نمایش نتایج: از شماره 1 تا 8 , از مجموع 8

موضوع: عالم ذر ( یا عالم الست)

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,892
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,856 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض عالم ذر ( یا عالم الست)

    پرسش:کدامیک از آیات و روایات عالم ذر فهمیده می شود؟ لطفا دیدگاه خود را پیرامونعالم ذر بیان فرمایید.

    پاسخ:

    در مورد عالم ذرّ بین مفسّرین ، محدّثین ، حکما و عرفا مناقشات علمی فراوانی وجود دارد که ذکر نظرات همه آنها در این نامه مقدور نیست. لذا در این نامه تنها به نظر برخی از حکمای مفسّر ــ آن هم به صورت کلّی ــ پرداخته می شود. چرا که ورود به جزئیّات این مسأله ، به معلومات کلامی ، فلسفی و عرفانی بالایی نیازمند است.

    خداوند متعال می فرماید: « وَ إِنْ مِنْ شَیْ‏ءٍ إِلاّ عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلاّ بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ.

    و هیچ چیزی نیست مگر اینکه خزائن آن نزد ماست و ما آن را نازل نمی کنیم مگر به اندازه معلوم و معیّن»
    ( حجر/21)


    و می فرماید:
    « لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْكِتابَ وَ الْمیزانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَ أَنْزَلْنَا الْحَدیدَ فیهِ بَأْسٌ شَدیدٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاس‏. ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم و با آنها کتاب آسمانی و میزان نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند و آهن را نازل کردیم که در آن نیروی شدید و منافعی برای مردم است ...»(حدید/25) باز می فرماید:« یا بَنی‏ آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنا عَلَیْكُمْ لِباساً یُواری سَوْآتِكُمْ وَ ریشاً وَ لِباسُ التَّقْوى‏ ذلِكَ خَیْر ... .


    اى فرزندان آدم! ما لباسى براى شما نازل نمودیم كه اندام شما را مى‏پوشاند و مایه زینت شماست؛ اما لباس تقوا بهتر است... .»
    ( الأعراف : 26)


    آیه 21 حجر دلالت بر این دارد که همه موجودات ، حقایقی جاویدان نزد خدا دارند ، چون هر چه نزد خداست زوال ناپذیر است.

    « ما عِنْدَكُمْ یَنْفَدُ وَ ما عِنْدَ اللّهِ باقٍ»(نحل/96)

    و در آیه 25 حدید بیان فرمود که خداوند متعال همانگونه که کتاب آسمانی را از نزد خود(علم خود) نازل نموده است آهن را هم از نزد خود نازل کرده است. در آیه 26 اعراف نیز لباس را نازل شده از سوی خود معرّفی نمود.

    بنا بر این ، حقیقت همه ی اشیاء قبل از ایجاد دنیایی آنها با اسباب و علل دنیایی ، به نحو وجود علمی در مرتبه علم الهی موجود بوده است.


    حقایق اشیاء از این مرتبه تنزّل یافته ، مراتب گوناگون وجود را یک به یک طی می کنند تا در نهایت به پایین ترین مرتبه ی عالم ملکوت می رسند. آنگاه از عالم ملکوت با تدبیر و ترتیبی ویژه و به صورت آن به آن و به تدریج به عالم مادّه نازل می شوند.

    برای مثال حقیقت یک سیب از علم الهی نازل شده مراتبی را طی نموده به ملکوت سفلی می رسد و آنگاه لحظه به لحظه صورت سیب به مادّه ی موجود در درخت که از خاک گرفته می شود افاضه می شود.

    از نگاه افراد عادی چنین به نظر می رسد سیب خودش بزرگ می شود و به سوی فعلیّت خود پیش می رود ؛ امّا از نگاه کسی که از افق ملکوت به عالم مادّه نظاره می کند مادّه ی سیب تنها قبول صورت می کند و این حقیقت ملکوتی سیب است که به اذن الله صورتهای پیاپی را به مادّه افاضه می کند. انسانها نیز چنین پُرسه ای را طی می کنند تا وارد عالم مادّه شده و تکامل پیدا کنند.

    با این تفاوت که دیگر موجودات هر صورتی را که از جانب ملکوت به آنها افاضه شود به صورت طبیعی قبول می کنند ؛ یعنی تا جایی که موجود قابلیّت دارد صورتها به او افاضه می شوند.

    امّا انسان افزون بر این ، در مواردی قابلیّت خود را هم در دست خود دارد ؛ یعنی در مواردی می تواند قابلیّت خاصّی را در خود فراهم کند تا صورت کمالی خاصّی را از عالم ملکوت بگیرد یا بالعکس می تواند قابلیّت موجود خود را معطّل گذارد یا حتّی نابود سازد و در نتیجه خود را از برخی صور کمالی که در حقیقت ملکوتی او وجود دارند محروم سازد.

    ویرایش توسط سابحات : 19-08-2013 در ساعت 18:56 دلیل: تغییر رنگ فونت سایز
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .





  2.  

  3. Top | #2

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,892
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,856 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض پاسخ : عالم ذر ( یا عالم الست)

    به تصریح آیات و روایات ، حقیقت ملکوتی همه ی انسانها خدا را می شناسد. چون حقیقت ملکوتی اشیاء ذاتاً عالم به خدا بوده و ربوبیّت حق تعالی را نسبت به خود با تمام وجود ادراک می کند.

    خداوند متعال می فرماید:

    « وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنی‏ آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ قالُوا بَلى‏ شَهِدْنا أَنْ تَقُولُوا یَوْمَ الْقِیامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هذا غافِلینَ».

    « و(به خاطر بیاور) زمانى را كه پروردگارت از پشت فرزندان آدم ، ذریه آنها را برگرفت ؛ و آنها را بر خودشان گواه ساخت ؛ (و فرمودآیا من پروردگار شما نیستم؟ گفتند: آرى، گواهى مى‏دهیم. (خدا چنین كرد تا مبادا) روز رستاخیز بگویید:ما از این ، غافل بودیم.»
    (الأعراف:172)


    خداوند متعال در این موطن و قبل از ورود به دنیا ، ذات و حقیقت همه ی انسانها را بر خودشان گواه ساخته و از آنها پیمان گرفته است که جز به ربوبیّت او نگرایند.
    لذا در عمق وجود همه ی انسانها این ندای الهی و ملکوتی باقی مانده است که از آن تعبیر می شود به ندای فطرت و پیمان فطرت.

    « ابن مسکان گوید: از امام صادق(ع) درباره آیه میثاق پرسیدم که آیا این جریان به صورت مشاهده بود؟

    امام فرمودند: آری ، پس معرفت در جان آنها ثابت ماند ولی موطن پیمان را فراموش کردند ؛ و به زودی آن را به یاد آرند. و اگر آن واقعه نبود کسی نمی دانست آفریدگار و روزی دهنده اش کیست؟...»
    ( ترجمه رسائل توحیدی ، علامه طباطبایی ، ص151)


    نبی اکرم(ص) فرمودند:

    « كُلُّ مَوْلُودٍ یُولَدُ عَلَى الْفِطْرَةِ فَأَبَوَاهُ یُهَوِّدَانِهِ وَ یُنَصِّرَانِهِ وَ یُمَجِّسَانِه».

    هر نوزادی بر اساس فطرت توحید زاده می شود پس والدینش او را یهودی و نصرانی و مجوسی می کنند.»‏
    (بحار الأنوار ، ج‏58 ،ص187 )

    زراره گوید:
    از امام باقر (ع) در باره آیه«حنفاء للّه غیر مشركین به» پرسیدم؟

    امام فرمودند: حنیف بودن همان فطرتى است كه خدا مردم را بدان سرشته است و آفرینش خدا دگرگونى ندارد و فرمودند: خدا آنها را بر معرفت خود سرشته است .

    زراره گوید: از امام پرسیدم درباره آیه

    « وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِی آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ قالُوا بَلى ».

    امام فرمودند: خدا فرزندان آدم را تا روز رستاخیز از پشت او در آورد و چون مورچه در آمدند و خود را بدانها شناساند و اگر آن نبود كسى پروردگارش را نمی شناخت. و فرمود: رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرموده اند: هر نوزاد بر فطرت زاده می شود ؛ یعنی بر این زاده می شود كه خدای عزّوجلّ آفریننده اوست ؛ و چنین است که خدا فرمود:« و اگر از آنها(مردم) بپرسى كه آفریننده آسمانها و زمین کیست؟ البته می گویند خدا.» »

    ( بحار الأنوار ، ج‏64 ،ص 135 )

    ویرایش توسط سابحات : 19-08-2013 در ساعت 19:03 دلیل: تغییر فونت رنگ سایز
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .





  4. Top | #3

    عنوان کاربر
    کارشناس افتخاری سایت
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    2479
    نوشته
    929
    تشکر
    1,108
    مورد تشکر
    4,595 در 919
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض

    وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَني‏ آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ قالُوا بَلى‏ شَهِدْنا أَنْ تَقُولُوا يَوْمَ الْقِيامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هذا غافِلينَ (اعراف 172)

    و (به خاطر بياور) زمانى را كه پروردگارت از پشت و صلب فرزندان آدم، ذريه آنها را برگرفت و آنها را گواه بر خويشتن ساخت (و فرمود «آيا من پروردگار شما نيستم؟» گفتند: «آرى، گواهى مى ‏دهيم!» (چنين كرد مبادا) روز رستاخيز بگوييد: «ما از اين، غافل بوديم (و از پيمان فطرى توحيد بى ‏خبر مانديم)»!

    برای پاسخ به این سوال که عالم ذر چیه,ذکر چند نکته لازمه

    نکته اول:

    آيه فوق در حقيقت اشاره‏اى به" توحيد فطرى" و وجود ايمان به خدا در اعماق روح آدمى است

    نکته دوم:

    منظور از اين عالم و اين پيمان همان" عالم استعدادها" و" پيمان فطرت" و تكوين و آفرينش است، به اين ترتيب كه به هنگام خروج فرزندان آدم به صورت" نطفه" از صلب پدران به رحم مادران كه در آن هنگام ذراتى بيش نيستند خداوند استعداد و آمادگى براى حقيقت توحيد به آنها داده است، هم در نهاد و فطرتشان اين سر الهى به صورت يك حس درون ذاتى به وديعه گذارده شده است و هم در عقل و خردشان به صورت يك حقيقت خودآگاه!.

    سؤال و جواب و پيمان مزبور يك پيمان فطرى بوده است كه الان هم هر كس در درون جان خود آثار آن را مى‏ يابد و حتى طبق تحقيقات روانشناسان اخير" حس مذهبى" يكى از احساسات اصيل روان ناخودآگاه انسانى است، و همين حس است كه بشر را در طول تاريخ به سوى خداشناسى رهنمون بوده (خلاصه ای از تفسیر نمونه ج 7 ص 7-9)


  5. Top | #4

    عنوان کاربر
    کاربر عادی
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4819
    نوشته
    3
    تشکر
    4
    مورد تشکر
    13 در 3
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    با توجه به این دو قول (ناظر به دو تفسیر متفاوت از آیه)، علت سعادت یا شقاوت انسان ها چیست؟ وقتی معرفت الهی به انسان عرضه شده، خواه در ازل و خواه در هر مرتبه ای، عقل هم به میزان مقدر داده شده و اختیار هم داده شده، چرا اصحاب شمال خودشان را از صف اصحاب یمین جدا کردند، به عبارت دیگر چه رجحانی سبب اختیار غیر خدا توسط انسان می شود، به خصوص در ازل با صرف اقرار زبانی و کافر شدن (فما كانوا ليومنوا بما كذبوا به من قبل) و نتیجتا تلاش در دنیا برای رسیدن به منزل مقصود یا همان جهنم؟


  6. Top | #5

    عنوان کاربر
    کارشناس افتخاری سایت
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    2479
    نوشته
    929
    تشکر
    1,108
    مورد تشکر
    4,595 در 919
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض

    نقل قول نوشته اصلی توسط euler نمایش پست ها
    با توجه به این دو قول (ناظر به دو تفسیر متفاوت از آیه)، علت سعادت یا شقاوت انسان ها چیست؟ وقتی معرفت الهی به انسان عرضه شده، خواه در ازل و خواه در هر مرتبه ای، عقل هم به میزان مقدر داده شده و اختیار هم داده شده، چرا اصحاب شمال خودشان را از صف اصحاب یمین جدا کردند، به عبارت دیگر چه رجحانی سبب اختیار غیر خدا توسط انسان می شود، به خصوص در ازل با صرف اقرار زبانی و کافر شدن (فما كانوا ليومنوا بما كذبوا به من قبل) و نتیجتا تلاش در دنیا برای رسیدن به منزل مقصود یا همان جهنم؟

    عالم ذر با اختیار انسان منافات ندارد. آنچه از عالم ذر استفاده می شود این است که انسان ذاتا گرایش به حق و حقیقت دارد به گونه ای که اگر هیچ عامل درونی و بیرونی مانع نگردد به سوی حق حرکت می کند. از رسول اکرم (ص) روایت شده است که انسان بر طبق اقتضای فطرت مسلمان آفریده می شود، پدر و مادرش او را یهودی و یا مسیحی می کنند.[۱]


    کسانی که به هر دلیلی منحرف می شوند و دینی غیر از دین حق که همان اسلام است، بر می گزینند بر خلاف فطرت و عهد فطری خود رفتار کرده اند و به بی راهه گام گذاشته­اند. عالم ذر هیچ منافاتی با اختیار انسان ندارد و انسان را مجبور نمی کند، بلکه در حد اقتضا است نه علت تامه؛ یعنی زمینه و مسیر رفتن به سوی کمال را برای انسان تقویت و هموارتر می کند.

    [۱]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۳، ص ۲۸۱، چاپ اول، مؤسسة الوفاء، لبنان، ۱۴۰۴ه.ق.


  7. Top | #6

    عنوان کاربر
    کاربر عادی
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4819
    نوشته
    3
    تشکر
    4
    مورد تشکر
    13 در 3
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    سلام، با تشکر از شما کارشناس محترم،
    بنده با شما کاملا موافقم و منافاتی میان عالم ذر و اختیار نمی بینم. مورد سئوال بنده چیز دیگری است. مورد سئوال بنده همانطور که فرمودید دلیل انتخاب انسان است. سئوالم را اینگونه تعدیل می کنم که به نظر شما چه عاملی (درونی یا بیرونی) سبب ارجحیت انتخاب خطای انسان علی رغم فطرت، عقل و اختیار اوست؟


  8. Top | #7

    عنوان کاربر
    کارشناس افتخاری سایت
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    2479
    نوشته
    929
    تشکر
    1,108
    مورد تشکر
    4,595 در 919
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض

    نقل قول نوشته اصلی توسط euler نمایش پست ها
    به نظر شما چه عاملی (درونی یا بیرونی) سبب ارجحیت انتخاب خطای انسان علی رغم فطرت، عقل و اختیار اوست؟
    زمينه هاى عوامل گناه در آيات و روايات :

    علماى اخلاق مى گويند : منشأ و انگيزه گناهان ، «سه قوه » است : 1 . قوه شهويه ; 2 . قوه غضبيه ; 3 . قوه وهميه .

    «قوه شهويه » ، انسان را به سوى افراط در لذت خواهى نفسانى مى كشاند كه سرانجامش غرق شدن در محنت و زشتيهاست .

    «قوه غضبيّه » ، موجب طغيان غريزه غضب شده و انسان را به ظلم و آزار رسانى و تجاوز وا مى دارد .

    «قوه وهميه » ، غرايز برترى طلبى ، انحصار جويى ، تكبر و روح تجاوز به حقوق ديگران را در انسان زنده مى كند و او را به سوى گناهان بزرگى در اين زمينه سوق مى دهد .

    پس از شناختن منشأ اصلى گناهان ، به برخى از زمينه هاى گناه اشاره مى كنيم :

    1 . جهل ;

    جهل و عدم معرفت به خدا و هدف از آفرينش و نواميس خلقت و آثار گناه و... ; زمينه گناه را در انسان به وجود آورده ، او را به سوى گناه مى كشاند : «بنى اسراييل به موسى (ع ) گفتند : تو هم براى ما معبودى (از بت ) قرار بده چنان كه آن ها (بت پرستان ) معبودانى (از بت ) دارند .» موسى (در پاسخ آن ها) گفت : «شما جمعيتى جاهل و نادان هستيد» . (اعراف ، 38)

    2 . سرمايه و ثروت ، فقر و تهيدستى ;

    گاهى انسان از استغنا و بى نيازى طغيان مى كند (علق ، 6 و 7 ; قصص ، 58) و گاهى فقر و تهيدستى زمينه ساز گناه مى شود.

    3 . محيط فاسد و جوّ زدگى ;

    4 . همنشين نااهل و دوستان بد ; (فرقان ، 27 ـ 29 ; مدثر ، 45)

    5 . رهبران گمراه ; (اسراء ، 16 ; نحل ، 100)

  9. تشكرها 3

    euler (02-01-2013), مدير اجرايي (02-01-2013)

  10. Top | #8

    عنوان کاربر
    کاربر عادی
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4819
    نوشته
    3
    تشکر
    4
    مورد تشکر
    13 در 3
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    بله سه صفت شهوت، غضب و تکبر، در عین حال که سبب تکامل و حرکت انسان هستند، اگر از مرتبه وسیله به هدف ارتقا داده شود مهلک می شوند والا «بهشت به اضافه یک سیب» از «بهشت» دل فریب تر نیست وقتی عواقبی هم درپی داشته باشد. وقتی غفلت از هدف نباشد، توجه به ملاک درونی و آگاهی از ملاک بیرونی باشد و وسیله سنجش یعنی عقل و اختیار زائل نشده باشند، شاید تنها لازم است با خود صادق بود. این آیه بسیار زیبا و عمیق است، بسیاری از اسماء و صفات متبرک الهی را می توان از آن استنباط کرد: رب، قادر، مالک، عالم، عادل، قاهر، سمیع، بصیر و ...

  11. تشكرها 2

    مدير اجرايي (02-01-2013)

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi