و به جای آن فقط بگوید: " مادر آن را برای من انجام داد."
• تأکید کنید که انجام دادن تکالیف، وظیفه اوست و نه شما. در برابر این وسوسه که در کنار او بنشینید و تکالیف را با هم انجام دهید، مقاومت کنید و فقط زمانی که واقعاً نیاز داشت، یاری اش دهید. اگر کودک شما مشکلاتی دارد، به او کمک کنید تا از طریق مسأله های ساده ای که طراحی می کنید، متوجه مشکل خود بشود. سپس کار را مرحله به مرحله پیش ببرید و سعی و تلاش او را برای انجام دادن آن ها زیر نظر بگیرید. از او بخواهید تکالیف کامل شده خود را در پایان هر قسمت به شما نشان دهد. این نیز راهی است تا مطمئن شوید که فرزندتان دستور العمل ها را به طور صحیح انجام می دهد یا هنوز حتی در جزئیات به شما متکی است.
• تکالیف را به قسمت های کوچک تقسیم کنید. قسمت بندی تکالیف به ابعاد کوچک معمولاً برای کودکانی که در پی گیری کارها کم حوصله اند یا برای توجه به مطالب تمرکز کمی دارند یا برای انجام دادن درست کارها زیادی نگران اند، مؤثر است. به کودک خود بگویید قسمتی از کار را در زمان معین انجام دهد و در پایان هر قسمت، استراحت کوتاهی بکند می توانید حجم قسمت ها را بیشتر کنید تا اعتماد به نفس کودکتان بیشتر شود.
• برنامه ای با موافقت یک دیگر تنظیم کنید و ساعات انجام دادن تکالیف را در آن مشخص سازید و حتماً به آن عمل کنید. حتی بهتر است این برنامه را در جای قابل مشاهده ای نصب و باهم امضا کنید. بسیاری از کودکان پس از بازگشت از مدرسه احتیاج به استراحت دارند. برخی دیگر دوست دارند بلافاصله مشغول کار شوند. بهترین زمان را برای انجام دادن تکالیف فرزندتان پیدا و بکوشید آن را تقویت کنید. کشیدن یک صفحه ساعت، که زمان انجام دادن تکالیف را نشان می دهد، برای کودکان کوچک تر بسیار مفید است.
منبع
www.farzand.com
مجله رشد آموزش ابتدایی، شماره 6
*آیه های انتظار* (01-10-2011)
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)