صفحه 3 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 47

موضوع: *^*خاطرات و حكايتها - جلد نهـــم*^*

  1. Top | #21

    عنوان کاربر
    مدیر افتخاری
    تاریخ عضویت
    May 2010
    شماره عضویت
    378
    نوشته
    9,715
    تشکر
    5,211
    مورد تشکر
    11,680 در 5,265
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پاسخ : *^*خاطرات و حكايتها - جلد نهـــم*^*


    از رويشها غفلت نكنيم
    من يك بار ديگر اين نكته را عرض كرده ام ؛ ما نگاه مى كنيم و احيانا بعضى از ريزشها را در بين نيروهاى مؤ من به انقلاب مشاهده مى كنيم ؛ اما از رويشهاى نو احيانا غفلت مى كنيم . آنچه امروز در عرصه ى جامعه مشاهده مى شود، رشد تفكرات اسلامى با نگاه متجددانه ، آگاهانه و همراه با بحث و فحص و تحقيق و دقت و امثال اينهاست . اين حركت ادامه پيدا خواهد كرد؛ حركتى نيست كه متوقف بشود؛ چون اءلم ترى كيف ضرب الله مثلا كلمه طيبه اصلها ثابت و فرعها فى السماء (20)
    فطرت انسان ، همان سرزمين حاصلخيزى است كه كلمه طيبه را در خود جا و رشد مى دهد؛ اين هم كلمه ى طيبه و كلمه ى الهى است و در اين سرزمين واقع شده است و عناصر و اجزاى مناسب خود را جذب مى كند و سپس ‍ رشد مى دهد. اين ، مسير كلى اين حركت است . بنده كه اين را عرض ‍ مى كنم ، بر اساس تحليل نيست ؛ براى خوش كردن دل خود و ديگران نيست ؛ واقعيتهايى است كه در مسير فعاليت پر تلاش و كردن دل خود و ديگران هم نيست ؛ واقعيتهايى است كه در مسير فعاليت پرتلاش و متنوع و گسترده يى كه انسان در چنين جايگاهى با آن مواجه است ، آن را مشاهده مى كند و از نزديك مى بيند. البته - همان طور كه گفتيم - در اين خلال ، بعضى ممكن است ريزش پيدا كنند و سست شوند؛ اينها به ضرر خودشان عمل كرده اند؛ فمن نكث فانما ينكث على نفسه ؛ (21) هر كس از اين راه برگردد؛ به ضرر خودش عمل كرده است ؛ اما اين راه با شرايطى كه ما امروز داريم ، ادامه پيدا كردنى است . (22)



    امضاء



    جهان در حسرت آيينه مانده ست

    گرفتار غمي ديرينه مانده ست

    شب سردي ست بي تو بودن ما

    بگو تا صبح چند آدينه مانده ست؟


  2. تشكر

    عهد آسمانى (27-05-2011)


  3. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  4. Top | #22

    عنوان کاربر
    مدیر افتخاری
    تاریخ عضویت
    May 2010
    شماره عضویت
    378
    نوشته
    9,715
    تشکر
    5,211
    مورد تشکر
    11,680 در 5,265
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پاسخ : *^*خاطرات و حكايتها - جلد نهـــم*^*


    اين طرح را خود ما نوشتيم و به امام داديم !
    مجموعا آنچه در شورا مطرح شده ، براى بنده خرسند كننده بوده ؛ منتها ما در اين جا چيز كمبود داريم و آن ، اجراى مصوبات است . اجراى مصوبات بايد تضمين شود. بعضى از دستگاه ها يا بعضى از آدمها- چه آدمهاى موظف در بعضى بخشها يا غير موظف - هر وقت دستشان برسد و موقعيت مناسبى وجود داشته باشد و در فضاى سياسى جامعه شعار داغ ترى نباشد، يكى از شعارهاى خوبشان ، حمله به شوراى عالى انقلاب فرهنگى است كه چرا وجود دارد؛ وجودك ذنب لا يقاس به ذنب . چقدر فاصله بين اين حرف كه ما مى گوييم شوراى عالى انقلاب فرهنگى بى بديل است و هيچ چيز جاى آن را نمى گيرد، و حرف كسانى كه مى گويند اصلا اين شورا چرا وجود دارد؛ مثل كسانى كه از وجود يك مركز سياستگذارى فعال براى اداره ى كشور ناراضى اند. البته من به اين حرفها كارى ندارم ؛ ليكن آنچه مهم است ، اين است كه مصوبات اين جا بايد اجرا شود.
    طرح حضور رؤ ساى سه قوه در شوراى عالى انقلاب فرهنگى را خود ما داديم . بنده و يكى دو نفر از دوستان نشستيم طرح نوشتيم و خدمت امام داديم ؛ ايشان هم تاييد كردند كه اين طور بشود، علت اين بود كه با حضور رؤ ساى سه قره ، مصوبات مشكلى در اجرا نخواهد داشت . آنچه مربوط به مجلس است ، رئيس مجلس كارپردازى اين قضيه را خواهد كرد تا در مجلس تصويب شود و جايگاهى پيدا كند. آنچه مربوط به دولت است ، با دستور رئيس جمهور - و قبلا نخست وزير اجرا شود. آنچه هم مربوط به قوه ى قضاييه است ، اين قره موظف خواهد بود طبق اين مصوبات عمل كند. اصلا فلسفه ى حضور رؤ ساى سه قوه اين است . ما رؤ ساى سه قوه را به عنوان كارشناس دعوت نكرديم البته وزير وقت فرهنگ و ارشاد اسلامى و فرهنگ و آموزش عالى به به عنوان كارشناس و مجرى دعوت كرديم . ممكن بود رؤ ساى سه قوه ، فرهنگى هم باشند؛ اما اين طور نبود كه بخواهيم از نظر كارشناسى آنها استفاده كنيم ؛ مى خواستيم از حضور آنها استفاده كنيم تا وزن شورا و قوت تاءثير گذارى آن بالا برود.
    مصوبه ى اين شورا بايد به وسيله دبيرخانه ابلاغ و اجراى آن به وسيله ى آقاى رئيس جمهور تضمين شود؛ يعنى نه وزارت آموزش و پرورش ، نه وزارت علوم ، نه وزارت بهداشت و نه وزارت ارشاد جراءت نكنند مصوبه را اجرا نكنند؛ بايد حتما اجرا كنند. ما اين همه آدمهاى صاحب فكر را كه يك ساعت از وقتشان چقدر ارزش دارد، آن هم براى چنين كار مهمى در اين شورا جمع كرده ايم ؛ اگر مصوبات اجرا نشود، معنى ندارد.
    من بر اين معنا اصرار دارم كه فكرى بكنيد و بيش از همه به نظر من تكليف بر عهده ى دبيرخانه است و رجوع دبيرخانه به آقاى رئيس جمهور، كه اين مساءله را تاءمين كنند. همه ى مسؤ ولان دولتى بايد وظيفه ى خود بدانند مصوبات را اجرا كنند. شما مى گوييد مجلس ، قانونگذار است ؛ خيل خوب اين جا قانون تدوين نمى كند.
    همه ى چيزهايى كه لازم الاجرا است ، قانون نيست ؛ مصوبات دولت هم لازم الاجراست ، بخشنامه ى فلان وزير هم براى زير دست خودش لازم الاجراست ؛ لازم نيست حتما اسمش قانون باشد؛ اما بلاشك واجب الاجرا بودن ، نتيجه ى قانون را خواهد داشت ؛ امام هم به همين نكته توجه داشتند. ما گفتيم مصوبات اين شورا در حكم قانون باشد، ايشان گفتند بايد اجرا شود. بايد اجرا شود يعنى ترتيب اثر داده شود. (23)



    امضاء



    جهان در حسرت آيينه مانده ست

    گرفتار غمي ديرينه مانده ست

    شب سردي ست بي تو بودن ما

    بگو تا صبح چند آدينه مانده ست؟


  5. تشكر

    عهد آسمانى (27-05-2011)

  6. Top | #23

    عنوان کاربر
    مدیر افتخاری
    تاریخ عضویت
    May 2010
    شماره عضویت
    378
    نوشته
    9,715
    تشکر
    5,211
    مورد تشکر
    11,680 در 5,265
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پاسخ : *^*خاطرات و حكايتها - جلد نهـــم*^*


    من به ايشان گفته ام اعتراض دارم !
    الان مواردى وجود دارد كه دنبال نشده ؛ با اين كه درباره ى آن ، جلسه گذاشته شده است ؛ مثل موضوع اسلامى شدن دانشگاهها. اى كاش آقاى دكتر معين در اين جلسه مى بود و اين سؤ ال را پاسخ مى داد. در خصوص ‍ اسلامى شدن دانشگاه ها، آن طور كه به من گزارش رسيده ، به نظرم تا كنون هفتاد و دو سه جلسه تشكيل شده است . از آقاى دكتر معين بايد سؤ ال كنيم چند تا از اين مصوبات تا كنون در دانشگاهها اجرا شده و چگونه اجرا شده است . من به ايشان گفته ام اعتراض دارم ؛ در مواردى عكس آن عمل شده انست . الان در دانشگاههاى كشور موسيقى ترويج مى شود؛ نبايد بشود. ترويج موسيقى ، كارى است بر خلاف مذاق اسلام . درست است كه هر نوع موسيقى يى حرام نيست ، اما معناى ترويج موسيقى اين نيست كه با دقت بگردند موسيقى غير حرام را پيدا كنند و آن را تعليم دهند و ترويج كنند. يا مثلا بعضى از رفتارها را در نظر بگيريد. بعضى از سفرهاى خارجى را براى دانشجويان تدارك مى بينند. من در اين خصوص به آقاى دكتر معين پيغام دادم . دانشجو به خارج از كشور برود كه چه بكند؟ به چه مناسبت ؟ دانشجو را به كيش مى برند. به جاى كيش ، سفر اصفهان يا مشهد را تدارك ببينيد؛ بگذاريد سفر او دستاورد معنوى داشته باشد. جوان هر جا برود، كيف حلال مى كند. جوان از خوشيهاى جوانى لذت مى برد. در سنين ما، از غذايى كه ما خيلى لذت نمى بريم ، جوان مى خورد و لذت مى برد؛ از منظره هايى كه اصلا براى ما جاذبه اى ندارد، جوان كيف مى كند؛ اين خاصيت جوانى است . چون پيرمردها اين دوره را گذرانده اند، مى دانند آن جا چه خبر است ؛ دوستانى كه اطلاع ندارند، بدانند. مى خواهيد جوان را سفر ببريد؛ يك سفر روستايى كه او را ببريد، برايش تنوع است و شادى دارد. آيا بايد حتما او را به كيش ببرند، چون در آنجا بعضى از ضوابط سست است - البته بر خلاف حق سست است - و اين جوان بتواند ضابطه شكنى كند؟ اسلامى شدن دانشگاه ها اين است ؟ نفس اردوى مختلط برگزار مى كنند من خيلى تعجب كردم ؛ اردوى مختلط برگزار مى كنند. من خيلى تعجب كردم اردوى مختلط دانشجويى ؟ نفس اردوى مختلط بد است . آقايانى كه الان دست اندر كار اردوى مختلطند، همان كسانى هستند كه سالهاى 63 و 64 در


    كلاسهاى دانشگاه ديوار كشيدند. بنده به دستور امام رفتم در نماز جمعه گفتم اين كار بد است . من نمى فهمم اينها چطور اين گونه عوض مى شوند و صد و هشتاد درجه جهت راهشان را تغيير مى دهند. امام به من گفتند اين چه كارى است ؛ ماهم رفتيم در نماز جمعه ى تهران گفتيم اين كار، كار مناسبى نيست . ديوار كشيدن ، خلاصه ى حرف انقلاب و حرف ما نيست . حالا همان آقايان نه در كلاس ، بلكه در اردوى شبانه روزى چند روزى ، دختر و پسر را همراه مى كنند. يعنى چه ؟ كار بسيار بى قاعده و غلطى است .
    در مناطقى از دنيا، معاشرت دختر و پسر و زن و مرد با يكديگر، كاملا عادى است و هيچ گونه حساسيتى وجود ندارد، يعنى همان طور كه دو مرد يا دو زن با يكديگر تماس دارند، دو تا زن و مرد هم با هم تماس دارند؛ اما در كشور ما و در محيط اسلامى مطلقا اين طور نيست . در كشور اسلامى ، هر قدر به اين جهت نزديك شده ايم ، به خاطر رنگ پذيرى از فرهنگ بيگانه بوده است . چون آنها از لحاظ تكنولوژى قوى تر از ما بوده اند، اين را به ما داده اند؛ والا اگر ما از لحاظ علم و تكنولوژى از اروپا قوى تر بوديم ، اختلاط آنها را مسخره و مچل مى كرديم و آن را وحشتگيرى مى خوانديم . آنها به بركت علم و تكنولوژى ، اين فرهنگ را صاعد و رايج كرده اند؛ آن وقت ما در دانشگاه هاى خود، اين را ترويج كنيم ؟ بنابراين پيداست كه مصوبات دنبال نمى شود. (24)



    امضاء



    جهان در حسرت آيينه مانده ست

    گرفتار غمي ديرينه مانده ست

    شب سردي ست بي تو بودن ما

    بگو تا صبح چند آدينه مانده ست؟


  7. تشكر

    عهد آسمانى (27-05-2011)

  8. Top | #24

    عنوان کاربر
    مدیر افتخاری
    تاریخ عضویت
    May 2010
    شماره عضویت
    378
    نوشته
    9,715
    تشکر
    5,211
    مورد تشکر
    11,680 در 5,265
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پاسخ : *^*خاطرات و حكايتها - جلد نهـــم*^*


    مهار گسيختگى ، معنايش اين است !
    در خصوص اينترنت جلسات خوبى برگزار شده و آقاى دكتر كى نژاد بنده را خاطر جمع كردند. آقاى دكتر معتمدى هم پيش ما آمدند؛ ايشان هم همين طور. كارهايى دارد انجام مى گيرد، ليكن آقاى دكتر معتمدى ! آقاى دكتر كى نژاد من يقين دارم شماها به طور كامل درست مى گوييد؛ اما بدانيد همى واقعيت اينترنت ، چيزى نيست كه شما در گزارش خود آورده ايد. اينترنت الان مثل يك جريان افسار گسيخته است . آبى از يك طرف سرازير شده و شما آن وسط، جويى باز كرده ايد؛ يك مقدار آب از اين جوى مى آيد، آماده جويچه و حتى جوى هاى بزرگ از اين طرف و آن طرف دارد مى رود و تحت كنترل شما نيست . همان طور كه آقاى خاتمى اشاره كردند، امروز حتى دنيا نگران اين مساءله است .
    در زمان تصدى آقاى عارف در وزارت پست و تلگراف و تلفن ، از دوستان اين وزارتخانه پرسيدم آيا براى اينترنت فاير وال آورده ايد، گفتند سفارش كرديم تهيه كنند... وقتى مى گوييم مهارگسيختگى ، معنتايش اين است . اين مثل آن است كه كسى يك سگ وحشى را بياورد، بگويند قلاده اش كو؛ بگويد سفارش كرده ايم آهنگر قلاده را بسازد، آدم قلاده را درست مى كند به گردن سگ مى اندازد و سپس او را مى آورد اينجا مى بندد. چه لزومى دارد اول ما خسارتش را تحمل كنيم بعد بستن آن سخت تر بشود؟ الان بستن آن سخت تر است . در همين كافى نت ها و بخش هاى آى . اس . پى و امثال اينها مشكلاتى وجود دارد. آقاى معتمدى هم انصافا آدم مؤ من خدوم و علاقه مندى است ؛ من اين طور فهميدم . ايشان چند ماه قبل از اين آمد و به من گزارش داد و من علاقه به دنبال اين كار را در ايشان حس كردم ؛ اما عملا كارى صورت نگرفته است مشكلات ما در تصميم گيرى ها نيست . ما تصميم گيرى مى كنيم حرفهاى خيلى خوب و زيبا هم مى زنيم ؛ اما دنبال نمى شود چرا دنبال نمى شود؟ بايد دنبال شود. مسؤ ولان بايد دنبال كنند. (25)





    امضاء



    جهان در حسرت آيينه مانده ست

    گرفتار غمي ديرينه مانده ست

    شب سردي ست بي تو بودن ما

    بگو تا صبح چند آدينه مانده ست؟


  9. تشكر

    عهد آسمانى (27-05-2011)

  10. Top | #25

    عنوان کاربر
    مدیر افتخاری
    تاریخ عضویت
    May 2010
    شماره عضویت
    378
    نوشته
    9,715
    تشکر
    5,211
    مورد تشکر
    11,680 در 5,265
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پاسخ : *^*خاطرات و حكايتها - جلد نهـــم*^*


    نهضت نرم افزارى
    درباره ى علم و تحقيق هم همين طور است . يكى از كارهاى كه شده ، درباره ى علم و تحقيق است . بنده بخصوص روى علم و تحقيق حساسيت هم داشتم . دوستان نصيحت مى كنند. زبان آقاى خاتمى بحق زبان مرم و لين و نصيحت است ؛ نصيحت مى كنند كه ما بايد به طرفت علم و تحقيق برويم . البته نمى گويم نصيحت نكنيد؛ نه ، نصيحت كنيد؛ اما از مجموعه اجرايى ، بيش از نصيحت توقع وجود دارد. نصيحت خشك و خالى كار من طلبه است ؛ كارى كه دستگاه دولتى بايد بكند، اجراست . آقاى دكتر معين پيش ‍ من مى آيد و از اين كه بودجه ى وزارتخانه اش كم است ، شكوه مى كند. خيلى خوب ، اين علم و تحقيق ، مورد توصيه ى آقاى رئيس جمهور، مورد تاءكيد صاحب نظران و مورد شكوه ى وزير علوم است و بنده هم كه چند سال است - چه در زمان رئيس جمهور قبلى ، چه در زمان رئيس جمهور فعلى - به هر دو بزرگوار پيشنهاد مشخص داده ام ؛ يعنى گفته ام چه كار كنيد؛ گفته ام اين كار را بايد بكنيد تا علم پيشرفت كند. فرمولى براى كيفيت وصل دانشگاه به صنعت و كشاورزى بايد پيدا شود؛ اين كانال هم جز از طريق رياست جمهورى قابل اجرا نيست ؛ يعنى وزير نمى تواند اين كار را بكند؛ بايد از دفتر رياست جمهورى باشد كه سطحش بالاست ؛ بايد امكانات و بودجه داشته باشد و بداند مستظهر به شخصيتى مثل رئيس جمهور است .
    من در دانشگاه امير كبير، دانشگاه صنعتى شريف ، در جلسات مختلف دانشجويى و در ديدار با اساتيد و همه ى كسانى كه در اين زمينه علاقه دارند، راجع به نهضت علمى در كشور - نهضت توليد علم و نهضت نرم افزارى - متصل صحبت كرده ام ؛ الان هم بحمدالله يك مقدار در دهنها افتاده و فرهنگ سازى شده ؛ منتها اين حرف است و دو صد گفته چون نيم كردار نيست . البته در جاهايى چرا، به قدر نيم كردار يا يك كردار، هست ؛ اما بالاخره كردار نيست ... اتفاقا يكى از محسنات بزرگ كار اين است كه نگاه شما هم درست به همان جايى دوخته شده كه نگاه بنده به آنجا دوخته شده است ؛ اين چيز خيلى مهمى است ؛ يعنى هم از زبان ما و هم از زبان شما اين را مى شنوند؛ مى فهمند كه اين موضوع مورد علاقه مجموعه ى مديريت كشور است ؛ اتفاقا اين چيز خيلى خوبى است . چقدر خوب است رؤ ساى محترم بخشهاى ديگر هم همين را تكرار كنند، منتها اجرا كنند؛ بايد اجرا شود؛ اين يكى از چيزهايى است كه صورت نگرفته است . (26)



    امضاء



    جهان در حسرت آيينه مانده ست

    گرفتار غمي ديرينه مانده ست

    شب سردي ست بي تو بودن ما

    بگو تا صبح چند آدينه مانده ست؟


  11. تشكر

    عهد آسمانى (27-05-2011)

  12. Top | #26

    عنوان کاربر
    مدیر افتخاری
    تاریخ عضویت
    May 2010
    شماره عضویت
    378
    نوشته
    9,715
    تشکر
    5,211
    مورد تشکر
    11,680 در 5,265
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پاسخ : *^*خاطرات و حكايتها - جلد نهـــم*^*


    دروغ معروف هنر براى هنر
    يكى از اشكالات هنر، انحطاط پيدا كرده و پايين رفته است . اشكال ديگر، مهار گسيختگى است ؛ يعنى از حدود خارج شده است . اشكال بعدى ، گم كردن و نايافتن جهت است . هنر، ولو سالم هم باشد، بايد جهت آن مشخص باشد؛ ما با اين هنر چه كار مى خواهيم بكنيم . تزهنر براى هنر از دروغهاى معروفى بود كه كسانى هم كه اين را به ما ياد دادند، تا صحبت مى شد، مى گفتند اين چيزها را داخل نكنيد؛ اما بعد فهميديم هيچ اعتقادى ندارند. اينها چون آن روز مى ديدند هنر - كه البته آنچه در دستگاه دوستان ما بود، عمدتا شعر بود - در خدمت اهداف و آرمانهايى دارد به كار مى رود، مى خواستند مانع بشوند؛ والا وقتى نوبت خودشان رسيد، همه ى هنرهايى كه داشتند و نداشتند، در خدمت آرمانهاى دستگاههاى استكبارى قرار دادند؛ از زندانها آزاد شدند و رفتند در دفتر فرح و ديگران شغل هنرى گرفتند، هنر براى هنر را براى ديگران مى خواستند؛ مثل اروپاييها كه امروز خيلى از چيزها را براى كشورهاى جهان سوم مى خواهند؛ اما وقتى نوبت به خودشان مى رسد، لازم نيست . به كار بردن سلاح اتمى و سلاح شيميايى ، ساختن سلاحهاى كشتار جمعى ، بد اخلاقى كردن با ملتها، غارت اموال ملتها و تعرض به حيثيت و هويت آنها؛ در صورتى كه خودشان بكنند، ايرادى ندارد؛ اما اگر نسبت به آنها انجام بگيرد، ايراد دارد، آنها هم همين طورى بودند. بنابراين من هيچ عقيده يى به اين تز ندارم . هنر بايد جهت و مفاد و غايت داشته باشد و هنرمند بداند كارش براى چيست ؛ معلوم باشد چه مى خواهد بروز و ظهور كند و شكوفا شود و سپس به اجرا در آيد و در خارج تحقق پيدا كند. البته هنرهايى كه فعلا در حوزه ى اين كار بوده ، بيشتر موسيقى و فيلم بوده ، كه هر دو بسيار مهم و هر كدام از جهتى واقعا جهانگير است . پيداست كه اينها دنبال نشده است . (27)



