نمایش نتایج: از شماره 1 تا 3 , از مجموع 3

موضوع: فلسفه احکام

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,881
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,852 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض فلسفه احکام

    بحث از فلسفه احكام و قوانین و مقررات اسلامی از مهم‏ترین بحث‏هایی است كه امروز با آن سر و كار داریم. مطالعه متون اسلامی مانند قرآن و احادیث پیامبر(ص) و ائمه(ع)، و گفتگوهای اصحاب و یاران آنها نشان می‏دهد كه همواره بحث از فلسفه احكام در میان آنها رایج بوده است و باید هم چنین باشد، زیرا آنان روش قرآن را یك روش استدلالی و منطقی و آزاد می‏دیدند و به خود حق می‏دادند. در مباحث مربوط به احكام نیز از این روش استفاده كرده و سؤال از فلسفه احكام كنند.
    البته ما درباره فلسفه احكام الهی بحث می‏كنیم تا به ارزش و اهمیت و آثار مختلف آنها آشناتر شویم، نه برای آن كه ببینیم آیا باید به آنها عمل كرد یا نه؟ این مسأله درست به این می‏ماند كه از طبیب حاذق معالج خود در حالی كه به علم و دانش و تخصص او ایمان داریم توضیحاتی درباره فوائد داروهایی كه برای ما تجویز كرده و چگونگی تأثیر آنها می‏خواهیم تا آگاهی و علاقه بیشتری به آن پیدا كنیم، نه این كه به كار بستن دستورات او مشروط به توضیحات قانع كننده او باشد، زیرا در این صورت باید خود ما هم طبیب باشیم.
    اكنون با توجه به این مقدمه می‏گوییم كه احكام و مقررات دینی هم چون نسخه‏هایی است كه پیامبران الهی و پیشوایان دین از طرف خدا، برای بشر آورده‏اند تا سعادت و خوشبختی آنان را از هر جهت تأمین نمایند.
    بدیهی است وقتی كه ما اعتقاد داشته باشیم كه این احكام از علم بی پایان خدا سرچشمه گرفته و به حكمت و لطف و مهربانی خدا ایمان داشته باشیم، و نیز بدانیم كه پیامبران خدا، در تبلیغ و رساندن احكام به هیچ نحو گرفتار خطا و لغزشی نمی‏شوند؛ یعنی به معصوم بودن آنها معتقد باشیم، در این صورت با كمال جدیت و بدون هیچ اضطراب در عمل كردن به دستورات دینی می‏كوشیم و هیچ نیازی نمی‏بینیم كه از خصوصیات فلسفه احكام و مقرراتی كه قرار داده شده است سؤال نماییم؛ آری اگر كسی در وجود خدا، یا علم و دانش و حكمت او، یا در حقانیت انبیاء و معصوم بودن آنها تردید داشته باشد، لازم است قبل از این سؤال، در اصل اعتقاد به خدا و صفات كمالیه او و حقانیت پیامبران الهی و صفات آنها وارد بحث شود.
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  2. تشكر

    parsa (12-11-2009)

  3.  

  4. Top | #2

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,881
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,852 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض پاسخ : فلسفه احکام

    البته ما نمی‏گوییم كسی نباید از فلسفه احكام سؤال كند و یا نباید به دنبال تحقیق و جستجو برآید، زیرا شكی نیست كه هر كسی این حق را دارد كه با تمام وسائل ممكن برای آگاهی از اسرار احكام و قوانین دینی بكوشد و خوشبختانه امكانات زیادی هم برای این كار موجود است. چنان چه در قسمتی از آیات قرآن مجید و بسیاری از كلمات پیشوایان بزرگ دین ما توضیحاتی درباره فلسفه احكام وارد شده است، ولی نباید هرگز انتظار داشته باشیم كه با معلومات محدود بشری به تمام جزئیات اسرار و فلسفه احكام دست یابیم، زیرا این احكام از مبدئی سرچشمه گرفته است كه تمام علوم و دانش‏های وسیع امروز، در برابر او حكم قطره در برابر دریا را هم ندارد، و اساساً ناچیزی معلومات ما در برابر مجهولات مطلبی است كه امروز دانشمندان بزرگ دنیا با صراحت كامل به آن اعتراف می‏كنند. بنابراین اگر ما تمام كوشش‏های لازم را برای آگاهی از فلسفه یك حكم به كار بردیم ولی مطلب قابل توجهیی‏به دست نیاوردیم، هرگز نمی‏توانیم آن حكم رانادیده بگیریم ویا بگوییم‏این حكم هیچ فایده و مصلحتی ندارد چون این كه مامصلحت آن رادرك نكنیم غیر از آن است كه آن حكم مصلحتی نداشته باشد.

    حضرت رضا(ع) می‏فرماید:
    انا وجدنا كل ما احل الله تبارك و تعالی ففیه صلاح العباد و بقائهم و لهم الیه الحاجة التی لا یستغنون عنها و وجدنا المحرم من الاشیاء لاحاجة للعباد الیه و وجدنا مفسداً داعیا الی الفناء و الهلاك{ علل شرایع، ج 1، ص 13}
    ما می‏بینیم كه خدای متعال چیزهایی را حلال كرده است كه مردم در زندگی و ادامه آن به آنها نیازمند هستند و برای آنان مصلحت و فایده‏ای دارد و چیزهایی را حرام كرده است كه علاوه بر این كه مورد نیاز بشر نیست، موجب فساد و فنا و نیستی او می‏باشد.
    و بر همین اساس دانشمندان می‏گویند، احكام شرع تابع مصالح و مفاسد است، یعنی هیچ چیزی بدون جهت حلال و یا واجب نمی‏شود، این طور نیست كه خدا مثلاً شراب را بی هیچ مفسده و ضرری حرام و یا نماز صبح را بی هیچ مصلحت و فایده‏ای واجب كرده باشد. البته وقتی گفته می‏شود فلان كار به مصلحت بشر است نباید فقط فواید جسمی و بهداشتی به نظر بیاید، بلكه فواید جسمی، روحی، فردی، اجتماعی، دنیوی و اخروی و هر نوع فایده دیگر كه فرض شود را در نظر گرفت. مثلاً در مورد زكات، امامان(ع) به فواید اجتماعی آن نیز اشاره كرده‏اند.
    امام رضا علیه السلام می‏فرماید:
    و علّة الزكوة من اجل قوت الفقراء و تحصین اموال الاغنیاء
    و نیز امام ششم(ع) می‏فرماید:
    ان الله عزوجل فرض للفقراء فی المال الاغنیاء ما یسعهم... و لو انا الناس ادّوا حقوقهم لكانوا عایشین بخیر.
    و در حدیث دیگر می‏فرماید:
    و لو ان الناس ادّوا زكوة اموالهم ما بقی مسلم فقیراً محتاجاً
    خلاصه معنای این چند حدیث این است كه خدای متعال با مقرر كردن قانون زكوة خواسته است نیازمندی‏های فقرا و مستمندان برطرف گردد و اموال اغنیا محفوظ بماند و همه مردم زندگی رضایت بخش داشته باشند و اگر مردم زكوة و سایر حقوق مالی را می‏پرداختند هرگز فقیر و نیازمندی در جامعه مسلمین پیدا نمی‏شد، و همه با خیر و خوبی زندگی می‏كردند.
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  5. تشكر

    parsa (12-11-2009)

  6. Top | #3

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,881
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,852 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض پاسخ : فلسفه احکام

    گفتنی است در موارد زیادی فلسفه اصول احكام و واجبات و محرمات، مثل فلسفه تحریم شراب (كه مضرات جسمی و روحی آن از نظر علم هم ثابت شده است) و وجوب نماز و زكوة و وضو (كه یكی از فلسفه‏های وضو همان نظافت و پاكیزگی است) برای ما روشن است، ولی فلسفه خصوصیات آنها به طور كامل برای ما روشن نیست.
    مثلاً نمی‏دانیم كه چرا نماز صبح دو ركعت و نماز ظهر و عصر چهار ركعت است؟ چرا موقع وضو باید دست‏ها را از بالا به پایین بشوییم؟ و چرا وقتی گندم به یك حد معلومی رسید زكوة دارد؟ و همچنین... ولی یقین داریم كه آنها بدون فایده و مصلحت هم نیست، زیرا همانطور كه قبلاً گفته شد، خدای حكیم هیچ حكمی را بدون حكمت و مصحلت نفرموده است و كسی كه به علم و حكمت بی‏پایان خدا ایمان داشته باشد، دانستن فلسفه احكام و ندانستن آن برای او هیچ تأثیر عملی ندارد، بلكه در هر صورت با جدیت كامل در صدد اطاعت و انجام دستورات الهی بر می‏آید.
    در خاتمه لازم است به دو نكته توجه شود:

    1- فلسفه‏هایی كه در بعضی از روایات وارد شده است غالباً به عنوان یكی از فلسفه‏ها و فوائد حكم ذكر شده است. مثلاً در روایت آمده است كه: »امروا بدفن المیت لئلایتاذی به الاحیاء بریحه و بما یدخل علیه من الافه و الفساد«. فلسفه لزوم دفن میت این است كه مردم از بوی تعفن او ناراحت نشوند و نیز موجب امراض و بیماری‏ها نگردد. این گفتار معنایش این نیست كه تنها فلسفه وجوب دفن میت همین است، بلكه منظور بیان یكی از فلسفه‏های آن بوده است.
    2- در بیان فلسفه احكام فقط به دو اصل می‏توان تكیه كرد: الف) آنچه از قرآن مجید و كلمات پیشوایان دینی به ما رسیده است كه بیشتر آنها را مرحوم شیخ صدوق در كتابی به نام »علل الشرایع« جمع آوری كرده و به چاپ نیز رسیده است؛ ب) آنچه از نظر علم به طور قطع ثابت شده است؛ مثل این كه امروز ثابت شده است كه شراب برای جسم و روان انسان ضررهای زیادی دارد. یا گوشت مردار كانون میكرب و منشأ بیماری‏هایی است كه خوردن آن خطرناك است.
    این دو اصل باید مورد اعتماد قرار گیرد و به عنوان فلسفه احكام ذكر شود، زیرا همانطور كه احكام دینی حقایقی است كه صددرصد ثابت است، باید فلسفه‏هایی هم كه برای آنها در نظر گرفته می‏شود و بیان می‏گردد جنبه قاطعیت و ثبوت داشته باشد. بنابراین، تئوری و فرضیه‏ای كه اساس محكمی ندارد، ممكن است چند روز بعد تغییر پیدا كند، نباید در فلسفه احكام مورد اعتماد قرار بگیرد.
    تأكید این نكته لازم است كه منظور از بحث و بررسی درباره اسرار احكام دین نیست كه آسمان و ریسمان را به هم ببافیم و برای احكام و دستورات عالی مذهبی با یك مشت تخیلات و حدس و گمان، فلسفه‏هایی سرهم كنیم و مثلاً نماز را یك نوع ورزش سوئدی و اذان را وسیله‏ای برای تقویت تارهای صوتی و روزه را منحصراً رژیمی برای لاغر شدن و حج را وسیله‏ای برای كمك مالی به بادیه نشینان عرب و ركوع و سجود را دستوری برای بهداشت ستون فقرات و پیشگیری از بیماری سیاتیك بدانیم.
    نه، منظور هرگز این نیست. زیرا این فلسفه‏بافی‏های مضحك نه تنها كسی را به دستورات اسلامی علاقه‏مند نمی‏سازد، بلكه وسیله خوبی برای از بین بردن ارزش آنها و بی‏اعتبار جلوه دادن آنها خواهد بود.
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  7. تشكر

    parsa (12-11-2009)

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi