در عمليات والفجر هشت وقتي دشمن را در پايگاه موشكي به محاصره در آورديم ، حجم آتش توپخانه ي دشمن به روي ما زياد شد .
از طرفي هم آن هايي كه در محاصره به سر مي بردند با حمايتي كه آتش توپخانه از آن ها مي كرد ، پر رو شده بودند . بچه هاي ما ـ گردان سيف الله ـ به خاطر اين كه به بعثي ها بفهمانند كه از آتش تهيه آن ها هراسي ندارند ؛ دسته جمعي به بالاي خاكريز مي رفتند و با صداي بلند اذان مي گفتند .
وقتي صداي سيصد نفر در بالاي خاكريز بلند مي شد ، عراقي ها مثل موش به داخل سوراخ هاي سنگر مي خزيدند .
اين جا بود كه ما فهميدم تنها چيزي كه ما را مي تواند در مقابل دشمن حفظ كند ذكر خدا و معنويات است .
راوي : سيد مجيد كريمي فارسي