پيش از آفرينش
توسل حضرت آدم عليه السلام
بيهقى در دلائل النبوة ؛ طبرانى در معجم صغير و حاكم در مستدرك روايت مى كنند كه خليفه دوم (عمر بن خطاب ) گفت : رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: هنگامى كه آدم عليه السلام در بهشت مرتكب خطا گرديد، به درگاه الهى چنين متوسل شد: بار خدايا! مرا به حق محمد صلى الله عليه و آله بيامرز. خداوند فرمود: اى آدم ! تو از كجا محمد را شناختى در صورتى كه من هنوز او را نيافريده ام ؟ آدم عليه السلام عرض كرد: بار خدايا! هنگامى كه مرا آفريدى و روح در كالبدم دميدى ، سر خود را بالا بردم و ديدم كه بر ساق عرش عظمتت نوشته شده است :
((لا اله الا الله محمدا رسول الله ))
دانستم كه تو اسم كسى را در كنار اسم خويش قرار نمى دهى و به آن اضافه نمى كنى جز اين كه او را از همه موجودات عالم بيش تر دوست مى دارى . خداوند فرمود: اى آدم ! راست گفتى ، محمد گرامى ترين انسان نزد من است ، اينك كه او را واسطه قرار دادى و به حق او از من مسئلت كردى ، از تو گذشتم و اگر محمد نبود، تو را نمى آفريدم .
زمان حيات پيامبر صلى الله عليه و آله
1. ترمذى در صحيح خود و حاكم در مستدرك از عثمان بن حنيف روايت كرده اند كه : مرد نابينايى به رسول خدا صلى الله عليه و آله متوسل شد و عرض كرد: يا رسول الله ! از خداوند بخواهيد چشمان مرا بهبودى بخشد، رسول اكرم فرمود: اگر بخواهى دعا مى كنم تا خداوند تو را عافيت دهد و شفا بخشد، ولى اگر صبر كنى و با همين وضع بسازى برايت بهتر است . آن مرد عرض كرد: اى رسول خدا! من راهنمايى ندارم تا دستم را بگيرد و زندگى براى من مشكل است ، دعايى در حق من بفرما تا بهبودى حاصل كنم . رسول خدا صلى الله عليه و آله به آن مرد امر فرمود تا وضو بسازد و دو ركعت نماز بگزارد و سپس با قرائت اين دعا حاجت خود را از خدا طلب كند:
اللهم إ نى اسئلك و اءتوجه إ ليك بنبيك محمد نبى الرحمة يا محمد إ نى اءتوجه بك إ لى ربى فى حاجتى هذه لتقضى لى ، اللهم فشفعه فى ؛
خدايا! از تو مى خواهم به واسطه پيامبرت محمد پيامبر رحمت ، به سوى تو رو آوردم ؛ يا محمد! من در اين حاجت و نيازى كه دارم به وسيله تو به پروردگارم رو كرده ام تا حاجتم برآورده شود، خدايا! او را شفيع من قرار ده .
عثمان بن حنيف ، راوى حديث مى گويد: به خدا سوگند! ما هنوز مجلس را ترك نكرده بوديم كه آن مرد نابينا وارد شد در حالى كه هيچ گونه اثرى از نابينايى در او نبود.
