توبه بدكاران
او پای ثابت مجالس گناه بود روزی از کوچه ای می گذشت صدای ناله مردم را شنیده کنجکاو شد یکی از همراهان را فرستاد جویای علت شود . رفت اما بازنگشت نفر دوم هم همچنین سومی را با تاکید اینکه زود برگردد فرستاد . برگشت وگفت : خانم ! این صدا ناله و ماتم بدکاران و گناهکاران است .زن گناهکار چون وارد خانه شد واعظی در حال موعظه بود و این آیه را تفسیر می نمود:
إِذا رَأَتْهُمْ مِنْ مَكانٍ بَعيدٍ سَمِعُوا لَها تَغَيُّظاً وَ زَفيراً * وَ إِذا أُلْقُوا مِنْها مَكاناً ضَيِّقاً مُقَرَّنينَ دَعَوْا هُنالِكَ ثُبُوراً
(آیات 12 و 13 سوره فرقان )
هنگامى كه اين آتش آنان را از مكانى دور ببيند، صداى وحشتناك و خشم آلودش را كه با نفسزدن شديد همراه است مىشنوند. و هنگامى كه در جاى تنگ و محدودى از آن افكنده شوند در حالى كه در غل و زنجيرند، فرياد واويلاى آنان بلند مىشود!
شعوانه بسیار متاثر گفت : من یک روسیاه درگاهم ، اگرتوبه کنم ، حق تعالی توبه مرا قبول می کند ؟
واعظ گفت : خدای تعالی تو را می بخشد اگر چه گناه تو مثل شعوانه باشد .
سر به زیر انداخت و گفت شعوانه منم و توبه کردم
شعوانه توبه کرد و مشغول عبادت پروردگار شد
روزی در بدن خود نگاه کرد دید را ضعیف و لاغر شده گفت :آه آه !دراین دنیا به این نحو گداخته شدم نمی دانم در آخرت چگونه خواهم بود
در این حال ندایی شنید : دل خوش دار و ملازم درگاه ما باش ، تا روز قیامت ببینی حال تو چگونه خواهد بود.
و بالاخره در اثر توبه راستین یکی از اولیا شد و در مجالس مردم را موعظه می نمود
بازنویسی شده با استفاده از معراج السعاده ص 553-534 )