تولد دوباره عقاب!
سرخ پوست ها داستان عقابی را میگویند که وقتی عمرش به آخر نزدیک شد، چنگال هایش بلند شده و انعطافِ گرفتن طعمه را دیگر ندارد ! نوک تیزش کند و بلند و خمیده میشود و شهبال های کهنسال بر اثر کلفتی پَر به سینه میچسبد و دیگر پرواز برایش دشوار است.
آنگاه عقاب است و دوراهی: بمـیرد یا دوباره متولد شود ولی چگونه ؟عقاب به قله ای بلند میرود نوک خود را آنقدر بر صخره ها میکوبد تا کنده شود و منتظر میماند تا نوکی جدید بروید . با نوک جدید تک تک چنگال هایش را از جای میکَند تا چنگال نو درآید!
و بعد شروع به کندن پَرهای کهنه میکند. این روند دردناک ۱۵۰ روز طول میکشد ولی پس از ۵ ماه عقاب تازه ای متولد میشود که میتواند ۳۰ سال دیگر زندگی کند.
برای زیستن باید تغییر کرد،از آنچه دوست داشت گذشت. عادات و خاطرات بد را از یاد برد و دوباره متولد شد.یا باید مُرد،انتخاب با خودِ توست...