    امضاء



    جهان در حسرت آيينه مانده ست

    گرفتار غمي ديرينه مانده ست

    شب سردي ست بي تو بودن ما

    بگو تا صبح چند آدينه مانده ست؟


  13. تشكر

    عهد آسمانى (27-05-2011)

  14. Top | #27

    عنوان کاربر
    مدیر افتخاری
    تاریخ عضویت
    May 2010
    شماره عضویت
    378
    نوشته
    9,715
    تشکر
    5,211
    مورد تشکر
    11,680 در 5,265
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پاسخ : *^*خاطرات و حكايتها - جلد نهـــم*^*


    فرهنگ كشور، در سه عرصه اثر گذار
    من فرهنگ كشور را در سه عرصه به طور مهم و عام مشاهده مى كنم ؟ در هر سه عرصه ، اين مجموعه مى تواند اثر گذار باشد:
    اول ، در عرصه تصميمهاى كلان كشور است ؛ يعنى فرهنگ به عنوان جهت دهنده ى به تصميمهاى كلان كشور - حتى تصميمهاى اقتصادى ، سياسى ، مديريتى و يا در توليد - نقش دارد. وقتى ما مى خواهيم ساختمان بسازيم و شهرسازى كنيم ، در واقع با اين كار داريم فرهنگى را ترويج مى كنيم يا توليد مى كنيم يا اشاعه مى دهيم . وقتى توليد اقتصادى هم مى كنيم ، در واقع داريم از اين طريق فرهنگى را توليد مى كنيم ، يا اشاعه مى دهيم ، يا اجرا مى كنيم . اگر در سياست خارجى مذاكره يى مى كنيم و تصميمى مى گيريم ، عينا همين معنا وجود دارد. بنابراين فرهنگ مثل روحى است كه در كالبد همه ى فعاليتهاى گوناگون كلان كشورى حضور و جريان دارد.
    فرهنگى كه بايد در توليد، خدمات ، ساختمان سازى ، كشاورزى ، صنعت ، سياست خارجى و تصميمات امنيتى رعايت شود و حدود را معين و جهت را مشخص كن ، چيست ؟ اين بايد در اين جا معين شود. بنابراين فرهنگ به عنوان جهت دهنده ى به تصميمهاى كلان كشور است ؛ اين در واقع اهميت و بنا گذاشتن يك مبناى فرهنگى را در اين جا به ما نشان مى دهد.
    دوم ، فرهنگ به عنوان شكل دهنده ى به ذهن و رفتار عمومى جامعه است . حركت جامعه بر اساس فرهنگ آن جامعه است . انديشيدن و تصميم گيرى جامعه براساس فرهنگى است كه بر ذهن آنها حاكم است . دولت و دستگاه حكومت نمى تواند از اين واقعيت به اين اهميت ، خود را كنار نگهدارد. وقتى مردم در خانواده و ازدواج و كسب و لباس پوشيدن و حرف زدن و تعامل اجتماعى شان در واقع دارند با يك فرهنگ حركت مى كنند - بنده پيش از انقلاب در سخنرانيهايم مثال مى زدم و مى گفتم فرهنگ مثل تورى است كه ماهيها بدون اين كه خودشان بدانند، در داخل اين تور دارند حركت مى كنند و به سمتى هدايت مى شوند - دولت و مجموعه حكومت نمى تواند خود را از اين موضوع بركنار بدارد و بگويد بالاخره فرهنگى وجود دارد و مردم به چيزى فكر مى كنند، نه ، ما مسئوليت داريم اين فرهنگ را بشناسيم ؛ اگر ناصواب است ، آن را تصحيح كنيم ؛ اگر ضعيف است ، آن را تقويت كنيم ؛ اگر در آن نفوذى هست - مانند مثالهايى كه ايشان (28) در باب اينترنت زدند - دست نفوذى را قطع كنيم . بنابراين فرهنگ به عنوان شكل دهنده ى به ذهن و رفتار عمومى جامعه هم يكى از ميدانهاى اساسى است .



