نمایش نتایج: از شماره 1 تا 2 , از مجموع 2

موضوع: •*"۞"*• احساس گناه می کنم •*"۞"*•

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    March 2010
    شماره عضویت
    284
    نوشته
    13,835
    تشکر
    35,205
    مورد تشکر
    35,976 در 11,462
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    khmgin •*"۞"*• احساس گناه می کنم •*"۞"*•


    احساس گناه می کنم

    جوهر احساس گناه، خواه احساس گناه بزرگ یا کوچک، تحقیر کردن اخلاقی خویشتن است. به خود می‌گویم در حالیکه می‌توانستم کار درستی کرده باشم، کار اشتباهی کردم. احساس گناه همیشه با دو موضوع انتخاب و مسئولیت سرو کار دارد. بدانیم و ندانیم وضع به همین شکل است. به همین دلیل باید بدانیم که چه در ید قدرت ما هست و چه نیست. در غیر این صورت ممکن است که بی‌آن‌که دلیل موجهی داشته باشیم گرفتار احساس گناه شویم.

    احساس گناه از عزّت‌نفس ما می‌کاهد.

    برای مثال فرض کنید کسی را که دوست داریم- شوهر، زن، یا فرزند- در یک حادثه ی رانندگی کشته می‌شوند. ممکن است به خود بگوییم : «باید جلو این حادثه را می‌گرفتم». ممکن است احساس تاسف ما به خاطر کارهایی باشد که می‌توانستیم بکنیم و نکردیم، یا کارهایی که نباید می‌کردیم و کردیم. در بسیاری از موارد مثلاً تصادف یکی از عزیزان ما با یک راننده ی بی‌احتیاط یا جان دادن او در اطاق عمل، باز ماندگان به این نتیجه می‌رسند که کاری از دستشان ساخته نبود.

    در این شرایط احساس گناه به احساس ناتوانی تبدیل می‌شود. ممکن است بازمانده احساس کند : «اگر این کار را طور دیگری انجام داده بودم، این حادثه ی وحشتناک صورت خارجی پیدا نمی‌کرد.» بدین صورت می‌بینیم که احساس گناه می‌تواند با ایجاد توهم توانمندی ، میل به توانمندی را در ما ایجاد کند. همین شرایط را در کودکان می‌بینیم که خود را مسئول اعمال خلاف پدر و مادرشان می‌دانند. «اگر من بد نبودم، پدر، مادرم را کتک نمی‌زد» حال ببینیم در شرایطی که ما در کاری مقصّر بوده‌ایم چگونه می‌توانیم خود را از شرّ احساس گناه، نجات دهیم. به طور کلّی به پنج مرحله نیاز داریم:

    1- باید به این نکته توجّه کنیم که اقدام ناراحت کننده را ما انجام داده‌ایم. باید واقعیت را بپذیریم و از آن فرار نکنیم. ما این کار را کرده‌ایم، این را می‌پذیریم و مسئولیت آن را قبول می‌کنیم.

    2- به این توجّه می‌کنیم که چرا این کار را کردیم. با خود برخورد مهرانگیز می‌کنیم امّا از موضوع طفره نمی‌رویم.

    3- اگر اشخاص دیگری نیز تحت تأثیر کار ما آسیب دیده‌اند به آن‌ها نیز توجّه می‌کنیم. به آن‌ها می‌گوییم که از آسیبی که به آن‌ها زده‌ایم اطلاع داریم. به آن‌ها می‌گوییم که احساساتشان را درک می‌کنیم.

    4- هر اقدام اصلاحی لازم را انجام می‌دهیم.

    5- با خود عهد می‌کنیم که در آینده به طرز دیگری رفتار کنیم.

    بدون رعایت این مراحل ممکن است تا سال‌ها از کار اشتباهی که انجام داده‌ایم رنج ببریم.

    منبع : روان شناسی عزت نفس
    مترجم : مهدی قراچه داغی – با تغییر و تلخیص

    امضاء





    خیلی ازیـــــــــــــخ کردن های ما ازســـــــــــــرما نیســـــــــــــت…
    لحـــــــــــــن بعضــــــــــــــیها
    زمســــــــــــتونیــــــ ـــــه …
    ----------------------------------------------------------------

    به یکدیگر دروغ نگوییم......

    آدم است ....

    باور می کند،

    دل میبندد....


  2. تشكر


  3.  

  4. Top | #2

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,892
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,853 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پاسخ : •*"۞"*• احساس گناه می کنم •*"۞"*•

    عذاب وجدان: آیا شما احساس گناه میکنید؟


    احساس گناه و عذاب وجدان حسی است همراه با اضطراب و نگرانی، که در خیالاتمان در مورد کاری که می توانستیم انجام دهیم، ولی در انجام آن کوتاهی کرده ایم یا اینکه به نحو احسن آن را عملی نکرده ایم، شکل می گیرد و در این حالت حس نارضایتی و خودخوری تمام وجود ما را در برمی گیرد.
    ندایی از درون، شما را سرزنش می کند که به نوعی شاید همان حس مسئولیت پذیری است.
    این تصورات منفی ذهن شما و عذاب وجدان در وجودتان باقی می ماند و در کوتاه زمانی روح شما را ناتوان و ضعیف می کند، کسانی که در زندگی بطور دائم از احساس گناه رنج می برند، به افسردگی، دلشوره و استرس ناشی از آن دچار می شوند.


    دلایل احساس گناه و عذاب وجدان
    شما در ضمیر ناخودآگاه خود در مورد موضوعی که در انجام آن کوتاهی کرده اید با خود می گویید که ای کاش تلاش خود را می کردید یا حداقل بیشتر سعی می کردید، همه ی این حالات از احساس ضعف و ناتوانی در شما ایجاد می شود.
    آیا از این که به کسی کمک نکرده اید عذاب وجدان دارید؟
    وقتی که دوست داشتید به کسی کمک کنید اما نتواستید و به نوعی فکر می کنید او را تنها گذاشته اید.
    آیا فکر می کنید که می توانستید بیشتر کمک کنید؟
    در این حالت با خود می گویید "من به قدر کافی سعی نکردم به او کمک کنم"
    آیا از اینکه به دیدار کسی نرفته اید عذاب وجدان دارید؟
    با خود می گویید "ای کاش می توانستم بیشتر به او سر بزنم"
    آیا زمانی که در انجام کاری اشتباه کرده اید احساس گناه می کنید؟
    بعضی افراد دائما" اشتباهاتی راکه اصلاً ربطی هم به آنها ندارد را به گردن خود می اندازند و عذاب وجدان تمام وجودشان را فرا می گیرد.
    اگر کسی به شما بگوید تقصیر شما بوده و می توانستید بهتر این کار را انجام دهید، احساس شرمندگی و گناه می کنید؟
    در این حالت به دلیل عدم مهارت و توانایی در مورد مسئله ای مورد انتقاد قرار می گیرد.
    آیا سر کار خود دائماً فکر می کنید همه ی وظایف به دوش شما است و به دلیل عدم انجام کامل آن، عذاب وجدان دارید؟ این حالت بیشتر وقتی است که شما مسئولیت یک گروه را به عهده دارید.
    در تمامی موارد فوق و مشابه آن، خود را از درون خود آزار می دهد، برای آشنایی بیشتر با علائم وقوع چنین حالاتی و غلبه بر این حس به موارد زیر توجه کنید:


    احساس عدم توانایی
    از زمان کودکی حس عدم توانایی و افسردگی ناشی از آن در انسان شکل می گیرد و به تدریج مغز و ذهن ما مثل یک اسفنج تمامی اتفاقات و داده های زندگی را در خود نگاه می دارد، در نتیجه بدون آنکه متوجه شویم می بینیم که تمام ابعاد زندگی، عادات و باورهای ما تحت این افکار شکل گرفته است.
    به این ترتیب با همان الگو پیش می رویم، در اثر گذشت زمان و تکرار مداوم این عادات و افکار در وجود ما، تغییر پذیری این الگو بسیار مشکل است، درست مثل این است که، اسم خواهر شما مریم است، شما از بچگی این را می دانید و به این اسم او را صدا می زنید، اگر کسی به شما بگوید اسم او مریم نیست، اصلاً برایتان قابل قبول نیست و نمی پذیرید. افکار ما نیز به همین صورت در اعماق ذهن و وجود ما شکل می گیرد.
    ایجاد و پیشرفت این عادات و حس عذاب وجدان از زمان کودکی تا به حال، چنان شما را رنج می دهد که به افسردگی های مزمن و نگرانی های ذهنی دچار می شوید، و به تدریج تأثیرات آن بصورت ناتوانی ها و عدم موفقیت در تمام مراحل زندگی نمایان می شود. شاید باورش سخت باشد ولی پایه و روند زندگی ما در بزرگسالی همان تجربیات، افکار و عادات ذهنی است که در سنین 2 تا 5 سالگی در ما شکل گرفته است و منشأ تمامی مشکلات و ناهنجاری های ما از همان سن شروع شده است.
    حتماً همگی، این جملات را از کودکی به خاطر دارید؛ "تو باید همیشه اینچنین باشی...، تو هیچ وقت نباید...، تقصیر تو بود که...،"
    تأثیرات منفی این جملات در حین سادگی، اینقدر از کودکی ذهن ما را تحت فشار قرار داده است که حتی در همان سنین کم درون ما ریشه دوانده است. بطور مثال، والدین شما موقع خرید چیزی برایتان می گفتند: "تو فقط کارت شده خرج کردن، هرچقدر پول داشتیم برای تو خرج کردیم!" و در این حالات است که بدون اینکه متوجه باشید از همان دوران، عذاب وجدان و احساس گناه در شما رشد کرده است.
    در این راه بهتر است از کودکی با بچه ها از طریق بیان دلیل و منطق برخورد کنیم و آنها را از انجام کاری باز داریم نه با سرزنش و توبیخ.
    البته جدای از دوران کودکی، احساس گناه و عذاب وجدان از دوران بزرگسالی نیز ایجاد می شود. شاید برای همه ی شما اتفاق افتاده باشد که در محیط کاری احساس کنید که هیچ کار مفیدی انجام نمی دهید یا در عملکرد خود دچار لغزش شده اید. خود را در نگاه دیگران بی ارزش می دانید، اگر از همین حالا جلوی پیشرفت این ناهنجاری ها را نگیرید مطمئناً افسردگی و ناامیدی تمام ابعاد زندگی شما را تا آخر عمر فرا میگیرد.


    علاج پیش از واقعه!
    قبل از ایجاد احساس گناه و عذاب وجدان، عامل آن را پیدا و مانع از شروع آن شوید.
    به دلیل اینکه بیشتر علل این حالت به خاطر عدم انجام وظایف است، قبل از قبول و تعهد برای انجام کاری، باید کاملا" به نوع و حدود مسئولیت خود واقف باشید تا مطمئن شوید که اگر از عهده ی انجام صحیح آن بر می آیید، این مسئولیت را قبول کنید.
    همه شما در زندگی علائم و آثار عذاب وجدان را در صورت، رفتار و روحیه خود تجربه کرده اید، بنابراین اگر هم در ابتدای کار هستید علت آن را بیابید و بکوشید تا این موضوع را همان موقع حل کنید.
    در هنگام عذاب وجدان فرقی نمی کند، در مورد چه موضوعی و در کجای مسیر قرار دارید، این جملات را 5 بار تکرار کنید: "من نهایت تلاش خود را کردم، از همه ی مهارتها و توانایی هایم استفاده کردم، دیگر بیشتر از این در توانم نیست"
    با تکرار این جمله، می بینید که چطور به مرور زمان از عذاب وجدان شما کاسته شده و متعاقباً اعتماد و اطمینان به نفس خود را افزایش داده اید.







    منبع:مردمان
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .





اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ: 24
    آخرين نوشته: 24-04-2016, 10:17
  2. آشنايي با حديث مشهور ""سلسلة الذهب""
    توسط seyed yasin در انجمن علوم حديث
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 23-01-2013, 21:11
  3. ✿(◕‿◕)✿ معنی لغوی "مَلَاء"چیست ومنظور از "مَلَاء اَعلَی"در قرآن کجاست؟ ✿(◕‿◕)✿
    توسط یاس بهشتی* خادمه باب الحوائج جواد الائمه (ع)* در انجمن علوم قرآن
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 19-10-2012, 22:27
  4. پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 02-09-2012, 18:32
  5. •*"۞"*•توجه ...کلید زندگی موفق: بگویید...•*"۞"*•
    توسط خادمه زینب کبری(س) در انجمن خانواده
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 15-11-2010, 00:16

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi