إنّما یرید اللّه لیذهب عنکم الرجس أهل البیت ویطهّرکم تطهیرا (احزاب،33/33)
این آیه به گفته بیشتر محدثان اهل سنّت و تمام علماى شیعه، در خصوص اهل کساء، نازل شده است.
چنانچه در صحیح مسلم و ترمذى و تفسیر کشّاف و طبرى و درالمنثور، مستدرک حاکم، منتخب کنزالعمال و کتابهاى دیگر از عایشه و ام سلمه و انسبنمالک و ابوسعیدخدرى و دیگران با مختصر اختلافى روایت کردهاند که چون آیه تطهیر نازل شد، رسول خدا (ص)، فاطمه (س) و على (ع) و حسن و حسین (ع) را خواندند و کساى خود را بر روى آنها انداختند و فرمودند: «اللهم إنّ هؤلاء أهل بیتی، فاذهب عنهم الرّجس وطهّرهم تطهیرا».
در انتهاى سوره واقعه،میفرماید: إنّه لقرآن کریم، فى کتاب مکنون، لایمسّه إلاّ المطهّرون؛ هیچکس به قرآن، مسّ وجودى پیدا نمیکند مگر مطهرون.
با توجه به این آیه، تنها اهل بیت، مسّ وجودى کتاب مکنون را دارند و این هم فضیلتى بزرگ براى حضرت زهرا (س) است.
با توجه به اینکه منظور از اراده حق تعالی، در این آیه، اراده تکوینى است نه تشریعى و با توجه به احادیثى که معناى «رجس» را پاکى از گناه و آلودگى میداند ـ نه پاکى ازنجاسات ظاهرى ـ این آیه شریفه، بزرگترین دلیل بر عصمت فاطمه زهرا (س) از هرگونه گناه و آلودگى است، بلکه میتوان گفت: از بعضى جهات مقام صدیقه طاهره، از بسیارى از انبیا وائمه (ع) نیز برتر است. چنانچه این مطلب، از سخنان تاریخى امام حسین (ع) در شب عاشورا در پاسخ به بیتابى خواهرش زینب، مشاهده میشود.
امام على (ع) با استناد به آیه تطهیر، عصمت و طهارت زهراى مرضیه را یادآورى میکنند . وقتى خلیفه اول با حضرت زهرا (س)، به منازعه برخاست و فدک را که در اختیار آن حضرت بود، مصادره کرد و دعوى آن حضرت را نشنید و شاهدانش را قبول نکرد، امام على (ع) خطاب به وى گفت:
( 151 )
اگر کسى ادعا کند که {نعوذا بالله} فاطمه زهرا مرتکب منکر شده است و براى ادعاى خود، شاهدانى هم بیاورد و تو او را تصدیق کنی، کتاب خدا را تکذیب کردهاى زیرا آیه تطهیر، شهادت خدا بر طهارت زهرا (س) است.
آن بانوى بزرگ حد وسط و محور ارتباط اهل کساء بود.«هم اهل بیت النبوه ومعدن الرساله، هم فاطمه وأبوها وبعلها وبنوها» آنان اهل بیت نبوت و معدن رسالت هستند: فاطمه، پدر فاطمه، همسر فاطمه و پسران فاطمه.
محور اصلى ارتباط اهل بیت با رسول خدا، یک زن است، زنى که ذریهاى پاک از او، زاده میشود و اوست که تنها حلقه اتصال این فرزندان با رسول خداست.8
اگر به این نکته دقت کنیم که گوینده این کلام، اللّه، ذات مستجمع صفات جمالیه و جلالیه است، خدایى که پروردگار عالم وجود است و ارادهاش مساوى با تحقق و وقوع میباشد، حقیقت این تکریم را بهتر، احساس خواهیم کرد.