نمایش نتایج: از شماره 1 تا 3 , از مجموع 3

موضوع: ظهور و پر شدن جهان از ظلم و جور

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,881
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,852 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    ظهور و پر شدن جهان از ظلم و جور



    آیا با توجه به روایت‌هایی که در آنها آمده است: «امام مهدی(ع) جهان را از عدل و داد پرمی‌کند، همچنان‌که از ظلم و جور پر شده بود» حرکت‌های اصلاحی و تلاش برای برقراری عدالت در عصر غیبت معنا دارد؟ زیرا براساس این روایات باید جهان از ظلم و جور پر شده باشد تا امام زمان(ع) ظهور کند و اگر ما حرکتی برای از بین بردن ستم و مقابله با ستم‌کاران انجام دهیم، در واقع ظهور را به تأخیر انداخته‌ایم.

    برخی مردم می‌پرسند: آیا با توجه به روایت‌هایی که در آنها آمده است: «امام مهدی(ع) جهان را از عدل و داد پرمی‌کند، همچنان‌که از ظلم و جور پر شده بود» حرکت‌های اصلاحی و تلاش برای برقراری عدالت در عصر غیبت معنا دارد؟ زیرا براساس این روایات باید جهان از ظلم و جور پر شده باشد تا امام زمان(ع) ظهور کند و اگر ما حرکتی برای از بین بردن ستم و مقابله با ستم‌کاران انجام دهیم، در واقع ظهور را به تأخیر انداخته‌ایم. برای پاسخ به این پرسش لازم است نکاتی را یادآور شویم:

    الف) اصل وجود این روایات
    در اصل وجود چنین روایت‌هایی تردیدی نیست و در منابع و مصادر شیعه و سنی، روایت‌های فراوانی مضمون نقل شده است.1 از جمله در روایتی که از طریق اهل سنّت از پیامبر اعظم(ص) نقل شده، آمده است: «شما را به مهدی بشارت می‌دهم. او در زمانی که مردم گرفتار اختلاف، درگیری و آشوب‌ها هستند، در امت من برانگیخته می‌شود و جهان را از عدالت و برابری پر می‌سازد، همچنان‌که از ستم پر شده بود».2

    امام محمد باقر(ع) نیز در این زمینه می‌فرماید: «پدرم از پدرش و او از پدرانش برای من نقل کردند که رسول خدا ـ درود و سلام خدا بر او باد ـ فرمودند: امامان پس از من دوازده نفر به تعداد نقبای بنی‌اسرائیل. نه نفر از آنها از نسل حسین ـ درود خدا بر او باد ـ هستند و نهمین آنها قائم ایشان است. او در آخرالزمان به پا می‌خیزد و زمین را از عدل پر می‌سازد، پس از آنکه از ستم و بی‌عدالتی پر شده بود».3

    ب) مفهوم «پر شدن جهان از ستم»
    نخستین پرسشی که در مورد این‌گونه روایات مطرح می‌شود، این است که تعبیر «پر شدن جهان از ستم» به چه معناست؟ آیا مراد از این تعبیر آن است که جهان به گونه‌ای از ستم و تجاوز اشباع شده که دیگر اثری از عدل و داد، عدالت‌خواهی و انسان‌های صالح، هرچند ناچیز، در آن باقی نمانده است یا اینکه مراد، آن است که ستم و بیداد در جهان فراوان شده و بر عدل و داد غلبه یافته است نه اینکه دیگر هیچ اثری از عدل و داد یا انسان‌های شایسته در جهان وجود ندارد؟ با توجه به کاربردهای روزمرة کلمة «پرشدن» و آنچه عرف معمولاً از این کلمه اراده می‌کند، به روشنی می‌توان گفت که برداشت دوم، درست‌تر است.

    همچنان‌که وقتی گفته می‌شود: «تالار از جمعیت پر شده است»، «مغازه پر از مشتری است»، «اتاق پر از مهمان است» یا «انبار پر از کالاست»، به معنای فراوانی جمعیت، مشتری یا کالاست نه اشباع شدن به گونه‌ای که جایی برای چیز دیگر در تالار، مغازه یا انبار باقی نمانده باشد.
    بنابراین، «پر شدن جهان از ظلم»، به معنای ظالم و نابکار شدن همة مردم به گونه‌ای که دیگر هیچ انسان شایسته‌ای باقی نمانده باشد، نیست. «پر شدن» در اینجا به معنای «بسیاری» و «فراوانی» ظلم و جور در جهان است.

    با کمی دقت متوجه می‌شویم که خود ما هم در گفت‌وگوهای روزانه، هنگام توصیف وضع کنونی جهان، از این تعبیر که «جهان را ظلم و ستم فرا گرفته است»، بسیار استفاده می‌کنیم، ولی منظورمان هرگز این نیست که دیگر هیچ اثری از عدالت و عدالت‌خواهی در جهان وجود ندارد.


    ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 09-11-2010 در ساعت 22:24
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  2. تشكرها 3


  3.  

  4. Top | #2

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,881
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,852 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض پاسخ : ظهور و پر شدن جهان از ظلم و جور




    ج) توصیفی یا تکلیفی بودن بیان این روایات
    پرسش دیگری که دربارة روایات یاد شده وجود دارد، این است که آیا این روایات در پی بیان تکلیف و وظیفة ما در عصر غیبت هستند یا اینکه تنها بیان‌کنندة ویژگی‌های عصر ظهور امام مهدی(ع) و آثار ظهور ایشان هستند؟ به صراحت می‌توان گفت: این‌گونه روایات صرفاً جنبة توصیفی دارند و اساساً نسبت به تکلیف و وظیفة مردم در عصر غیبت ساکت هستند.

    این روایات از یک سو بیان‌کنندة شرایط اجتماعی، سیاسی و اقتصادی جهان در پیش از ظهور حضرت مهدی(ع) و از سوی دیگر، نشان‌دهندة گسترة اصلاحاتی است که پس از ظهور در جهان صورت می‌گیرد. به بیان دیگر، این روایات از یک سو، جهان پیش از ظهور را به تصویر می‌کشد که در همة زمینه‌ها گرفتار ستم شده و نابرابری و بی‌عدالتی در آن فراگیر گشته است و از سوی دیگر، شرایط جهان پس از ظهور را بیان می‌کند که به مدد اقدامات اساسی و زیربنایی امام مهدی(ع)، عدل و داد در همه جای آن حاکم شده و همه روابط فردی و اجتماعی را دربر گرفته است.

    بنابراین، برای پاسخ به این پرسش که مردم در زمان غیبت چه وظیفه‌ای بر عهده دارند، آیا باید در مقابل ستم بی‌اعتنا باشند و حتی به آن دامن بزنند یا اینکه باید برای از بین بردن همة مظاهر ستم و تباهی به پا خیزند؟ نمی‌توان به سراغ این‌گونه روایات رفت و باید به دیگر روایات مراجعه کرد.

    د) تکلیف مردم در برابر ستم‌ها و تباهی‌ها
    حال که روشن شد روایات یاد شده، ناظر به تکلیف و مسئولیت مردم در برابر ستم نیستند، این پرسش مطرح می‌شود که تکلیف مردم در برابر ستم‌ها، فسادها و تباهی‌هایی که در عصر غیبت در جوامع رواج پیدا می‌کند، چیست؟

    برای یافتن پاسخ این پرسش، توجه به چند نکته ضروری است:

    1. فقهای شیعه همه بر این موضوع اتفاق نظر دارند که تمامی احکام و تکالیفی که در شرع اسلام مقرر شده، به جز مواردی نادر، در زمان غیبت پابرجاست و هیچ‌کدام از آنها تعطیل نمی‌شود. بنابراین، همة مسلمانان موظفند تا زمان ظهور به همة وظایف و تکالیفی که برای آنها مقرر شده است، عمل کنند؛ چه وظایف و تکالیف فردی و چه وظایف و تکالیف اجتماعی.

    2. برخی احکام و اصول بنیادین اسلام که همگی در آموزه‌های قرآنی ریشه دارند، تکلیف مردم را در برابر هرگونه ستم، تجاوز، بی‌عدالتی، فساد، تباهی و ناهنجاری، در همة زمان‌ها و مکان‌ها مشخص کرده‌اند. براساس این احکام و اصول، هیچ مسلمانی نمی‌تواند در برابر هرگونه ستم، تجاوز، بی‌عدالتی، فساد، تباهی و ناهنجاری، در همة زمان‌ها و مکان‌ها مشخص کرده‌اند. براساس این احکام و اصول، هیچ مسلمانی نمی‌تواند در برابر امور یاد شده بی‌اعتنا باشد یا خدای ناکرده به آنها تن دهد تا چه رسد به اینکه بخواهد به آنها دامن زند.

    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  5. تشكرها 2


  6. Top | #3

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,881
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,852 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض پاسخ : ظهور و پر شدن جهان از ظلم و جور



    برخی از این احکام و اصول بنیادین عبارتند از: تکلیف فردی هر مسلمان به پرهیزکاری و ترک گناهان از یک سو4 و انجام اعمال شایسته از سوی دیگر؛5 ضرورت تعاون و همکاری در نیکوکاری و پرهیزکاری و حرمت هم‌یاری در گناه و تجاوز به حقوق دیگران؛6 وجوب امر به معروف و نهی از منکر؛ تکلیف هر مسلمان، به رعایت عدالت در مناسبات فردی و اجتماعی.7

    با توجه به همین احکام و اصول است که حضرت امام خمینی(ره) در پاسخ به کسانی که معتقد بودند باید به گناهان دامن زد تا دنیا پر از ظلم و جور شود و حضرت صاحب‌الامر(ع) تشریف بیاورد، می‌فرماید: «یعنی خلاف ضرورت اسلام، خلاف قرآن نیست این معنا که ما دیگر معصیت بکنیم تا حضرت صاحب بیاید! حضرت صاحب که تشریف می‌آورند، برای چه می‌آیند؟ برای اینکه گسترش دهند عدالت را، برای اینکه حکومت را تقویت کنند، برای اینکه فساد را از بین ببرند. ما برخلاف آیات شریفة قرآن، دست از نهی از منکر برداریم. دست از امر به معروف برداریم و توسعه بدهیم گناهان را برای اینکه حضرت بیایند. حضرت بیایند چه می‌کنند؟ حضرت می‌آیند، می‌خواهند همین کارها را بکنند».8

    3. پاره‌ای از روایات، به صراحت، وظیفه و تکلیف مردم را در زمان غیبت و انتظار روشن کرده‌اند و آنها را به پرهیزکاری، در پیش گرفتن اخلاق نیکو،9 انجام اعمالی که موجب خشنودی امام عصر(ع) می‌شود و ترک اعمالی که آن حضرت را آزرده‌خاطر می‌سازد،10 فرا خوانده‌اند. از این روایات به خوبی استفاده می‌شود که هیچ مسلمانی حق ندارد به بهانة زمینه‌سازی برای ظهور و تعجیل در فرج، به فساد و تباهی و ظلم و بی‌عدالتی تن در دهد یا به گسترش آنها در جامعه کمک کند؛ زیرا این عمل قطعاً با پرهیزکاری و اخلاق نیکو مغایز است و هرگز موجب خشنودی مصلح موعود نخواهد شد.
    ماهنامه موعود شماره 95

    پی‌نوشت‌ها:
    1. ر.ک: منتخب‌الأثر، ج 2، صص 222ـ235؛ ج 3، صص 155ـ157.
    2. المسند، ج 3، ص 37.
    3. بحارالأنوار، ج 36، ص 359، ح 228.
    4. ر.ک: سوره بقره (2)، آیات 24، 48، 123، 189، 194؛ سورة آل عمران (3)، آیات 50، 102، 123، 130، 131، 200 و... .
    5. ر.ک: سورة بقره (2)، آیات 25، 82، 277؛ سورة آل عمران (3)، آیة 57؛ سوره نساء (4)، آیة 57.
    6. ر.ک: سورة مائده (5)، آیة 2.
    7. ر.ک:سورة آل عمران (3)، آیات 104، 110، 115؛ سورة توبه (9)، آیات 71 و 112؛ سورة حج (22)، آیة 41؛ سورة لقمان (31)، آیة 7.
    8. ر.ک: سورة مائده (5)، آیة 8؛ سورة انعام (6) آیة 152؛ سورة نساء (4)، آیات 3، 58، 120، 135؛ سورة نحل (16)، آیة 90.
    9. صحیفه نور، ج 20، ص 196.
    10. ر.ک: بحارالأنوار، ج 52، ص 140، ح 50.
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  7. تشكرها 2


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi