صفحه 1 از 11 12345 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 102

موضوع: ♥ *★* ♥ حضرت معصومه (س) فاطمه (س) دوم ♥ *★* ♥

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن اهل بیت علیهم السلام
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    143
    نوشته
    21,044
    صلوات
    4413
    دلنوشته
    5
    اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍاَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک
    تشکر
    45,361
    مورد تشکر
    50,598 در 16,233
    وبلاگ
    15
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    ♥ *★* ♥ حضرت معصومه (س) فاطمه (س) دوم ♥ *★* ♥





    بسم الله الرحمن الرحيم

    حضرت معصومه (س) فاطمه (س) دوم

    تاليف:
    ( محمد محمدي اشتهاردي )



    امضاء


  2.  

  3. Top | #2

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن اهل بیت علیهم السلام
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    143
    نوشته
    21,044
    صلوات
    4413
    دلنوشته
    5
    اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍاَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک
    تشکر
    45,361
    مورد تشکر
    50,598 در 16,233
    وبلاگ
    15
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پاسخ : ♥ *★* ♥ حضرت معصومه (س) فاطمه (س) دوم ♥ *★* ♥



    فهرست:


    پيش سخن
    در پناه بارگاه ملكوتي حضرت معصومه(ع)
    احترام به مقدسات مذهبي
    كتاب حاضر و وجه نام گذاري آن
    فصل اول
    پيشينه تاريخي قم، برخاستگان آن و حوزه علميه
    نگاهي بر پيشينه تاريخي حوزه علميه قم و تحولات آن
    حوزه علميه قم از قرن پنجم تا كنون
    موضع گيري پنج عالم بزرگ در قم، در برابر طاغوت
    فصل دوم
    زندگي نامه حضرت معصومه(س) از آغاز تا شهادت
    نگاهي به فضايل حضرت معصومه(ع)
    دو نكته پيام آور
    چند کرامت از درگاه حضرت معصومه(ع)
    كرامت هاي تازه
    کرامات معصوميه از قول حضرت آيه الله العظمي شيخ محمدعلي اراكي(ره)
    سير تاريخي بارگاه حضرت معصومه(ع) به طور كوتاه
    اشعاري در مدح حضرت فاطمه معصومه(ع)
    فصل سوم : مسجد جمكران و مراقد امام زادگان
    امام زادگان معروف قم
    شخصيت هاي معروف، مدفون در قم
    پادشاهان مدفون در قم
    مساجد معروف قم


    امضاء


  4. Top | #3

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن اهل بیت علیهم السلام
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    143
    نوشته
    21,044
    صلوات
    4413
    دلنوشته
    5
    اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍاَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک
    تشکر
    45,361
    مورد تشکر
    50,598 در 16,233
    وبلاگ
    15
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پاسخ : ♥ *★* ♥ حضرت معصومه (س) فاطمه (س) دوم ♥ *★* ♥



    بسم الله الرحمن الرحيم

    حضرت معصومه (س) فاطمه (س) دوم



    پيش سخن

    در پناه بارگاه ملكوتي حضرت معصومه(ع)

    آگاهي به فرهنگ و روش زندگي پرافتخار خاندان پيامبر(ص) و آل علي(ع) و پناهندگي معنوي و عملي به اين پناهگاه مطمئن و استوار، يكي از اصيل ترين راه هاي شناخت اسلام ناب و بهره ندي از آن است، چرا كه آن ها از سرچشمه زلال اسلام آب نوشيده اند، و تبلوري از مكتب حيات بخش پيامبر(ص) هستند.

    در اين ميان، آگاهي به زندگي حضرت معصومه(ع) كه گلي درخشان از گلستان خاندان نبوت، و حرمش دارالشفاي آل محمد(ص) است، و آگاهي به سرزمين مقدس قم از قديم و نديم، و بركات اين سرزمين، و حوزه علميه آن، و آثار درخشان حوزه، و ماجراي مسجد جمكران و پايگاه بودن قم براي حكومت جهاني حضرت مهدي(عج) و... هركدام فرهنگي پربار و سازنده است، كه موجب هدايت و رشد بيشتر شده، و ما را در مسير ترقيات معنوي، مددكاري نيرومند، در سطح عالي خواهد بود.

    بر همين اساس، به عنوان برگرفتن خوشه اي از اين خرمن يا ليوان آبي از اين دريا، به نگارش اين كتاب اقدام گرديد، چرا كه اين امور از شعائر و نشانه هاي دين است، و بايد نشانه هاي دين را كه نقش به سزايي در سازندگي و بازسازي و سازماندهي معنوي و فرهنگي دارند، ارج نهاد و حريم آنها را حفظ كرد، چنان كه قرآن مي فرمايد:

    "وَمَنْ يُعَظِمْ شَعائِرَ اللهِ فَاِنَها مِنْ تَقْوَي الْقَلَوبِ؛

    و هر كس نشانه هاي الهي را بزرگ دارد، اين كار نشانه تقواي دلهاست"(1).

    و مفهوم سوره‌ كوثر، بيانگر استواري و برقراري هميشگي آثار خاندان نبوت، و بهره گيري قاطع از اين آثار و جلوگيري از گزند دشمنان است.

    امضاء


  5. Top | #4

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن اهل بیت علیهم السلام
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    143
    نوشته
    21,044
    صلوات
    4413
    دلنوشته
    5
    اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍاَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک
    تشکر
    45,361
    مورد تشکر
    50,598 در 16,233
    وبلاگ
    15
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پاسخ : ♥ *★* ♥ حضرت معصومه (س) فاطمه (س) دوم ♥ *★* ♥


    احترام به مقدسات مذهبي

    احترام به مقدسات مذهبي، و تجليل و بزرگداشت آن مقدسات، از امور بسيار مهم اسلامي است، بر همين اساس حتي تماس دادن جايي از بدن، بدون وضو به كلمه خدا(به هر زباني كه نوشته شده باشد) حرام است، همچنين تماس دادن جايي از بدن به نام مبارك چهارده معصوم:]بنا به فتواي بسياري از فقها[ حرام است، رفتن جنب به مسجد يا حرم امامان(ع) حرام است، و هرگونه اموري كه توهين به حريم آنها باشد حرام است، اين گونه دستورها بيانگر آن است كه حريم مقدسات را بايد حفظ كرد، و با خلوص و پاكي فوق العاده از آنها بهره گرفت.

    بزرگان ما به اين موضوع اهميت زيادي مي دادند، نقل شده روزي شاه عربستان سعودي به ايران آمد، و هدايايي براي مرجع كل، حضرت آيت الله العظمي بروجردي(ع) فرستاد، آقا در ميان آن هدايا، چند قرآن و مقداري از پرده كعبه را پذيرفت و بقيه را رد كرد، در ضمن شاه عربستان تقاضاي ملاقات با آقاي بروجردي كرده بود، آقا اين تقاضا را رد كرد، وقتي كه از علت اين امر سؤال شد، آقا فرمود:"اين شخص(شاه عربستان) اگر به قم بيايد] به خاطر اينكه وهابي است به زيارت مرقد مطهر حضرت معصومه(ع) نمي رود[ و اگر او به قم بيايد و به زيارت حضرت معصومه(ع) نرود، به مقام ارجمند حضرت معصومه(ع) توهين خواهد شد، و من به هيچ وجه چنين امري را ـ كه توهين غير مستقيم به حضرت معصومه(ع) است ـ نمي پذيرم و تحمل نمي كنم".(2)

    احترام متواضعانه و عميق رهبر كبير انقلاب حضرت امام خميني رحمه الله و مقام معظم رهبري، از حضرت معصومه(ع) و مقدسات دين نيز شاهد ديگري بر اين مطلب است. امام خميني آن بزرگ مرد الهي كنار مرقد مطهر حضرت معصومه(ع) مي آمد و با كمال تواضع و خضوع ضريح را مي بوسيد، و به عقيده بعضي شايد علت آنكه او نخواست مرقد مطهرش در كنار مرقد مطهر حضرت معصومه(ع) باشد، از اين رو بود كه مبادا به حريم حضرت معصومه(ع) بي احترام مي شود، زيرا با رفت و آمد ميليون ها نفر از مردم، و آمدن سران كشورها كنار قبر او، به طور طبيعي و موجب كم رنگ شدن احترام به مرقد مطهر حضرت معصومه(ع) مي گرديد، و چنين كاري هرگز با خلق و خوي امام خميني"ره" نسبت به خاندان عصمت و طهارت سازگار نبود.

    مرحوم آيت الله العظمي، مرجع تقليد شيعيان آقاي نجفي مرعشي"ره"، حدود شصت سال، در زمستان و تابستان، صبح قبل از اذان براي اقامه جماعت در حرم حضرت معصومه(ع) ازخانه به طرف حرم مي آمدند، در بسياري از موارد، هنوز درهاي حرم باز نشده بود، در پشت در به انتظار مي نشستند تا در بازگردد.(3)يك بار خودم ديدم كه آن بزرگوار صبح قبل از اذان، عبا را بر سر افكنده بود، و در پشت در صحن(جانب خيابان موزه) خود را به در صحن چسبانده بود، و با كمال تواضع در انتظار آمدن خدام براي باز كردن در، مي نشست، و گويي شخص نيازمند دردمند، به در خانه حضرت معصومه(ع) پناهنده شده است.

    در وصيتنامه خود چنين سفارش كرد:"جنازه امر روبروي مرقد مطهر بي بي فاطمه معصومه(ع) قرار داده، و در اين حال يك سر عمامه ام را به ضريح مطهر و سر ديگر را به تابوت بسته، به عنوان دخيل(دست توسل) و در اين هنگام مصيبت وداع مولاي من حسين مظلوم با اهل بيت طاهرينش(ع) را بخوانند.(4)

    آري بزرگان علم و عمل، اين گونه به مقدسات احترام مي كردند، و از شعائر مذهبي تجليل مي نمودند.


    امضاء


  6. Top | #5

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن اهل بیت علیهم السلام
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    143
    نوشته
    21,044
    صلوات
    4413
    دلنوشته
    5
    اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍاَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک
    تشکر
    45,361
    مورد تشکر
    50,598 در 16,233
    وبلاگ
    15
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پاسخ : ♥ *★* ♥ حضرت معصومه (س) فاطمه (س) دوم ♥ *★* ♥


    كتاب حاضر و وجه نام گزاري آن

    آغاز سال 1350 هجري شمسي بود كه به تأليف كتاب"زندگينامه حضرت معصومه(ع)" اقدام نمودم، مورد علاقه دوستداران خاندان پيامبر(ص) قرار گرفت و در همان سال ها، چهار بار به چاپ رسيد، اينك شايسته ديدم كه آن را با تجديد نظر كامل و تهذيب و تكميل اهدا كنم كه به خواست خداوند متعال، به صورت اين كتاب تقديم مي گردد.

    وجه نام گزاري اين كتاب به"حضرت معصومه؛ فاطمه دوم"، از اين رو است كه نام اصلي حضرت معصومه(ع)، فاطمه است، و آن حضرت با اين نام، بعد از حضرت زهرا(ع)، نمونه اي از وجود حضرت زهرا(ع) بود و در راستاي اهداف حضرت زهرا(ع)، در سطح بسيار بالا درخشيد، و همچون او در دوران جواني در راه تأييد ولايت امامان: به شهادت رسيد.

    نيز اين نام، اقتباسي است از اشعار ارزنده حضرت امام خميني رحمه اله كه در يكي از قصايد خود، تحت عنوان"مديحه نورين نيرين، فاطمه زهرا و فاطمه معصومه(ع)" پس از چند شعر، گويد:

    نور خدا در رسول اكرم پيدا
    كرد تجلي زوي به حيدر صفدر

    وز وُي تابان شده به حضرت زهرا
    >اينك ظاهر دخت موسيِ جعفر

    آبروي ممكنات جمله از اين نور
    گرنبُدي باطل آمدند سراسر

    دختر چون اين دو از مشيمه قدرت
    نامد و نايد ديگر هماره مقدر

    آن يك، امواج علم را شده مبدأ
    وين يك افواج حلم را شده مصدر

    آن يك بر فرق انبيا شده تارُك
    وين يك اندر سر، اوليا را مِغْفر

    آن يك در عالم جلالت، كعبه
    وين يك در مْلك كبريايي مُشْعُر

    لم يُلِدُم بسته لب و گرنه بگفتم
    دخت خدايند اين دو نور مطهر

    آن يك بر مْلك لايزالي، تارُك
    وين يك بر عرش كبريايي، افسر

    آن يك خانه مدينه كرده مزين
    صفحه قم را نموده اين يك، انوار

    خاك قم اين كرده،‌از شرافت، جنت
    آب مدينه نموده آن يك، كوثر

    عرصه قم غيرت بهشت برين است
    بلكه بهشتش يُساوْلي است برابر(5)

    زيبداگر خاك قم به عرش كند،فخر
    شايد گر لوح را بيايد همسر

    خاكي عجب خاك، آبروي خلايق
    ملجأ بر مسلم و پناه به كافر(6)

    توضيح اين كه: در مورد نام گذاري اين كتاب در ميان چند نام ترديد داشتم، يكي از آن نام ها"حضرت معصومه(ع) فاطمه‌ دوم" بود، زيرا نام اصلي آن حضرت فاطمه(ع) است، و در ميان بانواني كه نامشان فاطمه است، بعد از حضرت زهرا(ع) كسي به مقام حضرت معصومه(ع) نمي رسد.

    در اين فكر بودم كه آيا چنين اسمي مناسب و بي اشكال است يا نه؟ يا اين فكر وارد صحن نو حرم شدم و دركنار حوض، رو به روي مرقد مطهر ايستادم و محكم گفتم:"سلام بر تو اي فاطمه دوم!".

    سپس از آنجا عبور كردم، همچنان در اين فكر بودم كه آيا اين نام، نام مناسبي براي كتاب است؟! در حين عبور از دري كه به طرف ميدان آستانه نزديك مدرسه فيضيه باز مي شود، ناگهان چشمم به درِ كتابخانه آستانه افتاد، با اين كه سال ها بود به آن كتابخانه نرفته بود، به دام القاء شد سري به كتابخانه بزنم. كتابخانه در طبقه دوم قرار گرفته، از پله ها بالا رفتم، تابلويي نظر مرا به خود جلب كرد، كه با فلش، اطاق هاي مديريت كتابخانه و آستانه را نشان مي داد، به آنجا رفتم وارد اتاق شدم ديدم چند نفر از خدمتكاران فرهنگي آستانه كه بعضي از آنها روحاني بودند، مشغول انجام وظيفه هستند، در آنجا موضوع را عنوان كردم و با آنها در مورد نام كتاب به مشورت پرداختم، يكي از آقايان بي درنگ برخاست و به اطاق ديگر رفت و بازگشت، ديدم كليات ديوان(7) حضرت امام خميني"ره" را آورد و صفحه هاي 253 تا 257 را گ
    شود و به من نشان داد، ديدم در صفحه 253 اين جمله و صورت تيتر نوشته شده:

    امضاء


  7. Top | #6

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن اهل بیت علیهم السلام
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    143
    نوشته
    21,044
    صلوات
    4413
    دلنوشته
    5
    اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍاَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک
    تشکر
    45,361
    مورد تشکر
    50,598 در 16,233
    وبلاگ
    15
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پاسخ : ♥ *★* ♥ حضرت معصومه (س) فاطمه (س) دوم ♥ *★* ♥


    "مديحه نورين نيرين، فاطمه زهرا و فاطمه معصومه(ع)"


    در ذيل اين تيتر 44 بيت بسيار عميق در شأن حضرت زهرا(ع) و حضرت معصومه(ع) ذكر شده بود كه حضرت امام خميني"ره" حضرت معصومه(ع) را با حضرت زهرا(ع) مقايسه كرده بود(كه بخشي از اين اشعار قبلاً ذكر شد).

    دو بيت از آن اشعار مرا بيشتر جذب كرد و آن اين بود:

    لَمً يُلِدُم بسته لب، و گرنه بگفتم
    دخت خدايند اين دو نور مطهر

    دختر چون اين دو از مشيمه قدرت
    نامد و نايد دگر هماره مْقدُر

    قلبم سرشار از اطمينان شد كه اين نام(حضرت معصومه(ع) فاطمه دوم) بهترين و زيباترين نام براي اين كتاب است، و اين موهبت را از راهنمايي ناپيداي حضرت معصومه(ع) يافتم كه مرا بدون نيت قبلي در چند لحظه روانه كتابخانه نموده و ترديد را از دلم برطرف كرده. لذا اين كتاب را به همين نام نام گذاري نمودم.

    اين كتاب در سه فصل زيرا تنظيم گرديد:

    1ـ پيشينه تاريخي قم، و سيره حوزه علميه در قم، و شاره اي به آثار آن، و برجستگان برخاسته از اين سرزمين مقدس.

    2ـ اجراي ورود حضرت معصومه(ع) به قم، و مطالبي پيرامون اين بزرگ بانوي خاندان عصمت، و بارگاه ملكوتي آن حضرت و چند نمونه از كرامات آن بانوي ممتاز.

    3ـ مسجد جمكران، يكي از پايگاه هاي مركزي حكومت جهاني حضرت مهدي(عج)، قبور امام زادگان و رجال و مكان هاي ديدني قم.

    به اميد بهره گيري از اين گنجينه هاي فرهنگي و مذهبي، و دست يابي آگاهانه به بركاتي كه از اين رهگذر نشأت مي گيرد.

    حوزه علميه قم: محمد محمدي اشتهاردي

    بهار 1375 ش؛ با تجديد نظر، پاييز 1380 ش

    امضاء


  8. Top | #7

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن اهل بیت علیهم السلام
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    143
    نوشته
    21,044
    صلوات
    4413
    دلنوشته
    5
    اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍاَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک
    تشکر
    45,361
    مورد تشکر
    50,598 در 16,233
    وبلاگ
    15
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پاسخ : ♥ *★* ♥ حضرت معصومه (س) فاطمه (س) دوم ♥ *★* ♥


    فصل اول

    پيشينه تاريخي قم، برخاستگان آن و حوزه علميه

    قم قبل از اسلام

    تاريخ، قيافه قم را قبل از ظهور اسلام درست نشان نمي دهد، ولي آنچه كه مسلم است اين است كه قم قبل از اسلام آباديِ داراي سكنه بوده و در لابلاي تاريخ به آن اشاره اي شده است، اما حدود قم به طور كلي، خصوصيات آن در زمان ها و قرون قبل از ظهور اسلام به خوبي روشن نيست.

    به نظر مي رسد كه قم قبل از اسلام به صورت قلعه هاي متعدد بوده و ساكنان برخي از آنها زرتشتي و بعضي ديگر يهودي بوده اند، و شهر شدن آن چنان كه خاطر نشان مي شود به دست اشعري ها كه اصلاً از نژاد عرب يمني و شيعه بودند شده و لذا ايشان نزد اهل تاريخ از مفاخر قم به شمار آمده اند، و شهر شدن قم ملازم با تشيع و ولايت خاندان نبوت(ع) بوده است.

    برخي از مورخان قديم، نام بعضي از نامداران پيش از ظهور اسلام را كه در قم حكومت كرده اند، ذكر كرده اند.

    نويسنده كتاب انوار المشعشين(8)به نقل از كتاب سيرالملوك عجم مي گويد: بهرام گور(9)به جانب بلاد ارمنيه مي رفت، گذرش به سوي اطراف ساوه افتاد، قم و روستاهاي آن را بنا كرده و به نام"ممجان" گذاشت.(10)ولي با توجه به محل اصلي شهر قم كه خرابه هاي آن اكنون در يك كيلومتري شرقي شهر مشاهده مي شود و همچنين از نام هاي روستاهاي اطراف شهر، و وضع زندگي ساكنان اين روستاها، براي انسان شكي باقي نمي ماند كه شهر قم بر خلاف گفته"ياقوت حموي"(11)ا ز شهرهاي ساخته شده دوره اسلام نيست، بلكه مدتها پيش از ظهور اسلام وجود داشته و از شهرهاي آباد ايران بوده است.

    نام قم و توصيف زعفران آن در كتاب"خسرو و كواذان وريذك" از آثار زمان ساساني(12)ذكر گرديده است.

    به علاوه سندي در دست داريم كه اسكندر مقدوني(13)قم را نيز ويران كرد، به احتمال قوي آبادي قم از زمان هخامنشيان(14)شروع گرديده است.(15)

    قدمت اين شهر به پايه اي است كه بناي آن را به يكي از پادشاهان پيشدادي يعني تهمورث(16)نسبت داده اند، شكي نيست كه در زمان ساسانيان، قم معروف بوده است... و در شاهنامه فردوسي(17)هم سه جا نام قم ذكر شده است.(18)

    قم پس از اسلام

    در اوايل قرن اول يعني سنه 23 هجري هنگام حمله مسلمانان به ايران، شهر قم توسط ابوموسي اشعري(19)فتح گرديد و بعضي فتح قم را به"احنف بن قيس" نسبت مي دهند كم كم رفت و آمد و نفوذ اعراب در قم، راه را براي آنها باز كرد، سرانجام در زمان خلافت عبدالملك بن مروان گروهي از عرب هاي منسوب به"بني الاشعر" به قم پناهنده شدند و به تدريج قم را تحت نفوذ خود قرار دادند. در مورد ورود اشعري ها به قم، از اين رو كه پايه گذار حوزه علميه قم بودند، بعداً در همين فصل، در بحث پيشينه تاريخي حوزه علميه قم سخن خواهيم گفت.

    قم درعصر خلافت عباسيان

    در زمان خلافت خلفاي عباسي(20) كه بيشتر اوقات، آل علي را(به تصور اينكه ممكن است مدعي خلافت گردند) تعقيب و شكنجه مي كردند بسياري از فرزندان علي(ع) به قم پناه مي آوردند، و از همين موقع عقايد شيعه در اذهان ساكنان قم رسوخ پيدا كرد، و به تدريج قم به عنوان يك شهر شيعه نشين شناخته شد، به همين مناسبت خلفا نسبت به اين شهر نه توجهي داشته اند و نه نظر كمك و مساعدتي.

    از اين رو قم تا اواخر قرن دوم تابع اصفهان بوده است و حاكم مستقلي نداشت تا در زمان هارون الرشيد(21)حمزه بن يسع يكي از مشاهير قم به حضور هارون رسيد و از وي درخواست كرد كه قم را از اصفهان جدا كرده و اجازه داده شود نماز جمعه و نماز عيد فطر و قربان درآن انجام گردد، و خليفه تقاضاي او را پذيرفت.(22)

    حمزه بن يسع كه از امراي نامي عرب در قم بود، به حضور هارون الرشيد رفته، پس از آنكه اجازه استقلال قم را از وي گرفت، مأمور وصول خراج و ماليات كشاورزي و تجاري قم شد… او در اين باره بسيار كوشش نمود، حتي سرزمين قم را تعيين مساحت كرد و ماليات را به خليفه مي رساند.(23)(در اين باره در همين فصل، در رابطه با حوزه علميه قم، سخن خواهيم گفت).


    امضاء


  9. Top | #8

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن اهل بیت علیهم السلام
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    143
    نوشته
    21,044
    صلوات
    4413
    دلنوشته
    5
    اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍاَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک
    تشکر
    45,361
    مورد تشکر
    50,598 در 16,233
    وبلاگ
    15
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پاسخ : ♥ *★* ♥ حضرت معصومه (س) فاطمه (س) دوم ♥ *★* ♥


    مهاجرت شيعيان كوفه به قم، و تشيع قمي ها

    با اينكه در صدر اول اسلام همواره شيعه در فشار سختگيري هاي حكام و زمامداران جور بود، ولي مردم روشن بين حقيقت را به زودي درك كردند و به دنبال آن رفتند.

    در زمان خلافت عمر، وقتي كه مسلمانان به ايران حمله كردند و يزدگرد سوم را در نهاوند شكست دادند، رفته رفته سپاه اسلام بر سراسر ايران مسخر شد و يزدگرد به خراسان گريخت و به دست آسياباني در مرو كشته شد.

    در سال 22 هجري يعني يك سال بعد از واقعه نهاوند، سپاهيان عرب شهرهاي ري، زنجان، آذربايجان و شهرهاي قومس را كه شامل سمنان و دامغان و شاهرود امروزي است تحت تسخير خود درآوردند و سال بعد(23 هجري) همدان و قم و كاشان و اصفهان به دست ايشان افتاد، در اين عصر اكثر مردم روشن بين ايران، دين مقدس اسلام را پذيرفتند.

    قابل توجه اينكه: همين كه در زمان امامت پيشواي پنجم شيعه امام باقر(ع) در اواخر قرن اول و سال هاي آغاز قرن دوم هجري به خاطر اختلال وضعي كه در حكومت امويان پيدا شد، شيعيان از اطراف كشورها پروانه وار در محور وجود پيشواي پنجم امام باقر(ع) اجتماع كرده و به كسب معارف ديني پرداختند.(24)

    هنوز قرن اول هجري تمام نشده بود كه بر اثر آمدن چند نفر از كوفه به قم كه شيعه بودند، قم را شيعه نشين كردند و مردم به مذهب اهل بيت(ع) گرويدند، كشور شيعه نشين ايران كه اكثريت قريب به اتفاق مردم آن شيعه هستند خود يك حقيقتي را بازگو مي كند و آن اينكه: با اينكه ايران توسط طرفداران خليفه دوم فتح شد، ديري نپاييد بر اثر آزادي و قضاوت آزاد، مردم به آيين مبارك جعفري معتقد شدند، همان گونه كه ملاحظه كرديد، تنها چند نفر محدود كافي بودند كه مردم قم را به مذهب تشيع رهنمون سازند.

    باري آن طوري كه از لابلاي تاريخ استفاده مي شود، قم در حدود دو قرن(يعني از نيمه قرن دوم تا نيمه قرن چهارم) بسيار آباد و وسيع و پر جمعيت بود ولي پس از آن دست حوادث دگوگوني هايي در اين سرزمين ايجاد كرد و اين آبادي را به ويرانه هايي تبديل نمود و در اين مسير، قم بارها آباد و ويران شده است.

    چنان كه نويسنده كتاب تاريخ قديم قم، در ضمن اينكه اهميت و دشواري نگارش تاريخ قم را خاطر نشان مي سازد مي گويد:"...از جمع اخبار شهري كه محل او مندرس شده و اهل او منقرض گشته، و از آن نام و نشاني مانده"(25).

    قم آماده استقبال از آل علي(ع)


    اين سرزمين با آن همه خاطراتي كه داشت قرن اول و دوم هجري بر سرش گذشت و چنان كه يادآور شديم، بذر مذهب شيعه در نيمه دوم قرن اول هجري در اين سرزمين پاشيده شد، و ديري نپاييد كه به صورت يك شهر به تمام معنا شيعه درآمد، در اين مدت، قم آماده استقبال و پذيرايي از آل علي(ع) بود، كافي بود كه هر يك از دودمان پيامبر(ص) به اين سرزمين آيد و با كمال عزت و احترام زندگي كند.

    بر همين اساس، بسياري از مردان نامي و سادات جليل القدر و نواده هاي پيشوايان مذهب شيعه به اين سرزمين آمدند. در رأس آنها دختر بزرگ و با عظمت حضرت موسي بن جعفر پيشواي هفتم شيعيان، حضرت معصومه(ع) به قم آمد، از همان زمان، قم فصل نويني را در تاريخ اسلام آغاز كرد، و ورود اين بانوي بزرگوار كه سال ها قبل، پيشوايان شيعه خبر اجلال نزول او را به قم به دوستان خود داده بودند، چون خورشيدي به قم درخشش داد، در فصل دوم اين كتاب مشروح ماجراي تشريف آوردن آن بانوي ارجمند را مورد بررسي قرار خواهيم داد.

    قم تا سال 1221 ميلادي(قرن هفتم قمري) درنوعي آرامش نسبي به سر برده، و تا اين تاريخ وقايع مهمي رخ نداده است ولي در همين سال، اين شهر، دستبرد سپاهيان غارتگر مغول شده و ويراني هاي بسيار به آن وارد آمده است.

    درحدود كمتر از نيم قرن پس از آن"تيمورلنگ"(26)به قم حمله كرد و پس از زحمت بسيار و مقاوت شديد و طولاني مردم، شهر را تحت سلطه خود درآورد و بسياري از مردم اين شهر را به خاطر مقاومت هاي شجاعانه اي كه ابراز داشته بودند از دم تيغ گذراند و قسمت اعظم شهر را ويران نمود.

    امضاء


  10. Top | #9

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن اهل بیت علیهم السلام
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    143
    نوشته
    21,044
    صلوات
    4413
    دلنوشته
    5
    اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍاَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک
    تشکر
    45,361
    مورد تشکر
    50,598 در 16,233
    وبلاگ
    15
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پاسخ : ♥ *★* ♥ حضرت معصومه (س) فاطمه (س) دوم ♥ *★* ♥


    ديدار چند نفر خارجي از قم


    از قديم تا كنون از كشورهاي خارجي، جهان گرداني به اين شهر آمده، و از نزديك اوضاع شهر را از نظر تاريخي و مذهبي و اجتماعي تحت مطالعه قرار داده اند از جمله خارجيان كه به اين شهر آمده و مطالبي را راجع به اين سرزمين به رشته تحرير درآورده اند:

    1ـ جياروفوباربارو

    2ـ امبروجيوكونتاريني

    اين دو نفر از مردم"ونيز" بودند و در سال 1474ميلادي برابر 853 هجري وارد اين شهر شده و چند روزي در آن به سربرده اند،"باربارو" در يادداشت هاي خود مي نويسد:"قم شهري است محصور به ديوار و در بناهاي آن آثار هنري زيادي ديده نمي شود." نامبرده سپس به باغ هاي ميوه قم اشاره كرده است.

    "كونتاريني" مي نويسد:"در اين شهر همه چيز به حد وفور يافت مي شود و بازارهاي خوب و متعدد دارد، همان طور كه انتظار مي رفت، مردم اين شهر قديمي، مدافعين مذهب تشيع را دوست داشته و به آنان ياري مي كردند." به همين لحاظ بود هنگامي كه شاه اسماعيل صفوي(از مدافعان مشهور تشيع) در اوايل قرن 16 ميلادي به اين شهر آمد از وي استقبال گرم و شايسته اي به عمل آوردند. ولي شهرت واقعي اين شهر از نقطه نظر زيارتگاه و سرازير شدن انبوه زائران به اين شهر از آغاز سلطنت شاه عباس بزرگ شروع شد."

    3ـ "جان كارترايت انگليسي" در سال 1600 ميلادي از قم ديدن كرده است، طي يادداشت هاي خود مي نويسد:"بر اثر ويراني هايي كه تيمور لنگ به جاي نهاده است اين شهر زيبا تقريباً به نصف مساحت واقعي خود تقليل يافته است".

    4ـ "دون گارسيا" سفير اسپانيا در دربارشاه عباس اول در سال 1618 ميلادي از قم ديدن كرده و مي نويسد:"كمتر اتفاق مي افتاد كه در ميان آن همه مردمي كه در كوچه و خيابان قم رفت و آمد مي كنند زني را مشاهده كرد!"

    5ـ "توماس هربرت" يك قرن بعد، از قم ديدن كرد، وي مي نويسد: تعداد خانه هاي اين شهر بيش از دو هزار است كه قسمت اعظم آن ها خوب ساخته شده و خوب مفروش گشته و شكل و فرم خوب دارد....

    كوچه ها و خيابان ها پهن و بازار آن زيبا هستند، شهر قم اينك مانند بسياري از شهرهاي آسيايي فاقد ديوار است و مساجد زيبا و جالب بود.

    6ـ‌"شاردن" كه در عصر قاجاريه به قم سفر كرده از آن به نام يك شهر بزرگ ياد مي كند و مي نويسد:"اين شهر در حدود پانزده هزار خانه دارد، فتح علي شاه قاجار پس از تاج گذاري، طبق وعده اي كه در مورد بسط و آباداني قم داده بود، كاشي هاي گنبد حضرت فاطمه(ع) را برداشته و به جاي آن ورقه اي از طلا برروي گنبد نصب كرده كه هنوز بر تارك اين شهر مي درخشد.(27)

    چرا قم را"قم" گفتند؟

    علل مختلفي براي وجه نام گذاري اين شهر به"قم" ذكر كرده اند، ما در اينجا به طور اختصار هر يك از آنها را خاطرنشان مي كنيم و قضاوت آنها با خود شما:

    1ـ كلمه"قم" معرب"كومه" است، با اين توضيح: كه اين سرزمين پيش از آنكه به صورت شهر درآيد، داراي گودال هاي پر آبي بود، چوپانان گوسفندان خود را براي آشاميدن آب و چريدن در سبزه زارهاي اطراف آن گودال ها مي برده اند. به تدريج چوپانان به خاطر توقف طولاني در آن سرزمين مسكن هاي موقتي كه به فارسي به آن"كومه" مي گويند، ساختند، اين كومه ها كم كم زياد شد و به صورت قريه اي درآمد، رفته رفته به صورت شهر درآمد و به نام همان كومه(يا كوم) براي آن باقي ماند.

    پس از ظهور اسلام و نفوذ زبان و ادبيات عرب و ايران در يكديگر، بسياري از كلمات فارسي تغيير شكل داد و از جمله"كوم" مبدل به"قم" گرديد، همانطور كه كرمانشاهان"قرميسين" خوانده شد.(28)

    امضاء


  11. Top | #10

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن اهل بیت علیهم السلام
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    143
    نوشته
    21,044
    صلوات
    4413
    دلنوشته
    5
    اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍاَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک
    تشکر
    45,361
    مورد تشکر
    50,598 در 16,233
    وبلاگ
    15
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پاسخ : ♥ *★* ♥ حضرت معصومه (س) فاطمه (س) دوم ♥ *★* ♥


    2ـ رسول اكرم در شب معراج، مشاهده كرد كه ابليس در اين سرزمين نشسته است فرمود:"قُم يا مُلعْون؛ برخيز(و از اينجا برو) اي ملعون." از اين رو اسم اين سرزمين را"قم" نهادند(29).

    دراين معنا شاعر نيكو سروده است:

    به ابليس گفتا شه دين كه قم
    از اين بقعه ملعون تو مي باش گم

    به قم گفتن سيدالمرسلين
    مسمي به قم گشت اين سرزمين

    3ـ‌ نيز روايت شده رسول خدا(ص) فرمود:"در شب معراج به بقعه اي در سرزمين جبل نظر كردم، كه از نظر رنگ زيباتر از زعفران و از نظر بوي، خوش بوتر از مشك بود،‌و شخص پيري در آن نشسته و بر سرش بْرنسي(كلاه دراز) بود گفتم: اي جبرئيل اين بقعه چيست؟ عرض كرد: اين بقعه اي است كه شيعيان علي(ع) در آن به گرد هم مي آيند، گفتم: اين شخص كيست؟! گفت:‌ابليس است، گفتم او از آنها چه مي خواهد؟!

    گفت: مي خواهد آنان را از ولايت و دوستي علي(ع) منع كند و به سوي فسق و فساد سوق دهد، گفتم: مرا بر زمين فرود آر، از برق تندتر بر زمين آمديم، نزد ا و آمده و گفتم"قم يا ملعون...؛ برخيز اي دور افتاده از رحمت خدا، با طايفه مرجئه دشمنان آنها در زن و مالشان شركت كن، چه آنكه اهل قم شيعيان من و شيعيان وصي من علي بن ابيطالب(ع) مي باشند."(30)از اين رو به اين سرزمين"قم" گفتند.

    نور محمدي چو به معراج در رسيد
    ابليس را به بقعه قم با سپاه ديد

    زد بانك احمدي كه بشو دور اي پليد
    اين سرزمين بهشت، نه جاي تو و مريد

    اُخْرج تو اي لعين و پليد و تباهكار

    4ـ امام هادي(ع) فرمود: قم را از آن جهت قم گفتند، چون كشتي حضرت نوح در آن طوفان معروف در اين زمين ايستاد و اين سرزمين قسمتي از بيت المقدس است.(31)

    5ـ امام صادق(ع) فرمود: قم را"قم" گفتند چون اهل قم با قائم آل محمد(ص) امام زمان(عج) قيام مي كنند و به نصرت و پشتيباني آن حضرت مي روند.(32)

    6ـ‌ بعضي گويند به واسطه رودخانه و مسيله و درياچه و گودال هاي فراوان پر آبي كه در اطراف قم ديده مي شوند و عرب به جايي كه پرآب باشد قمقمه مي گويند از اين رو با حذف زوايد اين سرزمين را"قم" گفته اند.

    7ـ يكي از وجوه نام گذاري قم را چنين گفته اند، قبلاً اسم قريه هاي قم، كُمندان بود، سپس بعضي از حروف كمندان را انداختند و آنگاه"كم" را معرب و مبدل به"قم" كردند.(33)

    بايد توجه داشت كه مشهورترين نام اين سرزمين كه تاكنون به همين نام گفته مي شود"قم" است كه بيان شد.

    ولي اين سرزمين اسم هاي ديگري هم دارد كه آنها را صاحب انوار المشعشين در اين كتاب، ج 1، ص 96 با استفاده از روايات، نام برده و مي گويد: زيادي اسم دلالت بر افزايش شرافت كند... و آن نام ها از اين قرار است:

    زهرا، ارض جبل، قطعه من بيت المقدس، مطهره، مقدسه، مجمع انصار القائم، حرم اهل البيت، حجه‏ٌ علي البلاد، بحر، مأوي للفاطميين، استراحتگاه مؤمن، آشيانه آل محمد، معدناً للشيعه، كوفه صغيره، مأوي لشيعه آل محمد، معدناً للعلم و الفضل، مختار البلاد، مقصم الجبارين، مذاب الجبارين، بلد الائمه، ‌بلد شيعه الائمه، امان للخائفين، مفزع للمؤمنين، مفرللهاربين، المدفوع عنها البلاء، المرفوع عنها البلاء، المفتوح اليه باب الجنه، بلد الامين، مرفوف الملائكه، خاك فرج، محروس الملائكه، مزين‏ٌ بالعرب.(34)

    قداست سرزمين مبارك قم

    درباره قداست و فضايل قم، روايات بسيار نقل شده(35)كه هر كدام به نحوي آن را ستوده اند، در اينجا نظر شما را به چند روايت زير، جلب مي كنم:

    1ـ روزي جمعي از مردم ري در مدينه به محضر امام صادق(ع) رفتند و عرض كردند:"ما از اهالي ري هستيم" امام صادق(ع) فرمود:"آفرين به برادران ما از اهالي قم" آنها گفتند ما از اهالي ري هستيم، امام باز همان سخن خود را تكرار كرد، و اين مطلب چند بار تكرار شد، آنگاه فرمود:

    "اِنَ لِلهِ حَرَماً و هُوَ مَكَهُ، و اِنَ للرَسُولِ حَرَماً و هُوَ الْمَدينَهُ، و اِنَ لِاَميرالْمؤمِنينَ حَرَماً وَهُوَ الْكُوفَهُ، وَ اِنَ لَنا حَرَماً و هُوَ بَلْدَهُ قم...؛

    براي خدا حرمي هست و آن مكه است، و براي رسول خدا(ص) حرمي هست و آن مدينه است، و براي امير مومنان علي(ع) حرمي است و آن كوفه است، و براي ما(امامان) حرمي است، و آن شهر قم است(36)…"


    امضاء


صفحه 1 از 11 12345 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi