صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 13 , از مجموع 13

موضوع: ♥☻♥☻♥ ديوان اشعار وحشي بافقي ♥☻♥☻♥

  1. Top | #11

    عنوان کاربر
    مدير بخش
    تاریخ عضویت
    February 2016
    شماره عضویت
    9091
    نوشته
    3,982
    صلوات
    114
    دلنوشته
    1
    برقامت رعای محمد(ص) صلوات
    تشکر
    7,731
    مورد تشکر
    7,532 در 2,244
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    نبود طلوع از برج ما، آن ماه مهر افروز را
    تغییر طالع چون کنم این اختر بد روز را

    کی باشد از تو طالعم کاین بخت اختر سوخته
    گرداند از تأثیر خود ، سد اختر فیروز را

    دل رام دستت شد ولی بر وی میفشان آستین
    ترسم که ناگه رم دهی این مرغ دست آموز را

    بر جیب صبرم پنجه زد عشقی، گریبان پاره کن
    افتاده کاری بس عجب دست گریبان دوز را

    کم باد این فارغ دلی کو سد تمنا می‌کند
    سد بار گردم گرد سر عشق تمناسوز را

    با آنکه روز وصل او دانم که شوقم می‌کشد
    ندهم به سد عمر ابد یک ساعت آن روز را

    وحشی فراغت می‌کند کز دولت انبوه تو
    سد خانه پر اسباب شد جان ملال اندوز را




    امضاء



  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #12

    عنوان کاربر
    مدير بخش
    تاریخ عضویت
    February 2016
    شماره عضویت
    9091
    نوشته
    3,982
    صلوات
    114
    دلنوشته
    1
    برقامت رعای محمد(ص) صلوات
    تشکر
    7,731
    مورد تشکر
    7,532 در 2,244
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    بر قول مدعی مکش ای فتنه‌گر مرا
    گر می‌کشی بکش به گناه دگر مرا

    پیشت به قدر غیر مرا اعتبار نیست
    بی اعتبار کرده فلک این‌قَدَر مرا

    شوقم چنان فزود که هرگه نهان شوی
    باید دوید بر سر صد رهگذر مرا

    برگردنم ز تیغ تو صد بار منت است
    زیرا که وارهاند ز صد دردسر مرا

    وحشی صفت ز عیب کسان دیده بسته‌ام
    ای عیبجو برو که بس است این هنر مرا



    امضاء


  4. Top | #13

    عنوان کاربر
    مدير بخش
    تاریخ عضویت
    February 2016
    شماره عضویت
    9091
    نوشته
    3,982
    صلوات
    114
    دلنوشته
    1
    برقامت رعای محمد(ص) صلوات
    تشکر
    7,731
    مورد تشکر
    7,532 در 2,244
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    هست امید قوتی بخت ضعیف حال را
    مژدهٔ یک خرام ده منتظر وصال را
    گوشهٔ ناامیدیم داد ز سد بلا امان
    هست قفس حصار جان مرغ شکسته بال را
    رشحهٔ وصل کو کزو گرد امید نم کشد
    وز نم آن برآورم رخنهٔ انفصال را
    نیم شبان نشسته جان ، بر در خلوت دلم
    منتظر صدای پا مهد کش خیال را
    من که به وصل تشنه‌ام خضر چه آبم آورد؟
    رفع عطش نمی‌شود تشنهٔ این زلال را
    دل ز فریب حسن او بزم فسوس و اندرو
    انجمنی به هر طرف آرزوی محال را
    وحشی محو مانده را قوت شکر وصل کو
    حیرت دیده گو به گو عذر زبان لال را


    امضاء


صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi