هوالقادر و القاهر
داستان شبهه زنديق و جواب امام صادق (ع)
((هشام بن حكم )) يكي از بزرگترين و محبوب ترين
شاگردان امام صادق (ع) بود.
او در مباحثه با دشمنان شيعه ، استاد بود.
روزي يك نفر ((زنديق)) نزد او رفت و پرسيد :
آيا خداوند ميتواند تمام اين عالم را در يك تخم مرغ جاي دهد ،
در حالي كه نه تخم مرغ بزرگ شود و نه عالم كوچك شود؟
هشام نتوانست در آن لحظه به او جواب دهد ،
زيرا اگر ميگفت خدا نمي تواند چنين كاري را بكند ،
كفر گفته بود و اگر ميگفت خدا قادر به انجام چنين كاري مي باشد ،
خلاف عقل بود. هشام از زنديق فرصت خواست تا جواب او را بدهد.
آنگاه به سرعت به حضور امام صادق (ع) شرفياب گرديد
و از امام كمك خواست. امام به او فرمود :
بالاي سرت را نگاه كن ، چه ميبيني ؟
هشام عرض كرد : هزاران ستاره را در آسمان بيكران ميبينم.
امام فرمود : به اطرافت نگاه كن ، چه ميبيني؟
هشام عرض كرد :كوه ها و دشت ها و دره ها ،
گياهان و حيوانات و انسان هاي بيشماري را ميبينم.
امام فرمود : چگونه اين ها را ميبيني؟
هشام عرض كرد اين ها انعكاس نور در عدسي چشم است .
امام به او فرمود:خداوندي كه جهان عظيم آفرينش ،
كوه ها و دشت ها و درياها ، ستارگان ، آسمان بي انتها
و گياهان و جانوران و انسان هاي بيشمار را
در چشمان تو جاي داده است ،
آيا ميتوان گفت چنين خدايي عاجز است؟
به زنديق بگو ، خدا عاجز نيست ،
اما حرفي كه تو ميزني محال و متناقض است