    امضاء



    جهان در حسرت آيينه مانده ست

    گرفتار غمي ديرينه مانده ست

    شب سردي ست بي تو بودن ما

    بگو تا صبح چند آدينه مانده ست؟


  15. تشكر

    عهد آسمانى (27-05-2011)

  16. Top | #28

    عنوان کاربر
    مدیر افتخاری
    تاریخ عضویت
    May 2010
    شماره عضویت
    378
    نوشته
    9,715
    تشکر
    5,211
    مورد تشکر
    11,680 در 5,265
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پاسخ : *^*خاطرات و حكايتها - جلد نهـــم*^*


    شما روشنفكران فرنگ رفته درس نخوانده نتوانستيد.
    من يك زمانى به روشنفكرهايى كه بر پاكستان حاكم بودند - قبل از اين آقاى نظامى (30) و بعد از ضياء الحق ، براى چند دوره چند نفر از اين روشنفكرها و تحصيل كرده هاى فرنگ به نوبت آمدند و اين ، آن را پس زد؛ آن آمد و اين را پس زد - پيغام دادم و گفتم كه ما در زمان ضياء الحق كه يك نظامى بود و هيچ مناسبتى با ما نداشت - اول انقلاب هم در اجتماعات مردمى ما به او خيلى بد گفتند و به او ضياء الباطل مى گفتند - توانستيم روابطمان را با او به آن حد از خوبى برسانيم كه پاكستان در قضيه جنگ در تمام مجامع جهانى از ما حمايت كرد چيز عجيبى است . در قضيه ى جنگ و در همه ى مجامع اغلب ما را محكوم و دعوت به صلح مى كردند، كه ما مى گفتيم صلح ، غير عادلانه است و قبول نمى كنيم ، اما يكى از معدود كشورهايى كه هميشه در كنار ما بود، پاكستان بود. گفتم آن نظامى ژنرال قداره بند، با عقل و تدبير خودش توانست روابط را به اينجا برساند، شما روشنفكرهاى فرنگ رفته ى درس خوانده ى اهل گفتگو و مذاكره و پلوراليسم و... نتوانستيد همان روابط را حفظ كنيد و خرابش كرديد. (31)



    امضاء



    جهان در حسرت آيينه مانده ست

    گرفتار غمي ديرينه مانده ست

    شب سردي ست بي تو بودن ما

    بگو تا صبح چند آدينه مانده ست؟


  17. تشكر

    عهد آسمانى (27-05-2011)

  18. Top | #29

    عنوان کاربر
    مدیر افتخاری
    تاریخ عضویت
    May 2010
    شماره عضویت
    378
    نوشته
    9,715
    تشکر
    5,211
    مورد تشکر
    11,680 در 5,265
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پاسخ : *^*خاطرات و حكايتها - جلد نهـــم*^*


    عتبه بوسى آمريكا، چه افتخارى دارد؟
    امروز خيلى از دولتها على رغم ملتها و روشنفكران و احساسات باطنى و قلبى خود، عتبه آمريكا و حتى عتبه ى صهيونيسم را بوسيده اند؛ خيلى از پارلمانهاى اروپايى هم عتبه ى صهيونيستها را بوسيده اند و غلام پولشان شده اند؛ به قول معروف نوكر بند جيب آنها شده اند. آن مركز و قدرتى كه به عنوان يك دستگاه رسمى سياسى شناخته شده در دنياست - با تريبونهايى كه براى يك چنين دستگاهى وجود دارد - و به يك ملت شصت ميليونى متكى است و همچنان سنگر دفاع از آزادى خواهى و عدالت و آرمانهاى بشرى و انسانى و بين المللى شمرده مى شود، ايران اسلامى امروز است . دفاع از اين نظام ، وظيفه ى همه است ، مخصوص كسى كه عضو نظام هست و جزو تشكيلات دولتى يا غيره هست يا نيست ، نمى باشد؛ همه بايد دفاع كنيم . اگر كسى بر خلاف اين عمل كرد، لازم نيست كه كسى سند بياورد كه اين مثلا وابسته ى فلان دستگاه و سيستم جاسوسى دنياست ؛ لازم هم نيست رسما وابسته باشد، اما همان حرف را دارد مى زند و همان كار را مى كند؛ اگر پولى هم از آنها نمى گيرد، در واقع نوكر بى جيره و مواجب آنهاست . امروز A.i.c امريكا و موساد اسرائيل مهم ترين هدفشان اين است كه منفذى در داخل نظام اسلامى ايجاد كنند تا بتوانند ضربه يى بزنند و از اين استحكام و اقتدارى كه امروز اين نظام در دنيا به عنوان سنگر دارد، بكاهند. حالا يك نفر در داخل همين را ولو با مشت گره كرده ، ولو از سنگر دانشگاه ، ولو از پشت يك تريبون رسمى فرياد كند؛ اين كه هنر نيست ، اين كه افتخار ندارد. همراهى با قلدرترين قلدرهاى عالم و ضد عدالت ترين دولتها و مراكز قدرت چه افتخارى دارد؟ آن روزى كه با نظام طاغوت مى جنگيديم هر حركت يك مبارز، افتخار آفرين بود آن مبارزات افتخار داشت . امروز بعضى از قشرها با رژيمهاى طاغوتى و وابسته و فاسد در دنيا مى جنگند، كه افتخار دارد دامان مقابله كردن با نظامى كه سرپا در مقابل مراكز قدرت استكبار ايستاده ، افتخار براى كسى ندارد. (32)


    امضاء



    جهان در حسرت آيينه مانده ست

    گرفتار غمي ديرينه مانده ست

    شب سردي ست بي تو بودن ما

    بگو تا صبح چند آدينه مانده ست؟


  19. تشكر

    عهد آسمانى (27-05-2011)

  20. Top | #30

    عنوان کاربر
    مدیر افتخاری
    تاریخ عضویت
    May 2010
    شماره عضویت
    378
    نوشته
    9,715
    تشکر
    5,211
    مورد تشکر
    11,680 در 5,265
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پاسخ : *^*خاطرات و حكايتها - جلد نهـــم*^*


    نخبگان دست آموز مراكز استكبارى .
    بنده به ملت ايران مكرر عرض كرده ام ، در همين نماز جمعه هم يكى دو سال پيش عرض كردم كه مهمتر از شناختن دشمن ، شناختن دشمنى و روش دشمنى كردن اوست . اگر انسان بداند دشمن از چه راهى وارد مى شود، حواس خود را جمع خواهد كرد. همه ، دشمن را مى شناسند. امروز دشمن ملت ايران ، دشمن استقلال و آزادى ملت ، دولت استكبارى و متكبر امريكاست ؛ در اين شكى نيست ؛ به اين موضوع ، خودشان هم اعتراف مى كنند. البته گاهى چاپلوسانه و رياكارانه مى گويند ما با ملت ايران مخالف نيستيم ، اما اتفاقا مخالفت اصلى آنها با ملت ايران است ؛ چون ملت ايران است كه اين قيام عظيم را به راه انداخت دملت ايران است كه دارد اين پشتيبانى صادقانه و غيرتمندانه را از اسلام ميكند؛ ملت ايران است كه موجب شده امريكا نتواند طمع بورزد؛ والا اگر ملت ايران پشتيبان نظام و مسؤ ولان نبود؛ مگر مسؤ ولان مى توانستند در مقابل اين زياده خواهى ها بايستند؟ ما اين دشمن را مى شناسيم ، اما روش دشمنى را هم بايد شناخت . امروز روش دشمنى ، ايجاد اختلاف و نفرت و كينه ى ميان آحاد مردم است ايجاد دلسردى نسبت به آرمانهاى اسلامى است ؛ منحرف كردن شعارهاى مردم و طرح شعارهايى است كه با حركت عظيم مردم هيچ همخوانى ندارد.



    در خيلى از كشورهاى دنيا - همه جا را نمى دانيم - نخبگانى هستند كه دست آموز مراكز استكبارى اند؛ زمان انگليسى ها هم بودند، شوروى ها هم داشتند، امروز هم امريكايى ها دارند. نخبگان و درس خواندگان و تحصيلكردگانى را انتخاب مى كنند و آنها را با تطميع و با روشهايى كه خودشان مى دانند، به عنوان سخنگويان خود در داخل كشورها قرار مى دهند. كار اينها اين است كه حرف آنها را بزنند و تكرار كنند و براى ايده هاى آنها استدلال كنند. چنين كسانى در كشور ما هم بوده اند، امروز هم هستند و از اول انقلاب هم بوده اند. اينها بلندگوهايى دارند كه براى آنها حرف بزنند و نظرات و يا حرفهاى آنها را تكرار كنند. (33)


    امضاء



    جهان در حسرت آيينه مانده ست

    گرفتار غمي ديرينه مانده ست

    شب سردي ست بي تو بودن ما

    بگو تا صبح چند آدينه مانده ست؟


  21. تشكر

    عهد آسمانى (27-05-2011)

صفحه 3 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi