نمایش نتایج: از شماره 1 تا 4 , از مجموع 4

موضوع: زن در قرآن . . .

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,892
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,853 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    زن در قرآن . . .

    قرآن: زن مظهر عشق، كوثر
    بيان قرآن در آفرينش زن بازتاب اصل توحيد است:
    زن و مرد از يك گوهرند و در آفرينش نابرابرى ندارند. همسر آدم از نفس آدم آفريده مى‏شود تا زوج زن و مرد بيكديگر كمال بجويند.

    زن براى برآوردن نيازهاى مادى مرد آفريده نشده است. مظهر شهوت نيست. آرامش بخش و مظهر عشق و دوستى است(1):
    «و از آيات او اينكه از نفس شما جفت شما را بيافريد تا بدو آرامش جوييد و ميان شما بنا را بر دوستى و رحمت قرار داد. همانا در اينكار آيه هاست براى مردم انديشمند»
    زن و مرد متقلابلاً دوست و ولى يكديگرند(2):
    «مردان و زنان مؤمن ولى يكديگرند. امر مى‏كنند به معروف نهى مى‏كنند از منكر و...»
    هر يك از زن و مرد را فضلى است (3) و در دوستى و عشق، فضل هاشان در فضلى جامعه تكامل مى‏جويند. اين دو، لباس يكديگرند (4) كنايه از اينكه دو فضلى هستند كه بيكديگر كمال مى‏جويند. پاكيشان به داد و عشقى است كه بنا بر فطرت اساس زناشويى شان است. زن فروغ چشمان مرد با تقوى است (5).
    و نيز در آفرينش زن و مرد برابرند (6).
    «شما را از مرد و زن آفريديم و قبيله و ملت قرار داديم تا از يكديگر شناخته گرديد. گرامى‏ترين شما نزد خدا با تقوى‏ترين شما است»
    نه تنها بدنيا آوردن دختر دليل بى مهرى خدا به هيچ پدر و مادرى نيست (7)، بلكه گاه دليل كمال لطف اوست (8).
    «همسر عمران به خدا گفت خدايا نذر مى‏كنم فرزندى را كه در شكم دارم در راه تو آزاد كنم از من بپذير. همانا تو شنوا و دانايى. چون فرزند را بدنيا آورد، گفت: خدايا دختر بدنيا آوردم و خدايا تو داناترى كه چرا دختر بدنيا آوردم و دختر مثل پسر نيست. من او را مريم نام نهادم او و فرزندانش را از شر شيطان رانده، به تو سپردم. خدا از او به نيكوتر پذيرشى، پذيرفت و ذكريا را كفيل مريم كرد. هر بار كه ذكريا به نزديك مريم مى‏رفت، پيش روى او روزى مى‏يافت. از مريم مى‏پرسيد اين روزى از كجا براى تو رسيد؟ مريم پاسخ مى‏داد از نزد خدا: «همانا خدا به كسى كه مى‏خواهد روزى مى‏رساند بيحساب..»
    و خدا مريم را مظهر پاكى زنان جهانيان گردانيد (9):
    «آنگاه فرشتگان به مريم گفتند خدا تو را برگزيده زنان جهانيان و پاكى بخشيد».
    زن و مرد در آفرينش برابرى مى‏يابند. زن از غيريت مى‏آسايد. مظهر عشق، مادر پيامبرى و آب حيات، كوثر، مى‏گردد (10).
    اشراف جامعه عرب كه در آن دوران انحطاط عمومى بشريت، در آن دوران انحطاط زن در موقع و منزلهايش، دختران را زنده بگور مى‏كنند، در مقام تحقير خداى محمد مى‏گويند:
    ما فرزندان پسر داريم و خداى محمد فرزندان دختر دارد (11). قرآن به آنها هشدار مى‏دهد كه از دختران زنده بگور پرسيده خواهد شد كه به كدامين گناه كشته شدند (12). خدا را فرزندى نيست كه نه دختر و نه پسر (13). زادن پسر بر دختر مزيتى ندارد چرا كه هر دو آفريده آفريدگارند (14).
    اينبار بسراغ پيامبر مى‏روند كه او ابتر است زيرا كه فرزند پسر ندارد. پاسخ قرآن اينست (15):
    «همانا به تو كوثر بخشيديم پس خدا را درود گو و قربانى كن. نسل بريده، دشمن خداى تو است»
    زن، آب زندگى است و جاودانگى هستى بدو است. بدينسان است كه پيام ابراهيم از آلودگى‏ها پاك مى‏گردد. و اين پاك سازى، ضرورت اين زمان است. زمانى كه يكجا اسلام محمد (ص) را نيز از خود بيگانه كرده‏اند و بنام اسلام، زن را مظهر شهوت و ويرانگرى مى‏شمارند. زمانى كه در جاى ديگر و در بحبوحه تمدن، به زن، در محدوده رقابت در مصرف و شهوت و تخريب، آزادى مى‏بخشند.
    مطالعه در موقع و منزلت‏ها و حقوق زن، در جامعه‏هاى امروزى، بايد اهميت تعيين كننده پايه كردن يكى از دو برداشت را روشن كند: زن مظهر عشق و سازندگى يا زن مظهر شهوت و تخريب است.
    مأخذها و توضيح ها
    1- قرآن سوره روم آيه 21 / 2- قرآن سوره توبه آيه 71 / 3- قرآن سوره نساء ايه 32
    4- قرآن سوره بقره آيه 187 / 5- قرآن سوره فرقان آيه 74 / 6- قرآن سوره حجرات آيه 13
    7- قرآن سوره شورى آيه 49 / 8- قرآن سوره آل عمران آيه‏هاى 37-35 / 9- قرآن سوره آل عمران آيه 42 / 10- قرآن سوره كوثر آيه 1 / 11- قرآن سوره نجم آيه‏هاى 22-21 / 12- قرآن سوره تكوير آيه‏هاى 9-8 / 13- قرآن سوره اخلاص ايه 3 و... / 14- قرآن سوره شورى آيه 49 / 15- قرآن سوره كوثر
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .





  2.  

  3. Top | #2

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن زنان
    تاریخ عضویت
    June 2012
    شماره عضویت
    2988
    نوشته
    8,405
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    خدایا به تو پناه میبرم از شر همه بدیها و ناملایمات زندگی پناهم ده که جز تو پناهی ندارم
    تشکر
    21,156
    مورد تشکر
    24,923 در 7,352
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    زن در قرآن


    پدید آورنده : محمدعلی ایازی ، صفحه 51



    نویسنده معتقد است مسأله ی نقش زن و مرد، در زندگی خانوادگی و اجتماعی، یکی از بحث هایی است که امروزه به طور گسترده بررسی می شود. بی گمان بخش زیادی از این بحث ها در مورد زن، ماهیت و گرایش دینی دارد و چه بسا ناشی از باورها، برداشت ها و جغرافیای نویسندگان آن، به نام دین در لا به لا ی متون، جای گرفته است و در متون دینی یافت می شود که البته جای گفت وگو دارد. با این حال آنچه مهم است، وجود برخی موارد قطعی در متون دینی می باشد که باید درباره ی آنها به جد و جهد علمی مواجه شد. برای نمونه، یکی از آیاتی که به این جایگاه پرداخته و برای هر یک از مرد و زن توصیف ویژه ای به دست می دهد، آیه ی شریفه ی زیر است:
    «الرجال قوامون علی النساء بما فضل الله بعضهم علی بعض و بما انفقو».


    نویسنده می گوید این آیه، که از طرف مفسّران زیادی بررسی شده، نیاز به بحث های دقیق تری دارد؛ باید دید ارزش و جایگاه زن در تلقّی این دسته از مفسّران چیست؟ آیا مسأله ی تساوی زن و مرد، در حقوق اجتماعی و سیاسی، به معنای تساوی زن و مرد، در خلقت و واگذاری مسؤولیت، است یا میان این دو عرصه، تلا زمی وجود ندارد؟


    وی در پاسخ می گوید که مراد و منظور باری تعالی در این آیه، هرگز به معنای مردسالا ری در جامعه و تأیید تحکم و زورگویی مرد نیست، بلکه قوامیت او به این معناست که در محدوده ی وظایف خانواده، نقش مدیر و سرپرست را به عهده می گیرد.


    نویسنده کلمه ی «قوامیت» را از دیدگاه های مفسّران مختلف چون طبری، ماوردی، بغوی، ابن عطیه اندلسی، شیخ ابوالفتح رازی، فخررازی، علا مه طباطبایی، محمد صادقی، سیدعبدالا علی موسوی سبزواری و... مورد بررسی قرار داده ومحدوده ی قوامیت را، از دیدگاه آنان، بررسی کرده و آورده است. در ادامه نیز نتیجه گرفته که چندنکته، مورد اتفاق همه ی آنان است:


    1. میان زن و مرد تفاوت هایی وجود دارد و این تفاوت ها طبیعی و گریزناپذیر است.
    2. این اختلا ف ها براساس مصالح و حکمت هایی می باشد و برای تداوم حیات نوع بشر پیش بینی شده است.
    3. مفهوم افضلیت و برتری، نقص و کمبود زنان و تحقیر شخصیت آنها نیست.
    4. افضلیت، مبنای تقسیم مسؤولیت مرد و زن، متناسب با ویژگی های آن دو، است.
    5. می توان تفاوت های ذاتی و اکتسابی زن و مرد را با علم و تکنیک دگرگون کرد، ولی ماهیت آن تغییر ناپذیر است.
    6. وجود اختلا ف، به معنای القای حقوق مدنی و نادیده گرفتن اصول انسانی و تباه شدن استعدادهای زنان نیست.


    در ادامه، نویسنده به طرح این پرسش می پردازد که آیا دلا یلی که برای سرپرستی مرد ذکر شده، علّت است یا حکمت؟ اگر برتری های مرد و انفاق او علّت قوامیت باشد، بافقدان این دو علّت، مرد دیگر حق سرپرستی بر زن را ندارد. از سوی دیگر اگر این دو، عامل حکمت قوامیت باشند، گرچه ممکن است در موردی به طور استثنا زنی برتری داشته باشد یا کاملا ً کارهای معیشتی را به عهده بگیرد، باز حق سرپرستی مرد محفوظ است. همچنین است در سایر مواردی که حق تصمیم گیری به مرد داده شده، هرچند زن از نظر عقلی و علمی و توان اداره، برتری داشته باشد. سپس به آرای مفسّران، از جمله عراقی، ابن عاشور و سید عبدالعلی سبزواری، می پردازد. در پایان نیز نتیجه می گیرد از آن جا که مسأله ی برتری های مرد، متعدد و اجمالی است و نمی توان قاعده و چارچوب دقیق و معینی برای آن تنظیم کرد، ناگزیر عامل قوامیت باید حکمت باشد نه علّت .
    · : فصل نامه ریحانه، ش 1.





    امضاء


  4. تشكرها 7


  5. Top | #3

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,892
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,853 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    زن در منطق وحی



    درتفسیر با عظمت مجمع البیان آمده <1> زمانی که اسماء بنت عمیس همراه شوهر بزرگوارش جعفر بن ابیطالب از مهاجرت حبشه که هجرتی الهی و محض حفظ دین بود بازگشت، به دیدار زنان پیامبر آمد و به آنان گفت آیا در قرآن در رابطه با ما زنان چیزی هست؟ گفتند نه به محضر رسول الهی شتافت و عرضه داشت یا رسوا الله زنان در ناامیدی و خسارتند، پیامبر فرمود از چه نظر، عرضه داشت چنانکه از مردان ذکر خیر شده و از زنان نشده ، خداوند متعال این آیه را نازل فرمود:

    ان المسلمین والمسلمات والمومنین والمومنات،والقانتین والقانتات،والصادقین والصادقات،والصابرین والصابرات،والخاشعین والخاشعات والمتصدقین والمتصدقات والصائمین والصائمات والحافظین فروجهم والحافظات وذاکرین الله کثیرا والذاکرات اعد الله لهم مغفره واجرا عظیما<2>


    در صریح این آیه شریف هست که زنان نیز مانند مردان می توانند به ده مقام عالی ملکوتی و معنوی برسند ، و از این طریق مغفرت حق و اجر عظیم آخرتی کسب کنند مقامات عبارتند از : مقام اسلام،مقام ایمان ،مقام طاعت و فرمانبرداری،مقام صدق ،مقام صبر و پایداری ،مقام فروتنی و خوف از عظمت و عقاب حق ، مقام کرم و وجود که ثمره آن صدقه است ، مقام روزه و صوم ، مقام ظبط نفس و مالکیت بر شهوت ، مقام یاد و ذکر حق


    پی نوشت ها :1-مجمع البیان ج8 ص358
    2-احزاب آیه35


    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .





  6. Top | #4

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,892
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,853 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    اسماءبنت یزید انصاری خدمت رسول حق رسید، در حالی که حضرت در جمع صحابه بودند، عرضه داشت پدر و مادرم فدایت من از جانب زنان بسوی تو آمده ام، آگاه باش جانم به قربانت هیچ زنی در شرق و غرب نیست جزاینکه عقیده اش با من یکی است خداوند تو را به سوی زنان و مردان مبعوث به رسالت کرد ما به تو و به حضرت حق ایمان آورده ایم ، اما جنس زنان مقید و در حصار خانه محبوس و دارای کمبودند، در طریق ارضای شهوت مرد خود تسلیم اند ، و مدت زمانی حامله به اولاد ، ولی شما مردان به نماز جمعه و جماعت و عبادت مریض و تشییع جنازه و زیارت حج به طور مکرر و از همه مهمتر جهاد فی سبیل الله بر زنان برتری دارید مرد برای حج و عمره می رود ما زنان حافظ اموال و خیاط لباس ها و مربی فرزندان خودیم ما در چه اجر و مزدو بهره و منفعتی بامردان شریک هستیم؟
    رسول خدا (ص) رو به یاران کردو فرمود:گفتاری نیکوتر از گفتار این زن در مسائل دینش شنیده اید ؟گفتند گمان نمی بریم زنی به چنین واقعیتی رسیده باشد حضرت رو به جانب وی کرد و فرمود:بروو تمام زنان دیگر را خبر کن نیکو شوهر داری،و طلب خشنودی و رضایت همسر، و موافقت با شوهر در امور زندگی صحیح برابر تمام آن بهره هایی است که از آن همه اعمال نصیب مردان می شود<1>

    1-میزان الحکمه ج9ص96

    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .





اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi