جنگ جهانى اول پايان يافت. انگليسيها، مغرور از پيروزى بودند. وثوق الدوله، عامل سر سپرده انگليسيها به نخست وزيرى ايران گماشته مى شود. وثوق الدوله براى اجراى مقاصد شوم خود، به نيرنگ متوسل شده، به ميرزا كوچك پيغام صلح مى دهد، ولى پس از نااميدى از جنگليها تيمور تاش، را به استاندارى گيلان مى گمارد تا وى بتواند نهضت جنگل را نابود سازد. تيمور تاش، جلادترين فرمانرواى گيلان به قلع و قمع جنگليها پرداخت. دهها نفر به جرم كمك مالى به جنگليها اعدام و صدها نفر زندانى شدند.
روز به روز جنگليها در وضعيت بدترى قرار مى گيرند. قزاقان روسى و ايرانى به پشتيبانى سربازان انگليسى كوههاى گيلان را زير پاى گذاشته تا به قلع و قمع جنگليها بپردازند.
تسليم شدن حاج احمد كسمايى (از مشاوران ميرزا كوچك و از رهبران نهضت جنگل) و تسليم شدن و شهادت دكتر حشمت، براى ميرزا كوچك و نهضت جنگل بسيار كمرشكن بود. در همين روزنامه جنگل به افشاگرى مى پردازد و پرده از خيانتهاى وثوق الدوله بر مى دارد. پس از مدتى، اعلام خطر روزنامه جنگل بر همگان هويدا مى شود . وثوق الدوله با امضاى قرار داد 1919 ميلادى با انگليسيها، ايران را به صورت مستعمره بريتانيا قرار مى دهد. روزنامه جنگل (ارگان رسمى نهضت جنگل) به مخالفت با اين قرار داد مى پردازد. شيخ محمد خيابانى و آيت الله سيد حسن مدرس در مجلس چهارم شوراى ملى به مخالفت با قرارداد مى پردازند. شيخ محمد خيابانى در تبريز عليه قرارداد 1919 م. قيام مى كند. مردم به حمايت از او بر مى آيند. خيابانى نماينده اى به گيلان مى فرستد تا با اتحاد با نهضت جنگل عليه دولت مركزى همكارى نمايند. نماينده وى با هياءت اتحاد اسلام به گفتگو مى نشيند و پيام خيابانى را به آنها مى رساند. هيأت اتحاد اسلام پس از شور و بررسى نظر خود را اعلام مى دارند. اما متأسفانه تلاش خيابانى با مرگ ناگهانى و مشكوك نماينده اش در "زيده" ناكام مى ماند.
آيت الله سيد حسن مدرس در استفتايى كه در جمادى الثانى 1339 ق. از ايشان مى شود، به پشتيبانى از نهضت جنگل مى پردازد. در قسمتى از فتواى تاريخى وى آمده است. "جلوگيرى از دخالت خارجه و نفوذ سياست آنها در گيلان عملياتى بوده بس مقدس كه به هر مسلمانى لازم. خداوند همه ايرانيان را توفيق دهد كه نيت و عمليات آنها را تعقيب و تقليد نمايند."