صفحه 2 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 43

موضوع: شرح چهل حديث از حضرت مهدي(عج)

  1. Top | #11

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن فرهنگی
    تاریخ عضویت
    May 2010
    شماره عضویت
    399
    نوشته
    8,168
    تشکر
    20,575
    مورد تشکر
    12,603 در 3,859
    وبلاگ
    34
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض پاسخ : شرح چهل حديث از حضرت مهدي(عج)


    حدیث نهم

    (نماز اول وقت)


    مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنْ أَخَّرَ الْغَداةَ إِلى أَنْ تَنْقَضيِ الْنُجُومْ)1

    ملعون و نفرين شده است كسى كه نماز صبح را عمداً تأخير بيندازد، تا موقعى كه ستارگان ناپديد شوند.».

    شرح

    اين حديث قسمتى از توقيعى است كه در جواب سؤال محمّد بن يعقوب از ناحيه ى مقدسه رسيده است. امام زمان(عليه السلام)در اين توقيع تأكيد فراوانى بر نماز اوّل وقت كرده و كسانى را كه تا روشن شدن هوا و ناپديد شدن ستاره ها نماز صبح را به تأخير مى اندازند، نفرين شده دانسته است.
    از اين حديث و احاديث ديگر استفاده مى شود كه نماز سه وقت دارد:

    1. وقت فضيلت: كه همان اول وقت نماز است و از آن در روايات به «رضوان اللّه» تعبير شده و بهترين وقت براى نماز همين وقت است; زيرا:

    الف) در اين وقت است كه دستورِ به جاى آوردن نماز از جانب خداوند متعال صادر شده و اهميّت دادن به دستورهاى الهى و زودتر انجام دادن آن مطلوب است.
    ب) نماز در حقيقت ارتباط موجود محدود و سراپا محتاج با موجود نامحدود، و بهره بردارى از اوست، كه اين در حقيقت به نفع انسان است، و سرعت و فوريت در آن مطلوب است.
    ج) امام زمان(عليه السلام) در اوّل وقت نماز مى خواند، و كسانى كه در اين موقع نماز بخوانند، به بركت نماز آن حضرت(عليه السلام)، خداوند نمازشان را قبول خواهد كرد; البته اختلاف افق ها تأثيرى در اين موضوع ندارد; به عبارت ديگر، منظور انجام نمازها در زمان واحد نيست، بلكه مقصود اتحاد در يك عنوان واحد، يعنى «اداى نماز در اول وقت» است، منتها هر كسى بر حسب افق خودش.

    2. آخر وقت:


    كه در روايات با تعبير «غفران اللّه» آمده است. تأخير نماز از اوّل وقت به آخر وقت، مذموم است; لذا امام زمان(عليه السلام) چنين شخصى را ملعون و دور از رحمت خدا دانسته است. در روايتى ديگر از امام صادق(عليه السلام)مى خوانيم:
    به جاى آوردن نماز در اول وقت موجب خشنودى خداست و به جاى آوردن آن در آخر وقت گناه، ولى مورد عفو و مغفرت خداوند است.

    [2]

    3. خارج از وقت:


    به جا آوردن نماز در خارج از وقت آن است، كه اصطلاحاً از آن به «قضا» تعبير مى شود. اگر كسى نماز خود را در داخل وقت آن به جاى نياورد، بايد قضاى آن را به جاى آورد; و اين به امر و دستور جديد است. حال اگر عمداً نماز را تا پايان وقت به تأخير انداخته معصيت كرده است و بايد از آن توبه كند و الاّ مورد عقوبت خداوند متعال قرار مى گيرد; ولى اگر از روى سهو و نسيان بوده و در آن قصورى نداشته باشد، مورد عقوبت الهى نخواهد بود.



    [1]. الغيبة، طوسى، ص271، ح236 ; احتجاج، ج2، ص298 ; بحارالأنوار، ج52، ص16، ح12 ; وسائل الشيعة، ج4، ص201، ح4919 .
    [2]. فقيه، ج1، ص217، ح651 ; بحارالأنوار، ج79، ص351، ح23 .


    ویرایش توسط مدير محتوايي : 20-06-2013 در ساعت 16:16


  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #12

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن فرهنگی
    تاریخ عضویت
    May 2010
    شماره عضویت
    399
    نوشته
    8,168
    تشکر
    20,575
    مورد تشکر
    12,603 در 3,859
    وبلاگ
    34
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض پاسخ : شرح چهل حديث از حضرت مهدي(عج)



    حدیث دهم

    (سجده ى شكر)

    (سَجْدَةُ الشُّكْرِ مِنْ أَلْزَمِ السُّنَنِ وَأَوْجَبِها ... فَإِنَّ فَضْلَ الدُّعاءِ وَالتَّسْبيحِ بَعْدَ الْفَرائِضِ عَلَى الدُّعاءِ بِعَقيبِ النَّوافِلِ، كَفَضْلِ الْفَرائِضِ عَلَى النَّوافِلِ، وَالسَّجْدَةُ دُعاءٌ وَتَسْبيحٌ)
    [1]

    سجده ى شكر، از لازم ترين و واجب ترين مستحبات الهى است ... همانا، فضيلت دعا و تسبيح پس از واجبات بر دعاى بعد از نوافل، همانند فضيلت واجبات بر نوافل است. سجده، دعا و تسبيح است.

    شرح

    حديث شريف، قسمتى از پاسخ امام مهدى(عليه السلام) به سؤال هاى محمّد بن عبداللّه حميرى است. حضرت، در اين كلام، به اهميّت يكى از مستحبات، يعنى سجده ى شكر اشاره مى كند و بعد از آن به دعا و تسبيح بعد از فرايض پرداخته، فضيلت آن را مانند فضيلت فريضه بر نوافل مى داند و نيز اصل سجده و قرار دادن پيشانى بر خاك را در اجر و ثواب به منزله ى دعا و تسبيح مى داند.
    از بررسى آيات و احاديث به دست مى آيد كه همه ى واجبات و يا همه ى مستحبات، در يك سطح و اندازه نيستند; مثلاً اهميّت نماز، در ميان واجبات، از همه بيش تر است; زيرا، قبولى اعمال، به قبول شدن نماز بستگى دارد. در ميان مستحبات ـ برابر اين حديث ـ اهميّت سجده ى شكر، از همه ى مستحبات بيش تر است. شايد علّت، اين باشد كه سجده ى شكر، كليد افزايش و تداوم نعمت است; يعنى هر گاه انسان با ديدن و يا رسيدن به نعمتى، شكر گزارد، آن نعمت تداوم مى يابد و نعمت هاى ديگر نيز نازل مى گردند. اين نكته در قرآن به صراحت آمده است:
    (لَئِنْ شَكَرْتُمْ لاََزيدَنَّكُمْ)
    [2]; اگر شكر نعمت به جاى آوريد، بر نعمت شما مى افزايم.

    حضرت(عليه السلام) در اين حديث به چند نكته اشاره مى فرمايد:

    1. سجده ى شكر، زمان و مكان خاصّى ندارد، ولى با توجّه به اين حديث، بهترين زمان براى اين كار بعد از نمازهاى واجب و نوافل است.

    2. سجده كمال انسان و نهايت خضوع در برابر خداوند متعال است، در اين هنگام است كه انسان خود را نمى بيند و تمام عظمت و بزرگى را از آن خداوند مى داند; لذا اين حالت، بهترين حالت براى بنده است، خصوصاً هنگامى كه توأم با ذكر و شكرگزارى لفظى و قلبى باشد.

    3. ثواب دعا و تسبيح بعد از نمازهاى واجب، از ثواب دعا و تسبيح پس از نمازهاى نافله خيلى بيش تر است، همان گونه كه فضيلت فرايض از نوافل بيش تر است.

    4. حضرت(عليه السلام) با بيان اين كه سجده، دعا و تسبيح است، مى فهماند كه خود سجده هم يك نوع تسبيح و دعاست و همان گونه كه ذكرِ پس از نماز، مطلوب است، سجده كردن هم كارى مستحب است; زيرا غايت و هدف از دعا و تسبيح، خضوع و خشوع و تذلّل براى خداوند متعال است، و شكّى نيست كه اين غايت، در سجده، به نحو اتمّ و اكمل است.



    [1]. احتجاج، ج2، ص308 ; بحارالأنوار، ج53، ص161، ح3 ; و وسائل الشيعة، ج6، ص490، ح8514 .
    [2]
    . سوره ى ابراهيم، آيه ى7 .

    ویرایش توسط مدير محتوايي : 20-06-2013 در ساعت 16:17

  4. Top | #13

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن فرهنگی
    تاریخ عضویت
    May 2010
    شماره عضویت
    399
    نوشته
    8,168
    تشکر
    20,575
    مورد تشکر
    12,603 در 3,859
    وبلاگ
    34
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض پاسخ : شرح چهل حديث از حضرت مهدي(عج)


    حدیث یازدهم

    (فضيلت تسبيح تربت سيدالشهداء(عليه السلام))


    (مِنْ فَضْلِه، أَنَّ الرَّجُلَ يَنْسى التَّسْبيحَ وَيُديرُ السُّبْحَةَ فَيُكْتَبُ لَهُ التَّسْبيحُ)



    از فضايل تربت حضرت سيّدالشهداء(عليه السلام)آن است كه چنان چه تسبيح تربت حضرت در دست گرفته شود، ثواب تسبيح و ذكر را دارد، گر چه دعايى هم خوانده نشود.

    شرح

    اين حديث از جمله پاسخ هايى است كه امام زمان(عليه السلام) در جواب سؤال هاى محّمد بن عبداللّه حميرى بيان فرموده اند. او در سؤالى از حضرت(عليه السلام) مى پرسد: آيا جايز است كه از خاك قبر امام حسين(عليه السلام)تسبيح بسازيم؟ آيا در آن فضيلتى هست؟
    حضرت(عليه السلام) ابتدا در جواب سؤال مى فرمايد:
    تسبيح خود را از تربت مزار امام حسين(عليه السلام)بسازيد و با آن خداوند را تسبيح نماييد; زيرا براى تسبيح، چيزى بهتر از تربت امام حسين(عليه السلام)نيست. از جمله فضايل اين تربت اين است كه اگر كسى ذكر را فراموش كند و تسبيح تربت را فقط در دست خود بگرداند، براى او ثواب ذكر تسبيح نوشته مى شود.
    درباره ى فضيلت تسبيح با تربت حسينى، شايسته است به دو نكته اشاره كنيم:

    1. تربت امام حسين(عليه السلام) از جمله تربت هايى است كه خداوند متعال آن را مبارك گردانيده است; زيرا از قطعه زمينى است كه جسد پاك و مطهّر حضرت سيدالشهداء(عليه السلام) را در برگرفته است. از جمله اغراض و مقاصد عالى در استحباب تسبيح با تربت حسينى، آن است كه وقتى شخص تسبيح كننده ى با تربت، آن را در دست مى گيرد، به ياد فداكارى امام حسين(عليه السلام) در پيشگاه خداوند مى افتد و اين كه چگونه يك انسان مى تواند در راه عقيده و مبدأ، اين گونه فداكارى و با ظالمان مقابله كند. انسان در اين حال به ياد آن ارواح پاك و مقدّس و مطهّرى مى افتد كه در راه معشوق حقيقى فدا شدند و به ملكوت اعلى پركشيدند. در اين هنگام و با اين تفكّر، حالت خضوع و خشوع در او ظاهر شده، دنيا و آن چه در آن است در نظر او حقير جلوه مى كند، و حالت عرفانى و معنوى خاصّى در نفس او پديد مى آيد و اين به خاطر توسل و ارتباط با امام حسين(عليه السلام)از طريق تربت اوست; از اين رو در روايات مى خوانيم كه سجده بر تربت حسينى حجاب هاى هفت گانه را پاره مى كند.


    2. يكى ديگر از آثار و بركات تسبيح با تربت امام حسين(عليه السلام) ـ كه اهل بيت(عليهم السلام)در پى آن بودند ـ شناساندن مظلوميّت امام حسين(عليه السلام) به مردم است; زيرا شخص نمازگزار هر روز بعد از نماز و بهره مندى از آن، هنگامى كه چشمش به تربت حسينى مى افتد، به ياد امام حسين(عليه السلام)و فداكارى هاى او و اصحاب و اهل بيتش مى افتد; و معلوم است كه يادآورى چنين الگوهايى ـ از حيث روان شناسى ـ اثر تربيتى و معنوى عجيبى در نفس انسان مى گذارد، انسان ها را حسينى بار مى آورد و روح و خون حماسه ى حسينى را در وجود انسان به جنبش مى آورد.


    [1]. احتجاج، ج 2، ص 312; بحار الأنوار، ج 53، ص 165، ح4.


    ویرایش توسط مدير محتوايي : 20-06-2013 در ساعت 16:18

  5. Top | #14

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن فرهنگی
    تاریخ عضویت
    May 2010
    شماره عضویت
    399
    نوشته
    8,168
    تشکر
    20,575
    مورد تشکر
    12,603 در 3,859
    وبلاگ
    34
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض پاسخ : شرح چهل حديث از حضرت مهدي(عج)



    حدیث دوازدهم


    (برآوردن حاجات مردم)


    (مَنْ كانَ في حاجَةِ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ كانَ اللّهُ في حاجَتِهِ)
    [1]

    هر كسى كه به دنبال حاجت خداوند عزّوجلّ باشد، خداوند نيز دنبال كننده و برآورنده ى حاجت او خواهد بود.

    شرح


    اين حديث را شيخ صدوق(رحمه الله) از پدرش، از سعد بن عبدالله، از ابى القاسم بن ابى حليس (حابس)، از امام زمان(عليه السلام) نقل مى كند. حضرت در پيامى به حليسى به خلوص او، و به صورت كلّى، به اين نكته ى اخلاقى اشاره مى فرمايد كه: هر كس درصدد برآوردن حاجت خداوند باشد، خداوند نيز دنبال كننده ى حاجات او خواهد بوده و خواسته هايش را برآورده خواهد ساخت.
    هر چند مراد از حاجت خداوند در بخشى ديگر از اين روايت، زيارت امام حسين(عليه السلام) با نيت خالص، مشخص شده است; ولى حضرت، يك اصل كلّى را بيان كرده و زيارت امام حسين(عليه السلام)را مصداقى از آن قرار داده اند; يعنى اگر انسان كارى را انجام دهد كه اجرايش مطلوب و خواسته ى خداوند باشد، و از اين رو بتوان آن را «حاجت و خواسته ى خداوند» خواند، مى تواند خداوند نيز كارهاى او را اصلاح مى كند.
    شايسته ى يادآورى است كه خداوند، محتاج به هيچ كس نيست، بلكه اين مردم اند كه سرتاپا محتاج به قاضى الحاجات اند. خداوند متعال مى فرمايد:

    (يا أَيُّهَا النّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَى اللّهِ وَاللّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَميدُ)
    [2]; اى مردم! شما محتاجان به سوى خداونديد و خداوند، همان غنّى ستايش شده است.
    تعبير حاجت خداوند در اين حديث به اين جهت است كه حاجت خداوند در حاجت خلق است; و به تعبير ديگر، كسى كه حاجات مردم را برآورد، گويا حاجت خداوند را برآورده است.
    احتمال ديگر در مورد اين حديث اين است كه مقصود از «حاجت خدا»، دستورهاى خداوند، اعمّ از اوامر و نواهى باشد كه خواست خداوند است، و اگر كسى در برابر آن مطيع باشد، خداوند نيز حاجت او را بر مى آورد.



    [1]. كمال الدين، ج2، ص493، ح18 ; الخرائج و الجرائح، ج1، ص443، ح24 ; بحارالأنوار، ج51، ص331، ح56 .
    [2]
    . سوره ى فاطر، آيه ى 15 .


    ویرایش توسط مدير محتوايي : 20-06-2013 در ساعت 16:18

  6. Top | #15

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن فرهنگی
    تاریخ عضویت
    May 2010
    شماره عضویت
    399
    نوشته
    8,168
    تشکر
    20,575
    مورد تشکر
    12,603 در 3,859
    وبلاگ
    34
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض پاسخ : شرح چهل حديث از حضرت مهدي(عج)



    حدیث سیزدهم


    (استغفار، سبب غفران)

    (إِذا اسْتَغْفَرْتَ اللّهَ فَاللّهُ يَغْفِرُ لَكَ)
    [1]

    اگر از خداوند، طلب مغفرت كنى، خداوند نيز تو را خواهد آمرزيد.

    شرح

    مرحوم كلينى(رحمه الله) اين حديث شريف را در ضمن حديثى از امام زمان(عليه السلام) نقل كرده است. حاصل حديث آن است كه شخصى به نام يمانى به سامرا وارد مى شود. از طرف امام زمان(عليه السلام)كيسه اى كه در آن دو دينار و دو لباس بود، به دست او مى رسد. او به سبب كمى هدايا آن ها را رد مى كند; ولى بعد از مدّتى از اين عمل خود پشيمان مى گردد و نامه اى مى نويسد و پوزش مى خواهد و در دل خود، ضمن توبه، نيت مى كند كه اگر دوباره اين هديه براى او فرستاده شود، آن را بپذيرد. بعد از مدّتى، هديه به دست او مى رسد، و در توقيعى، حضرت(عليه السلام) به يمانى اشاره كرده، مى فرمايد:
    تو، با ردّ هديه ى ما، اشتباه كردى و اگر طلب مغفرت از خداوند كنى، خداوند تو را خواهد بخشيد.
    از اين توقيع شريف دو نكته استفاده مى شود:

    1. امام زمان(عليه السلام) عالم به سرّ و خفيّات است و از اعمال و حتّى نيّات ما آگاه است; لذا در روايتى، امام صادق(عليه السلام)، در ذيل آيه ى شريفِ:
    (قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ)[2]. مى فرمايد:
    «مراد از مؤمنين امامان اند»
    [3].

    2. طلب مغفرت از خداوند عزّوجلّ، سبب غفران گناهان است. با در نظر گرفتن اين كه طلب، امرى قلبى است و احتياج به لفظ ندارد، از حديث شريف چنين استفاده مى شود كه مجرّد طلب مغفرت (پشيمانى و عزم بر عدم بازگشت به گناه) در تحقّق مغفرت الهى و قبولى توبه كافى است. البتّه توبه ى كامل شرايطى دارد، كه اميرالمؤمنين(عليه السلام)، در حديثى، به آن اشاره كرده است
    [4].



    [1]. كافى، ج1، ص521، ح13 ; كمال الدين، ج2، ص490، ح13 ; ارشاد، ج2، ص361 ; إعلام الورى، ج2، ص264 ; كشف الغمة، ج3، ص251 ; بحارالأنوار، ج51، ص329، ح52 و مدينة العاجز، ج8، ص85 .
    [2]. سوره ى توبه، آيه ى 105; بگو عمل كنيد! پس به زودى، خداوند و رسولش و مؤمنان، عمل شما را مى بينند.
    [3]. تفسير برهان، ج2، ص838، ح2 .
    [4]. ر.ك: نهج البلاغة، حكمت417 ; بحارالأنوار، ج6، ص36 ـ 37، ح59 .
    ویرایش توسط مدير محتوايي : 20-06-2013 در ساعت 16:19

  7. Top | #16

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن فرهنگی
    تاریخ عضویت
    May 2010
    شماره عضویت
    399
    نوشته
    8,168
    تشکر
    20,575
    مورد تشکر
    12,603 در 3,859
    وبلاگ
    34
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض پاسخ : شرح چهل حديث از حضرت مهدي(عج)



    حدیث چهاردهم


    (استغفار در حق يكديگر)

    (لَوْ لا إِسْتِغْفارُ بَعْضِكُمْ لِبَعْض لَهَلَكَ مَنْ عَلَيْها)
    [1]

    اگر طلب مغفرت و آمرزش برخى از شما براى يكديگر نبود، تمام اهل زمين هلاك مى گشتند.

    شرح

    امام زمان(عليه السلام) در حديثى طولانى خطاب به فرزند مهزيار، شيعيان را به استغفار و دعا در حقّ يكديگر ترغيب مى كند; زيرا از آثار و بركات آن رفع عذاب از روى زمين و اهل آن است.
    از آيات قرآن استفاده مى شود كه دو چيز عامل ايمنى زمين از عذاب الهى در اين دنياست:

    1. وجود پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم): خداوند متعال مى فرمايد:
    (ما كانَ اللّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَأَنْتَ فيهِمْ)[2]; تا تو در ميان مردم هستى، هرگز خداوند آنان را عذاب نخواهد كرد.

    2. استغفار: خداوند متعال مى فرمايد:
    (ما كانَ اللّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَهُمْ يَسْتَغْفِرُونَ)[3]; خداوند آنان را در حالى كه استغفار مى كنند، هرگز عذاب نخواهد كرد.

    از اين حديث دو نكته استفاده مى شود:

    1. گناه باعث هلاكت و عذاب مردم در همين دنيا مى شود.
    2. استغفار سبب مغفرت است، خصوصاً اگر در حقّ همديگر استغفار كنند.



    [1]. دلائل الامامة، ص297 .
    [2]. سوره ى انفال، آيه ى 33 .
    [3]. همان .



    ویرایش توسط مدير محتوايي : 20-06-2013 در ساعت 16:21

  8. Top | #17

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن فرهنگی
    تاریخ عضویت
    May 2010
    شماره عضویت
    399
    نوشته
    8,168
    تشکر
    20,575
    مورد تشکر
    12,603 در 3,859
    وبلاگ
    34
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض پاسخ : شرح چهل حديث از حضرت مهدي(عج)



    حدیث پانزدهم


    (بهره مندى انسان از امام غائب)

    (أَمّا وَجْهُ الاِْنْتِفاعِ بي في غَيْبَتي فَكَالاِْنْتِفاعِ بِالشَّمْسِ إِذا غَيَّبَتْها عَنِ الاَْبْصارِ السَّحابُ)
    [1]

    امّا چگونگى استفاده از من در غيبتم، همانند استفاده از خورشيد است هنگامى كه ابرها آن را از ديدگان پنهان نگاه دارد.

    شرح


    اين كلام امام زمان(عليه السلام)، در حديثى، در پايان پاسخ پرسش هاى اسحاق ابن يعقوب آمده است، و شيخ صدوق و شيخ طوسى(رحمهما الله)نيز آن را نقل كرده اند. در اين حديث شريف، وجود حضرت در عصر غيبت كبرا، به خورشيد در پس ابر تشبيه شده است.

    در اين تشبيه، نكات جالبى نهفته است كه به بعضى از آن ها اشاره مى كنيم:

    1. حضرت وجود خود را به خورشيد تشبيه كرده است. همان گونه كه خورشيد، منشأ حيات موجودات و مايه ى گرمى و حرارت و نور و حركت و ... است و با نبود آن، حيات و زندگانى از موجودات رخت برمى بندد، حيات معنوى جامعه، از وجود امام زمان(عليه السلام)، و بقاى آن نيز به بقاى وجود آن حضرت وابسته است. در روايات اسلامى وارد شده است كه امامان معصوم(عليهم السلام)اهداف غايىِ ايجاد مخلوقات اند.

    2. همان گونه كه خورشيد يكى از مخلوقات و در عين حال واسطه ى بهره گيرى موجودات از نور و حرارت است، امام نيز واسطه ى اعلا براى فيض برى موجودات است و فيض الهى، مانند نعمت و هدايت و ...، به واسطه ى او به عموم خلايق مى رسد.

    3. همان گونه كه مردم، هر آن، انتظار خارج شدن خورشيد از پَسِ ابرها را دارند، تا تمام و كامل، از وجود و ظهورش استفاده ببرند، در ايّام غيبتِ آن حضرت نيز، مردم، منتظر ظهور و خروج اويند و از ظهورش مأيوس نمى گردند.

    4. منكر وجود آن حضرت، همانند منكر وجود خورشيد است، هنگامى كه در پشت ابرها از ديده ها پنهان گردد.

    5. همان گونه كه ابر، كاملاً خورشيد را نمى پوشاند و نور خورشيد به زمين و زمينيان مى رسد، غيبت هم مانع كامل و تمامى براى بهره دهى حضرت نيست. مردم در زمان غيبت، حضرت را نمى بينند، امّا از وجود مبارك او بهره مى برند. توسّل يكى از راه هاى بهره بردن از آن امام است.

    6. همان گونه كه در مناطقى كه هوا غالباً ابرى است، گاهى خورشيد ابرها را مى شكافد و خود را از لابه لاى آن ها بيرون مى آورد و به عده اى از مردم نشان مى دهد، هر از چند گاهى نيز، عدّه اى شرف ياب محضر مبارك امام زمان(عليه السلام)مى شوند و از وجودش استفاده مى برند، و از اين راه، وجود آن حضرت(عليه السلام)براى عموم مردم به اثبات مى رسد.

    7. همان گونه كه از خورشيد، همگان، از دين دار و بى دين، نفع مى برند، آثار و بركات امام عصر(عليه السلام)، همه ى عالم را در برمى گيرد، هر چند مردم او را نشناسند و قدرش را ندانند.

    8. همان گونه كه شعاع خورشيد، به مقدار روزنه ها و اندازه ى پنجره ها، داخل اتاق ها مى شود و مردم از آن بهره مى برند، مقدار بهره ى مردم از وجود و آثار و بركات آن حضرت نيز، به اندازه ى قابليّت آنان است. انسان هر اندازه موانع را از خود دور كند و قلب خود را بيش تر بگشايد، از وجود و آثار و بركات بيش ترى بهره مى گيرد.

    9. همان گونه كه ابرها خورشيد را نابود نمى كنند، و تنها مانع رؤيت اويند، غيبت امام زمان(عليه السلام) نيز فقط مانع رؤيت اوست.



    [1]. كمال الدين، ج2، ص485، ح10 ; الغيبة، شيخ طوسى، ص292، ح247 ; احتجاج، ج2، ص284 ; إعلام الورى، ج2، ص272 ; كشف الغمة، ج3، ص340 ; الخرائج و الجرائح، ج3، ص1115 و بحارالأنوار، ج53، ص181، ح10 .

    ویرایش توسط مدير محتوايي : 20-06-2013 در ساعت 16:22

  9. Top | #18

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن فرهنگی
    تاریخ عضویت
    May 2010
    شماره عضویت
    399
    نوشته
    8,168
    تشکر
    20,575
    مورد تشکر
    12,603 در 3,859
    وبلاگ
    34
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض پاسخ : شرح چهل حديث از حضرت مهدي(عج)



    حدیث شانزدهم


    (علّت تأخير در ظهور امام(عليه السلام))

    [1]
    (وَلَوْ أَنَّ أشْياعَنا ـ وَفَّقَهُمُ اللّهُ لِطاعَتِهِ ـ عَلَى اجْتِماع مِنَ الْقُلُوبِ فِي الْوَفاءِ بِالْعَهْدِ عَلَيْهِمْ لَما تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْيُمْنَ بِلِقائِنا، وَلَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعادَةُ بِمُشاهَدَتِنا عَلى حَقِّ الْمَعْرِفَةِ وَصِدْقِها مِنْهُمْ بِنا، فَما يَحْبِسُنا عَنْهُمْ إِلاّ ما يَتَّصِلُ بِنا مِمّا نَكْرَهُهُ وَلا نُؤْثِرُهُ مِنْهُمْ)

    اگر شيعيان ما ـ كه خداوند توفيق طاعتشان دهد ـ در راه ايفاى پيمانى كه بر دوش دارند، همدل مى شدند، ميمنت ملاقات ما از ايشان به تأخير نمى افتاد، و سعادت ديدار ما زودتر نصيب آنان مى گشت، ديدارى بر مبناى شناختى راستين و صداقتى از آنان نسبت به ما; علّت مخفى شدن ما از آنان چيزى نيست جز آن چه از كردار آنان به ما مى رسد و ما توقع انجام اين كارها را از آنان نداريم.

    شرح

    اين جملات، قسمتى از نامه اى است كه از ناحيه ى مقدّس امام زمان(عليه السلام) براى شيخ مفيد(رحمه الله)فرستاده شده است. حضرت(عليه السلام)در اين نامه، بعد از سفارش هاى لازم به شيخ مفيد(رحمه الله)ودستورهايى به شيعيان، به امر مهمّى كه سبب غيبت ايشان شده است، اشاره مى كنند. حضرت، نبود صفا و يك دلى در بين شيعيان را سبب غيبت خود مى شمرند.
    تاريخ نشان داده است كه تا مردم نخواهند و تلاش نكنند، حق بر جاى خويش قرار نمى گيرد و حكومت به دست اهلش نمى رسد. تجربه ى حضرت على و امام حسن و امام حسين(عليهم السلام)، دليل بسيار آشكارى بر اين مطلب است.

    اگر مردم بر خلافت حضرت على(عليه السلام)پافشارى مى كردند، الآن، تاريخ مسير ديگرى را مى پيمود، ولى دنياخواهى و ترس و ... مردم آن زمان سبب شد از آن زمان تا آينده اى كه معلوم نيست چه هنگام به پايان مى رسد، جهانيان و خصوصاً شيعيان، جز ظلم و آزار چيزى نبينند. متأسفانه كوتاهى ما، بلكه عملكرد بدمان سبب شده است كه آن محروميت تا كنون ادامه يابد.

    طبق اين حديث، وظيفه ى ما براى تسريع و تعجيل در ظهور حضرت، اين است كه آن حضرت را بر خويش و خويشان مقدم داريم و با اجراى دستورهاى اسلامى و گسترش و ترويج عملى اسلام، آن امام(عليه السلام) را به جهانيان بشناسانيم و دل ها را به سوى آن حضرت معطوف كنيم، تا به خواست خداوند، هرچه زودتر، زمينه ى پذيرش مردمى و جهانى آن امام(عليه السلام) فراهم شود.


    از اين حديث شريف نكاتى استفاده مى شود:


    1. خداوند متعال از شيعيان عهد و پيمان گرفته كه از امامان پيروى كنند و اين پيروى سبب تشرّف به لقاى امام زمان خواهد بود.

    2. اعمال ناشايست شيعيان سبب دورى آن ها از امامشان شده است; و لذا اعمال شايسته مى تواند در تسريع ارتباط با امام زمان(عليه السلام) مؤثر باشد.



    [1]. احتجاج، ج2، ص315 ; بحارالأنوار، ج53، ص177، ح8 .


    ویرایش توسط مدير محتوايي : 20-06-2013 در ساعت 16:23

  10. Top | #19

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن فرهنگی
    تاریخ عضویت
    May 2010
    شماره عضویت
    399
    نوشته
    8,168
    تشکر
    20,575
    مورد تشکر
    12,603 در 3,859
    وبلاگ
    34
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض پاسخ : شرح چهل حديث از حضرت مهدي(عج)



    حدیث هفدهم

    (غيبت از مقدرات الهى)

    (أَقْدارُاللّهِ عَزَّوَجَلَّ لا تُغالَبُ وَإِرادَتُهُ لا تُرَدُّ وَتَوْفيقُهُ لا يُسْبَقُ)
    [1]

    تقديرهاى خداوند عزّوجلّ مغلوب نمى شود، و اراده اش برگشت ندارد، و بر توفيق او هيچ چيز پيشى نمى گيرد.

    شرح


    اين عبارت، بخشى از كلمات امام زمان(عليه السلام) است كه در توقيعى به دو سفير خود، عثمان بن سعيد و فرزندش
    محمّد بن عثمان فرستاده است. امام(عليه السلام) در اين توقيع به مسئله ى غيبت خود اشاره كرده، مى فرمايد: اين موضوع از تقديرهاى الهى است و اراده ى حتمى اش به آن تعلق گرفته است.
    امام(عليه السلام) در اين توقيع به
    چند نكته اشاره دارند:

    1. هيچ كس نمى تواند بر تقدير الهى پيروز شود; زيرا او «مقدِّر كلّ قَدَر» و قدرت او فوق همه ى قدرت هاست.

    2. اگر اراده ى حتمى خداوند متعال، به چيزى تعلّق گيرد، كسى نمى تواند بر اراده ى او غلبه كند و مانع اجرايش گردد; زيرا اراده اى فوق اراده ى او نيست. در دعايى از امام سجّاد(عليه السلام)مى خوانيم:
    پروردگارا! حمد، مخصوص توست كه مقتدرى هستى كه هرگز مغلوب نمى شود.
    [2]

    3. كارسازى فقط براى خداست. تا خدا نخواهد، هيچ تدبير و تلاشى سود نمى دهد. براى انجام دادن هر كارى، بايد چشم اميد به خدا داشت و از او مدد گرفت و با واسطه قرار دادن محبوبان درگاهش، موفّقيّت را طلب نمود.



    [1]. كمال الدين، ج2، ص511، ح42 ; الخرائج و الجرائح، ج3، ص1111 ; بحارالأنوار، ج53، ص191، ح19 .
    [2]. صحيفة سجادية، دعاى49، رقم14 ; مهج الدعوات، ص222 ; بحارالأنوار، ج92، ص428، ح43 .

    ویرایش توسط مدير محتوايي : 20-06-2013 در ساعت 16:24

  11. Top | #20

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن فرهنگی
    تاریخ عضویت
    May 2010
    شماره عضویت
    399
    نوشته
    8,168
    تشکر
    20,575
    مورد تشکر
    12,603 در 3,859
    وبلاگ
    34
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض پاسخ : شرح چهل حديث از حضرت مهدي(عج)


    حدیث هجدهم

    (رجوع به فقها در عصر غيبت)

    (أَمَّا الْحَوادِثُ الْواقِعَةُ فَارْجِعوُا فيها إِلى رُواةِ حَديثِنا، فَإِنَّهُمْ حُجَّتي عَلَيْكُمْ وَأَنَا حُجَّةُ اللّهِ عَلَيْهِمْ)
    [1]

    امّا در رويدادهاى زمانه، به راويان حديث ما رجوع كنيد. آنان، حجت من بر شمايند و من، حجّت خدا بر آنانم.

    شرح


    اين حديث، از جمله مطالبى است كه امام زمان(عليه السلام) در جواب مسائل اسحاق بن يعقوب فرموده اند. در اين حديث شريف، حضرت به وظيفه ى شيعيان در حوادث پيش آمده در عصر غيبت اشاره كرده اند.

    حضرت، شيعيان را براى فهميدن احكام شرعى و ساير مسائل اجتماعى، به راويان احاديث، كه همان فقهاى شيعه هستند، ارجاع مى دهد; زيرا آنان هستند كه احاديث را خوب فهميده اند، و عام و خاص، محكم و متشابه، و صحيح و باطل را مى شناسند.

    «روات حديث» از نظر حضرت(عليه السلام) كسانى نيستند كه روايت را فقط نقل مى كنند بدون اين كه آن را درست بفهمند; زيرا چنين افرادى، نمى توانند گره از مشكلات فقهى و ... بگشايند.

    رجوع به فقها در عصر غيبت، نه يك امر مستحب، بلكه يك واجب شرعى است; زيرا، آنان منصوب امام براى اين كار هستند و از فرمان حضرت نمى توان تخلّف كرد.



    [1]
    . كمال الدين، ج2، ص484، ح10 ; الغيبة، شيخ طوسى، ص291، ح247 ; احتجاج، ج2، ص284 ; إعلام الورى، ج2، ص271 ; كشف الغمة، ج3، ص338 ; الخرائج و الجرائح، ج3، ص1114 ; بحارالأنوار، ج53، ص181، ح10 ; و وسائل الشيعة، ج27، ص140، ح33424 .


    ویرایش توسط مدير محتوايي : 20-06-2013 در ساعت 16:24

صفحه 2 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi