امام مفسران، امین الاسلام طبرسی پس از هفتاد و نه (یا هشتاد) سال زندگی با بركت و سراسر خدمت به اسلام و مردم، شبانگاه روز نهم ذیحجه سال 548 ق. در شب عید قربان در شهر سبزوار به دیار حق شتافت و جهان اسلام را در عزایش سیه پوش ساخته، در سوگ نشاند. [46]
برخی از نویسندگان اسلامی شیخ طبرسی را به عنوان «شهید» یاد كردهاند. [47]
وسیله سم به شهادت رسیده است.
در مقابل، گروهی نیز با توجه به همزمان بودن رحلت شیخ با فتنه طائفه وغُز،[48] به شهادت ایشان به دست این گروه شورشی اشاره كردهاند. [49]
پیكر پاك علامه از سبزوار به مشهد مقدس انتقال یافت و در نزدیكی حرم مطهر امام رضا ـ علیه السّلام ـ در محلی به نام قبرستان قتلگاه به خاك سپرده شد. [50]
آرامگاه او كه در ابتدای خیابان طبرسی واقع شده، از آغاز، محل زیارت مؤمنان بوده است و در سال 1370 به موجب طرح توسعه اطراف حرم، به داخل باغ رضوان انتقال داده شد. [51]
قتلگاه را همان محل شهادت امام رضا ـ علیه السّلام ـ دانستهاند.
گروهی از نویسندگان، غسلگاه (مكانی كه امام رضا ـ علیه السّلام ـ را در آن غسل دادهاند) را مدفن طبرسی معرفی كردهاند.
البته چون از قدیم قبرستان قتلگاه را غسلگاه مینامیدند و بعد از این در محاورات به قتلگاه تبدیل شده است میتوان این امر را دور از حقیقت نزدیك دانست زیرا وسعت باغ حمید بن قحطبه كه امام ـ علیه السّلام ـ را در آنجا به شهادت رسانیدهاند در حدود یك میل در یك میل نوشتهاند و احتمال میرود كه امام را در گوشهای از آن باغ غسل داده باشند و بعد مردم، آنجا را به همین نام از یكدیگر نقل كردهاند.
[46] . تاریخ بیهق، ص 242؛ ریحانه الادب، ج 21؛ امل الامل، ج 2، ص 216.
[47] . ریاض العلماء، ج 4، ص 340، روضات الجنات، ج 5، ص 357.
[48] . طایفه غز مركب از تركمانان چادرنشین بودند كه در سرزمین بلخ و ناحیه ختلان زندگی میكردند و در جنگ با سلطان سنجر، سپاهش را منهدم ساختند و سپس قتل و غارت را در تمام شهرهای خراسان آغاز كردند و ظلم و جور و ریختن خونها را شدت بخشیدند. آتش زدن كتابخانههای بسیار، انهدام مساجد و كشته شدن عالمان دین نتیجه این فتنه بود. (ر. ك: الكامل فی التاریخ، ابن اثیر، ج 7، ص 99، 101 راحه الصدور، محمد بن علی بن سلیمان راوندی ص 167، 183.
[49] . مكتب اسلام، ش 10، سال اول، ص 67.
[50] . تاریخ بیهق، ص 242؛ ریاض العلماء، ج 4، ص 345؛
ر. ك: مراقدالمعارف، محمد حرز الدین، ج 1، ص 415؛ تاریخ آستان قدس رضوی، عزیز الله عطاردی، ج 1، ص 260.
[51] . روزنامه جمهوری اسلامی، شماره 3660، ص 4.